حتی درد هم عادی میشود زمانیکه بیش از حد شود
به گزارش گروه فرهنگ خبرگزاری آنا فیلم شوان به کارگردانی بیژن زرین در سال ۱۳۹۸ ساخته شده است. این فیلم در ژانر فیلم کوتاه داستانی است و اسد فریدی، ارشیا زرین، زاهد کریمی، تروسکا جولا مادح رحیمی و آرینا لطفی در آن به هنرمندی پرداختهاند.
شوان بههمراه خانوادهاش در کردستانِ ایران، مرز ایران و عراق زندگی میکند. او از محل کارش تعدیل نیرو شده است؛ شغل دیگری نمییابد و مجبور میشود که بین خاک ایران و عراق کولبری (قاچاق) کند. در این سفر وی با چالشهایی درگیر میشود.
بیژن زرین در آستانه اکران اینترنتی این فیلم، در ارتباط با شکل گیری ایده ابتدایی تولید شوان گفت: این روزها به یاریِ سوشیالمدیا آنقدر اخبار به آسانی دستبهدست میشود که با تکان دادن انگشت روی صفحه موبایل میتوان بهراحتی خبری هرچند دردآلود را بهراحتی به باد فراموشی سپرد. شاید بار اول که خبر کشته شدن یک کولبر در فضای مجازی شنیده شد بسیار دردآور بود و ذهن بسیاری را به خود معطوف کرد. اما پرت شدن نفر بعد از صخره و یخ زدن بعدی در کوهستان و شلیک مرزبانی به دیگری، این درد را برای گوش و ذهن ما عادی ساخت.
کارگردان فیلم کوتاه شوان گفت: واقعیت این است که هنوز به دلیل عدم ایجاد شغل در مناطق کوردنشین، مردان و زنان بسیاری برای برآورده کردن نیاز اولیه خود که همانا به چنگ آوردن خوراک برای زنده ماندن است، مجبوراند که جان خود را با به دوش کشیدن بارهای سنگین در کوهستانهای صعب العبور و پوشیده از برف به خطر بیاندازند.
وی افزود: ایده ساخت فیلم شوان از جایی به ذهنم خطور کرد که اخباری درباره کشته شدن نوجوان کولبری در کوهستان برفی، نه برای داشتن ماشین و خانه بهتر و مسافرت خارج از کشور، بلکه تنها برای لقمه نانی به گوشم رسید. از آن لحظه به بعد دیگر ذهنم آرام ننشست و هر لحظه به این موضوع اندیشیدم که چه کمکی از دستم بر میآید. اما من یک انسان عادی چه کمکی از دستم بر میآمد جز آنکه بهواسطه هنر، صدای درد این عزیزان را کمی بلندتر به گوش دیگر انسانها برسانم. پس نگارش فیلمنامه را آغاز کردم.
زرین در رابطه با مراحل پیش تولید فیلمش گفت: موضوع را با دوستان خود، همچون اسعد فریدی (بازیگر نقش شوان) در میان گذاشتم. از آنجا که وی از هنرمندان استان کردستان است؛ با شنیدن موضوع فیلم به سرعت تمام قوای خود را بهکار برد و از تمام روابط خود در استان بهره گرفت تا فیلم ساخته شود. همچنین با حسن شمس که پیشتر تهیه چندین فیلم کوتاه و بلند را به عهده داشته ایده فیلم را مطرح کردم و وی با حس انساندوستی بی حد خود با تمام وجود به میدان آمد تا جاییکه حتی موتورسیکلت خود را زیر قیمت فروخت تا بتوانیم ساخت فیلم را آغاز کنیم. از سوی دیگر ارشیا زرین بازیگر نقش کامیار هم دستمزد خود از فیلم دیگری را به میان آورد تا پروژه به سرانجام برسد. این تنها نمونهای از همدلی گروه چهل نفرهای بود که در ساخت فیلم با تمام وجود یاری رساندند.
وی ادامه داد: ساخت فیلم شوان با شرایط بسیار بسیار دشوار آب و هوایی و جغرافیایی همراه بود که سختی هدایت یک تیم چهل نفره در کوهستانهای برفی را دو چندان میکرد. اما برای تمامی عوامل آنطور که بعدا بیان نمودند از جمله فیلمبردار پروژه، امیر علی ویسی بهعنوان بهترین پروژهای که تا به امروز کار کردهاند از آن یاد میکنند. این سختی همراه با شیرینی یک عامل دارد و آن حس انساندوستی تمامی اعضا بود که به عزیزان کولبر یادآور شویم تنها نیستند و ما از دردشان آگاهیم وبرای بهبودی شرایط در تلاشیم.
زرین گفت: حالا پس از گذشتن دوسال از تولید فیلم شوان و حضور در جشنوارههای بسیاری در جهان، به یاریِ پلتفرم فیلیمو امکان اکران فیلم بهوجود آمد تا در دسترس تمام مردم قرار گیرد. باشد که مسئولین به تماشای این فیلم بنشینند و شوان بتواند لحظهای حس همذاتپنداری و نوعدوستی را در آنها بیدار کند و برای بهبود شرایط از قدرتی که همین مردم به ایشان واگذار کردهاند، استفاده کنند.
اما شخصیت کامیار در فیلم شوان دارای ارزش خاص در روند فیلم است و به عبارتی یکی از اصلیترین بارهای معنایی فیلم را به دوش میکشد. ارشیا زرین بازیگر نقش کامیار در ارتباط با نقش آفرینی تاثیرگذارش در فیلم شوان گفت: درست و تاثیرگذار بودن این شخصیت بهخاطر هنر، توانایی و سواد نویسنده و کارگردان این اثر بوده است.خوشحالم که کارگردان، این توانایی را در من دید که میتوانم نقش کامیار را بازی کنم.
وی گفت: در مورد حسم به ایفای نقش این شخصیت باید بگویم موضوع شغل و معیشت هموطنان کورد عزیزمان در کردستان بهخاطر ایرانی بودن و کورد بودن خود من همیشه مهم و ناراحت کننده بوده، منطقهای که فقط ویژگیهای توریستیاش میتواند با برنامه ریزی و توسعه کسب و کارهای مختلف اقتصاد خانوادههای این مناطق را رونق بدهد؛ شرایطش بهحدی نامناسب چیده شده و پیش رفته که حتی مردم باسواد، برای کسب درآمد با وجود آگاهی نسبت به شرایط کاری سخت و خطرات بسیار جدی جانی باز هم مجبور میشوند که دست به این کار زده که در واقع نمیتوان به آن شغل گفت.
زرین ادامه داد: خیلی ناراحت کننده است که میبینی پیرمردهای این سرزمین در دل کوه با وجود سرمای زیاد زیر وزن زیاد بار خم شده تا بتوانند امرارمعاش کنند. کولبرهای فارغالتحصیل از دانشگاه که سرمایههای این مملکت هستند کم نیستند. نوجوانانی که حقشان از این سرزمین غنی این نیست؛ تبدیل به متهمی شدهاند که بهعنوان سیبل متحرک از گلولههایی که هر روز تعدادی از آنها را زخمی کرده و میکشد؛ فرار کنند و تازه حواسشان به این باشد که مبادا بارِ روی دوششان آسیب ببیند و خسارت پرداخت کنند. نه تنها بهعنوان یک بازیگر بلکه بهعنوان یک انسان بسیار آزار دهنده است که در این دوره و زمانه و در کشوری با جغرافیایی غنی شاهد این فاجعه باشیم. موضوع وقتی خیلی ناراحت کننده میشود که میبینیم زنها و حتی گاهی دختران کشورمان هم مجبور شدهاند برای کسب درآمد تن به کولبری بدهند. اصلا نمیتوان روی این کار، اسم شغل گذاشت. البته نباید فراموش کنیم این رویه فقط مختص به غرب کشور نیست، بلکه الآن در سیستان و بلوچستان و برخی دیگر از استانهای کشور هم شاهد همین اتفاق هستیم.
زرین در ادامه با بیان اینکه حاضر بودم برای بازی در این فیلم هر کاری انجام بدهم، گفت: بهعنوان بازیگر نمیتوانستم بازیگری را تنها به صرف حضور در یک فیلم انجام بدهم. من باید تمام توان خود را برای رسیدن به این هدف مقدس رو میکردم که امیدوارم از نظر ببیندگان این فیلم به هدف خود رسیده باشم.
این بازیگر درباره عدم استفاده از بدلکار در سکانس مربوط به مرگ کاراکتر کامیار گفت: من حتی حاضر نشدم در صحنه مرگ کامیار که در اثر تیراندازی از صخره پرت میشد، از بدلکار استفاده کنم. هرچند کارگردان فیلم بهخاطر خطرناک بودن اصرار به استفاده از بدلکار داشت اما در نهایت هر دو دوست داشتیم کار را به بهترین شکل ممکن انجام بدهیم. هر چند در اثر این نقش آفرینی به شدت مصدوم شدم و در ضمن سرمای سختی هم خوردم بهطوری که دو ماه در خانه مریض بودم اما از این اتفاق به هیچوجه ناراضی نبودم. احساسم این بود که این وظیفه را باید انجام میدادم.
وی ادامه داد: کامیار نماینده همنسلهای من در گوشهای از کشور عزیزم است که زندگی آنها به سختی می گذرد و هنوز هم اوضاعشان همین است. متاسفانه هر روز شاهد آسیب دیدن و مرگ این عزیزان هستیم. مرگ جوانانی که پدر و مادرانشان با هزار شوق و آرزو آنها را تربیت و بزرگ کردن، با امید به انجام رسیدن وعدههای مسئولینی که مردم را ترغیب به فرزند آوری می کنند. اما حالا فقط کافی است آمار تعداد مرگ همین هموطنانمان را ببینید.
زرین درباره اهمیت ایفای نقش متفاوت در این فیلم، گفت: من بازیگریام که بهخاطر چهره یا رابطههای خاص وارد تئاتر و سینما نشدم. بازی در فیلمهایی که ساخته شدن یا ساخته نشدن آنها هیچ تاثیری روی فرهنگ، ادب و سواد مردم جامعه را ندارد، پروژه مورد علاقه من نیست. دوست ندارم نقش پسر عاشقی را بازی کنم که یک عشق سطحی را بهنمایش میگذارد که فقط وقت مردم رو تلف میکند چون رشته تحصیلیام هنر بود اجازه ندادم کسب درآمد من را تبدیل به بازیگر یا مهرهای برای تولید اثرهای خام و تهی کند. من زمانی کاری را میپذیرم که در جز به جز آن پروژه همفکری و همکاری وجود داشته باشم چون نمیتوانم همانند خیلیها که به تازگی هم باب شده است بگویم که سخت نگیریم و میخواهیم دورهم یک فیلم بسازیم.
وی افزود: بازیگری فقط دیالوگ و میزانسن نیست. بازیگری صرف شهرت یا دیده شدن نیست. بازیگری وسیله پر کردن اوقات فراغت نیست بلکه امری مقدس به ارزش و بزرگی بهوجود آمدن یک انسان و ارزش زیست آن شخصیت است. من حاضر نیستم در هر پروژهای کار کنم اما وقتی مشغول بازی میشوم، تلاش میکنم تاثیر خوبی در جهانام داشته باشم. حتی اگر بهای این نگرش بسیار کم کار کردن باشد.
زرین درباره تجربه کار با برادرش بهعنوان کارگردان فیلم گفت: تجربه بسیار خوبی بود چراکه ما شناخت خوبی از هم داریم که همین مسئله روی خروجی بهتر نقش کامیار در این فیلم تاثیرگذار بود. بیژن در بازیگری و موسیقی استاد من است. ما با هم تجربه اجرای تئاتر زیاد داشتیم اما این اولین بار بود که امکان همکاری در یک فیلم را پیدا کردیم. بسیار خوشحالم که پیشنهاد بازی در فیلم جدیدش را به من داده است. در ارتباط با این پروژه؛ ما کورد هستیم اما چون فرزند آخر خانواده هستم و کرج به دنیا آمدم اصلا توانایی صحبت به زبان کوردی را ندارم. اولین کار این بود که باید موردی دیالوگ میگفتم. کاوه جاهد از فیلمسازان بسیار خوب که در فیلم شوان برنامهریز و دستیار اول کارگردان بودن لطف کردند و طی چند روز دیالوگ گفتن به زبان کوردی را به من آموختند. سپس تمرینها و فیلمبرداری در کردستان شروع شد. دوست داشتم آن نما و حس و حال و داینامیک مد نظرش را تولید کند برای همین با هماهنگی با هم توانستیم پلان به پلان پیش برویم. البته حتی نسبت برادری ما هم باعث نشد که بیژن از خواستههایش در برابر من کوتاه بیاید و خیلی سختگیرانه من را بازیگردانی کرد و خوشبختانه نتیجه رضایتبخش بود و مخاطبان نه فقط در ایران بلکه در جشنوارههای خارجی فیلم و شخصیت کامیار را دوست داشتند.
وی افزود: یادم است در یکی از آفیشها گروه فیلمبرداری در دل کوه داخل برف گیر افتاده بود و در آن شرایط من بهخاطر صحنههایی که فیلمبرداری کرده بودیم؛ همه لباسهام خیس بود و مصیبت آنجا بود که ماشینهای همراه گروه بهخاطر لغزندگی و بارش شدید برف نمیتوانستند ما را به محل اقامتمان بیاورند و ما تمام مسیر را پیاده برگشتیم؛ این یکی از خاطرات به یادماندنی برای من بود. اما با گروه خوب تولید، توانستیم با وجود عدم امکان فیلمبرداری چند روزه، بالآخره کار را به پایان برسونیم.
زرین گفت: همه انرژی که هر شخص از نویسنده و کارگردان تا طراحها و بچههای سر صحنه، عوامل تولید و همه و همه برای این کار گذاشتند، فقط بهخاطر این بود که صدای مردم مظلوم مناطق کوردنشین، همچون کرمانشاه، ایلام، مهاباد و کوردستان باشیم. این فیلم یک فیلم تجاری نیست، نه در ایده و نه در اجرا و نه در انتخاب تمام عوامل از فیلمبردار تا گروه تدارکات؛ همه و همه تلاشمان این بود که باعث بشیم چند لحظه از یک عمر سختی کشیدنِ بخشی از مردم سرزمینمان را نشون بدیم تا کسانی که مسئول شدند و وظیفهشون خدمت به مردم است کمی به خودشان بیایند و اینقدر ناعادلانه با مردم رفتار نکنند.
وی افزود: یک فیلم نمیتواند تغییر ایجاد کند اما میتواند افراد را به فکر فرو ببرد و از خواب غفلت بیدار کند. من همچنان اخبار روزانه این قشر از هموطنانام را دنبال میکنم و به شما میگویم هنوز و هر روز بخشی از مردم در سرما و سختی زیر بار، با سلامتی و جانشان بازی میکنند و متاسفانه توسط گلوله جانشان را از دست میدهند. چندی پیش یک کولبر نوجوان بهخاطر اینکه چند تا از اسبهای او را کشته بودن و نمیتوانست دیگر کار کند، خودکشی کرد.
انتهای پیام/۴۱۲۷
انتهای پیام/