مدیرانی که بهاشتباه به وزارت ورزش و جوانان آمدند!/ جای خالی تخصص در پستهای کلیدی ورزش ایران
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری آنا، مفهموم شایستهسالاری یکی از مفاهیم کلیدی و مؤلفههای اصلی دستگاههای اجرایی کشور است که نیاز است در همه سطوح به مرحله اجرا دربیاید و تنها به مدیران بالادستی محدود نشود. بدون شک شایستهسالاری در ورزش امری حیاتی است. چراکه تصمیمات کلان مدیریتی ورزش، باید از سوی بدنه ورزش اتخاذ و اجرا شود و طبیعی است که اگر این بدنه، تخصص و کارآمدی لازم را نداشته باشد، نمیتواند تصمیمات مدیریتی را بدون هیچ کم و کاستی و بینقص به اجرا دربیاورد.
شایستهسالاری یک مفهوم جدی است که باید مسیر عبور آن بهخوبی مشخص شود؛ با توجه به تصمیمات کلان ورزش این دستگاه نیاز به مدیرانی دارد که تخصص لازم را داشته باشند و بتوانند تصمیمات درست و منطقی بگیرند. اما آیا صرف اینکه چند معاون و مدیر شناختهشده ورزشی در وزارت ورزش حکم مسئولیتی بگیرند، میتوان گفت شایستهسالاری بیکم و کاست اجرا شده است.
متأسفانه امروزه در دستگاههای مدیریت ورزش شاهد حضور مدیرانی هستیم که یا راه را اشتباهی به ورزش آمدند یا در گذر زمان انگیزه لازم را از دست دادند که حضور هر دو دسته از این مدیران میتواند خطر جدی برای ورزش ایران باشد. در ورزش ایران شاهد حضور مدیرانی در سطح استانها هستیم که کمترین سوابق مدیریتی و اداری را در کارنامه خود دارند؛ اگرچه این افراد از چهرههای شناختهشده ورزش ایران هستند اما در سطح مدیریتی سابقه چندانی ندارند و پس از مدتی هم کنار گذاشته میشوند یا از ظرفیت فرد موردنظر بهصورت کامل استفاده نمیشود، مانند حسین رضازاده که این روزها به جای اینکه از ظرفیتش در وزنه برداری استفاده کنند او را کنار گذاشته و به عنوان سرپرست انجمن ورزشی پاراوزنه برداری منصوب شده است!
در مطلبی که قبلاً به آن اشاره کردیم در طی سالیان گذشته ورزش همیشه خلوتگاه سیاسیون بوده است که متأسفانه اداره ورزش در کشور توسط افراد سیاسی به امری عادی تبدیلشده است. چراکه ورزش جذابیتهای زیادی برای آنها دارد و پس از ورود بعد از مدت کوتاهی بهراحتی در تمام امور ورزش نظر داده و خود را دیگر صاحبنظر میدانند.
این مسئله باعث شده است که این مدیران در کوچکترین مسائل ورزشی از جمله تمرینات و انتخاب مدیران نیز دخالت نمایند. آنها مدعی هستند که ورزش را از ورزشیها بهتر میدانند و با تصمیمگیریها و انتخابهای نادرست خود لطمات بسیار زیادی را به ورزش وارد مینمایند و با نظرهای خود جنجالآفرینی زیادی را در این حوزه به وجود آوردهاند که در نهایت ورزش و سرمایه ملی( نیروی انسانی و مالی) به هدر رفته است. آنچه در حال حاضر در فدراسیون فوتبال و باشگاههای استقلال و پرسپولیس اتفاق افتاده و بدهیهای بهجامانده نمونه کوچکی است که میتوان به عملکرد سلطانی فر طی حضورش در ورزش اشاره کرد.
قطعاً برای جبران گذشته و کاستیها یکی از وظایفی که سکاندار حاضر ورزش کشور میبایست بر خود قائل شود جلوگیری از نفوذ سیاسیون و انجام شایستهسالاری است که وعده آن را داده بود. یکی از گفتههای امام صادق (ع) اگر اجرایی شود بسیاری از مشکلات ما در ورزش حل میشود. ایشان فرمودند: از نظر من فرقی نمیکند که کار را به غیرمتخصص واگذار کنیم یا به خائن چون نتیجه هر دو یکی است! این نشان میدهد سپردن اموال عمومی و منافع اجتماعی بهمراتب بیشتر بهدقت نیاز دارد و مدیران ورزش کشور باید حساسیت و دغدغههای بیشتری داشته باشند. سؤالی که اکنون مطرح میشود ملاک و معیار انتخابهای وزیر ورزش بر چه اساس و معیاری بوده است و به چه میزان شایستهسالاری مد نظر او قرار گرفته است؟!
حضور افرادی در کلیدیترین پست وزارت ورزش از جمله معاونت توسعه ورزش و قهرمانی آنهم در شرایطی که فرد مورد نظر هم تحصیلات غیر مرتبط و هم از دستگاه دیگری است اما در وزارت ورزش و جوانان مشغول شده است از دیگر انتخابهایی است که کمتر میتوان نام شایستهسالاری روی آن گذاشت؛ البته از نظر مدیریتی با توجه به سوابق عملکرد قابل قبولی داشتهاند اما از خانه ورزش نبودهاند و این نشان میدهد که وزیر ورزش به اهالی خانواده کمترین توجه یا اعتماد را دارد! وزیر ورزش همچنین سجاد انوشیروانی را بهعنوان مدیرکل ورزش و جوانان استان اردبیل انتخاب مینمایند درحالیکه از زمان استخدام او زمان زیادی نمیگذرد.
حضور افرادی چون بیژن ذوالفقار نسب، حسن رنگرز، بهمن طیبی و . . . که در زمان سلطانی فر مسئولیت های مهمی گرفتند، سؤالات بسیار زیادی را در اذهان عمومی و جامعه ورزشی ایجاد نموده است که میتوان به تعدادی از آنها اشاره نمود:
- وزارت ورزش چه جذابیتی دارد که قهرمانان و سایر افراد اصرار به حضور در این دستگاه را دارند؟ چرا در زمان استخدام در وزارت نفت٫ دانشگاهها٫ شرکت گاز و . . . که پایه حقوقی بالایی درآمدند، مستخدم میشوند واما از ابتدا در وزارت ورزش که جزء پایینترین پایه حقوقی در میان دستگاههای اجرایی است استخدام نشدند؟
- مدیران تحمیلی به ورزش اگر واقعاً قصد کمک به ورزش را دارند چرا در دستگاههای خود خدمت نمیکنند و ورزش آنجا را توسعه نمیدهند ؟
چرا مدیران باید به وزارت ورزش تحمیل شوند درحالیکه این وزارتخانه دارای قهرمانان متخصص بسیاری است؟
- جایگاه متخصصین و قهرمانان وزارت ورزش در ورزش کشور کجا قرار دارد؟
- چرا باید افرادی که سابقه روشن مدیریتی ندارند بهآسانی به وزارت ورزش راه پیدا نمایند و قهرمانان تحصیلکرده این دستگاه که سوابق و سنوات خدمتی زیادی دارند در هیچ مسئولیتی از آنها استفاده نگردد؟
- چرا وزیر ورزش تاکنون حتی یک جلسه کارشناسی با قهرمانان و متخصصین خود برگزار نکرده است و اصرار به حضور افراد برونسازمانی دارد؟
- چرا در هیچیک از معاونتهای مربوطه این وزارتخانه یک نیروی درونسازمانی استفاده نگردیده است؟
این سؤالات شبهاتی است که در هر محفل ورزشی میتوان شنید. مورد دیگری که باید به آن اشاره کرد خسارتهای است که پس از ورود و خروج افراد سیاسی بر پیکره دستگاه ورزش وارد میشود؛ در این شرایط انگیزه کارکنان از بین خواهد رفت و در نتیجه اثربخشی و بهرهوری لازم وجود نخواهد داشت.
نخبگان ورزشی ترک دیار میکنند
در حال حاضر خیلی از قهرمانان سابق برای رفتن به کشورهای دیگر اقدام کرده اند تنها به این خاطر که در ایران دیده نمیشوند. خروج ورزشکاران و نخبگان ورزش به خاطر عدم مدیریت در این چند سال اخیر بوده است و متأسفانه هیچ برنامهای هم برای بازگشت این نفرات در نظر گرفته نشده است. حتی هماکنون از نخبگان ورزش حمایتی صورت نمیگیرد و افراد متخصصی که سالها برای آنها هزینه شده است مجبورند برای دیده شدن و استفاده از توانایی خود راهی دیار غربت شوند تا مگر در کشوری غیر از ایران داشتههای خود را به نمایش بگذارند. این مسائل نشان میدهد شایستهسالاری حلقه گمشده ورزش ایران است و اگر مقامات بالادستی به این مسائل توجهی نکنند سالانه حجم زیادی از نخبگان ورزشی ترک دیار میکنند و بدنه ورزش روز به روز خالیتر از افراد متخصص میشود.
نکته مهمی که شاید باعث ورود این حجم از افراد سیاسی به ورزش کشور شده است عدم اجرای قوانین مرتبط با انتخاب و انتصاب مدیران است. بخشنامههای مختلفی در خصوص تدوین شاخصهای اختصاصی انتصاب مدیران در دستگاههای اجرایی از سوی شورای عالی اداری یا سازمان اداری و استخدامی مبنی بر تدوین شاخصهای تخصصی انتصاب مدیران هیچگاه از سوی مدیران وزارت ورزش و جوانان و سازمان تربیتبدنی انجام نپذیرفت چراکه با این کار دست آنها برای ورود نیروهای سیاسی و برونسازمانی بسته میشد؛ حال باید دید چرا وزیر ورزش و خانم فرامرزیان ماده ۴ مصوبه شورای عالی اداری مصوب ۱۳۹۵/۴/۱ را تاکنون اجرا ننمودهاند و در انتصابها فقط شرایط عمومی مدیران مورد بررسی قرار گرفته است؟ این شاید موضوع بسیار مهمی است که دستگاههای نظارتی همچون سازمان بازرسی کل کشور متأسفانه به آن ورود ننموده است و باعث گردیده شاهد حضور سیاسیون در ورزش کشور باشیم.
تابلو ورود ممنوع متخصصین به ورزش کشور!
بدون شک مدیران وارداتی که در هر دستگاه اجرایی وارد میشوند پس از انجام آزمایش و خطاهای بسیار تجارب کسبشده را با رفتن خود از دستگاه مربوطه به همراه میبرند که این ضربه بزرگی به دستگاهی همچون ورزش است چرا که این تجربه در میان کارکنان خود به وجود نمیآورد. مشخص نیست وزیر ورزش و جوانان با چه ملاک و معیاری فردی همچون انوشیروانی را باوجود حسین رضازاده و محمد برادران به عنوان مدیرکل تربیت بدنی استان اردبیل انتخاب کرده است؟ ملاک و معیار انتخاب ذوالفقار نسب چه بوده است و چه دست آوردی برای ورزش بهویژه فوتبال داشته است؟! آیا برگزاری جلسات اتحادیه مربیان فوتبال و استفاده از سالن اجتماعات وزارت ورزش چیزی را عاید ورزش ایران کرده است؟! البته اتفاقات رخ داده در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس را هم به آن اضافه کنید! آیا متخصصین وزارت ورزش تخصص و تجربه لازم را ندارند؟!
افرادی همچون محمد مایلی کهن، نادر فریاد شیران، نوژن صمیمی، رضا رحیمی، بهرام افشارزاده، بهروز منتقمی،حسن میزرااقابیک و در حال حاضر ناصر طالبی٫ مجید زارعیان، مجید مشتاق، هادی خلیلی، محسن سمیع زاده، حسین زیبایی، مسعود فراهانی، حسین رضازاده، حمید بنی تمیم و . . . افرادی هستند که ضمن داشتن سوابق روشن ورزشی دارای تحصیلات عالیه هستند و میتوانند به مدیران ورزش کشور کمک نمایند البته اگر به سایر کشورها مراجعه ننمایند! باید دید باوجود افراد غیرمتخصص و دور ماندن اهالی خانواده ورزش، آیا شایستهسالاری در وزارت ورزش به مرحله اجرا رسیده است؟! آیا به وعدههای داده شده عمل کردهاند و قرار است در آینده چه میراثی از متولیان ورزش بهجا بماند!
در آینده نزدیک پیرامون بحث جایگاه مدیریت علمی در ورزش کشور و شایسته سالاری، به دو باشگاه استقلال و پرسپولیس و همچنین صندوق حمایت از قهرمانان خواهیم پرداخت و موضوع رو از دیدگاه کارشناسان مختلف مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.
انتهای پیام/4057/
انتهای پیام/