دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
آنا گزارش می‌دهد؛

روغن ریخته «تحریم جشنواره فجر» نذر کدام امامزاده می‌شود؟/ وقتی دعوت نیستیم و تحریم می‌کنیم!

بررسی کارنامه و مواضع بسیاری از بازیگران و اهالی سینما که ادعای تحریم جشنواره فیلم فجر را دارند نشان می‌دهد که این اقدام بیش از آن که ناشی از دغدغه مردمی باشد، به نیاز آنها به خبرسازی بازمی‌گردد.
کد خبر : 466369
1 (135).jpg

به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، شنبه بیست ویکم دی‌ماه ستاد کل نیروهای مسلح در یک بیانیه رسمی سقوط هواپیمای مسافربری اوکراین در سحرگاه چهارشنبه هجدهم دی را ناشی از خطای انسانی و اصابت موشک پدافند نیروهای خودی دانست.


این خبر از همان دقایق اولیه با بهت عمومی همراه شد. در این میان، تعدادی از هنرمندان رشته‌های مختلف هنری از جمله سینما هم در بستر فضای مجازی به این واقعه واکنش نشان دادند. واکنش‌هایی که در کنار تأسف و تأثر، با انتقادات فراوانی نیز همراه بود. مرور اظهارنظرها و واکنش چهره‌های فرهنگی، هنری و ورزشی در این چند روز، نشان می‌دهد که آنان همچون بسیاری از وقایع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پیشین آزادانه انتقادات و نظرات خود را مطرح کردند.


یک موج سلبی، فراتر از همدردی و نقد


با توجه به عمق مصیبت وارده و فضای سوگوارانه روزهای اول پس از حادثه و اعلام رسمی اینکه سقوط هواپیما بر اثر خطای انسانی نیروهای مسلح بوده است، این انتظار می‌رفت که این واکنش‌ها با لحن منتقدانه، عصبی و گاهی غیرمنصفانه همراه باشد.اما آنچه این بار فضای اظهارنظر و انتقاد را متفاوت از گذشته ساخت، اعلام موضع برخی از هنرمندان و کناره‌گیری آنها از رویداهای فرهنگی به ویژه جشنواره‌های هنری بود؛ اتفاقی که در رشته‌های موسیقی، هنرهای تجمسی و به ویژه تئاتر، بیشتر خود را نشان داد.


 یکی از اولین چهره‌ها و شاید خبرسازترین هنرمندی که موضع کناره‌گیری از رویدادهای هنری فجر را کلید زد، مسعود کیمیایی بود. این کارگردان 78 ساله که قرار بود امسال با فیلم «خون شد» در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر حاضر شود، با انتشار پيامی ويدئويی در صفحه اينستاگرامش انصراف خود را از اين رويداد سالانه اعلام کرد.


مراسم افتتاحیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر


کیمیایی گفت: «من امسال فیلمی ساختم به‌نام «خون شد» که در جشنواره فجر هست. من هیچ وقت اهل جشنواره نبودم و سمت و سویم همیشه مردم هستند و نگاه می‌‌کنم که مردم روزگار سختی را می‌‌گذرانند و روزی نیست که خبرهای بد نشنویم. به‌دلیل تسلیتی که به این همه آدم دارم، دلم نمی‌‌خواهد فیلمم در جشنواره فجر نشان داده شود؛ مردمی که مسافر بودند.»


پس از اعلام این موضوع از سوی مسعود کیمیایی، جواد نوروزبیگی تهیه کننده فیلم «خون شد» در گفتگویی که با ایلنا داشت ضمن احترام به این کارگردان پیشکسوت گفت: فیلم «خون شد» در جشنواره فیلم فجر حضور دارد و نمایش داده می‌شود اما با احترام به نگاه و نظر آقای کیمیایی، تقاضای ما این است که فیلم در بخش کارگردانی داوری نشود و در مابقی بخش‌ها مورد قضاوت قرار گیرد.


به این ترتیب مسعود کیمیایی که دو فیلم اخیرش، «قاتل اهلی» و «متروپل» با برخورد سرد منتقدان و مخاطبان و حتی طرفدارانش همراه شده بود، امسال بدون این که در رقابت با سایر کارگردانان شرکت کند، شاهد حضور «خون شد» در سایر بخش های رقابتی جشنواره خواهد بود.



چرا با وجود حوادث تلخ در سال‌های گذشته، ادعای کناره‌گیری و تحریم امسال و در شرایط ملتهب و خاص این روزهای کشور برجسته‌سازی می‌شود؟



اما بلافاصله پس از این اظهارنظر کیمیایی، دبيران و داوران دو بخش طراحی گرافيک و سراميک جشنواره هنر‌های تجسمی فجر نیز از همکاری با این جشنواره انصراف دادند.


برخی کارگردانان، بازیگران و هنرمندان تئاتر هم در صفحه‌های شخصی خود از کناره‌گیری و عدم حضور و مشارکت در سی و هشتمين جشنواره بين‌المللی تئاتر فجر خبر دادند. از جمله باید به انصراف شانزده گروه از هجده گروه در بخش «ديگرگونه‌های اجرايی» این جشنواره اشاره کرد. این وضعیت باعث شد تا «نادر برهانی مرند» دبیر جشنواره تئاتر فجر امسال، در بیانیه‌ای خطاب به اهالی تئاتر از آنها بخواهد تا «با کنار گذاشتن افتراق‌های ناچیز به یک آرمان مشترک بزرگ یعنی اعتلای فرهنگ و هنر این مرز وبوم و خدمت به مردم کشور» بیندیشند.


تعدادی از بازیگران و اهالی سینما هم برای این که از این قافله عقب نمانند، به کاروان کناره‌گیران پیوستند. عاملان این کناره‌گیری و رسانه‌های همسو با آنان اصرار دارند که از انصراف خود به عنوان «تحریم» یاد کنند تا به نوعی به آن رنگ و بوی نافرمانی مدنی داده باشند!


صاحبان این موضع‌گیری پرتعداد نبوده و بیشتر چهره هایی هستند که امسال و حتی از چند سال پیش اثری در جشنواره فیلم فجر ندارند.با این حال به خاطر فضای رسانه‌ای خاص این روزها، اظهار‌نظرهایشان دست به دست می‌چرخد.


رسانه‌های معاند هم به روال همیشه از این آب گلآلود ماهی گرفتند و اظهارنظرهای جنجالی سینمایی‌ها را گواهی بر اختلافات عمده میان هنرمندان و حاکمیت و البته شکل‌گیری دوقطبی کاذب حکومتی/ غیرحکومتی بین هنرمندان دانستند.


 شماها کجایید؟ دقیقاً کجایید؟!


پگاه آهنگرانی، سارا بهرامی و سارا خوئینی‌ها چهار بازیگر زنی بودند که اعلام کردند از حضور در جشنواره فیلم فجر کناره‌گیری می‌کنند. همان گونه که روزنامه فرهیختگان در بخشی از گزارش دیروز خود آورده است، اساساً این سه بازیگر در جشنواره امسال حضور قابل توجهی نداشته‌اند که بخواهند انصراف دهند.



پگاه آهنگرانی نه در بخش سودای سیمرغ و نه در بخش نگاه نوی جشنواره سی و هشتم فیلمی ندارد. او امسال در فیلم «زنبور کارگر» بازی کرده که در فجر پذیرفته نشده و به عنوان رزرو دوم معرفی شده است. احتمال حضور این فیلم در بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر بسیار پایین است.


سارا بهرامی، هنرپیشه دیگری که با اعتماد به نفسی مثال زدنی اعلام کرده بود «به نشانه همدلی با مردم داغدار و ستمدیده سرزمینم، نه به عنوان هنرمند شرکت‌کننده، نه در مقام داوری و کارشناس مدعو و نه در نقش مخاطب و بیننده هیچ‌یک از آثار، امسال در هیچ‌یک از جشنواره‌های هنری فجر حضور نخواهم داشت» نه تنها امسال فیلمی درجشنواره ندارد، بلکه کسی هم حضور او به عنوان کارشناس یا داور را در هیچ رویداد سینمایی به یاد ندارد!


سارا خوئینی‌ها هم اعلام کرده بود که «امسال در هیچ‌یک از مراسم‌ها و ضیافت‌های جشنواره فجر تحت هیچ عنوانی، حتی تماشای آثار همکارانم حضور نخواهم یافت» نه امسال و نه در دو سال گذشته، فیلمی در این رویداد سینمایی نداشت. به این لیست باید نام پیمان معادی، صابر ابر، ترانه علیدوستی و عبدالرضا کاهانی را نیز اضافه کرد.



به‌نظر می‌رسد برای برخی هنرمندان، کم‌هزینه‌ترین راه در مواجهه با مشکلات مردمی و رویدادهایی که کام جامعه را تلخ کرده است همین کناره‌گیری و فرار باشد.



شاید سعیدآقاخانی از معدود بازیگران کنارکشیده‌ای باشد که امسال با دو فیلم «خون شد» به کارگردانی مسعود کیمیایی و «زنبور کارگر» ساخته افشین صادقی (رزرو) در بخش سودای سیمرغ سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر شرکت دارد.


البته اگر معنای حضور هنرمندان در جشنواره را به حضور فیزیکی آنها در ایام جشنواره تعمیم دهیم،باید به این نکته اشاره کرد که آقاخانی سال گذشته هم با وجود بازی در سه فیلم قسم، حمال طلا و بنفشه آفریقایی به دلیل درگیر بودن در تولید سریال «نون خ» در نشست‌های خبری و اکران‌های جشنواره حاضر نبود.



اما می‌توان یکی از جالب‌ترین کناره‌گیری‌ها را به شهرام لاسمی یا همان بازیگر نقش «قلقلی» در برنامه‌های کودک دهه شصت مربوط دانست. او در پستی اینستاگرامی نوشت:«امروز 22 دی‌ماه 1398 بعد از سی سال خدمت در صدا و سیما برای همیشه از این رسانه خداحافظی می‌کنم».


این خداحافظی علاوه بر این که موجی از نظرات طنزآمیز و همراه با تعجب را در فضای مجازی به همراه داشت، با واکنش مدیر شبکه تلویزیونی پویا نیز همراه بود. محمد سرشار با انتشار متنی در صفحه اینستاگرامی خود با اشاره به خداحافظی قلقلی از صدا و سیما، نوشت: «آقای شهرام لاسمی (اگر یادتان باشد، همان قلقلی دهه شصت) نه کارمند صدا و سیماست، نه برنامه‌ای در شبکه کودک داشته و نه برنامه‌ای در دست تولید دارد. ایشان دقیقا با کجای صدا و سیما خداحافظی کرده؟»



تعدادی از هنرمندان از جمله هومن سیدی و مهدی کرم‌پور هم از رد پیشنهاد داوری در جشنواره فیلم فجر گفتندکه پیگیری رسانه‌ها نشان داد هیچ دعوت یا مذاکره‌ای برای داوری آثار با این دو چهره نشده است. علی عطشانی هم با وجود اینکه فیلمش (سلفی با دموکراسی) مورد تأیید هیئت انتخاب جشنواره قرار نگرفت، از حضور در جشنواره انصراف داد!


البته بازنشر این گونه اظهارات و اخبار بیشتر بین سلبریتی‌ها و هم صنفی‌های این چهره ها انجام می‌شد و از سوی کاربران عمومی با استقبال چندانی مواجه نشد، اما همین انعکاس هم در نوع خود خبرسازی و حاشیه های فراوانی را به دنبال داشت.


 چرا حالا؟ چرا اینجا؟


 اولین نکته‌ای که در مرور این واکنش‌ها باید به آن اشاره کرد این است که چرا موضوع کناره‌گیری و انصراف از سوی هنرمندان و چهره های سینمایی، در رویدادهای تلخی که در سال های گذشته رخ داد و اتفاقاً برخی از آنها در ماه‌های منتهی به جشنواره فجر بود اعلام نشد؟ به عبارت دیگر، چرا این ادعا امسال و با توجه به شرایط ملتهب و خاص این روزهای کشور برجسته‌سازی می‌شود؟


حتی با فرض درست‌بودن این واکنش‌های تحریمی و البته با احترام تمام و کمال به شهدای سقوط هواپیما و بازماندگان مصیبت‌زده این عزیزان، آیا سوگواری‌های قبلی ملت در دو دهه اخیر که درپی جان باختن جمع زیادی از هموطنان رخ داد، ارزش این به اصطلاح تحریم را نداشت؟ وقایعی همچون ریزش ساختمان پلاسکو،  غرق شدن کشتی سانچی، زلزله بم و کرمانشاه، سیل بهار امسال در خوزستان،لرستان و گلستان، حادثه انفجار قطار در نیشابور، حادثه خروج قطار مشهد- تبریز از ریل،  چندین سقوط هواپیما، تصادفات رانندگی پرتلفات، ریزش معدن یورت و... که متأسفانه کم هم نبوده‌اند.


در نتیجه، به نظر می‌رسد رویکرد کنونی بیش از آن که به منظور همدردی با مردم عزادار باشد، حرکتی سیاسی و برای کم‌رنگ جلوه‌دادن جشنواره فیلم فجر به عنوان مهم‌ترین و رسمی‌ترین رویداد سینمایی کشور است. مسیری که به ایجاد شکاف بین جامعه هنری و حاکمیت  می‌انجامد.



از سوی دیگر مرور کارنامه اغلب این چهره‌های سینمایی (و نه همه آنها) نشان می‌دهد که توجه به دغدغه‌های مردم چندان در آثاری که خلق کرده و یا در آنها مشارکت داشته‌اند پررنگ نیست. البته بررسی دقیق و مورد به مورد این ادعا، نیاز به مجالی فراخ‌تر و مطلبی مستقل دارد، اما یک بررسی اجمالی گویای این حقیقت است که انعکاس درد مردم در این آثار چندان پررنگ نبوده است.


علاوه براین، اتفاقاً هنرمندان رشته‌های مختلف هنری اگر دغدغه بیان مشکلات مردم و ادعای آسیب‌شناسی مشکلات و بیان ایرادات برخی نهادها یا روندها را دارند، باید پای در میدان نقد هنرمندانه بگذارند.


جالب اینجاست که بخش عمده بازیگران و اهالی سینما که این روزها دم از تحریم و کناره‌گیری از جشنواره فیلم فجر می‌زنند، پیش از این تندترین مواضع سیاسی و اجتماعی را چه به صورت مستقیم و چه در آثار سینمایی خود مطرح کرده‌اند و با هیچ واکنش منفی از سوی حاکمیت هم مواجه نشده‌اند.


لذا به نظر می‌رسد کم هزینه‌ترین راه برای مواجه‌شدن با مشکلات مردمی و رویدادهایی که کام جامعه را تلخ کرده است همین کناره‌گیری و فرار باشد. روشی منسوخ و روغن ریخته‌ای که مشخص نیست نذر کدام امامزاده می‌شود!


انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب