جانبازی از ناحیه 2 چشم هدیهای از سوی خدا بود
حمید بهمنی در گفتگو با خبرنگار حوزه حماسه و مقاومت گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، گفت: خدا توفیق بزرگی را به من عطا کرد که توانستم بیش از ۲۸۰۰ دقیقه برنامه تلویزیونی در قالب برنامههای زنده، تولیدی و یا مستند با محوریت شهدای دفاع مقدس جانبازان و خانوادههای شاهد و ایثارگر را تصویربرداری کنم. این فعالیتها مربوط به زمانی بود که هنوز از ناحیه دو چشم به درجه جانبازی نائل نشده بودم و جانبازیام در آن زمان تنها از ناحیه پا بود. در جنگ آمریکا علیه صدام حسین بهعنوان خبرنگار و تصویربردار این دوره تاریخی از جنگهای خاورمیانه را ثبت و ضبط میکردم که از ناحیه دو چشم به درجه جانبازی نائل شدم.
وی بیان کرد: جامعه رسانهای کشور مانند خبرگزاریها، رسانههای مکتوب و تصویری و صداوسیما نیز از همان ابتدا چه در دوران دفاع مقدس و دورانهای دیگر با بیان رشادتهای ایثارگران جانبازان و خانوادههای معظم شاهد در جبهه فرهنگی به اسلام و نظام خدمت کردند. چه بسیار رشادتهایی از شهدا، ایثارگران و جانبازان که بعد از رسانهای شدن بهصورت یک الگو، منش و روش ناب در جامعه درآمده است.
تصویربردار جنگی و جانباز 70 درصد بصیر بیان کرد: در چهار جنگ بزرگ حضور داشتم، جنگ اول هشت سال دفاع مقدس بود که توفیق داشتم در چهار عملیات؛ والفجر مقدماتی، والفجر 1 و ۲ و عملیات خیبر حضور داشته باشم. در عملیات والفجر ۲ از ناحیه پای چپ مجروح شدم و 6 ماه بستری بودم. دومین جنگی که در آن حضور داشتند جنگ صربها در بوسنی و هرزگوین بود، سومین جنگ نیز حمله آمریکا به افغانستان و چهارمین جنگی که بهعنوان خبرنگار و تصویربردار در آن حضور داشتم حمله آمریکا به کشور عراق بود.
بهمنی ادامه داد: در سال ۱۳۸۲ نیز در حمله آمریکا به عراق و سقوط رژیم بعث، در عراق بهعنوان خبرنگار و تصویربردار حضور داشتم. یکی از تصاویر معروفی که از جنگ آمریکا در عراق ضبط کردم تصویری بود که سرباز آمریکایی با لگد زدن به در خانه یک خانواده عراقی وارد منزل میشود و مادر نیز با فریادهای متوالی فرزند خود را در آغوش میگیرد و سربازان آمریکایی، پیرمردی را که در خانه حضور داشت در یک گونی بر سرش کشیده و او را با قنداق اسلحه ضرب و شتم میکنند. این تصاویر بارها از رسانههای مختلف داخلی و خارجی پخش شد و خدا توفیق داد که توانستم گوشهای از جنایتهای ارتش آمریکا در عراق را ضبط کنم.
وی اظهار کرد: در جنگ آمریکا در عراق در اثر موج انفجار بمب و تشعشع رادیواکتیو و اورانیوم ضعیفشده که در آن بمب استفاده شده بود، از ناحیه دو چشم دچار نابینایی شدم و در حقیقت جانبازی بصیرت شدم. آمریکاییها در جنگ خود با عراق بیش از ۲ هزار تن از مواد رادیواکتیو و اورانیوم ضعیفشده را در مهمات و بمبهایی که استفاده میکردند به کار گرفتند و عامل آلودگی رادیواکتیو بسیاری از مردمان عراق دچار آلودگیهای رادیواکتیو شدند.
بهمنی درباره روزی که از ناحیه دو چشم جانباز شد، گفت: زمانی که یک سرباز آمریکایی به فاصله دو متر جلوتر از من بر روی زانو مشغول تیراندازی بود و من نیز از نمای پشت سر این سرباز کادر را بسته بودم و از آن نما مشغول ضبط و ثبت تصاویر شلیک این سرباز آمریکایی به روبرو بودم که یک لحظه در روبروی ما بمبی به زمین خورد. وقتی این بمب منفجر شد سرباز آمریکایی کشته شد و من نیز با صورت بر روی زمین افتادم و از هوش رفتم. هنگامی که به هوش آمدم هنوز تمام عشقم که دوربین تصویربرداریام بود در بغلم وجود داشت. دوربینم مانند یک بچه در آغوشم آرام گرفته بود، همه عشقم دوربین تصویربرداریام بود، من و دوربینم باهم قهر میکردیم، دعوا میکردیم، اما هیچوقت از هم جدا نمیشدیم.
وی یادآور شد: در زمانی که من بیهوش شدم و دوباره به هوش آمدم، دیدم دوربینم هنوز در بغلم هست، ولی از چشمانم بر روی صورتم خون میریزد. یک تصویربردار یا عکاس تمام زندگیاش چشمان است و عشق لنز و ویزور دوربین لحظهای او را رها نمیکند. من در اثر موج انفجار بمبی که آلوده به رادیواکتیو بود، دو چشمم را از دست دادم و نابینا شدم؛ البته باید بگویم آن موقع که من بینا بودم در حقیقت نابینا بودم و اکنونکه نابینایم، بینا هستم. همیشه میگویم خدایا شکر که برای من جانبازی را انتخاب کردی و این هدیه را به من دادی.
بهمنی تأکید کرد: جانبازی از ناحیه دو چشم هدیهای از سمت خداوند است که من این هدیه را با دلوجان قبول کردم و هیچ موقع نیز شکایتی نکردم. اکنونکه بیش از ۱۶ سال از آن حادثه گذشته و نابینا شدم هنوز روی به آسمان نکردم تا از خدا گلایه و شکایتی کنم هر زمان که رویم را به آسمان کردم تنها خدا را شکر کردم. در دوران جانبازی و نابینایی از دو چشم در بدترین لحظات و شرایط سخت با خدا دعوا نکردم، فقط خدا را شکر کردم که زیباترین هدیه را به من داده است. امیدوارم این هدیه الهی را خوب پاس بدارم و از آن سوءاستفاده نکنم.
وی ادامه داد: همیشه میگویم خدایا الآن که دیگر دوربینی در دست ندارم و در این شرایط هستم که دیگر کسی و یا چیزی را در قاب لنزم نمیتوانم داشته باشم تنها تو مرا از قاب توجهت بیرون نکن. در تمام لحظههای شادی و غم همیشه به خدا میگویم خدایا؛ دلم برایت تنگ شده است و دوست دارم پیش تو بیایم. از زمان جانبازی از ناحیه دو چشم، فعالیتهای خود را در زمینههای اجتماعی، هنر و فرهنگی بیشتر کردهام تا به همه بگویم؛ جانبازی و یا معلولیت محدودیت نیست و نباید از شرایط جسمی که داریم ناامید شویم و در گوشه خانه زانوی غم بغل بگیریم.
گفتنی است؛ حمید بهمنی جانباز 70 درصد بصیر، تصویربردار صداوسیما و عضو انجمن خبرنگاران ایران و عضو اتحادیه خبرنگاران آسیا، اروپا و آمریکاست که در حوزه کارگردانی و مستندسازی نیز فعالیتهای چشمگیری داشته است.
انتهای پیام/4072/4100/پ
انتهای پیام/