الگوهای همسرگزینی در ایران
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی با عنوان «بررسی جامعه از حیث وضعیت تأهل و تجرد و الگوهای همسرگزینی در ایران» بیان میکند که خانواده بهعنوان پایهایترین نهاد جامعه، اهمیت ویژهای در مباحث اجتماعی و فردی دارد. بهعبارتی، کارکردهای خانواده دارای نقش مهمی در پیشبرد شاخصهای اجتماعی است؛ لذا موضوعات مختلف از قبیل ازدواج، جمعیت و... که نمایانگر وضعیت خانواده در جامعه است؛ اهمیت دارند.
گزارش پیش رو، توجه به تحولات رخداد ازدواج، توصیف وضعیت آن و متغیرهای درونی اثرگذار بر الگوهای همسرگزینی را در راستای تدوین راهبرد افزایش نرخ ازدواج، کاهش سن ازدواج و کاهش نرخ تجرد در جامعه را در دستور دارد. بررسیهای صورت گرفته در گزارش پیش رو نشان دهنده کاهش درصد افراد ازدواج کرده نسبت به افراد هرگز ازدواج نکرده در سن ازدواج و افزایش سن ازدواج و نزدیک شدن به سن ۳۰ سال به عنوان سن تغییر الگوهای همسرگزینی و تغییر نگرش نسبت به شاخصهای ازدواج خانواده میباشد. بر این اساس، سن ازدواج به عنوان یک متغیر کلیدی بر دیگر شاخصهای مرتبط با ازدواج اثرگذار است. به گونهای که افزایش سن ازدواج منجر به کاهش ضرورت ازدواج، کاهش مداخله خانواده در فرایند انتخاب همسر و ازدواج فرزندان، تغییر الگوی تقاطع سنی زوجین خواهد شد.
این گزارش توضیح میدهد که بهلحاظ رفتاری تغییرات نرخ ازدواج، نرخ تجرد، سن ازدواج، الگوهای همسرگزینی از قبیل تغییرات الگوی بازازدواج و پراکنش جغرافیایی ازدواج و بهلحاظ نگرشی نیز تغییرات نگرش بهضرورت ازدواج، سن ازدواج، ملاکهای انتخاب همسر مناسب و نگرش نسبت به جایگاه خانواده در امر ازدواج جوانان مورد بررسی قرار گرفته است.
کلیدی بودن متغیر سن ازدواج در تغییر الگوی همسگزینی در جامعه
این گزارش در ادامه نتایج بررسیهای خود را بیان کرده و در خصوص «کلیدی بودن متغیر سن ازدواج در تغییر الگوی همسگزینی در جامعه» توضیح میدهد که افزایش میانگین سن ازدواج یکی از تغییرات مهم در تحولات خانواده میباشد که بر متغیرهای دیگر ازجمله ملاکهای انتخاب همسر، مشارکت خانواده در ازدواج جوانان، نگرش مثبت بهضرورت ازدواج اثرگذار است. علاوه بر این، افزایش سن ازدواج بر دیگر رخدادهای جمعیتی از قبیل فرزندآوری و نرخ باروری اثر منفی داشته و بهطورکلی با توجه به کاهش عمر خانواده تحقق کارکردهای آن با چالش روبهرو میشود. ازسوی دیگر، سن بحرانی بروز تغییرات قابلتوجه در الگوی همسرگزینی ۳۰ سالگی بوده که در برخی از استانهای کشور سن ازدواج از این سن عبور کرده و در کل کشور با ثبت میانگین سن ۲۸.۳ سال برای پسران در سال ۱۴۰۲ به این سن نزدیک شدهاست؛ لذا اهمیت این شاخص از حیث تغییر سبک ازدواج و تشکیل خانواده دارای اهمیت به سزایی است.
ضرورت افزایش نرخ ازدواج در راستای کاهش نرخ تجرد در جامعه
این گزارش در خصوص «ضرورت افزایش نرخ ازدواج در راستای کاهش نرخ تجرد در جامعه» اشاره میکند که بررسی فراوانی ازدواج، نشان از کاهش حدود ۴۵ درصدی نرخ ازدواج از ابتدای دهه ۹۰ تا سال ۱۴۰۲ دارد. ازسوی دیگر، افراد ازدواج کرده به نسبت جمعیت کل نیز با کاهش روبهرو بوده که البته تعداد افراد ازدواج کرده نسبت به جمعیت جوان با رشد روبهرو بوده است. اما در حالت کلی با توجه به جمعیت بالای کشور و رخدادهای جمعیتی دیگر از قبیل طلاق و فوت، ثابت نگهداشتن نرخ افراد مجرد در جامعه نیاز به رشد مثبت و افزایشی نرخ ازدواج در جامعه دارد.
فرهنگ سازی در راستای مهارت انتخاب همسر براساس ملاکهای خانواده پایدار
این گزارش همچنین به «فرهنگ سازی در راستای مهارت انتخاب همسر براساس ملاکهای خانواده پایدار» اشاره کرده و ادامه میدهد که با توجه به تغییر سبکزندگی، مسائل مادی در جایگاههای بالاتری از اهمیت قرار گرفتهاند و این امر در ملاکهای دختران در قالب اولویت اشتغال و مسائل مالی خود را نشان داده و در مورد پسران با اولویت یافتن جذابیتهای ظاهری نمود پیدا کرده است. علاوه بر این، اولویت ایمان بهسمت اخلاقیات تغییر کرده و دینداری در ردههای پایینتری از اولویت قرار گرفته که البته در بررسی ملاکهای ازدواج، افرادی که برای بار دوم ازدواج میکنند؛ مذهبی بودن و دین جایگاه بالاتری پیدا کرده است. به نظر میآید افراد در ازدواج اول احساسیتر عمل میکنند و همین موضوع منجر به تصمیم براساس ملاکهایی میگردد که ثبات و استحکام خانواده را تحتالشعاع قرار میدهد؛ لذا مهارتهای انتخاب درست از ضروریات ازدواج جوانان است که با توجه به کاهش نقش خانواده در انتخاب همسر باید مورد توجه نهادهای آموزشی و فرهنگی قرار گیرد.
فرهنگ سازی در راستای ضرورت ازدواج
این گزارش درباره «فرهنگ سازی در راستای ضرورت ازدواج» بیان میکند که نگرش جامعه در مورد ضرورت ازدواج و سن مناسب ازدواج بوده؛ که علاوهبر تغییرات نگرشی مردم در این دو شاخص، موضوع مهم ارتباط آن با میانگین سن ازدواج است. بهگونهای که نگرش مثبت جامعه نسبت به ازدواج در سنین بالاتر افزایش پیدا کرده و ازسوی دیگر هرچه سن افزایش پیدا میکند، نگرش افراد بهضرورت ازدواج کاهش مییابد؛ بنابراین میتوان گفت، افزایش سن ازدواج نهتنها کارکردهای خانواده سالم را تحتالشعاع قرار میدهد؛ بلکه اصل تشکیل خانواده را به چالش میکشد؛ بنابراین عبور از دوران گذار فعلی که همچنان ضرورت ازدواج ازسوی مردم بالا اعلام شده و رفع موانع اقتصادی- اجتماعی منجر به رشد نرخ ازدواج میگردد، نیازمند کنترل پارامتر محوری سن ازدواج و ارائه راهبرد در راستای کاهش آن است.
حمایت از بازازدواج افراد در راستای افزایش تشکیل خانواده و کاهش نرخ تجرد
این گزارش با اشاره به «حمایت از بازازدواج افراد در راستای افزایش تشکیل خانواده و کاهش نرخ تجرد» مطرح میکند که با توجه به نرخ صعودی افراد بدون همسر در اثر طلاق در جامعه و افراد بدون همسر در اثر فوت، انتخاب راهبردی در راستای کاهش پیامدهای منفی طلاق و تشکیل مجدد خانواده و تحقق کارکردهای آن ضروری است. ازسوی دیگر، بررسی نرخ ازدواجهای بار دوم زنان نیز نشان از تغییر فرهنگ جامعه در این حوزه و کاهش قبح بازازدواج زنان دارد؛ لذا حمایت از بازازدواج که در سیاستهای کلی خانواده نیز مورد تأکید قرار گرفته، در راستای افزایش نرخ خانواده کامل در جامعه ضروری است. البته باید به این نکته توجه داشت که میزان بازازدواجها در چه نسبتی با نرخ ازدواج اولیها میتواند مورد پذیرش باشد و تعادل مطلوب جامعه را تغییر ندهد. بهعبارتی رشد بازازدواج تا چه میزان قابل قبول است و جامعه را درگیر چالشهای خانوادههای بازساخته نمیکند.
ضرورت ساماندهی مهاجرت داخلی
این گزارش در خصوص «ضرورت ساماندهی مهاجرت داخلی» آورده است که در راستای کاهش پدیده گمنامی در شهرها و افزایش همقومگزینی در راستای کاهش سن ازدواج و افزایش پایداری خانواده، شناخت عوامل اصلی گسترش مهاجرتهای داخلی از جمله دسترسی به شغل و تحصیل و ارائه راهبردهای اجرایی جهت کنترل آن و گسترش مهاجرت معکوس ضروری میکند.
حفظ نسبت جنسی جامعه در راستای جلوگیری از آسیبهای خانواد
دیگر موضوع مورد اشاره در این گزارش «حفظ نسبت جنسی جامعه در راستای جلوگیری از آسیبهای خانواده» است که در توضیح آن بیان میشود که بررسیها نشان میدهند در دورههای مختلف، مضیقه ازدواج برای دختران و پسران دچار تحول شده و نمیتوان براساس یک داده کلی، وضعیت مضیقه ازدواج تعداد دختران و پسران هرگز ازدواج نکرده را بیان کرد. بهعبارتی، هر دوره سنی و متولدین دهههای مختلف وضعیت متفاوتی در مقوله مضیقه ازدواج داشتهاند. بهگونهای که برای دختران متولد دهه ۶۰ مضیقه ازدواج مطرح است و بهازای تعداد مشخصی از دختران، تعداد پسران کمتری برای ازدواج در این بازه سنی وجود داشته، اما در دهههای بعدی این مضیقه تغییر کرده است؛ بهگونهای که برای تعداد مشخصی از پسران، دختران بیشتری برای ازدواج در این بازه سنی وجود دارد. ازاینرو، هرکدام از وضعیتهای مذکور آسیبهایی را بههمراه خواهد داشت که تهدیدکننده پایداری و سلامت خانواده است.
این گزارش ادامه میدهد که یکی از اهداف راهبردهای حمایت از خانواده باید حفظ تعادل نسبت جنسی جامعه با تمرکز بر الگوی تقاطع سنی همسال (بهمعنای اختلاف سنی کم) باشد. البته باید به این نکته توجه داشت که در گروههای سنی و مناطق جغرافیایی که این تعادل نامتوازن شده، ضرورت سیاستهای اجرایی متمایز از همسالگزینی نیز قابل بررسی است.
این گزارش در پایان پیشنهاداتی ارائه میدهد که شامل این موارد میشود؛ ارائه الگوی ترکیبی حمایت از ازدواج جوانان در سن بههنگام: ارائه انواع حمایتهای مالی و غیرمالی با توجه به وضعیتهای مختلف افراد بهلحاظ سن ازدواج، منطقه جغرافیایی، بُعد خانوار، دهک درآمدی و... با لحاظ ضریب تأثیر هرکدام از متغیرهای کلیدی در تغییر الگوهای همسرگزینی بهصورت پلکانی و در راستای کاهش سن ازدواج، حمایت از بازازدواج افراد، ضرورت مهارتافزایی جوانان با هدف انتخاب همسر مناسب، اصلاح الگوی همسرگزینی با استفاده از ظرفیت مراکز همسرگزینی و واسطهگری و براساس تحولات رفتاری جامعه در رخداد ازدواج، اصلاح شاخصهای ثبت و رصد رخدادهای جمعیتی، اصلاح شاخصهای رصد وضعیت خانواده با هدف پایش مستمر خانواده براساس شاخصهای شفاف، دارای پوشانندگی جامعه هدف و ذوابعاد و در اولویت قرار دادن سیاستهای کاهش مهاجرت داخلی و مهاجرت معکوس.
انتهای پیام/