ملت؛ پیشنیاز اصلی حماسه/ آیا هستیشناسی میتواند با حماسه ارتباط برقرار کند؟
به گزارش خبرنگار گروه استانهای خبرگزاری آنا از زاهدان، جواد رنجبر درخشیلر در جلسه پیش همایش حکمت اسلامی و علوم انسانی و هنر که در دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان بهصورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: حماسه، گونهای ادبی بوده و داستانهای ملی و قهرمانی را شامل میشود. پیشنیاز اصلی حماسه، ملت است که در شاهنامه فردوسی درباره ملت ایران به اوج خودش رسید.
وی افزود: آیا میتوان حماسه را با فلسفه ربط داد و پیوندی بین افراد برقرار کرد؟ آیا این پیوند علمی و منطقی خواهد بود؟ فلسفه، حوزه معرفتی بشریت با تکیه بر عقل بوده و مسئله آن هستیشناسی است. آیا هستیشناسی میتواند با حماسه ارتباط برقرار کند؟ شاید در نگاه اول حماسه و فلسفه نتوانند ارتباطی با هم داشته باشند؛ اما در شاهنامه فردوسی مایههای فلسفه وجود داشته یعنی در شاهنامه فردوسی بین متون فارسی و غیر ایرانی ویژگیها و تفکری عمیق وجود دارد.
این شاهنامهپژوه ادامه داد: قطعاً فردوسی حکیم بوده و در شاهنامه، پهلوانان -که مهمترین آنان رستم است- صرفاً پهلوان به معنای جسمی و بدنی نیست؛ بلکه خرد پهلوانی در شخصیت پهلوانان شاهنامه وجود دارد و پهلوانان شاهنامه در رفتارشان حکمت و خرد را نشان میدهند.
این مسئول اضافه کرد: تفکر مبتنی بر مغز و هسته مرکزی در سخنان عمیق شخصیتهای شاهنامه نمایان است. سخنان فلسفی در شاهنامه بستری تاریخی دارد و هستی شناسانه بوده، دارای ساختار است و سخنی عمیق شناخته میشود. ریشههای تاریخی و منطق و هستی در سخن حکیمانه و فلسفی شاهنامه کاملاً نمودار بوده و قطعاً متون ابوعلی سینا و ملاصدرا و بسیاری از متون معاصر را میتوان فلسفی دانست. شاهنامه فردوسی متن صرفاً فلسفی نیست؛ اما به دلیل اینکه فردوسی به خرد اهمیت ویژهای قائل بوده پس سخنی عمیق است و ریشههای فلسفی در آن دیده میشود. به همین دلیل در شاهنامه در ستایش خرد این ابیات ناب آمده است:
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای خرد دست گیرد به هر دو سرای
خرد تیره و مرد روشنروان نباشد همی شادمان یک زمان
کسی کو خرد را ندارد ز پیش دلش گردد از کرده خویش ریش
رنجبر درخشیلر گفت: وقتی متنی فلسفی نیست برای اینکه بتوان از آن برداشت فلسفی کرد باید روششناسی و صورتبندی را برای آن به وجود آورد. شاهنامه متن منظوم است و شعر نمیتواند بهطور دقیق در پیوند با امر فلسفی باشد. به دلیل خصوصیات شعری و برای اینکه بتوان صورتبندی فلسفی از شاهنامه داشته باشیم باید شاهنامه را از نظم خارج و به نثر تبدیل کنیم که البته فوقالعاده کار دشواری است. نثر توضیح دهنده و بیانکننده است و نظم کلام را به پیچیدگی و ابهام میبرد، این را نمیشود با فلسفه پیوند داد و باید خیلی سادهتر شود و نثر باید این کار را بکند. گزارههای خیلی روشن و مبینی باید از شاهنامه بیرون بیاوریم تا بتوانیم بعد درباره فلسفی بودن آن صحبت کنیم؛ یعنی روششناسی اساس این بوده که به وجوه فلسفی شاهنامه برسیم، صدها کتاب درباره شاهنامه نظامی، مولانا، سعدی و حافظ نوشتهشده که صرفاً ساده انگارانه هستند.
وی اضافه کرد: ابیاتی را با عنوان اندیشههای شاعران آوردهایم که بسیار ساده انگارانه هستند، این امر به بدفهمی متون منجر میشود به همین دلیل باید درباره خردنامه یا همان شاهنامه و دیگر آثار ادبی کشورمان کاملاً وسواس داشته باشیم تا به این سمت کشیده نشوند. برخی این خرد را خردی ساده میدانند و با خرد کانتی و دکارتی، غربی و عقل ترکیبی مغایر و در تضاد میدانند. با توجه به اینکه مبانی عمیق برخی متون را نمیشناسیم و آغاز با آمیخته کردن متون بوده و تبارشناسی متون را نمیشناسیم به این معضل برخورد میکنیم؛ بنابراین احتیاط واجب این است که نباید درباره متون ادبی و بهویژه نظم سادهانگاری کرد.
این شاهنامهپژوه بیان کرد: اسلام در ذات خود عقلگراست و به عقل اهمیت میدهد و این در مذهب تشیع کاملاً متجلی است؛ بنابراین همه اینها به نظر میرسد که در شاهنامه است. چگونه میتواند متنی خرد تجربی و فلسفی را به ما بدهد؟ حقیقت این است که در شاهنامه متنی علمی نمیخوانیم؛ بلکه متنی را میخوانیم که ما را با خرد فردی و جمعی روبهرو میکند. در زرتشت این خرد دیده میشود که در شاهنامه فردوسی به خوبی متجلی بوده و خرد شاهنامه فراتر از انواع خردهای مرسوم است و بعد دیگر این خرد گاهی به اخلاق وارد میشود. در خرد فردوسی با توجه به گزار دوره فرهنگ اصیل ایرانی که به شکوه رسید، پختگی در شاهنامه وجود دارد، اسطوره حالت انسانی پیدا میکند و ایزد تبدیل به شاه میشود که اینها نشان از پختگی شاهنامه و تفکر فردوسی دارد همین پختگی است که باعث میشود اخلاق وارد شاهنامه شود.
رنجبر درخشیلر عنوان کرد: این بیت از شاهنامه یعنی: «از اویی به هر دو سرای ارجمند / گسسته خرد پای دارد به بند» از شاهکارهای فردوسی است. فردی که گسسته خرد بوده، دربند و اسیر است، یعنی تفکر فلسفی گاهی انسان را اسیر میکند و گاهی آزاد، یعنی مسئله آزادی مسئله فلسفی است. در متن شاهنامه از کیومرث که نخستین داستان شاهنامه بوده تا ادامه شاهنامه به هستیشناسی انسانی میرسیم. کیومرث نخستین شاهی بوده که با بدی روبهرو میشود، با دیوان میجنگند، فرزندش را از دست میدهد، سوگواری میکند و در جوانی از دنیا میرود، این خلاصهای از موقعیت انسان در هستی است که در شاهنامه آمده؛ یعنی در هستی خیلی موقعیت انسان عالی نخواهد بود، آن چیزی که در این موقعیت خطرناک یاریگر بوده و اهورامزدای پیش از اسلام و تفکر فلسفی است.
وی مطرح کرد: نگاه شاهنامه به مرگ نگاهی بنیادین و پیچیده است. ابتدای داستان رستم و سهراب از کلمه راز استفاده میشود، هیچکس نتوانسته بهطور کامل مرگ را بفهمد؛ بنابراین چه باید بکنیم با زندگی؟ این ابعاد بسیار پیچیدهای پیدا میکند، باید بدانیم با وجود مرگ زندگی خودمان را قابل هضم و فهم و راحتتر کردهایم، اینجاست که تفکر عمیق در شاهنامه به توقفگاهی میرسد، اینجا دیگر موضوع شاهنامه نیست، اینجا دیگر باید وارد حوزه دین شویم، باید ببینیم متون دینی درباره مرگ چه گفتهاند و چه پیشبینی و توصیه کردهاند؛ چراکه حوزه دین است نه فلسفه، حوزه فلسفه فقط برای زندگی بوده و زندگی را قابل فهم و توجیه میکند.
این شاهنامهپژوه توضیح داد: تفکر شاهنامه در بستر تقدیرگرایی اتفاق میافتد، تقدیرگراییای که اتفاقاً با خردگرایی پیوند دارد، این تقدیرگرایی اشعری نیست؛ بلکه تقدیرگرایی عقل است، هستی را بهطور کامل میشناسد و میتواند نقش انسان را در درون هستی تبیین کند، تقدیر را میداند و از آن هیچ گریزی برای انسان نیست و میگوید: ای انسان باید در این عرصه از خرد بهره ببریم و عقلگرا باشیم. زمان در شاهنامه زمان اسطوره، حماسی و ادبی است. حتی وقتی از تاریخ صحبت میشود بر مبنای زمان اسطورهای صحبت میشود. در زمان اسطورهای با مسئله تاریخ_ دین و ادبیات روبرو میشویم؛ بنابراین باید حتماً مبنای ادبی و اسطوره را مدنظر داشته و از شاهنامه بهعنوان متنی فلسفی انتظار نداشته باشیم.
میثم چگین مدیرکل مرکز مطالعات برنامهریزی و تعالی علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی هم تبیین کرد: با توجه به گستردگی موضوع همایش حکمت اسلامی و علوم انسانی و هنر و ارائه مقالات باارزش و برجسته، امیدواریم که بتوانیم پس از دو پیش همایش که نیمه تیر و مرداد ۱۴۰۱ برگزار میشود نه فقط همایش را در آبان که سالهای آینده نیز بهطور مستمر برگزار کنیم.
انتهای پیام/۴۱۲۱/۴۰۶۲/
انتهای پیام/