بیانیه تند حزب اراده ملت خطاب به اصلاحطلبان/ تمام امیدها به شورای هماهنگی جبهه اصلاحات بر باد رفته است
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا،
حزب اراده ملت ایران در آخرین جلسه شورای مرکزی خود با توجه به اتخاذ رویکرد جدید حزب و مصوبه آن بیانیهای را منتشر کرد. متن این بیانیه به شرح ذیل است:
به نام خدا
در طول تاریخ مبارزات دموکراتیک برای استقرار حاکمیت اراده ملی و پایان دادن به استبداد و خودکامگی، همیشه با بهروزی همراه نبوده و در مواردی چالشها و موانع بزرگی را تجربه کرده است. ازجمله اینکه افراد و طبقاتی که در سایه حاکمیت توده مردم، منافعشان به خطر میافتاده ساکت ننشستند و سعی کردند تا پس از تحولات مناسبات نابرابر، غیرانسانی و تبعیض آلود را، در همان مرزوبوم مجدداً احیا کنند.
در ایران نیز شاهد بودیم که ارادهٔ تحریف، همواره سعی کرده است خود را در صفوف مبارزات مردمی وارد کند و در سایه آشنایی با چرخه قدرت و بنیادهای باقیمانده از نظم پیشین، به گفتمانسازی جعلی اما رسمی و القائات پوچ و بیمحتوا در هر قالبی بپردازد و آنگاه با ارائه راهحلهای غیرواقعی برای مشکلات واقعی، برآشفتگی فکری جامعه را بیفزاید و سردرگمی را در تداوم مسیر حاکمیت مردم موجب گردد. تا جایی که امروز در ایرانِ ما همه از انقلاب میگویند اما هیچکس تعریف روشن و دقیقی از انقلاب و انقلابیگری ندارد و گاهی دیده میشود انقلاب را با فاشیسم درهمآمیخته و خشونت لجامگسیخته، خودسرانه و بیمنطق را رادیکالیسم قلمداد میکنند و دامنه آن را آنچنان گستردهاند که متملقان در مصادر امور قرار گرفتند و دانایان و فرهیختگان کنج عزلت گزیدهاند.
سالهاست که در سرزمین عزیزمان ایران، جانهای شیفته و عدالتخواه ضمن بیزاری جستن از هرگونه تبعیض و فساد، نیروهای دولتی و حاکمیتی را به بازشناسی و برخوردی مقتدرانه و تبریجویانه از فسادهای سازمانیافته، فرامیخوانند و مطالبه ایشان درپیشگرفتنِ رویکردی متعهدانه و انسانمحورانه از سوی مسئولین برای کاستن از تبعیضهای فراگیر و جاری بوده است اما راه بجایی نبرده و درعوض گسترهٔ آن بیشتر شده و ناکارآمدی عرصه را برای زندگی و معیشت مردم تنگ و تنگتر کرده است.
پس از دوم خرداد سال ۱۳۷۶ و با تجدید حیاتِ آرمانهای دورودراز، ملتی که از مناسباتِ استبدادی به تنگ آمده بودند درصدد شکستن این سیکل معیوب، این بار با رویکرد اصلاحطلبانه و پرهیز از هرگونه رفتار خشونتآمیز برآمدند. انتظاری که از اصلاحطلبی میرفت مبارزهای عمیق، پایدار، باورمندانه و تشکیلاتی، بر اساس نظم و نسقی بهغایت مستحکم و مرصوص بود، لکن شوربختانه آنچه در عمل شاهدش بودیم اینکه؛ بهتدریج دغدغه بخش قابلتوجهی از احزاب و گروهها و افراد حاضر در جبهه اصلاحطلبان، به «طلب استمرار» حضور خویش در ارکان قدرت فروکاسته شد. با اتخاذ سازوکارهای غیردموکراتیک، فرصت سوزیهای مکرر و رفتارهای غیرصادقانه آمیخته با فرصتطلبی، آرمانهای اصلی و اصیلِ گفتمان اصلاحات در عمل به بوته فراموشی سپرده شد و صرفاً به تجارت اعتماد و امیدِ ملتی درمانده در گعدههایی درونگروهی بسنده گردید.
ضعف مواضع اقتصادی اصلاحطلبان و مخدوش بودن موضع این جریان در حوزه اقتصاد و مشکلات معیشتی مردم نیز خود چالش عمده دیگری بود.
امروز جامعه ما درگیر معضلات و بحرانهای اقتصادی است ازجمله تحریمها و اقتصاد دلالمحور و توزیع رانتهای بیشمار و فاصله طبقاتی که روز بروز بیشتر میشود. همگی موجب گردیده این فشارها بر دوش طبقات ضعیفتر چون کشاورزان، کارگران، کارمندان و کسبه خرد سنگینی کند. حتی باید اذعان داشت تولیدکنندگان نیز دیگر یارای ایستادگی درصحنه اقتصادی را از دست دادهاند. نوسانهای ناگهانی تورم ناشی از تغییرات در بازارهای پولی و ارزی و مسکن و غیره نشان از آن دارند که سیاستها، ناکارآمد و تدبیرها، ناکافی بوده لذا موضعگیری شفاف همراه با راهکار عملی اصلاحطلبان در این مهم ضروری به نظر میآید.
از سوی دیگر مجموعه تحولات جامعه در حوزههای حقوق بشری، برابری خواهی و حریت انسانی همگام با تحولات بینالمللی، حاکی از بروز و ظهور نوع دیگری از کنشگری سیاسی دارد که دوگانه اصلاحطلبی و اصولگرایی را با چالشی جدی مواجه ساخته و صفبندیهای جدیدی را در چهارچوب منافع ملی نوید میدهد.
در این میان حزب اراده ملت ایران، از ابتدای شروع فعالیت رسمی در سال ۱۳۷۹، بهعنوان یک حزب اصلاحطلبِ خودبنیاد و برخاسته از پایین، با تلاش و ارادتمندی برای پایبندی به صداقت، شفافیت، پاسخگویی، پاکدستی و قانونمندی، خود را متعهد به حرکت در چارچوب گفتمان اصلاحات دانسته و همگام با سایر احزاب و گروههای اصلاحطلب تلاش نموده تا در شکلیابی جبهه اصلاحات، علاوه بر ساحت گفتمانی در ساحت تشکیلاتی و رفتاری نیز تأثیرگذار باشد. ما دوره به دوره و انتخابات از پی انتخابات، بویژه در سال ۹۴ انتظار داشتیم تا تغییر رفتار در نحوه ورود به این انتخابات، گامی برای اعتماد بیشازپیشِ اکثریت جامعه ایرانی به گفتمان و تشکیلاتِ اصلاحطلبی باشد، لیکن تصمیمگیریهایی که منجر به ارائه لیستهای شراکتی، وراثتی و رفاقتی گردید و تضمینی در پاسخگویی را در پی نداشت، بهتدریج موجب خدشه به اعتمادِ آن دسته از سرمایههای اجتماعی شد که با وفاداری به جبهه اصلاحطلبی بهپای صندوق رأی آمده بودند، ازاینرو حاما به فاصله کوتاهی پس از انتخابات مجلس دهم با انتقاد از مناسباتی که تدبیر امور را در دست داشت، از طریق شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، راهکارهایی را مبتنی بر تعهد به خرد جمعی پیشنهاد کرد، ازجمله آنکه فرایند حزب محور و برنامه محور باید جایگزین مکانیسم شخص محوری و دفعتی عمل کردن شود، ولی آنچه حاصل این نقد و پیگیریها بود، فقط سکوت بود و فراموشی.
ادامه و تکرار این آسیبها باعث شد که توان محدود حزب در ساختار تشکیلاتی اصلاحطلبان دچار فرسایش در مناسبات جاری گردد و فرصت اقدام و سرعتِ عملی را که در حد بضاعت خویش از این سپهر آماج مینمود از کف بدهد.
حزب در ۵ سال اخیر مؤکداً پیگیر شکلگیری مکانیسم نقد درون جریانی و آسیبشناسی جبهه اصلاحات بود ولی متأسفانه چون گذشته فرصتها یکی پس از دیگری از دست رفت و هر بار به بهانهایی از این مسئولیتِ مهم و ضروری برای بازسازی جبران اصلاحات، غفلت و کوتاهی شد. درنتیجه حزب اراده ملت امید و آمالی که در پیوستن به شورای هماهنگی داشت ازدسترفته دید و آخرین فرصت مناسب نیز که پس از انتخابات سال ۹۶ دست داد، عملاً برباد رفت. لذا بدین منوال دیگر حجت بر حاما تمام شد و ادامه وضع را برای خود غیرقابلقبول میداند.
علیرغم اینها، حاما امیدوار است جریان اصلاحطلبی بهعنوان گفتمانی شفاف و پاسخگو با بهرهگیری از تجارب تاریخی خود در امر مهم تحقق دموکراسی و عدالت سربلند گردد.
حزب اراده ملت ایران با درک این وضعیت جدید، ضمن بازشناسی آسیبها و نبایدها و با چشمداشت به سرمشقهای آزادی و برابری بهمثابه گوهر بنیادینِ هر حرکت اصلاحطلبانه، یکی از راههای برونرفت از مشکلات پیش رو را تحقق بیچونوچرای حکمروایی حزبی در سپهر سیاسی ایران در ذیل مانیفست و راهبردی مشخص و مدون میداند و تلاش به برساختن حزبی در تراز جامعه مدنی را راهکاری کارآمد میپندارد.
حاما البته مدنیتی را آماج میکند که ابتدا آن بر طبقات، اقشار و اصناف «نادیده انگاشته شده» اعم از کارگران، کارمندان، زنان و جوانان و ... بوده و هرگونه کسب قدرتی مطلوبیت و ارزشمندی خود را معطوف به برآورده ساختن «مطالبات فیالحال» مردم خواهد یافت.
بنابراین هرچند سپهر سیاست بهویژه در ایران ایجاب میکند که پیوندهای استراتژیک بین همسویان و مؤتلفین سیاسی، بااحتیاط و دقت مدبرانهای تا حد امکان حفظ شود؛ تلاش برای نگهداشت این همرسانیها اما موجب میگردد که در نگاه داوریکننده بخشی از مردم، کنشهای حزبی بسیار کند و دیرهنگام و حتی گاهی بزدلانه و عافیتطلبانه ارزیابی شود. البته این نخواستنها و نستودنهای عمومی برای پیشبرد اهدافی دوردستتر و از اقتضائات کنشورزی سیاسی امری اجتنابناپذیر بوده و حزب اراده ملت آن را هرچند، گاهی با تلخکامی اما بارها به جان خریده است، لکن به نظر میرسد که ادامه این مسیر به بیرنگشدن هویت تشکیلاتی و ناکامی در رساندن پیام حزب به گروههای هدف در جامعه خواهد انجامید.
بر این اساس و با توجه به جمیع جهات پیشگفته، حزب اراده ملت ایران بر آن است به کنش اصلاحطلبانه و با تکیه بر سرمایه تشکیلاتی و انسانی واقعاً موجودِ خود به سیاست ورزی مسئولانه، شفاف و پاسخگو درچارچوپ هنجارهای حقوقی و سیاسی بهصورت مستقل ادامه دهد مگر اینکه به اقتضای موقعیت بهویژه در زمان انتخابات، در چارچوب قانون احزاب و در صورت لزوم وارد ائتلاف و یا تشکیل جبهه موقت با احزاب و تشکلهای همسو شود.
حزب اراده ملت ایران امیدوار است که در سایه این استقلال حزبی بتواند مشارکتی بهمراتب سازندهتر و شفافتر و بهنگامتری را رقم بزند. شاید اینگونه بتواند اندکی مطلوبتر در مسیر آرمانها و شعارهایش پیش برود و این بستر را فراهم کند تا همزمان عامل و مسئول تصمیمات، گفتار و رفتار سیاسی خویش باشد.
بدیهی است نقدهای درونجریانی نباید دستاویزی برای جناح رقیب و جریان تندروی حاکم بر کشور برای کوبیدن شرکای سیاسی ما باشد چراکه مردم، نخبگان و دلسوزان این ملک و ملت، نیک میدانند یکهتازی و انحصارطلبی جریان قدرت حاکم چه آسیبها و فرصت سوزیهای جبران ناشدنی به بار آورده که پرداختن به تکتک آنها در حوصله این مجال نمیگنجد و حزب در مناسبتها و مقاطع مختلف حیات سیاسی خود مکرراً طی بیانیههای مختلف نسبت به آن اعلام موضع کرده و از این به بعد هم خواهد کرد.
لذا حزب اراده ملت ایران با این بیانیه، نزدیک به دو دهه همراهی و همکاری با دیگر احزاب اصلاحطلب را، آنجا که بر مدار حق ایستادند و آن هنگام که صدای مطالبات ملت و دغدغهمند و دلسوز منافع ملی بودند، گرامی داشته و از ایشان سپاسگزاری میکند و حکایت سالها همنشینی با دیگر اصلاحطلبان را همچون تجربهای عمیق و پندآموز ارج مینهد.
برای دیگر احزاب سیاسی در جبهه اصلاحطلبی و دیگر جناحهای سیاسی کشور نیز آرزوی پایداری و حضوری مؤثر و مسئولانه مینماید.
حزب اراده ملت ایران مردادماه یک هزار و سیصد و نودونه خورشیدی
انتهای پیام/۴۱۵۱/
انتهای پیام/