توئیتر، میدانِ سیاستمداران ایرانی
به گزارش خبرنگار حوزه پایاننامه گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، حسین کرمانی در پایاننامه مقطع دکتری علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران در خصوص توئیتر، سیاست و جامعه در ایران با موضوع «شناسایی و تحلیل نقش همگانها و کردارهای شبکهای در شکلگیری میدان سیاست و منازعه قدرت در توئیتر فارسی» پرداخته است.
چرا توئیتر؟ چرا مشارکت سیاسی؟ شکلگیری انواع جدید مشارکت سیاسی (براثر ظهور اینترنت و فراگیری رسانههای اجتماعی) که با دیدگاههای نظری قدیمی نمیتوانند تبیین شوند، همچنین توئیتر در رویدادهای سیاسی تأثیر گذاشته است.
اهمیت توئیتر برای کاربران ایرانی
«میدان»، عرصهای است که در آن کنشگران اجتماعی با یکدیگر رقابت میکنند. مشروعیت بخشیدن به سرمایهشان در وهله اول، فضای ساختمندی از جایگاهها است، «میدان» قدرتی است که تصمیمات مشخص خود را بر کسانی که وارد آن میشود، تحمیل میکند. در وهله دوم «میدان» صحنه کشاکشی است که کنشگران و نهادها از طریق آن در پی حفظ یا براندازی نظام موجود توزیع کارزاری است که در آن شالودهها هویت و سرمایه هستند، «میدان» در این معنا محل بحث و جدال قرار میگیرد.
«دانا بوید» این کنشگران را در نظریه «همگانهای شبکهای» معرفی و توصیف کرده است. همگان شبکهای یک اجتماع خیالی است که توسط فناوریهای شبکهای بازسازیشده و همزمان، براثر برهمکنش فنآوری، افراد و کردارها شکلگرفته است.
این همگانها چهار خصیصه (دائمی، تکرارپذیر، قابل جستجو و ازنظر قابلیت دیده شدن مقیاسپذیر) را دارا است. پاپاچاریسی و استون هم به شکلگیری کردارهای شبکهای براثر تغییر عادت واژهها و شبکهای شدن آنها در کنشگران پرداختهاند. عادت واره، مفهومی است که بوردیو برای پل زدن بین ساختار و عاملیت وضع کرده است. قالببندی شبکهای یکی از کردارهای شبکهای موردتوجه محققان بود.
قالببندی شبکهای توئیتر، شکلدهی خاص به یک رویداد
قالبها، درواقع ابزار شناختی هستند که به ما در شناخت دنیای پیرامونمان کمک میکنند. قالببندی پیشازاین در انحصار رسانههای جمعی بود. اما ظهور رسانههای اجتماعی موجب دگرگونی این حوزه شده است. قالببندی شبکهای به این معنا است که این کاربران هستند که با یکدیگر و در طول زمان با انتخاب، تقویت، تأکید و حذف برخی جنبههای یک رویداد، از آن خبر تولید کرده و قالب خاصی به یک رویداد میدهند.
این روند برخلاف فرآیند قالبدهی توسط سازمانهای رسانهای، دیگر فرآیندی عمودی، از بالا به پایین، محدود و سازمان محور نیست؛ بلکه بیشتر افقی، تعاملی و مبتنی بر تعاملات و کنشهای کاربران است. در رسانههای اجتماعی، قالبها بهطور مداوم توسط نخبگان و کاربران عادی بازنگری، باز شکلدهی و بازپخش میشوند.
برای شناخت و تحلیل عمیقتر فرآیند قالببندی شبکهای، این کردار را در دو سطح قالببندی موضوعی و قالببندی ارزشی شناسایی میشود. منظور از قالببندی موضوعی، موضوعاتی است که کاربران بهصورت شبکهای و وصلی دست به قالببندی آنها میزنند. شناسایی این قالبها به ما کمک میکند تا ذائقه و ترجیحات کنشگران شبکهای را شناسایی کنیم؛ علاوهبراین، تحلیل قالبهای ارزشی نشان میدهد که کنشگران شبکهای در هر خوشه تلاش میکنند کدام ارزشها را مسلط و کدام ارزشها را به چالش بکشند.
میدان سیاست در توئیتر فارسی چگونه شکل میگیرد؟
پرسش اصلی تحقیق این است که میدان سیاست در توئیتر فارسی چگونه شکل میگیرد؟ چه ویژگیهایی دارد و منازعه بر سر قدرت در این میدان توسط کنشگران آن چگونه اجرا میشود؟ همچنین این پرسش که کدام قالبهای شبکهای موضوعی در توئیتر فارسی در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ شکلگرفته و آنها چه نقشی در منازعه قدرت در توئیتر فارسی دارند، موردتوجه قرار گرفته از جمله پرسشهای مطرح این تحقیق است.
همچنین در این تحقیق دو پرسش کدام قالبهای شبکهای ارزشی در توئیتر فارسی در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ شکلگرفته و آنها چه نقشی در منازعه قدرت در توئیتر فارسی دارند و روایتگری شبکهای در توئیتر فارسی چگونه توسط همگانهای شبکهای اجرا میشود و چه ویژگیهایی دارد نیز مطرح بوده است.
بر اساس این پایاننامه دو میلیون و ۵۹۶ هزار و ۲۸۴ توئیت با استفاده از API توئیتر و ۹۴ هشتگ و کلیدواژه از ۱۱ اردیبهشت تا خرداد گردآوری شده است که با حذف توئیتهایی که به زبانهای دیگر نوشتهشده بود، مشخص شد که تعداد توئیتها به زبان فارسی دو میلیون و ۱۲۱ هزار و ۶۴۲ توئیت است.
نقش نوع توئیت در منازعه قدرت در میدان سیاست در توئیتر فارسی
تفسیر، نقلقول و خبر پربسامدترین نوع توئیت در توئیتر فارسی است. نقلقول را هم در زمره توئیتهای خبری دستهبندیشده است، توئیتر فارسی در دوران انتخابات ریاست جمهوری را میتوان محل منازعه اخبار و تفسیرهای کاربران بر آن اخبار دانست. بیشترین تفسیر (به نسبت اندازه همگان) در همگان مهاجران توئیت شده است درحالیکه بیشترین نقلقول و خبر در همگان اصلاحطلبان منتشر شده است.
الگوی بهدستآمده نشان میدهد که اصلاحطلبان تلاش کردهاند اغلب با انتشار خبر قدرت را در میدان سیاست توئیتر فارسی به دست بگیرند و در طرف مقابل، اصولگرایان و مهاجران نوع یکسانی برای مقابله انتخاب کردهاند یعنی تفسیر. ازآنجاکه همگان اصلاحطلبان که عمدتاً حامی حسن روحانی بودهاند، دست بالا را در انتخابات داشتهاند بیشتر تمرکز خود را بر انتشار اخبار گذاشتهاند تا قدرت خود را تثبیت کنند اما کاربران دو همگان دیگر تلاش کردهاند با تفسیر این اخبار قدرت آنها را به چالش بکشند.
نقش تفسیر اخبار توسط روزنامهنگاران اصلاحطلبان و اصولگرایان در توییتر
رسانههای میراثبر، کاربران معمولی و روزنامهنگاران سه نوع کاربرانی هستند که بیشترین نقش را در میدان سیاست توئیتر فارسی ایفا کردهاند. رسانههای میراثبر، کاربران معمولی و روزنامهنگاران سه نوع کاربرانی هستند که بیشترین نقش را در میدان سیاست توئیتر فارسی ایفا کردهاند. رسانههای میراثبر اصلاحطلب بیشترین نقلقول و خبر و در سوی دیگر، کاربران معمولی اصولگرا و مهاجر بیشترین تفسیر را در این شبکه منتشر کردهاند.
دراینبین روزنامهنگاران در همگان اصلاحطلبان و اصولگرایان نیز نقش معناداری در انتشار تفسیر در شبکه داشتهاند. از سوی دیگر روزنامهنگاران اصلاحطلب تعداد اخبار و نقلقولهای بیشتری نسبت به همتایان خود در دو همگان دیگر در شبکه منتشر کردهاند که نشان میدهد نقش آنها در کنار رسانههای میراثبر در همگان اصلاحطلبان مهم بوده است. نزاع در میدان سیاست در توئیتر فارسی بین رسانهها و روزنامهنگاران اصلاحطلب ازیکطرف و کاربران معمولی اصولگرا و مهاجر است.
لحن توئیت در میدان سیاست توئیتر فارسی
لحن جدی و کنایی در هر سه همگان بسامد بیشتری دارد. بسامد لحن جدی در کل شبکه بالاتر است. همگان اصلاحطلبان و نتیجه کاربرد زیاد این لحن در این همگان دانست. در همگان اصلاحطلبان غلبه با نقلقولها (و همچنین خبرها و تفسیرها) جدی است که توسط رسانهها و روزنامهنگاران منتشر شده است.
در سوی مقابل در دو همگان اصولگرایان و مهاجران تفسیرهای جدی و کنایی کاربران معمولی اکثریت آن دو همگان را تشکیل میدهد. هرچند به دلیل کوچکتر بودن اندازه این دو همگان نسبت به همگان اصلاحطلبان، این تفسیرها در کل شبکه بسامد کمتری نسبت به نقلقولها و دیگر انواع توئیتهای خبری اصلاحطلبان دارند اما این یافته نشان میدهد که کاربران اصولگرا و مهاجر تلاش میکنند با تفسیرهای جدی و کنایی خود به مقابله با اخبار جدی منتشر شده توسط اصلاحطلبان بپردازند.
کاربران معمولی در دو همگان اصولگرایان و مهاجران که تلاش میکردند با انتشار تفسیر در مقابل انتشار اخبار توسط اصلاحطلبان قد علم کنند، تفسیرهای خود را با لحن جدی و بعضاً کنایی منتشر میکنند. این در حالی است که رسانهها و روزنامهنگاران اصلاحطلب، تمرکز خود را بر لحن جدی گذاشته و تلاش میکنند با انتشار اخبار جدی قدرت را در شبکه به دست بگیرند. اصلاحطلبان که دولت نزدیک به آنها بر سرکار است و اغلب طرفدار روحانی و جهانگیری هستند، نیازی به کنایه زدن نمیبینند درحالیکه کاربران دو همگان دیگر دولت و مسئولان آن را کانون کنایههای خود قرار میدهند.
شخصیتها در میدان سیاست توئ یتر فارسی
مهمترین شخصیتهای موجود در توئیتها همان کاندیداهای انتخابات هستند. در بین ۶ کاندیدای اولیه انتخابات، مصطفی هاشمیطبا کمترین اهمیت را در توئیتر فارسی داشته و نام او تنها بهعنوان شخصیت اول ظاهر شده است. علاوه بر نام شخصیتها، دیگر شخصیتهایی که نام آنها بسامد بالایی در توئیتر فارسی داشت عمدتاً شخصیتهای سیاسی بودند. در بین آنها محمد خاتمی، محمود احمدینژاد و سید علی حسینی خامنهای (روسای جمهور سابق و رهبر ایران) مهمترین شخصیتها بودند.
همچنین میرحسن موسوی و هاشمی رفسنجانی نیز در بین شخصیتها قرار داشتند هرچند بسامد نام آنها بالا و معنادار نبود. از بین شخصیتهای غیرسیاسی نیز مهمترین شخصیت تتلو بود که ظاهر شدن نام او بهعنوان شخصیت اول و دوم را میتوان به دلیل دیدار وی با رئیسی دانست. روحانی بیشترین توجه را در بین شخصیتهای موجود در توئیتر فارسی به خود جلب کرده است. نام وی بیشترین بسامد را بهعنوان شخصیت اول، دوم و سوم در توئیتر فارسی داشته است.
نزاع بین روزنامهنگاران و رسانههای اصلاحطلب با کاربران عادی در توئیتر فارسی
منازعه در توئیتر فارسی بین توئیتهای حمایتی اصلاحطلبان و انتقادی اصولگرایان در مورد روحانی شکلگرفته است. تفاوت عمده در اینجا است که اصولگرایان علاوه بر توئیتهای انتقادی، توئیتها با لحن کنایی در مورد روحانی نیز بهکرات منتشر کردهاند؛ درحالیکه بسامد توئیتهای کنایی در همگان اصلاحطلبان درمجموع و خصوصاً درباره کاندیداهای رقیب پایین است. شدت انتقادات در بین اصلاحطلبان نسبت به قالیباف بیشتر از رئیسی است. توئیتهای با بسامد بالا در همگان مهاجران نیز ازنظر ساختاری بیشتر به توئیتهای همگان اصولگرایان شباهت دارد.
نزاع در توئیتر فارسی بین روزنامهنگاران و رسانههای اصلاحطلب که توئیتهای خبری جدی در حمایت از روحانی منتشر میکردهاند با کاربران عادی در دو همگان اصولگرایان و مهاجران که توئیتهای تفسیری جدی و کنایی در انتقاد از روحانی منتشر میکردهاند، رخداده است. دراینبین کاربران عادی در همگانهای اصولگرایان و مهاجران علاوه بر انتقادات جدی از توئیتهای کنایی برای انتقاد از روحانی استفاده میکردهاند اما کاربران اصلاحطلب چندان تمایلی به استفاده از توئیتهای کنایی نشان ندادهاند.
قالببندی شبکهای موضوع در میدان سیاست در توئیتر فارسی
تبلیغات انتخاباتی، ویژگیهای اخلاقمداری کاندیداها و حامیانشان، فساد و مسائل مرتبط با کارآمدی یا شایستگی کاندیدها پربسامدترین موضوعاتی بودهاند که کاربران توئیتر فارسی بهصورت شبکهای آنها را قالببندی کردهاند. بحثهای کاربران توئیتر فارسی عمدتاً تحت تأثیر فضای انتخاباتی قرار داشته و به موضوعات عمیقتر که میتوان گفت چالش بیشتری در میدان سیاست ایجاد میکنند توجه خاصی نشان ندادهاند.
موضوعات مطرح در هر سه همگان تقریباً مشابه بوده است. تبلیغات و اخلاق جزو موضوعات مطرح در هر سه همگان هستند و شایستگی نیز در زمره موضوعات دو همگان اصلاحطلب و اصولگرا قرار دارد. سیاستمداران در همگان اصولگرایان و یکدستی نظام هم در همگان مهاجران موضوعاتی هستند که باعث افتراق در این سه همگان در بین موضوعات مهم میشوند.
رویکرد کاربران در اجرای کردار شبکهای قالببندی موضوعی تحت تأثیر همگان مربوطه قرار دارد. درواقع کاربران اصلاحطلب با قالببندی موضوعات به انتقاد از کاندیداهای اصولگرا و کاربران اصولگرا نیز با قالببندی شبکهای به انتقاد از کاندیداهای اصلاحطلب پرداختهاند. کاربران مهاجر نیز در این میان عمدتاً در کنار کاربران اصولگرا قرار داشتهاند.
جدال در قالببندی موضوعی بین کاربران عادی بوده است. همچنین درحالیکه موضوع اخلاق برای کاربران عادی اصولگرا و مهاجر اهمیت بیشتری داشته، برای کاربران عادی اصلاحطلب حمایتها از روحانی مهمتر بوده است. کاربران اصلاحطلب تلاش کردهاند با تمرکز بر حمایتها از روحانی کفه ترازو را به نفع خود سنگینتر کنند درحالیکه کاربران اصولگرا با پررنگ کردن موارد مربوط به فساد وی – علمی و اقتصادی- و کاربران مهاجر با تلاش برای اثبات این نکته که روحانی نیز مانند دیگر کاندیداها است و فرقی بین آنها وجود ندارد به نقد وی پرداخته و تلاش کردهاند قدرت همگان اصلاحطلبان را به چالش بکشند.
قالببندی شبکهای ارزشها در میدان سیاست در توئیتر فارسی
قالبهای ارزشی از جمله مذمومیت فریب مردم، مذمت فساد و مطلوبیت مبارزه با آن و مطلوبیت مسائل حقوق شهروندی مسلط در شبکههای اجتماعی هستند؛ قالب مذمومیت مردمفریبی فاصله زیادی با قالبهای دیگر دارد. قالب مذمومت مردمفریبی در هر یک از همگانهای توئیتر فارسی نیز بیشترین بسامد را دارد اما باوجود بزرگتر بودن همگان اصلاحطلبان، میزان توجه به این قالب در همگان اصولگرایان بیشتر است که نشان از اهمیت این قالب برای کاربران اصولگرا دارد.
کاربران اصولگرا تلاش کردهاند قالب مذمت فساد را مسلط کنند، تلاش کاربران اصلاحطلب مسلط کردن قالب اهمیت مشارکت بوده است. درحالیکه کاربران اصلاحطلب در مورد مسلطترین قالب ارزشی یعنی مذمت مردمفریبی با لحن جدی بحث میکردهاند، ترجیح کاربران اصولگرا و مهاجر صحبت کردن در این مورد با لحن کنایی بوده است. لحن کنایی را میتوان بهنوعی ابزار تهاجمی و سلبی آنها و لحن جدی اصلاحطلبان را معطوف به رویکرد دفاعی و ایجابی آنان دانست.
درحالیکه بحثهای اصولگرایان و مهاجران عمدتاً محدود و معطوف به توئیتهای کنایی و در مرتبه دوم جدی در مذمت مردمفریبی و فساد بوده است، کاربران اصلاحطلب به انتشار توئیتهای جدی درباره مطلوبیت آزادی و توئیتهای تهییج کننده برای ترغیب به مشارکت در انتخابات پرداختهاند.
فساد و آزادی قالبهای ارزشی مهم بین اصلاحطلبان
پس از مذمومت مردمفریبی، مذمومت فساد در همگان اصولگرایان بیشترین حجم توئیتها را به خود اختصاص داده است؛ درحالیکه در همگان مهاجران مطلوبیت ارزشهای اخلاقی و در همگان اصلاحطلبان اهمیت مشارکت در انتخابات در رتبه دوم اهمیت قرار دارند. همچنین مذمت فساد و مطلوبیت آزادی از دیگر قالبهای ارزشی مهم در همگان اصلاحطلبان هستند.
کاربران عادی در دو همگان اصولگرایان و مهاجران بیشترین نقش را در تولید قالبهای ارزشی داشتهاند؛ اما در همگان اصلاحطلبان تنوع بیشتری در مورد کاربرانی که به قالببندی ارزشی میپردازند، وجود کاربران عادی هستند که بیشترین توئیت حاوی قالب مذمومیت مردمفریبی را تولید کردهاند، در همگان اصلاحطلبان، این کار بر عهده روزنامهنگاران بوده است. مذمت مردمفریبی توسط این کاربران، بیشترین بسامد را در هر همگان و کل شبکه داشته است.
پایاننامه حسین کرمانی دانشجوی مقطع دکتری علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران با موضوع «شناسایی و تحلیل نقش همگانها و کردارهای شبکهای در شکلگیری میدان سیاست و منازعه قدرت در توئیتر فارسی» با حضور حمید عبداللهیان بهعنوان استاد راهنما و عماد خضرایی و علیرضا دهقان بهعنوان اساتید مشاور، مهری بهار، احسان شاقاسمی بهعنوان داوران داخلی و هادی خانیکی و حسن نمک دوست بهعنوان داوران خارجی پایاننامه دفاع شده است.
انتهای پیام/4084/پ
انتهای پیام/