دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

پیامدهای تورم منفی چیست؟

برای اقتصادی که نرخ تورم آن برای یک دوره پیاپی منفی باشد این اتفاق خبر خوبی نیست.
کد خبر : 593478
تورم



به گزارش گروه اقتصاد خبرگزاری آنا، در اقتصادهایی مانند ایران که سال‌هاست نرخ‌های تورم دو رقمی و مزمن را تجربه کرده‌اند کاهش قیمت می‌تواند یک خبر خوب و نویدبخش باشد. مردم ایران آرزو دارند که روزی خبر کاهش قیمت یک کالا و خدمت را در اقتصاد بشنوند اما برای اقتصادی که نرخ تورم آن برای یک دوره پیاپی منفی باشد این اتفاق خبر خوبی نیست.


در کشوری که رکود اقتصادی یا تورم منفی وجود دارد، قیمت کالایی که امسال تولید می‌شود نسبت به قیمت همان کالا در دو سال قبل کمتر است. در این شرایط واحدهای صنعتی و تولیدی که با کاهش درآمد مواجه شده‌اند، به دنبال راهی برای کاهش هزینه‌ها می‌گردند. برای کمتر کردن هزینه تولید هم تنها دو راه باقی می‌ماند یکی اخراج نیروی کار و دیگری کاهش دستمزدها.


اخراج نیروی کار می‌تواند زمینه را برای افزایش بیکاری در کشور فراهم کند که آسیب‌های اقتصادی و اجتماعی زیادی را به همراه می‌آورد. کاهش دستمزدها هم باعث تشدید و تداوم مارپیچ رکودی در اقتصاد می‌شود زیرا قدرت خرید مردم در طول زمان کمتر می‌شود و کاهش هزینه‌های مصرفی کاهش نرخ رشد اقتصادی و کاهش تقاضا برای کالاهای مصرفی را به همراه می‌آورد و دوباره تولیدکنندگان یا تعدیل نیرو می‌کنند یا دستمزد را کاهش می‌دهند.


اما شناسایی تورم منفی تنها با مشاهده کاهش تورم در یک دوره یا دو دوره مشخص نمی‌شود، بلکه زمانی می‌توان از افت تورم به عنوان نشانه تورم کاهشی و نقطه آغاز تورم منفی و رکود یاد کرد که نرخ تورم سالانه در کشور برای بیش از دو سال روند کاهشی داشته باشد و در بدترین حالت این تورم زیر سطح دو درصد باشد.


«تورم منفی» (Deflation) زمانی رخ می‌دهد که عرضه کالاها و خدمات بیشتر از تقاضا برای آن‌هاست و عموماً به این علت رخ می‌دهد که مصرف‌کنندگان پول و اعتبار کمتری در مقایسه با گذشته داشته‌اند. این باعث می‌شود که قیمت‌ها برای کالاها و خدمات مصرفی کاهش یابد. نمونه مناسبی از Deflation رکود بزرگ است که در آن قیمت کالاها به علت عدم دسترسی افراد به منابع مالی کاهش یافت.


در حالی که افت قیمت‌ها ممکن است برای مصرف‌کنندگان چیز خوبی به نظر برسد، تورم معکوس می‌تواند اقتصاد را ویران کند، همان‌گونه که بیماری اقتصادی ژاپن را به درازا کشاند. این از آن رو است که تورم معکوس باعث کاهش هزینه کردن مصرف‌کننده می‌شود؛ چراکه او در انتظار قیمت‌های پایین‌تر می‌ماند. این امر باعث کاهش سود شرکت‌ها و کاهش حداقل دستمزد کارگران می‌شود.


تورم بسیار اندک هم خطر تورم معکوس را زنده می‌کند. به علاوه تورم فوق‌العاده کم می‌تواند در جوی مانند جو این روزها دردسرساز شود که نرخ بهره معیار فدرال رزرو بسیار بسیار پایین است. سیاست‌گذاران می‌خواهند نرخ بهره پایین‌تر از تورم باشد، در غیر این صورت وام‌گیرندگان انگیزه کمتری برای قرض کردن خواهند داشت.


همچنین تورم منفی ارزش حقیقی بدهی را افزایش می‌دهد و مصرف‌کنندگان و بنگاه‌های صنعتی و تولیدی سهم بیشتری از درآمد خود را برای بازپرداخت بدهی‌ها صرف می‌کنند. این مساله می‌تواند زمینه را برای کمتر شدن نرخ رشد اقتصادی در کشور فراهم کند. در مقابل، زمانی که اقتصاد با تورم مثبت مواجه است، نرخ بهره حقیقی منفی خواهد بود و این منفی بودن نرخ بهره حقیقی باعث می‌شود تا انگیزه استقراض از بانک و سرمایه‌گذاری در کشور وجود داشته باشد.

تورم منفی باعث می‌شود تا هزینه‌های مصرفی هم در کشور کاهش یابد. به این معنا که حتی افرادی که به منابع مالی دسترسی دارند هم به انتظار کاهش بیشتر قیمت‌ها می‌نشینند و خرید خود را به تعویق می‌اندازند. این مساله می‌تواند باعث کاهش هزینه‌های مصرفی شود و یکی از اجزای مهم سازنده تقاضای کل در کشور را تضعیف کند.


انتهای پیام/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب