دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
فجر ۴۰ از نگاه آنا/ ۱۱

«نگهبان شب» مقبول اما بی‌اتفاق و معمولی/ قصه دلنشینی که سینمایی نشد

در فیلم «نگهبان شب» نه خبری از تکنیک‌های تصویربرداری است، نه حقه‌های جذاب سینمایی، نه اتفاقی که مخاطب را سر جای خود میخکوب کند و باعث شود شما این فیلم را در حافظه‌تان به یادگار ذخیره کنید.
کد خبر : 639952
نگهبان شب

گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، محمدرضا کاظمی - «نگهبان شب» یکی از فیلم‌های مورد انتظار جشنواره امسال بود که در سالنی تقریباً پر به نمایش درآمد. دلیل این انتظار هم صرفاً نام رضا میرکریمی به‌عنوان سازنده اثر بود. میرکریمی در طول این سال‌ها فیلم‌های زیادی ساخته که اکثرشان فیلم‌های قابل قبولی بودند و حتی فیلم‌های نه چندان خوبش هم حداقل‌های استاندارد را داشتند. فیلم آخر این فیلمساز هم دقیقه طبق همین قاعده عمل می‌کند، اثری که داستانش هیچ گره و اتفاق عجیبی ندارد و تا انتها مخاطبش را غافلگیر نمی‌کند.


«نگهبان شب» داستان جوانی کرمانی به نام رسول است که یک کارگر فصلی است و به طور اتفاقی شغل ثابتی پیدا می‌کند و ما در طول فیلم جدا از اینکه مراحل مختلف کار او را می‌بینیم، با احساسات و عاشق شدنش همراه می‌شویم و در طول چند ماه زندگی‌اش با او هستیم. بزرگترین ویژگی این فیلم ریسک میرکریمی در انتخاب بازیگران کار بوده است، جدا از نقش‌های فرعی، بازیگر نقش اصلی فیلم، فردی است که از طریق فراخوان‌های بازیگری این فیلم و از میان چند هزار متقاضی انتخاب شده، بازیگرانی که اتفاقاً کاملاً با فضای فیلم و وقایعی که در دل آن رخ می‌دهد همخوانی دارند و ناآشنا بودن چهره آن‌ها به ارتباط گرفتنشان با تماشاگر بسیار کمک می‌کند. مخصوصاً تورج الوند، بازیگر نقش رسول که بار عمده فیلم روی دوش اوست و از سکانس اول تا سکانس پایانی کار، مخاطب او را در مقابل خود می‌بیند.



«نگهبان شب» مقبول اما بی‌اتفاق ومعمولی/ قصه دلنشینی که سینمایی نشد
تورج الوند و محسن کیایی در نشست خبری فیلم «نگهبان شب»



بی‌گره، بی‌اتفاق، بی‌هیجان...


ضعف بزرگ فیلم آخر میرکریمی تخت و بدون گره بودن داستان آن است. فیلم به‌قدری آرام پیش می‌رود که حوصله تماشاگرش را سر می‌برد و بعید نیست چند نفری هم هنگام تماشای فیلم دقایقی را چرت بزنند. خرده‌روایت‌هایی که به داستان اصلی الصاق شده‌اند خیلی زود حل می‌شود و تنها چالش بزرگ قهرمان داستان، تقریباً نزدیک به دقیقه ۷۰ فیلم اتفاق می‌افتد. اگرچه این چالش هم به‌سرعت و در حد چند سکانس حل می‌شود و رسول باز هم به داستان برمی‌گردد و دقیقاً در جایی که انتظار دارید این ماجرای جدید به گره اصلی داستان تبدیل شود، همه چیز تغییر می‌کند و تماشاگر می‌بیند که کارگردان مسیر جدیدی برای خط پایانی فیلم در نظر گفته است، مسیری که اگرچه از ابتدای داستان برای آن برنامه‌ریزی‌هایی صورت گرفته بود، اما به‌قدری پشت داستان اصلی و شخصیت‌های فرعی قصه گیر کرده بود که طور کلی فراموش شده بود.




«شادروان» نقدی طنز بر یک رفتار اجتماعی غلط
«مرگ بازنده» برگ برنده کارنامه بازیگری جواد عزتی
وقتی علیرضا بیرانوند «سوباسا» می‌شود
غافلگیری در روز دوم جشنواره با «علفزار»
«لایه‌های دروغ»؛ فیلمی که در حد و اندازه جشنواره فجر نبود
«برف آخر»؛ فیلمی که کم دیالوگ می‌گوید اما حرف خوب می‌زند
«ماهان» ضعیف و آشفته در فجر چهلم چه می‌کند؟
«ملاقات خصوصی»؛ داستانی که دیر راه می‌افتد
«بی‌مادر» یا بی‌منطق، مسئله این است!«شب طلایی»؛بازی‌های خوب و فیلمنامه خوب‌تر




یکی دیگر از نکات مربوط به داستان‌های فرعی این فیلم، عیان‌ بودن نتیجه اتفاقات است. به عنوان مثال از همان سکانس اول حضور ویشکا آسایش در فیلم و بعد از حضور در بانک و کارهایی که در آنجا صورت می‌گیرد، می‌توان پیش‌بینی کرد که قرار است چه اتفاقی برای رسول بیفتد. نقش محسن کیایی هم تا حدود زیادی در این فیلم مشخص است و تماشاگر می‌تواند زودتر از رسول، او را بشناسد و قصد و نیتش را کشف کند. اگرچه در انتهای فیلم حرکتی که انجام می‌دهد، تا حدود زیادی با منش و رفتار این مدل شخصیت‌ها در تضاد است، اما این تضاد شخصیتی با نشانه‌های کوچکی که در فیلم قرار گرفته، قابل قبول است.


قصه فیلم «نگهبان شب»، قصه دلنشینی است و قهرمان داستانش از آن کاراکترهایی است که اگر در یک داستان کوتاه یا رمان با آن آشنا شوید، حتماً دوستش خواهید داشت، اما این قصه به‌درستی برای سینما طراحی نشده و ما جادوی تصویر را در دل این فیلم نمی‌بینیم. نه خبری از تکنیک‌های تصویربرداری در فیلم هست، نه حقه‌های جذاب سینمایی، نه اتفاقی که مخاطب را سر جای خود میخکوب کند و نه لحظه‌ای که باعث شود شما این فیلم را در حافظه‌تان به یادگار ذخیره کنید. شاید اگر تعدادی از تماشاگران فیلم، پس از تماشای آن بخواهند یک صحنه ویژه و جذاب کار را انتخاب کنند، با گزینه‌های متعددی روبه‌رو شویم، چون تقریباً هیچ سکانسی از فیلم وجود ندارد که بسیار ویژه باشد و قلاب خود را به ذهن مخاطب بیندازد.


«نگهبان شب» مقبول اما بی‌اتفاق ومعمولی/ قصه دلنشینی که سینمایی نشد


وسواس در بازی گرفتن و رها کردن داستان


شرایط تولید این فیلم و کار با نابازیگرهایی که با حضور در مقابل دوربین یک فیلم بلند سینمایی خیلی آشنایی نداشتند، بدون شک تمرکز اصلی میرکریمی را گرفته است و او نتوانسته آن طور که از این کارگردان انتظار داشتیم، اثر خوش‌ساخت و جذابی را خلق کند. اگرچه وسواس او در کار با بازیگران جدید جواب داده و او توانسته بازی‌های خوبی از این افراد بگیرد، بازی‌هایی که اکثراً استاندارد هستند و نمی‌توان ایراد خاصی به آن‌ها گرفت.


«نگهبان شب» همان‌طور که قبل از جشنواره پیش‌بینی می‌شد، یکی از آثار مهم چهلمین جشنواره فیلم فجر است، اما از آن دست فیلم‌هایی نیست که تا سال‌ها راجع به آن صحبت کنند و به اندازه کارهای موفق دیگر این فیلمساز (یه حبه قند، خیلی دور خیلی نزدیک، زیر نور ماه، دختر و...) تأثیرگذار باشد. این فیلم در دسته آثاری قرار می‌گیرد که دیدن آن‌ها برای یک بار کافی است و دیگر نیاز نیست برای درک بهتر یا ماندگار شدن آن در خاطرات، به تماشایش نشست.


انتهای پیام/۴۱۷۳/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب