دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
گفت‌وگوی اختصاصی آنا با نویسنده و کارگردان «جنون» برنده جایزه ویژه هیأت داوران جشنواره ونیز 2015

امین آلپر: سینمای ایران را تحسین می‌کنم/ در ترکیه مدام یک چرخه را از سر می‌گذارنیم

امین آلپر، کارگردان فیلم «جنون» از کشور ترکیه نشان داد که هنر تا چه اندازه می‌تواند جلوتر از جامعه و سیاستمداران حرکت کند.
کد خبر : 79753

ساسان گلفر، گروه فرهنگی _ گاهی اوقات چند دقیقه تأخیر در برنامه نمایش فیلم جشنواره بد که نیست، اتفاقاً خیلی هم خوب است! وقتی شنیدم فیلم «جیا ژانگ‌که: مردی از فن‌یانگ» ساخته والتر سالس با اندکی تأخیر نمایش داده می‌شود تا ژان میشل فرودون، سردبیر سایق مجله فرانسوی کایه دو سینما و نویسنده فیلمنامه «مردی از فن‌یانگ» به سالن برسد، برگشتم تا بروم جایی بنشینم و چند دقیقه‌ای استراحت کنم که به چهره آشنایی برخوردم که پشت سرم ایستاده و منتظر بود تا فیلم رومانیایی/فرانسوی/لهستانی «کوهستان جادویی» را در سالن مجاور ببیند.



بلافاصله شناختم‌اش؛ چون همان روز در مورد فیلمش یادداشتی نوشته بودم و عکس او را موقع دریافت جایزه ویژه هیأت داوران جشنواره فیلم ونیز 2015 دیده بودم. امین آلپر فیلمنامه‌نویس و کارگردان فیلم «جنون» محصول 2015 متولد 1974 در شهر قونیه، شهر آرامگاه مولانا جلال‌الدین بلخی است. آلپر تحصیلکرده رشته‌های اقتصاد و تاریخ است و دکترای تاریخ مدرن ترکیه را دارد. حدود 11 سال پیش در دو فیلم کوتاه بازی کرده و اخیراً دو فیلم را نوشته و کارگردانی و البته یکی از آن‌ها را خود تهیه کرده است. اولین فیلم او، «آن‌سوی تپه» (Tepenin Ardi) که در سال 2012 ساخته شده است و داستانی درباره درگیری‌ میان خانواده‌های کشاورز بر سر زمین را دارد، 25 جایزه از جشنواره‌هایی مانند برلین، کارلووی‌واری، سارایوو، استانبول، آنکارا و تایپه برده و نامزد 6 جایزه دیگر از جشنواره‌هایی مانند ترایبکا و ابوظبی شده است.


نمایی از فیلم «جنون»


دومین فیلم او، «جنون» (عنوان اصلی Abluka، به زبان انگلیسی Frenzy) با داستانی درباره رسوخ هراس‌های سیاسی به زندگی فردی و اشاره‌هایی پیشگویانه به وخیم شدن شرایط امنیتی و اجتماعی ترکیه که در همین سه، چهار ماه اخیر به شکل تمام عیار خود را نشان داد، تا دیروز که آن را در سی‌وچهارمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر روی پرده دیدم، برنده 11 جایزه از جشنواره‌هایی مانند ونیز (3 جایزه)، آسیاپاسیفیک و صوفیه و نامزد 6 عنوان جایزه دیگر بود.


امین آلپر انگلیسی را خیلی روان صحبت می‌کند. به او گفتم که فیلمش را تازه دیده‌ام و یادداشتی که در مورد آن نوشته‌ام، صبح روز بعد منتشر می‌شود و از او می‌پرسم آیا نظری را که درباره فیلمش داشته‌ام، تأیید می‌کند یا نه.


- نوعی پیشگویی شرایط امروز ترکیه در فیلم شما وجود دارد.


+ متأسفانه، بله. متأسفانه. چون من فیلمنامه را در سال 2009 نوشته بودم و در سال 2014 فیلمبرداری کردیم و مخصوصاً موقعی که داشتیم فیلمبرداری می‌کردیم، آتش‌بسی میان چریک‌های کرد و دولت وجود داشت و در زمان تولید فیلم شرایط صلح‌آمیزی برقرار بود. وقتی کار تولید تمام شد و ما برای اولین با آن را در ونیز نمایش دادیم (شهریور 1394) آتش‌بس نقض شد و اوضاع چیزی شد مثل... مثل همین چیزی که در فیلم می‌بینید.


امین آلپر و همکارانش در فیلم «جنون» در جشنواره ونیز 2015


بله، این یک نوع پیشگویی وقایع ناخوشایند بود، اما اگر از زاویه دیگری به این مسأله نگاه کنید، متوجه می‌شوید که این وضعیت، این کشمکش تاریخچه‌ای تقریباً سی ساله دارد. کشمکش‌هایی بروز می کند و بعد فرو می‌خوابد و گاهی آتش‌بس برقرار می‌شود و گاهی دوباره درگیری‌ها شروع می‌شود. در عین حال این یک نوع چرخه است. به این ترتیب این یک «پیشگویی» کامل نیست. این چرخه‌ای است که متأسفانه ما مدام در ترکیه از سر می‌گذرانیم. همان چیزهایی را که قبلاً تجربه کرده‌ایم، دوباره زندگی می‌کنیم. اما البته این (فیلم) درست در زمانی (روی پرده) رسید که می‌بایست می‌رسید.


- می‌خواستم درباره فیلمبرداری بپرسم. گاهی اوقات رئالیستی (واقع‌گرا) و حتی ناتورئالیستی (طبیعت‌گرا) است و گاهی اکسپرسیونیستی (بیان‌گرا). از اول دقیقاً تصمیم داشتید به همین صورت باشد؟


+ بله. می‌خواستم فیلم رئالیستی باشد و در عین حال سوررئالیستی (فراواقع‌گرا) باشد (می‌خندد). نمی‌دانم چطور توضیح بدهم. این فیلم باید در آستانه واقع‌گرایی می‌بود و همچنین می‌خواستم فیلم همان‌طور که به پایان نزدیک می‌شود، به تدریج دیوانه‌وارتر، هذیان‌گونه‌تر و بیشتر و بیشتر سوررئال شود.


به این ترتیب، بله، درست می‌گویید. این یک نوع زیبایی‌شناسی رئالیستی اما در عین حال با نورپردازی اکسپرسیونیستی و زوایای دوربین اکسپرسیونیستی است. بله. هدف من این بود که یک نوع سبک اکسپرسیونیستی بسازم.


- و درباره بازیگران می‌پرسم. همه بازیگر حرفه‌ای بودند؟


+ بله.


- حتی بازیگران نقش مکمل در قهوه‌خانه و خیابان؟ همه حرفه‌ای بودند؟


+ اگر دیالوگ داشتند، بله. آدم‌های پیری که دیالوگ دارند، (بازیگر) حرفه‌ای هستند.


- درباره موسیقی، آیا دقیقاً همین نوع موسیقی را از ابتدا در نظر داشتید؟


+ من هیچ‌وقت از موسیقی‌های بیش از حد دراماتیک خوشم نیامده؛ موسیقی‌هایی که قرار است احساس در فیلم تزریق کنند. من واقعاً موسیقی بسیار کم و حداقلی را ترجیح می‌دهم و موسیقی باید رابطه‌ای ارگانیک با فیلم داشته باشد. بنابراین در این فیلم نیز از یک نوع موسیقی حداقلی استفاده کردم و به آهنگساز که دوستم بود، گفتم که باید صدایی باشد که از فیلم مشتق شده باشد؛ بنابراین او یک نوع صدا با دیستورت کردن (اعوجاج) صدای هلیکوپتر ساخت. صدای هلیکوپتر را گرفت و دیستورت کرد و صدای جالبی ساخت و ما این موسیقی را بسط دادیم و در سراسر فیلم استفاده کردیم.


- ممکن است درباره پروزه سینمایی بعدی خود بگویید؟


+ هنوز دارم می‌نویسیم. نمی‌دانم آن را به فیلم تبدیل می‌کنم یا نه، اما این فیلم کمی (با قبلی‌ها) متفاوت خواهد بود. سیاسی نیست؛ زنان در آن بیشتر نقش دارند، حالا باید ببینیم اینطور می‌شود یا نه (می‌خندد).


- لوکیشن آن کجا خواهد بود؟


+ استانبول. من در استانبول زندگی می‌کنم.


- ایران را چطور دیدید؟


+ تجربه واقعاً شگفت‌انگیزی برای من بود. من سینمای ایران را تحسین می‌کنم، مثل همه کارگردان‌ها(ی دیگر). واقعاً خیلی کنجکاو بودم که در ایران باشم. خیلی به تاریخ ایران علاقه‌مندم. بنابراین حس می‌کنم خیلی خوش‌اقبالم که توانستم (حضور در) ایران و (بودن با) مردم ایران را تجربه کنم.


- ایده‌ای در مورد فیلم ساختن در ایران دارید؟


+ نه خیلی. منظورم این است که مشکلاتی در این مورد وجود دارد. نه اینکه فقط بگویم بعضی مشکلات وجود دارد، مشکلاتی جدی وجود دارد. مشکلاتی مربوط به تولید، شرایط کار، مسائلی مثل ممیزی و از این قبیل. من البته مشکلات را درک می‌کنم اما وقتی بحث شرایط تولید فیلم به میان کشیده می‌شود، طور دیگری فکر می‌کنم.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب