ریشههای پدیده «صندلیهای خالی آموزش عالی» به روایت رئیس دانشگاه تهران/ آموزش عالی نیازمند انقلاب فکری است
سید محمد مقیمی، رئیس دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، با بیان اینکه «نتوانستهایم به درستی از منابع کشور استفاده کنیم.»، گفت: ایران دارای بهترین دانشگاهها، استادان و منابع بِکر است که خیلی از جوامع نسبت به این توانمندیها و منابع انسانی خوشفکر حسرت میخورند. از طرفی نیز به مرور زمان امکاناتی در دانشگاهها مهیا شده و رشتههایی راهاندازی شدهاند، اما شاهد صندلی خالی دانشگاهها هستیم که این موضوع نشاندهنده مشکل در یک جای کار است.
آمار ۴۵۰ هزار صندلی خالی در دانشگاهها بسیار نگرانکننده است
رئیس دانشگاه تهران افزود: در عرصه اقتصادی اگر یک فعال اقتصادی به تنظیم عرضه و تقاضا فکر نکند، ورشکسته خواهد شد. آمار ۴۵۰ هزار صندلی خالی در دانشگاهها بسیار نگرانکننده است و به این معناست که اگر مشابه این وضعیت در یک کسبوکار خصوصی اتفاق افتاده بود، آن کسبوکار باید ورشکسته میشد.
وجود فاصله بین نظام برنامهریزی آموزش عالی با «نیازهای جامعه» و «علایق مخاطبان»
مقیمی، یکی از عوامل پدیده صندلیهای خالی در دانشگاهها را ناشی از وجود فاصله بین نظام برنامهریزی آموزش عالی با «نیازهای واقعی جامعه» و «علایق مخاطبان آموزش عالی» دانست و گفت: اگر در زمینه طراحی رشتهها، بازنگری سرفصلها و برنامهریزی آموزش عالی متناسب با مسائل، نیازها و علایق جامعه عمل میکردیم، بین عرضه و تقاضا در آموزش عالی همخوانی بیشتری ایجاد میشد.
عطش ورود به دانشگاه تمام شد، اما حکایت نگاه کمیگرا باقیست
وی با وجود اذعان به روند خیرهکننده رشد کمی و کیفی آموزش عالی در کشور در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، افزود: این رشد در حالی رقم خورده است که در برخی از زیرنظامهای آموزش عالی بیشتر نگاه کمیگرایانه حاکم بوده است. هر چند که این کمیگرایی توانسته است سطح دسترسی جامعه به آموزش عالی را افزایش دهد و در کوتاهمدت عطش متقاضیان تحصیلات دانشگاهی را پاسخ دهد، اما این کمیتگرایی صرفا به عنوان یک راهکار مقطعی برای پاسخ به متقاضیان تحصیلات دانشگاهی جواب داده است.
کُند بودن گذار برخی زیرنظامهای آموزش عالی از کمیگرایی به کیفیتبخشی
رئیس دانشگاه تهران با انتقاد از کُند بودن گذار برخی زیرنظامهای آموزش عالی از کمیگرایی به کیفیتبخشی، تصریح کرد: هر چند پس از مدتی فشار تقاضا برای ورود به دانشگاه به یک حالت تعادلی رسید، اما همچنان سایه میراث نگاه کمیگرا بر سر آموزش عالی پایدار ماند و حتی اگر اراده بازگشت از این مسیر هم در متولیان آموزش عالی وجود داشت، اما برخی موانع بر سر راه این بازگشت دیده میشد؛ که یکی از آنها ناظر بر محلیگرایی و جلوگیری از حذف یا ادغام واحدهای دانشگاهی در یکدیگر بود.
تعصبها و واکنشهای محلی، صنفی یا گروهی مانع بزرگ ساماندهی آموزش عالی
استاد دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران افزود: اینکه یک مرکز آموزش عالی در دانشگاه مادر منطقه جغرافیایی خود ادغام شود و یا اینکه ظرفیت پذیرش دانشجو در رشتهای کاهش پیدا کند یا صفر شود، همواره با تعصبها و واکنشهای محلی، صنفی یا گروهی مواجه میشده است و به همین خاطر، بازگشت از نگاه کمیگرا و حتی ساماندهی میراث این نگاه، هزینههای زیادی برای متولیان ایجاد میکرده است.
صندلیهای خالی نشاندهنده هدررفت منابع بیتالمال است
مقیمی، تصمیمگیری برای پر کردن صندلیهای خالی دانشگاهها را نیازمند سنجش و ارزیابیهای دورهای دانست و تاکید کرد: این صندلیهای خالی نشاندهنده هدررفت منابع بیتالمال است، منابعی که میتواند در بهترین مکانهای کشور و نظام آموزش عالی کشور مورد استفاه قرار گیرد.
آموزش عالی نیازمند جراحی وسیع با حمایت نمایندگان مجلس است
دکتر مقیمی در عین حال، با تاکید بر اینکه همچنان رقابت بر سر صندلیهای باکیفیت آموزش عالی نه تنها در دانشگاههای برتر بلکه در واحدها و مراکز مطرح همه زیرنظامهای آموزش عالی وجود دارد، خاطرنشان کرد: حل مسئله صندلیهای خالی دانشگاهها نیازمند جراحی وسیع آموزش عالی با حمایت نمایندگان مجلس است.
نگاه به صندلیهای خالی از منظر چالش اشتغال فارغالتحصیلان
وی آمارهای موجود از فارغالتحصیلان بیکار یا فارغالتحصیلانی که در عرصهای متفاوت از حوزه تخصصی خود فعالیت میکنند را یک عامل دیگر وجود صندلیهای خالی دانشگاهها عنوان کرد و توضیح داد: یک برداشت از وجود ۴۵۰ هزار صندلی خالی دانشگاهها این است که فارغالتحصیلان برای ادامه راه وارد دانشگاهها نمیشوند و عطای تحصیلات دانشگاهی را به لقایش میبخشند و به دنبال فعال شدن در یک شغل و کسب و کار میروند. به عبارتی، نقاط ضعف نظام آموزشی به لحاظ مهارتآموزی دانشجویان، قرائت دیگری از این عامل محتمل برای خالی ماندن صندلیهای آموزش عالی است.
نظام آموزش عالی کشور نیازمند انقلاب فکری و آموزشی است
رئیس دانشگاه تهران افزود: اخیرا مقام معظم رهبری راجع به بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاه و نداشتن مهارت کافی برای احراز مشاغل متذکر شدهاند؛ که این موضوع نشان میدهد نظام آموزش عالی کشور نیازمند انقلاب فکری و آموزشی است.
خالی ماندن صندلیهای آموزش عالی در برخی رشتهها ناشی از آدرسهای غلط بینشی است
مقیمی، با بیان اینکه خیلی از اوقات سیاستگذاران در تلاش برای حل عارضهها هستند؛ تاکید کرد: باید برای حل مسائل، نگرش فرآیندی و سیستمی ایجاد شود. حرف از ازدواج جوانان میزنیم، ولی وقتی که شغلی برای دانشآموخته وجود ندارد، نمیتواند ازدواج کند و فرزندآوری داشته باشد که در اینصورت مشکلات جدی ایجاد خواهد شد؛ بنابراین باید به علتالعللها توجه کرد و زمانی که به ریشهها پرداخته شود، عارضهها نیز به خودی خود برطرف خواهند شد.
رئیس دانشگاه تهران افزود: یکی از ریشهها و علتالعللهای اصلی مشکلات و چالشهای جوانان، سیاستگذاریهای کلان و برنامهریزی نادرست در حوزه آموزش عالی است که یک نمونه بارز آن خالی ماندن صندلیهای دانشگاه در رشتههای کمتقاضا از یک طرف و رقابت کسلکننده و طاقتفرسا بر سر برخی رشتههای پر تقاضا همانند پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی و ... از طرف دیگر است. اگر برای رشتههایی تقاضای دهها برابری وجود دارد، چرا امکانات بیتالمال صرف توسعه آنها نمیشود و با ایجاد انحصار تلاش میشود، با جذب دانشجوی ورودی حداقلی، از رشتهای خاص بت بسازیم. در این صورت هم متقاضیان علاقمند بیشمار را دچار سرخوردگی میکنیم و هم به علت عدم انطباق تعداد دانشآموختگان برخی رشتهها همچون دندانپزشکی با میزان تقاضاهای مردم و خدماتگیرندگان، شاهد فشار هزینهای سنگین به توده مردم میشویم.
وی در تبیین دلایل دیگر خالی ماندن صندلی دانشگاهها در برخی رشتهها، گفت: دانشجو شدن در آموزههای دینی و فرهنگی و فرهنگ عامه کشور مثبت تلقی میشود، اما اگر کسی بخواهد زندگی خود را بر اساس درس و دانشگاه تنظیم کند، اوضاع متفاوت خواهد شد. مسائل موجود در جامعه نه تنها حاکی از ضعفهای سیستم آموزشی فعلی، بلکه نشاندهنده ضعفهای فرهنگی و نگرشی در گرایش شدید و افراطی به سمت انتخاب برخی رشتههای دانشگاهی و یا پرهیز از برخی رشتهها است.
وی افزود: یکی از علتالعلل مشکلات کشور به ناکارآمدی سیستم آموزشی موجود در جامعه برمیگردد. فکر میکنیم اگر کسی بخواهد به جایگاهی دست یابد، الزاما باید مسیر آموزش عالی و یا رشتههایی خاص را طی کند. به گونهای سیاستگذاری کردهایم که فارغالتحصیلان پزشکی و دندانپزشکی درآمدهای هنگفتی دارند، اما در مقابل دانشآموختگان PHD رشتههای مختلف درآمدهای اندک دارند یا بیکار هستند؛ بنابراین در حقیقت جهت نادرستی را به جامعه نشان دادهایم و آدرس غلط دادهایم. خالی ماندن صندلیهای آموزش عالی در برخی رشتههای دانشگاهی ناشی از این آدرسهای غلط است.
با حرفدرمانی نمیتوان به نتیجه رسید
رئیس دانشگاه تهران تاکید کرد: با حرفدرمانی نمیتوان به نتیجه رسید بلکه باید در این مسیر چارهای مطلوب اندیشید و انحصارها را شکست و عمل کرد. چرا اغلب دانشگاههای غیرانتفاعی در رشتههایی، چون جغرافیا، ریاضی، علوم سیاسی، حقوق، مدیریت و ... این همه پذیرش دانشجو دارند، اما وقتی نوبت به دندانپزشکی میرسد اینگونه نیست؟ چرا که این نوع عملکرد چیزی جز انحصار نیست. چرا به اندازه سوپر مارکت، دندانپزشکی نداشته باشیم؟ وقتی ملت نیازمند مواد غذایی هستند، به دندانپزشک هم احتیاج دارند. اما استدلال این است که تجهیزات دندانپزشکی یا استاد نداریم. آیا عقل سلیم این استدلالهای بیپایه را میپذیرد. خوب اگر تجهیزات کم است که کم نیست، به جای ساخت و ایجاد یک ساختمان عریض و طویل فرضا پیامنور در یک شهرستانی که اصلا دانشجو ندارد، منابع مالی آن را به اینگونه رشتهها اختصاص دهیم. اگر استاد کافی نداریم که داریم، استاد از خارج کشور بیاوریم. تا زمانی که این استدلالهای نادرست و انحصارگرایی وجود دارد، به علت ناهمخوانی عرضه و تقاضا و نبود رقابت، هم هزینههایی که عامه مردم میپردازند، سرسامآور است و هم کیفیت خدمات افتضاح است.
مقیمی با تاکید بر اینکه نظام آموزش عالی کشور باید متناسب با تقاضا باشد، بیان داشت: برخی از رشتهها بیصاحب شدهاند و هر چه بخواهیم آنها را توسعه میدهیم و از طرفی هم فشار افکار عمومی وجود دارد که اگر فردی وارد دانشگاه نشود، ناتوان است و نمیتواند ازدواج کند. برخی رشتهها هم هزار تا صاحب دارند و برای افزایش یک نفر ظرفیت پذیرش در دفترچه کنکور، فریاد برمیآورند که علم از دست رفت و پذیرش بیرویه شد. این مسیر اشتباه نیازمند بازنگری است و به نظر میرسد که باید سیاستگذاری در این زمینه با منافع صنف خاصی گره نخورد و فقط مصلحت عامه مردم و رفاه عمومی مورد توجه قرار گیرد. ما نیازمند بازنگری اساسی در این زمینه هستیم و باید انقلاب فکری اتفاق بیفتد و سیاستگذاران و برنامهریزان حوزه آموزش عالی و بهداشت و درمان، منافع صنفی را کنار بگذارند و منافع عامه مردم را بر هر چیزی ترجیح بدهند. از طرف دیگر باید در مردم و متقاضیان تحصیل در دانشگاهها این تحول و انقلاب فکری رخ دهد و فرهنگسازی شود که بهترین مسیر زندگی الزاما رفتن به دانشگاه نیست.
وی با بیان اینکه «بهترین مسیر زندگی الزاما رفتن به دانشگاه نیست، بلکه یادگیری حرفه است»؛ تاکید کرد: باید متناسب با نیازها و علایق، رشتهها را در دانشگاهها ایجاد کنیم و امکانات را توسعه دهیم و بودجه ساخت ساختمانهای دانشگاهی را صرف تامین رشتههای پر متقاضی و تجهیزات مرتبط با آن کنیم.
وی افزود: الزاما کمبود یا کاهش تقاضا برای برخی رشتهها ناشی از ماهیت رشته نیست، بلکه یکی از دلایل مخاطب کم برخی رشتههای دانشگاهی، اشکال در روشهای آموزشی و سرفصلهای دانشگاهی است. وقتی به تجربه دانشگاههای دیگر کشورها نگاه میکنیم، همین رشتهها در خارج از کشور متقاضی زیادی دارند؛ اما دانشجویان برخی از رشتهها مانند علوم انسانی و علوم اجتماعی در ایران جزء دانشجویان درجه ۲ و ۳ تلقی میشوند.
سیاست دانشگاه تهران درباره رشتههای کم متقاضی
رئیس دانشگاه تهران درباره اقداماتی که برای بهروز رسانی آموزش عالی از سوی دانشگاه تهران انجام شده است، توضیح داد: در دانشگاه تهران تلاش کردهایم تا رشتههای کممتقاضی را به مرور از دستور کار خارج کنیم یا آنها را بهروز کرده و با بستههای جدید عرضه کنیم یا رشتههای جدید و متناسب با نیاز جامعه و کارفرمایان را جایگزین کنیم.
ایجاد شورای تحول و نوآوری آموزشی در دانشگاه تهران
مقیمی اضافه کرد: شورای تحول و نوآوری آموزشی را در دانشگاه تهران ایجاد کردهایم و از راهکارهای علمی متخصصان بهره میگیریم تا فارغالتحصیلان بتوانند متناسب با نیاز جامعه مشغول به کار شوند. شراکتهایی را با بخشهای خصوصی آغاز کردهایم و پردیسهای علم و فناوری را در شهرهای مختلف ایجاد کردهایم تا دانشجویان مهارتهای مورد نیاز را حین تحصیل فرا بگیرند.
وی با بیان اینکه گذراندن درس ۳ واحدی یادگیری تجربی را برای تمام دانشجویان الزامی کردهایم؛ تاکید کرد: دانشجویان باید با محیط خود تعامل داشته و در حین تحصیل از صنایع و کسبوکارهای مرتبط با رشته خود بازدید داشته باشند. این تعامل باعث میشود که دانشجویان مهارت کافی پیدا کنند. این روشها را باید دنبال کنیم و سیستم برنامهریزی برای رشتهها را به صورت مداوم بازنگری کنیم؛ چراکه محیط مدام در حال تغییر است و اگر رشتهها متناسب با اقتضائات بهبود نیابند، کارایی خود را از دست خواهند داد. از طرف دیگر برخی استادان به سیستم آموزشی گذشته عادت کردهاند و به ادامه مسیر گذشته اصرار دارند و در مقابل تغییر و نوآوریهای جدید مقاومت نشان میدهند. از سوی دیگر، اگر مطالبهگری دانشجو وجود نداشته باشد؛ این روندها بدون تغییر باقی میماند و تحول آموزشی با کندی پیش میرود؛ بنابراین در این راستا همه ذینفعان آموزش عالی، از سیاستگذاران گرفته تا اساتید و دانشجویان، باید نقشآفرینی کنند و در این انقلاب فکری سهیم شوند.
ابتکار جدید دانشگاه تهران؛ طراحی برنامههای درسی صرفا برای یک بار پذیرش دانشجو
رئیس دانشگاه تهران همچنین به تشریح تدبیر دیگری که در دانشکدههای تازه تاسیس دانشگاه تهران پیگیری میشود، پرداخت و گفت: فعلا بنا داریم در دانشکدههای تازه تاسیس دانشگاه تهران، در کنار رشتههای ثابت، یک سری برنامههای درسی صرفا برای یک بار پذیرش دانشجو طراحی و ارائه شوند.
مقیمی در این باره توضیح داد: بر این اساس در کنار رشتههای مرسوم و متداول، برنامههایی را نیز برای صرفاً یک یا چند بار پذیرش دانشجو طراحی میکنیم تا نیاز تخصصی ویژهای را برطرف سازد؛ به گونهای که پس از رفع نیاز در زمینه تربیت نیروی متخصص برای حوزه مربوطه، آن رشته، دست کم به صورت موقت کنار گذاشته شود و رفع نیازهای فوریتر و اولویتهای دیگر در کانون توجه قرار گیرد.
انتهای پیام/