«آتش در گلستان»؛ روایت زندگی طاهره دباغ در قاب تلویزیون/ کوتاهی در ارائه الگوی مناسب به جوانان روایت غلط دشمنان را به دنبال دارد +فیلم
به گزارش گروه فرهنگ خبرگزاری آنا از روابط عمومی سریال، نشست رسانهای سریال تلویزیونی «آتش در گلستان» به کارگردانی پرویز شیخ طادی و تهیهکنندگی سید حامد حسینی صبح شنبه ۳۰ بهمنماه در ساختمان اداری سازمان صداوسیما برگزار شد.
با حذف بخشهایی از داستان، قصه ابتر میماند
در ابتدای این نشست سید حامد حسینی بیان کرد: ساخت مجموعه «آتش در گلستان» و ساخت سریالی در حوزه یک زن قهرمان سال ۹۹ پیشنهاد شد. ما ۵-۶ ماه روی فیلمنامه این سریال کار کردیم و اسفند ۹۹ پیش تولید و خرداد ۱۴۰۰ کار تولید این سریال را آغاز کردیم. این سریال ابتدا قرار بود در ۲۶ قسمت تولید شود که به لحاظ ملاحظات پخش باید قسمتهای آن کم میشد و ما سراغ محتوای سریال رفتیم اما فهمیدیم که نمیشود بخشهای زیادی از داستان را حذف کرد زیرا قصه ابتر میماند و در نهایت سریال در ۲۴ قسمت آماده نمایش شد.
وی ادامه داد: من فکر میکنم در سال ۵۸ و در فاصله بین انقلاب و جنگ تحمیلی ما به نقش زنان و تاثیر اقدامات آنها کمتر توجه کردیم که یکی از زنان قهرمان این کشور در آن زمان خانم دباغ بود. همچنین ثبت تاریخ مصور کشور یکی از فرمایشات مقام معظم رهبری است که برای آیندگان بماند. خوشحالیم که این ماموریت به ما داده شد و سعی کردیم آنچه بلدیم و لازم است را نشان دهیم.
این تهیهکننده خاطرنشان کرد: خانم دباغ مصداق بارز یک قهرمان زن است؛ زنی که صاحب اولاد است و پای اعتقادات خود میایستد و قابل اعتماد یک انقلاب است. میگویم قابل اعتماد زیرا وقتی تحولی رخ میدهد آدمهای قابل اعتماد در یک نظام برای مقاطع حساس و ماموریتهای خاص بسیار مهم هستند. امام خمینی هم شجاعت داشت که زنی را فرمانده سپاه مردان کند و مردها نیز این قضیه را پذیرفتند.
حسینی در پایان صحبتهایش عنوان کرد: ساخت فیلم و سریال از این نوع شخصیتها ماموریت تلویزیون است زیرا کشوری که قهرمانان خود را حفظ کند در امنیت بیشتری قرار دارد.
میراث فرهنگی ایران چاه نفتی که میتوان از آن بهره برد
در ادامه پرویز شیخطادی اظهار کرد: در ایران هر موقع در خیابان راه میروم به میراث فرهنگی میرسیم؛ از مردم گرفته تا معماری و هنر ما میراث فرهنگی است. همه ایران یک چاه نفت است که میتوان از آن بهره برد اما متاسفانه ما در همه آنها را بستهایم. متاسفانه سینما و تلویزیون ما به زنها که نصف جامعه و مولد جامعه هستند، نمیپردازد. وقتی جامعهای نجابت و سواد خود را از زنان میگیرد معنا ندارد که به آنها نپردازیم. درواقع تلویزیون و سینما مال کسی نیست که بخواهیم در آن سهم تعیین کنیم.
وی درباره مشکلات ساخت این سریال تشریح کرد: وقتی کسی میخواهد سریالی در این حوزه بسازد، فشار میآورند که فقط ۱۰ قسمت بسازید یا چرا سریال درباره جناح چپ یا راست است؟ این نگاه را باید کنار بگذاریم و منصفانه به کشور و قهرمانان خود نگاه کنیم. چانه زدیم تا قصه زندگی این قهرمان را کامل نشان دهیم زیرا فشار میآوردند که قسمتها باید کم شود.
شیخطادی درباره این سریال توضیح داد: نه تنها به خانم دباغ بلکه به خانواده او هم در این سریال پرداخته شده است زیرا ما معتقدیم نباید فقط به مقطع جنگ بپردازیم بلکه نیاز است که به زندگی اجتماعی هم توجه کنیم. این زن الگو است. مردم ما چقدر به سریالهای بی ریتم و سست ماهواره نگاه کنند وقتی یک شخصیتی داریم که زندگی او از کودکی دراماتیک و جذاب است و تا لحظه آخر پر از عبرت و آموزش است.
وی در پایان با اشاره به اینکه این مادر الگوی درس اراده است، بیان کرد: باید مسیرمان را در حوزه سریالسازی تغییر دهیم و زنان و مادرانمان را جدی بگیریم زیرا اینها مولد نجابت، اصالت و مدیران هستند. ما امروزه به شدت به مادران الگویی نیاز داریم که با اینکه چادر سر میکنند اما حرکت اجتماعی هم دارند و بهروز هستند. خداراشکر میکنم زیرا در این کار معجزاتی رخ داد وگرنه ساخته نمیشد چراکه دو چندان مشکلات دیگر سریال ها برای ما در این پروژه رخ داد.
اگر همدلی نبود نمیتوانستیم از مشکلات رد شویم
در ادامه مرجان قمری بازیگر این سریال طی سخنان عنوان کرد: ایفای این نقش، فارغ از چپی یا راستی بودن سیاسی برای من بسیار شخصیت جذاب و پرچالشی بود. من تاکنون اسلحه دست نگرفته بودم و در این کار یاد گرفتم چطور شلیک کنم. در شخصیت خانم حدیدچی چیزی که برای من جذاب بود، این بود که او علاوه بر جسارت در جنگ و حماسه آفرینی، مهر مادری در قلب خود داشت و حتی بسیاری از رزمندگان او را مامان مرضی صدا میکردند.
وی در پایان درباره چالشهای بازی در سریال «آتش در گلستان» گفت: بسیار کار سختی بود، در تمام لوکیشنها با جان و دل بازی کردیم و اگر همدلی و عشق در پروژه نبود شاید اصلا نمیتوانستیم از این مشکلات رد شویم. از همه عوامل سریال تشکر میکنم که عاشقانه زحمت کشیدند.
کوتاهی در ارائه الگوی مناسب به جوانان؛ روایت غلط دشمنان
پس از آن راضیه دباغ فرزند زندهیاد مرضیه حدیدچی درباره این سریال عنوان کرد: ما هنوز این سریال را به صورت کامل ندیدیم که بخواهیم درباره آن اظهارنظر کنیم اما در قسمت هایی که دیدیم و باتوجه به دغدغههایی که از آقای شیخ طادی و حسینی دریافت کردیم، مطمئنیم که این دغدغهها در سریالشان هم جلوه خاصی خواهد داشت. بنابراین امید داریم که آنچه در این سریال به تصویر کشیدند روایت صحیحی از آن برهه زندگی مادر باشد.
وی ادامه داد: تاکنون چهار عنوان کتاب درباره مادرم با عنوانهای «پرواز بهسوی نور»، «خاطرات مرضیه حدیدچی»، «زنی از تبار الوند» و «زندگی خواهر طاهره» منتشر شده است. این چهار کتاب تقریبا زوایای مختلف زندگی مادر را به تحریر درآوردند اما چیزی که اکنون در جامعه ما روی آن مانور میدهند زندگی سیاسی و مبارزاتی خانم دباغ است. وقتی مدام فقط نقش سیاستمداری و مبارزاتی و نظامیگری او به رخ جامعه کشیده میشود، درنتیجه جامعه او را جدای از الگوهای جامعه فرض میکند و این شخصیت دور از دسترس جوانان تصویر میشود.
دختر مرضیه حدیدچی تاکید کرد: جوان امروز باید بداند که مرضیه حدیدچی یک انسان، یک زن، یک مادر و یک شهروند بوده است و اگر کسی بتواند همه این ابعاد را برای او تعریف کند از امثال مادر که کمیاب هستند برای جامعه یک الگو و بت مناسب ساخته است. ما خودمان در ارائه الگوی مناسب به جوانان کوتاهی کردیم و طبق فرمایشات مقام معظم رهبری اگر ما این شخصیتها را درست روایت نکنیم دشمنان و خائنان به غلط روایت میکنند و به خورد جوانان ما میدهند.
راضیه دباغ در پایان درباره لزوم پرداختن به موضوع الگوسازی مناسب گفت: مسئله جنسیت مدنظر من نیست زیرا اگر همان شخصیت زن و مرد را هم درست به جامعه القا کرده بودیم شاید اکنون برخی از این بازیگران نابازیگر را نمیدیدیم که الگوی جامعه شدهاند و طبیعتا این جامعه ثمره خوبی هم نخواهد داشت. ما احتیاج داریم که امروزه زندگی این افراد را کنجکاوانهتر ورق بزنیم و در پی معرفی آن به جوانان باشیم. سخن خود را با شعری خاتمه میدهم؛ «با سپر افکندگان مرده ما را کار نیست/ کارها همواره با گردنکشان زنده است.»
مستند «بوی بهشت» هنوز اکران نشده است
حکیمه دباغ دیگر فرزند زندهیاد مرضیه حدیدچی تصریح کرد: دوست دارم در اینجمع از زاویه دید و زندگی پدرم نسبت به مادرم برایتان بگویم زیرا اعتقاد من این است اگر پدرم دست مادر را برای این نوع زندگی باز نمیگذاشت، مادر خانم دباغی که همه میشناسند، نمیشد. همچنین مادر هم گفته بود دوست دارم اگر از این کارها ثوابی نصیب من میشود آن را با همسرم شریک باشم و اینگونه شد که مادر به خانم دباغ معروف شد. همان اندازه که مادر در تمام مسائل انقلاب سهیم هستند، پدر هم شریک است.
وی در پایان درباره مستندی با روایت پدر خود توضیح داد: پدر اعتقادی به سخنرانی و مصاحبه کردن نداشت و شاید پس از ۲-۳ سال چانه زدن بالاخره راضی شد یک فیلم مستند درباره ایشان و مادر ساخته شود. نام این مستند بوی بهشت است که قبل از کرونا ضبط شد و قرار بود با حضور او اکران شود اما با توجه به شیوع کرونا تاکنون اکران نشده است.
ما قدر قهرمانان خود را نمیدانیم
احسان مشهدیعباس اصفهانی نوه طاهره دباغ طی سخنانی عنوان کرد: به نمایندگی از ۱۷ نوه خانم دباغ اینجا هستم و باید بگویم ما قدر قهرمانان خود را نمیدانیم و از دستشان که میدهیم بازیابی کردن آنها سخت است. تشکر میکنم از شبکه پنج و مجموعه عوامل سریال که جرات کردند و برای ساخت سریال وارد این مقولات شدند و امیدوارم خروجی آن برای نسلهای آینده بماند و فتح بابی باشد برای ساخت سریال در این حوزهها.
مجید خادمیزاده مدیر فیلم و سریال شبکه پنج نیز اظهار کرد: به نمایندگی از شبکه پنج تشکر میکنم از این دوستان و امیدوارم این روند ادامه داشته باشد تا حداقل گوشه ای از خدمات این بزرگواران را به تصویر بکشیم.
شهرک دفاع مقدس خیلی ما را اذیت کرد
شیخ طادی در ادامه این نشست در پاسخ به پرسش خبرنگاری درباره چالشهای ساخت این سریال تشریح کرد: برای ساخت یک سریال درباره یک خانم از نوع پوشش گرفته تا گریم و وضعیت ظاهری و داستان، پرداخت محیط کار و ... سختیهای زیادی وجود دارد و باید بسیاری ممیزیها را هم رعایت میکردیم تا درباره یک بانوی مبارز سریال بسازیم. چالش بعدی ما این بود که وقتی یک طرح درباره بانوان ارائه میکنیم در ابتدا با مقاومت مواجه میشود و بخشی از این مقاومت به دلیل این است که مسئولان باید بدانند تهیه کننده و کارگردان از پس قضیه برمیآیند و عزت و احترام شخصیت را نگه میدارند و ممیزی ها را هم رعایت میکنند. مسئله بعد پذیرش آقایان در پروژهها است زیرا گاهی تیم مردانه ما فکر میکنند خانمها رقیب آنها هستند زیرا به این فضا عادت ندارند.
وی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره میزان همراهی و همکاری سپاه پاسداران با پروژه گفت: از فرمانده لشکر ۲۷ تشکر میکنم اما شهرک دفاع مقدس خیلی ما را اذیت کرد. پولهای زیادی بابت امکانات اندک از ما گرفتند. ای کاش تلویزیون فکری برای این موضوع بکند و فضایی اختصاصی حتی در گوشهای از شهرک غزالی فراهم کند تا بتوان از این فضا برای تولیدات سینمایی و تلویزیونی مرتبط با دفاع مقدس بیدردسر استفاده کرد.
قمری در پاسخ به این پرسش که برای آشنایی با شخصیت خانم دباغ برای ایفای نقش او چه کرد؟، گفت: راههای متفاوتی وجود دارد که بازیگر به شخصیت نزدیک شود. من هم ابتدا از روی ظاهر، رفتار و شخصیت بیرونی خانم دباغ به شخصیت درونی او رسیدم و همچنین با آقای شیخ طادی درباره پلانها خیلی صحبت میکردیم تا به نتایج قابل قبول برسیم. امیدوارم مردم وقتی این سریال را میبینند و با ابعاد مختلف این شخصیت آشنا شوند.
شیخطادی درباره اینکه چرا قمری را برای ایفای این نقش انتخاب کرده توضیح داد: ایفای نقش این شخصیت آمادگی جسمانی زیادی لازم داشت و همچنین بازیگر باید در لحن و کلام این شخصیت را ارائه میکرد و از پس وضعیت جسمانی هم برمیآمد. به نظر خانم قمری از پس کار برآمدند و سکانسهای حساس عاطفی و خانوادگی را هم به نحو احسن نمایش دادند.
سپاه پاسداران در ساخت این سریال از ما حمایت نکرد
در ادامه سید حامد حسینی تهیهکننده این سریال درباره حمایت سپاه پاسداران از این سریال تشریح کرد: سپاه پاسداران در ساخت این سریال از ما حمایت نکرد. وقتی درباره قهرمان ملی صحبت میکنیم نباید بگوییم چه کسی کمک کرد یا نکرد بلکه همه باید حمایت کنند. متاسفانه امروزه شرایط فیلمسازی در کشور برای قهرمانان ملی خیلی سلامت نیست زیرا افراد مختلف میخواهند قهرمانان ملی را تصاحب کنند و از طرف جناح خاصی درباره آنها صحبت کنند، درنتیجه برای تولید یک سریال قهرمانمحور باید بیش از زحمات دیگر سریالها بجنگیم.
در بخش پایانی این نشست خبری حسین قرایی مدیر روابط عمومی صداوسیما بهعنوان آخرین سخنران بیان کرد: ۱۰ سالی است که من روی تاریخ شفاهی کشور کار میکنم و خانم طاهره دباغ جزو محبوبترین چهرههای من است. شب گذشته مروری داشتم بر یکی از کتابهای خانم دباغ و مصاحبهای انتهای کتاب «خواهر طاهره» وجود دارد که این بانو میگوید «در انتقال پیام حضرت امام به گورباچف تقریبا تلویزیون مرا نشان نداد. نمیدانم چه پدرکشتگی با من داشت.»
وی ادامه داد: در این سه سال اخیر در کلاسهای دانشگاه که تدریس میکنم دیدم که تقریبا از ۲۰۰ دانشجو هیچکدام خانم دباغ را نمیشناختند و این مسئله مرا ترغیب میکرد به شناساندان این بانو و همیشه برایم جای پرسش دارد که چرا دختران نجیب ایران کمتر خانم دباغ را میشناسند.
قرایی در پایان با اشاره به سریال «آتش در گلستان» اظهار کرد: ما ۲۰ سال زودتر باید این کار را انجام میدادیم. باید دست عوامل سریال را بوسید که فهم عمیقی درباره این موضوع داشتند و امیدوارم این روند ادامه داشته باشد. خانم دباغ جایی گفته بود «اگر دستی بر قلم داشتم از زندگی خودم ۱۵-۲۰ کتاب مینوشتم.» او رک، صریح و مردانه عقاید خود را بیان میکرد و سرکار خانم دباغ یک زن عصر انقلاب اسلامی، الگو و اسوهای نمونه است و باید چندین سریال درباره او ساخته شود.
لازم به یادآوری است؛ سریال حماسی احساسی «آتش در گلستان» به کارگردانی پرویز شیخ طادی و تهیهکنندگی سید حامد حسینی از امشب شنبه ۳۰ بهمنماه ساعت ۲۳ روی آنتن شبکه پنج سیما میرود.
انتهای پیام/۱۱۰/
انتهای پیام/