دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
شجری کهن:

اهل نقد کوبنده نیستم، باید با یک نگاه خطاپوش تحلیل کنیم/ طرح‌های شکست خورده سینمایی را تبدیل به سریال نکنید

منتقد سینما معتقد است که مردم باید دردشان را در سریال‌ها و قصه‌ها پیدا کنند، باید هر سریال بخشی از دغدغه‌های مردم را نمایندگی کند.
کد خبر : 647336
شاهین شجری کهن



به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، شاهین شجری کهن در بخش پرونده برنامه «سریالیست» درباره سریال‌های غیرکمدی سال ۱۴۰۰، گفت: کمیت نشان دهنده این است که نیازی وجود دارد و سریال‌ها و قصه‌ها تلاش دارند از زاویه‌های مختلف این جای خالی را پر کنند. جامعه پرماجرای ما با لایه‌هایی از اتفاقات مختلف و رویدادهای اجتماعی این را می‌طلبد، داستان‌های مختلفی از زوایای مختلف تعریف کنیم. این جا در «سریالیست» عموما بحث بر سر کیفیت است. در پرونده سریال‌های کمدی اگر خاطرتان باشد گفتیم از لحاظ تنوع و گوناگونی انواع الگوهای طنز سریال‌های خوبی داریم. کیفیت که باید به حدی برسد که مردم بعد از سال‌ها تقاضای بازپخش داشته باشند و دوباره ببینند.


هر سریالی بخشی از دغدغه‌های مردم را نمایندگی کند


وی در پاسخ به اینکه چقدر سریال‌ها بازتاب دهنده شرایط مردم است، توضیح داد: مردم باید حرفشان، دردشان را در سریال‌ها و قصه‌ها پیدا کنند. باید مشابهت‌هایی را ببینند. باید هر سریالی بخشی از دغدغه‌های مردم را نمایندگی کنند. هنر داستان‌گو و روایتگر این است که بتواند این مایه‌ها را با داستان آمیخته کند. رویدادها و حال و هوای زمانه خودش را ثبت کند. فکر می‌کنم دربرخی از سریال‌ها این اتفاق افتاده است. در برخی کمتر این اتفاق افتاده است. این میل شدید به بازسازی گذشته، که مدام به دهه ۶۰ می‌رویم بخشی به خاطر این است که تصویرکردن امروز با ریزه کاری‌ها و حساسیت‌ها چالش برانگیزتر است.


سریال‌های نوروزی باید رنگ و بوی نوروز داشته باشند


این منتقد در ادامه بیان کرد: سریال «هم بازی» به کارگردانی سروش محمدزاده نشان داد او سینما را می‌شناسد. سریال همبازی درباره مهاجرت بود و از بازیگران اهل افغانستان استفاده شده بود. بخش‌هایی از این سریال که موضوع روز داشت، وایرال شد. بازدیدهای بالایی داشت و شروع خوبی برای سال بود. اما همیشه این صحبت را درباره ویترین اکران و سریال‌های نوروزی داریم. سریال‌های نوروزی باید رنگ و بوی نوروز داشته باشند. این سنت چندین دهه است که ادامه دارد. نمی‌توانیم تغییرش بدهیم. گاهی برخی سریال‌ها مناسب نیست. البته من موافق تنوع هستم. اما تلویزیون با توده مردم سروکار دارد که به دنبال سریال‌های سرگرم کننده و دارای تم نوروزی هستند. هیچ کدام از سریال‌هایی که در این فهرست داریم قابلیت این را نداشتند که یک سنت نمایشی جدید را در تلویزیون ایجاد کنند و این سنت را در بین مردم جا بیاندازند. سال‌هایی در ایام نوروز مستند می‌دیدیم. دوبله بود و با صدای راوی درجه یک بود. مردم دوستش داشتند و دنبالش می‌کردند. بنابراین یک کار خوب می تواند با کیفیت بالا خودش را جا بیاندازد.


اهل نقد کوبنده نیستم، باید با یک نگاه خطاپوش تحلیل کنیم/ طرح‌های شکست خورده سینمایی را تبدیل به سریال نکنید


«گاندو» پرحاشیه‌ترین سریال سال بود


وی درباره «گاندو» گفت: پرحاشیه‌ترین سریال سال بود که پخش آن کلی قطع و وصل شد و حاشیه داشت. سریال جاسوسی، سیاسی و امنیتی با این رویکردهایی که جهت گیری دارد بستگی به انتخاب مخاطب دارد. شاید مخاطب قبل از مواجهه با سریال رویکردهایی دارد. به نظرم گاندو این توان را نداشت این رویکردها را تغییر بدهد. باب بحث را باز کرد. اما سریالی نبود که بخواهد در ژانر خودش تاثیرگذاری آن چیزی که هدف‌گذار سازندگانش بود، داشته باشد. که آدم هایی را متوجه مسائل پشت پرده کند و تلنگرهایی بزند. این انرژی را نداشت. اول باید قصه خوب و چفت و بست مناسب در رویدادها داشته باشیم، بعد سویه سیاسی هم بگیریم. گاندو پر مخاطب بود ورقم بالایی است بین سریال‌هایی که داشتیم. سریال‌های بحث برانگیزی که در جامعه گپ و گفت و موضع‌گیری ایجاد می‌کنند، لازم هستند. در بازخوانی تاریخ هم باید این کار را بکنیم. نمونه اش در سینما وجود دارد. اشکالی ندارد اگر مناقشه برانگیز باشد. اصلا سینما و ادبیات برای این است که باب بحث و چالش را باز کند.


اهل نقد کوبنده نیستم، باید با یک نگاه خطاپوش تحلیل کنیم


شجری کهن در ادامه درباره سریال «حورا» گفت: سریال کامل نشده‌ای بود. یک چیزی بود که شاید قبل از رسیدن به تکامل خودش و اینکه مایه‌هایی که مطرح می‌کرد را شکل بدهد جمع و جور شد. خیلی وقت‌ها در پیام‌ها مخاطبان سریالیست می‌گویند نقدهای تندتر داشته باشید. اهل نقد کوبنده نیستم و می‌گویم باید آن چه که داریم را با یک نگاه خطاپوش تحلیل کنیم و ببینیم چطور می‌شود یک درجه بهترش کرد. یادم نمی‌آید از مسئولان و مدیران برنامه کسی به من گفته باشد ملاحظه سریالی را داشته باشد. اما خودمان با متر و معیاری که داریم باید کل قصه را ببندیم بگذاریم کنار. فقط چندسریال است که می‌شود درباره آن‌ها صحبت جدی کرد. می گویم قطعا سریالی مثل سریال حورا موفق نیست. سازندگان هم می‌دانند. اما اینکه در این موجودی بخواهیم سریالی را گوشه رینگ ببریم باید ببینیم چطور می‌شود که ۱۰ تا سریال خوب نداریم که وقت نشود درباره‌شان صحبت کنیم. نقطه هدف ما این است که به سمت تولیدات بهتر و با کیفیت‌تربرویم.


حماسه شکل واقعی برآمده از دل توده مردم است


وی درباره سریال «احضار» بیان کرد: کار ترسناک ساختن در سینما و تلویزیون بسیار سخت است. هیچ کدام از کارها در این حوزه نتوانستند به یک جریان تبدیل شوند. خیلی از ژانرها را در سینما نداریم ویکی از آن‌ها ژانر وحشت است. عناصر ترس در فرهنگ ما مقداری سویه دینی دارد. گاهی تصویرکردن آن‌ها سخت است. عقبه مفهومی قضیه مشکل است و بلدبودن می‌خواهد. احضار دیده شد. در زمان خودش سریال خوبی بود. تک به تک ایده‌ها را برمی‌دارند. ما حماسه را می‌فهمیم. حماسه شکل واقعی برآمده از دل توده مردم است. رستم و سهراب باسوپر من فرق می‌کند. برای فیلم‌های ترسناک و حماسی باید از دل فرهنگ خودمان استخراج کنیم.


شجری کهن گفت: «بچه مهندس» ایده‌ای بود که گرفت. مسیر عوض کرد، باعث شد انتظار مخاطبی که در گذشته این برند را دنبال کرده بود، برآورده نشود. اینجا باید جایگزین داشته باشی تا یک دغدغه و درون مایه جدید را جای قبلی بگذاری. همین صحبت درمورد روزگار جوانی هم بود. ضعف سریال اینجا بود. سریال «یاور» با یک قصه سرراست و یک کشمکش بین تضادهای طبقاتی جلو می‌رود. خیلی روی هرکدام از اجزا توقف می‌کند. مخاطب امروز مثل مخاطب ستایش هم نیست. دوست ندارد خیلی به او همه چیز توضیح بدهی و به سمتی ببری که دلت می‌خواهد. این سریال‌ها با بافت سنتی چون استراتژی اولیه غلط است، به جایی نمی‌رسند. «صبح آخرین روز» رویکرد خوبی نسبت به شخصیت شهید داشت که تلاش می‌کرد ابعاد شخصیتی او را نشان بدهد. در چنین الگویی باید کم کم به سمتی بروی که مخاطب قهرمان گمشده‌ای را در قالب یک شمایل پیدا کند. اگر پیدا نکند خسته می‌شود. شخصیت محوری این سریال موضوعی است که می‌گویم یا نباید به آن نزدیک شوی یا اگر نزدیک شدی باید خوب دربیاوری.


اهل نقد کوبنده نیستم، باید با یک نگاه خطاپوش تحلیل کنیم/ طرح‌های شکست خورده سینمایی را تبدیل به سریال نکنید


داریوش یاری کار معناگرا را خوب می‌شناسد


وی افزود: «کلبه ای درمه» با شکل و شمایلش مخاطب را به یاد سریال «پس از باران» می‌اندازد و این خودش توقعی ایجاد می‌کند. به نظرم خط قصه خیلی مهم است. تصویری که از خان و رعیت نشان داده شد، قالبی بود. قسمت‌های اولی نقدهای مثبت و منفی زیادی داشت. اما در ادامه نتوانست سریال را خوب جلو ببرد. «درکنار پروانه‌ها» سریال ضعیفی بود. داریوش یاری کار معناگرا را خوب می‌شناسد. مستندهای خوبی دارد. اما اینجا تکیه روی قضیه اصلی و آرایه‌هایی که دورش چیده می‌شود، کافی نیست. «هم سایه» سریال خیلی ضعیفی بود. انتخاب بازیگران غلط بود. در مذمت نژاد پرستی و بحث‌هایی که در مفاهیم انسانی مطرح می‌کند در سطح می‌ماند. شاید در شروع این احساس را ایجاد کرد که به سمت تازه‌ای می‌رویم اما نتوانست مدیریت کند.


سریال‌های ماجراجویانه با موضوع پلیسی مخاطبان خود را دارد


شجری کهن در ادامه توضیح داد: سریال «افرا» یکی از کارهای سریال تلویزیونی با مخاطب فراگیر باید باب بحث را باز کند. حتی در حوزه نقد، اجتماعی، محیط زیست و بحث‌های مختلف؛ این رویکرد را در حال حاضر در سیاست‌گذاری‌های مدیران فعلی سازمان می‌بینیم. به سریال نویسان و طراحان سریال‌ها گفته می‌شود که موضوعات را آمیخته کنید، اگر آن وجه دراماتیک پررنگ باشد، حتما موضوع هم به ثمرمی نشیند. در زمان خودش تعقیب شد. سریال‌های ماجراجویانه با موضوع پلیسی مخاطبان خود را دارد. سریال «سرجوخه» هم اینگونه بود. «روزگار جوانی ۲» خیلی بد بود. استراتژی غلطی بود. هیچ چیزی برای جایگزینی با داشته‌های قبلی نداشت. نوستالوژی را وقتی از برخی از سریال‌های قدیمی می‌گیری می‌بینی روزگار جوانی در همان روزگار در استانداردهای زمان خودش موفق بود. امروز ضعف‌های آشکار می‌بینیم. در زمان خودش هوای تازه‌ای بود. امروز زمان عوض شده است.


طرح‌های شکست خورده سینمایی را تبدیل به سریال نکنید


این منتقد افزود: «موج اول» سریال کرونایی بود. خوب است برای کادر درمان ارزش و احترام قائل باشیم اما وقتی سراغ قصه‌گویی در یک سریال می‌رویم باید بدانیم این‌ها حواشی است. باید اول از همه قصه و بازی‌ها را نگه داریم. انتخاب بازیگر ضعیف به سریال لطمه زد. «خط مقدم» مینی سریالی بود که دیده نشد، ظاهرا قرار بود فیلم سینمایی باشد. از مدیران خواهش می‌کنم طرح‌های شکست خورده سینمایی را تبدیل به سریال نکنید. رویه غلطی است. «بعد از آزادی» از جهت کیفیت، نوع صحنه‌پردازی و وقتی که گذاشته بودند کار با دوربین کیفیت بالاتری داشت و نتوانست مخاطب جذب کند. «نوار زرد» هم جذاب بود. توانست مسائل بامزه و سرگرم کننده‌ای را تبدیل به قصه کند اما سروصدا نکرد.


اهل نقد کوبنده نیستم، باید با یک نگاه خطاپوش تحلیل کنیم/ طرح‌های شکست خورده سینمایی را تبدیل به سریال نکنید


بازی پسرزنده‌یاد خسروشکیبایی باید بهتر از این باشد


وی درباره سریال «برف بی‌صدا می‌بارد» تاکید کرد: توقع بیشتری از پوریا آذربایجانی داشتم. فکر می‌کنم سریال کندی است. پلان‌های غلط، دوربینی که پشت بوته‌ای است. بازی پسرزنده‌یاد خسروشکیبایی باید خیلی بهتر از این باشد. فکر نمی‌کنم با همچین سریالی توانایی‌های کارگردانش و بازیگرش که پوریا شکیبایی باشد، بازتاب خوبی برای آن‌ها باشد. امیدواریم در سال ۱۴۰۱ کارها هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی رشد داشته باشند. این انتظار وجود دارد که عوامل سازنده این را دنبال کنند.


شجری کهن در پایان خاطرنشان کرد: «سریالیست» نورافکنی است به سمت ویترین سریال‌های صداوسیما و به نظرم این اتفاق خوبی است. به سازندگان سریال این اطمینان را می‌دهد که در اینجا ساخته‌شان نقد خواهد شد. این خوب است که سریال را به‌عنوان یک قالبی که باید با آن بی‌تعارف روبرو شد، جدی می‌گیرد. امیدوارم برنامه ادامه داشته باشد.


انتهای پیام/۱۱۰/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب