دکتر نصراللهی
اکبر نصراللهی در گفتگو با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا ضمن عرض تسلیت و تبریک شهادت سردار مقاومت، سپهبد سلیمانی و همراهانشان گفت: به تعبیر مقام معظم رهبری، پاداش این همه مجاهدت جز شهادت نمیتوانست باشد.
وی در مورد عملکرد رسانههای خارجی اظهار کرد: اطلاعرسانی رسانههای خارجی شهادت سپهبد سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس و همراهان آنها، با صرفنظر از برخی تفاوتها، نسبت به قبل، جانبدارانه و جهتدار بود. این رسانهها اقدامات آمریکا را که تروریستی، غیرقانونی و مغایر با مقررات بینالمللی است، تشریح و تبیین نکردند و اقدام تروریستی را به نتیجه تصمیمگیری ترامپ یا چند نفر دور و بر او، تقلیل دادند درصورتیکه این موضوع، مربوط به ترامپ نیست و به کل آمریکاییها و حاکمیت آن برمیگردد.
رئیس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانهای دانشگاه آزاد اسلامی بیان کرد: این رسانهها شهید عزیز سردار سلیمانی را به یک شخصیت ایرانی محدود کردند درصورتیکه سردار سلیمانی فرمانده مقاومت است و محدود به ایران نیست، در قلب بسیاری از افراد در کشورهای مختلف جای دارد و مریدان و همفکران زیادی در سراسر دنیا دارد.
این کارشناس سواد رسانهای افزود: رسانههای خارجی همچنین تبعات این اقدام تروریستی و تروریست دولتی آمریکا در مقابل صلح و امنیت جهانی و مردم منطقه، تبیین و تشریح نکردند و آن را با سایر اقدامات مغایر با موازین بینالمللی که آمریکاییها به ویژه در دوره ترامپ انجام دادند، ارتباط ندادند.
رئیس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانهای دانشگاه آزاد اسلامی عنوان کرد: اما اگر بخواهیم جزئیتر به این موضوع بپردازیم میتوانیم بگوییم که رسانههای خارجی اگرچه این بار با توجه به بزرگی حادثه و تبعات بسیار گسترده که این اقدام تروریستی میتواند برای دنیا داشته باشد، حضور مردم را منعکس کردند و بهویژه واکنشهایی که مردم در فضای مجازی در خصوص این اقدام داشتند را کمابیش منتشر کردند اما در مجموع با دعوت از افرادی در قالب کارشناس و استفاده از تاکتیکهایی مثل توازن دروغین و تاکتیک ترس، در واقع همان خط قبلی خودشان را پیگیری کردند و سعی کردند کارشناسانی را دعوت کنند که حرفهایی ظاهراً بیطرفانه بزنند. برای مثال اینها طوری القا کردند که ترور شهید سلیمانی نتیجه اقدامات خود آن شهید عزیز و ایران است در صورتی که اصلاً این موضوع واقعیت ندارد و این نکته را از زبان کسانی گفتند که ظاهراً کارشناس بودند.
نصراللهی افزود: مثلاً اینکه جریان آزاد اطلاعات یا حق مردم به دانستن، خب واقعیت اینکه ما در همین روزهای اخیر دیدیم که با استناد به قوانین ناعادلانه تحریمی که آمریکاییها وضع کردهاند، اجازه ندادند مثلاً پلتفرمی مثل اینستاگرام که شهروند-خبرنگار و مردم احساسات خودشان را در آنجا ابراز کنند و آن حق مردم به تولید و انتشار اطلاعات و اخبار و حق هر کس به دانستن آنجا تأمین شود، در واقع یک ترور مجازی اتفاق افتاد اما رسانههای خارجی این را تبیین و تشریح نکردند.
یا اینکه مثلاً در 26 نوامبر 2016 پارلمان عراق قانونی تصویب کرده که بهموجب آن قانون حشدالشعبی جدا از ارتش عراق قانوناً میتواند در عراق فعالیت داشته باشد ولی حالا خود همین حشدالشعبی و نخستوزیر عراق از سردار سلیمانی دعوت میکند و به دعوت یک مقام رسمی عراق وارد آن کشور میشود اما میبینیم که هدف قرار میگیرد و این اقدام آشکار ضد قانونی را که نقض حاکمیت کشوری است، چقدر رسانههای خارجی به این موضوع پرداختند؟ به شکل بسیار کم و حداقلی و با جهتگیری خاص خودشان. یا قانون دیگری وجود دارد، ممنوعیت حضور پهپادها در 18 کشور از جمله در عراق و آمریکاییها آمدند از پهپاد استفاده کردند و اصطلاحاً در روز روشن یک مقام رسمی کشور دیگری را هدف قرار میدهند. یا اینکه در خود آمریکا اگر قرار باشد که رئیس جمهور آمریکا حمله نظامی به یک کشور دیگر یا یک هدف نظامی را پیگیری کند، باید از کنگره مجوز رسمی بگیرد اما ترامپ آمده این کار را انجام داده و این خلاف خودِ قانون اساسی آمریکاییها است. یا اینکه محافظت و حراست از میراث فرهنگی کشورها، این هم در قوانین بینالمللی تصریح شده.
همین دیروز در توئیتی که ترامپ داشته، به صراحت اعلام کرده که اگر ایران اقدام متقابلی انجام دهد، ما به 52 مکان بهویژه مکانهای فرهنگی حمله میکنیم. همه این اقدامات و اظهارات غیرقانونی و مغایر با قوانین بینالمللی در واقع دارد صورت میگیرد و رسانههای خارجی این را میبینند اما یا اصلاً به آن نمیپردازند و سکوت میکنند یا اینکه از راهبرد کوچکنمایی در پوشش این وقایع ضد حقوق بشری میپردازند.
آقای دکتر نصراللهی، میخواهیم یک پیشبینی اشته باشیم از آینده رفتاری رسانههای خارجی. به هر حال ما چهلم سردار سلیمانی را در بهمن ماه خواهیم داشت. به نظر شما این رسانهها تا آن روز چه اقداماتی انجام میدهند؟
- من فکر میکنم که تا آن روز و شاید هفتهها و ماههای بعد از اربعین شهادت این عزیزان، رسانههای خارجی این سیاستشان را کلید زدهاند و همین الان رد پایشان را میبینیم و ادامه خواهند داد و آن اینکه دارند دو قطبیهایی ایجاد میکنند و ایجاد کردهاند به نام دوقطبیهای جنگ و صلح.
دو قطبی قدرت نظامی آمریکا و قدرت نظامی ایران. دو قطبی اینکه در واقع ارزش جان یک فرد به نام سردار سلیمانی و جان همه مردم ایران و دو قطبی فقر و بیکاری بیشتر یا پذیرش وضع موجود که نسبتاً خوب است. اینهایی که من دارم میگویم به تعبیر آنها دارم عرض میکنم.
دارند این دو قطبی را ایجاد میکنند که اگر قرار باشد ایران انتقام سختی بگیرد، این انتقام مثلاً به جنگ مربوط میشود که مردم! شما یا جنگ را انتخاب کنید یا صلح را. یا اینکه اگر ایران دست به اقدام متقابل بزند یا بخواهد انتقام سختی را بگیرد، قدرت نظامی آمریکا بیشتر است، با همان شاخصههای مادی نگاه میکنند.
یا اینکه جان یک فرد مثل سردار سلیمانی نباید باعث این شود که جان همه مردم ایران در معرض خطر قرار بگیرد یا مردم دچار مشکلات اقتصادی بیشتری شوند که من فکر میکنم همه این دو قطبیها، دو قطبیهایی است که پاسخ دارد و نادرست است و مردم و رسانههای ما باید هوشیار باشند به اینکه ایران دنبال جنگ نیست اما اگر قرار باشد که انتقام بگیرد و این انتقام هم الان مطالبه همه مردم است و حتی حاکمیت و جمهوری اسلامی نمیتواند این را کنترل کند چون مردم به شدت عصبانی هستند و حق هم دارند و میخواهند انتقامی گرفته شود.
اگر این انتقام را ایرانیها و غیرایرانیها در کشورهای مختلف و مریدانی که حاج قاسم دارد، این را پیگیری میکنند، نه به خاطر راهاندازی جنگ، دقت کنید، برای اینکه بخواهند اقدام بازدارندهای انجام دهند. اگر جلوی این اقدامات غیرقانونی و تروریسم دولتی آمریکا گرفته نشود، مطمئن باشید ما در آینده با مشکلات بیشتری مواجه خواهیم شد.
پس بنابراین اگر ایران از انتقام حرف میزند یا مریدان سردار سلیمانی از انتقام حرف میزنند، به این خاطر است که میخواهند دشمن را به این جمعبندی برسانند که دست به اقدام مشابه در هیچجا نزند. پس اقدام ایران بازدارنده خواهد بود. برای صلح این کار انجام خواهد گرفت و فقط ایرانیها هم دنبال این ماجرا نیستند. حتی اگر ایرانیها هم صرفنظر کنند، حاج قاسم مریدانی در کشورهای مختلف دارند و این انتقام محدود به ایرانی نیست.
اتفاقاً رسانههای خارجی دنبال این هستند که این موضوع را تنها مسئلهای بین ایران و آمریکا جلوه دهند در حالی که ایرانی آمریکایی نیست، این در واقع جبهه مقاومت، مبارزان و منتقدان آمریکا با آمریکا است. نکته دیگر که در همان دو قطبی پیگیر این ماجرا هستند، قدرت هر کشور فقط به داشتن تجهیزات نظامی نیست بلکه به ایمان و توکل به خدا و به پشتوانه مردمی است و تا الان هم همین مدل جواب داده است. در دفاع مقدس و سایر جاها این را دیدیم. یا اینکه سردار سلیمانی واقعاً یک فرد نبود. جان همه مردم ایران بوده و این کار اینطور نیست که بگوییم جان یک نفر در مقابل جان همه مردم.
این دو قطبی هم دو قطبی غلطی است. در هر صورت اگر قرار باشد من این بحث را جمعبندی کنم این است که برخوردهایی که در واقع ما در آینده باید پیگیری کنیم با توجه به نوع سیاستگذاری که رسانههای خارجی دارند و محورهایی که پیگیری میکنند، نباید برخوردهای احساسی باشد. حتماً باید برخوردهای عقلانی باشد. یعنی انتقام سختی که حتماً با عقلانیت همراه خواهد بود.
محدود به ایران نیست و همه مریدان حاج قاسم در همه کشورها این را پیگیری خواهند کرد. یقیناً خشم و مطالبه به حق مردمی برای انتقام به زودی با افزایش بمباران رسانههای دشمن ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرد و احتمالاً ابهامات و شبهاتی را ایجاد میکنند و آنچه که باید رسانهها مد نظر قرار دهند این است که اجازه ندهند این مطالبه بهحق مردمی و این سونامی مطالبات مردم که در قالب شهروند-خبرنگار میبینیم، این فروکش کند و باید با عقلانیت و تدبیر حتماً انتقام سخت در زمان و مکان مناسب و فراتر از ایران تعقیب و پیگیری شود.
انتهای پیام/4133
انتهای پیام/