پیام استراتژیک سخنان رهبری: ایران نقشه دشمن را از درون بی‌اثر کرد

پیام استراتژیک سخنان رهبری: ایران نقشه دشمن را از درون بی‌اثر کرد
جنگ ۱۲ روزه نشان داد محاسبات ۲۰ ساله آمریکا درباره ایران بر پایه خطا بنا شده است؛ جایی که نه تنها طرح برهم‌زدن انسجام اجتماعی کشور ناکام ماند، بلکه اتحاد ملی به یکی از مؤثرترین عوامل شکست راهبردی واشنگتن و رژیم صهیونیستی تبدیل شد. سخنان اخیر رهبری، تصویری روشن از فروپاشی روایت غرب و تغییر موازنه قدرت به سود ایران ارائه می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری آنا، آنچه امروز در صحنه غرب آسیا و فضای بین‌الملل دیده می‌شود، تصویر یک تغییر بزرگ است؛ تغییری که ریشه آن تنها در قدرت نظامی نیست، بلکه در جابه‌جایی ادراک‌ها، فروپاشی روایت‌های قدیمی غرب و تقویت ساختار‌های مردم‌پایه در کشور‌های مستقل منطقه است.

سخنان امشب رهبر انقلاب درباره جنگ ۱۲روزه، نه صرفاً یک جمع‌بندی پساجنگ، بلکه ارائه یک نقشه‌راه راهبردی درباره جایگاه ایران در موازنه جدید جهانی است. به‌ویژه آنجا که فرمودند آمریکا و رژیم صهیونیستی با وجود طراحی‌های چندین‌ساله، نتوانستند به اهداف خود برسند و در مقابل، ایران توانست با اتحاد ملی و قدرت تصمیم‌گیری میدانی، برگ برنده را در اختیار بگیرد.

منظور از «شکست راهبردی» آمریکا در سخنان امشب رهبر انقلاب چیست؟

آمریکا و رژیم صهیونیستی از سال‌ها پیش تلاش کرده بودند هرگونه درگیری احتمالی با ایران را در بستری اجتماعی ـ روانی رقم بزنند که در آن جامعه ایران دچار تفرقه، سرخوردگی یا بی‌تفاوتی باشد. اما نتیجه، به‌گفته رهبر انقلاب، دقیقاً عکس شد. حتی گروه‌هایی که با سیاست‌های رسمی زاویه داشتند، در لحظه تهدید، در کنار کشور ایستادند. این یعنی یکی از عمیق‌ترین محاسبات دشمن، یعنی محاسبه درباره افکار عمومی ایران، از بیخ و بن فرو ریخت. غرب سال‌ها با داده‌سازی رسانه‌ای تلاش کرده بود ایرانیان را مردمی از هم گسسته و سرخورده معرفی کند، اما جنگ ۱۲روزه نشان داد که پشت لایه‌های تبلیغاتی، جامعه ایران دارای یک بنیان هویتی و امنیتی مشترک است؛ بنیانی که در لحظه خطر فعال می‌شود.

ضرر‌های بزرگ آمریکا و روند رو به گسترش در جهان

از سوی دیگر، سخنان رهبری درباره ضرر‌های بزرگ آمریکا در این جنگ، فراتر از بیان یک واقعیت میدانی، اشاره به یک روند رو به گسترش در جهان دارد. آمریکا در غزه، در کرانه باختری، در لبنان و سوریه، هرجا که در کنار رژیم صهیونیستی قرار گرفته، نه‌تنها موفقیتی کسب نکرده، بلکه جایگاه اخلاقی و سیاسی خود را نیز از دست داده است. حمایت بی‌قید و شرط واشنگتن از کشتار‌های غزه، تصویری از آمریکا در جهان ایجاد کرده که برگشت‌پذیر نیست: کشوری که در کنار یک رژیم اشغالگر ایستاده و به‌خاطر منافع استراتژیک خود حاضر است چشم بر نسل‌کشی ببندد. رهبر انقلاب وقتی رئیس دولت صهیونیستی را منفورترین انسان جهان و رژیم صهیونیستی را منفورترین باند حاکم معرفی کردند، بر واقعیتی تکیه داشتند که در خیابان‌های اروپا، در دانشگاه‌های آمریکا، و در افکار عمومی آمریکای لاتین قابل مشاهده است. مهم‌تر این‌که این منفوریت امروز به آمریکا نیز منتقل شده است؛ یعنی هم‌پیمانی با صهیونیسم، به‌جای تقویت ژئوپولیتیکی آمریکا، به زنجیری تبدیل شده که مشروعیت جهانی آن را فرسایش می‌دهد.

اوکراین نمونه یک سیاست آمریکایی درکشور ثالث

در این میان، هشدار‌های رهبر انقلاب درباره دخالت‌های آمریکا در جهان، به‌ویژه اشاره به جنگ اوکراین، جایگاه ویژه‌ای دارد. جنگ اوکراین نمونه‌ای کامل از الگوی رفتاری واشنگتن است: ایجاد بحران، مدیریت طولانی‌مدت جنگ برای منافع خود، و سپس تحمیل نسخه‌های سیاسی بر کشوری که خود آن را وارد درگیری کرده‌اند. وعده حل سه‌روزه جنگ، پس از یک سال به طرح ۲۸ ماده‌ای تحمیلی تبدیل شده است؛ طرحی که نشان می‌دهد آمریکا نه به پایان جنگ، بلکه به تداوم وابستگی سیاسی و امنیتی کی‌یف نیاز دارد. این نگاه ابزاری، همان دلیلی است که رهبر انقلاب فرمودند چنین دولتی اصلاً در شایستگی همکاری با ایران نیست. زیرا همکاری با آمریکا، همکاری با یک قدرت نامطمئن، غیرقابل‌پیش‌بینی و اساساً مبتنی بر منطق سود یک‌طرفه است.

سیاست ایران: مقاومت فعال و تصمیم‌گیری از موضع قدرت

اشاره رهبر انقلاب به شایعاتی درباره ارسال پیام ایران به آمریکا و تکذیب صریح آن نیز پیام مهمی دارد. غرب همیشه کوشیده روایت‌سازی کند که ایران در لحظات سخت دچار تزلزل می‌شود و از مواضع خود عقب‌نشینی می‌کند. اما این تکذیب قاطع، آن هم از بالاترین سطح، نشان داد که سیاست ایران نه سیاست التماس به مذاکره، بلکه سیاست مقاومت فعال و تصمیم‌گیری از موضع قدرت است. درست به همین دلیل، دشمن تلاش می‌کند با تولید شایعه، افکار عمومی داخلی و خارجی را درگیر تردید کند. اما مواضع صریح رهبری، این تلاش را خنثی می‌کند و نشان می‌دهد تهران هیچ‌گونه تلاش پشت‌پرده برای ارتباط با واشنگتن نکرده و خط قرمز ارتباط با دولت‌های جنگ‌افروز را حفظ کرده است.

اتحاد ملی و ریشه‌های داخلی قدرت ایران

در کنار این تحلیل‌های منطقه‌ای و جهانی، بخش پایانی سخنان رهبر انقلاب ناظر بر ریشه‌های داخلی قدرت ایران بود؛ ریشه‌هایی که اگر تقویت شود، ساختار امنیت ملی کشور نیز پایدارتر خواهد شد. ایشان بر اتحاد ملی تأکید کردند، همان سرمایه‌ای که در جنگ ۱۲روزه کارکرد خود را اثبات کرد. همچنین بر حمایت از دولت، ادامه مسیر ناتمام شهید رئیسی، و سختی‌های مدیریت کشور تاکید داشتند. این بخش از سخنان، یادآور این نکته است که جنگ واقعی برای یک کشور، جنگ اداره درست، کاهش مشکلات، تقویت کارآمدی و ساختن آینده است. مردمی که پشت دولت بایستند، اجازه نمی‌دهند دشمن از نارضایتی‌ها پل بسازد.

پرهیز از اسراف و تقویت امنیت ملی

توصیه مهم دیگر، پرهیز از اسراف بود؛ موضوعی که فراتر از اقتصاد خانوار است و به امنیت ملی گره می‌خورد. اسراف یعنی هدر دادن انرژی، منابع و بودجه‌ای که می‌تواند قدرت کشور را افزایش دهد. اگر اسراف کنترل شود، بخش بزرگی از مشکلات ساختاری کاهش می‌یابد و فشار بر بودجه کشور کمتر می‌شود؛ و در نهایت، توصیه معنوی رهبری درباره ارتباط با خدا، دعا، تضرع و طلب باران و عافیت، تنها توصیه‌ای اخلاقی نیست، بلکه بیانگر همان حقیقت تاریخی ایران است: ملتی که با معنویت، مقاومت و عقلانیت حرکت کرده، هرگز شکست نخورده است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا