دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
16 فروردين 1398 - 00:10
قناد باشی در گفتگو با آنا:

مدل سرنگونی عربستان، مشابه فروپاشی حکومت‌های مصر و لیبی است

کارشناس برجسته غرب آسیا نابودی حکومت عربستان بر اساس پیش‌بینی رهبر حکیم انقلاب را با مدل سقوط سریع و ناگهانی رژیم سابق مصر و لیبی مقایسه کرد.
کد خبر : 370832
11.jpg

گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا؛ کوس رسوایی سعودی‌ها مدت‌هاست که بر زمین افتاده است. روابط بی‌پرده قبیله سعودی با رژیم صهیونیستی و تشکیل جبهه مشترک عبری، عربی، غربی علیه جمهوری اسلامی، چهار سال جنگ خانمان‌سوز در یمن، حمایت از تروریست‌های تکفیری عراق و سوریه، قتل خاشقجی و ده‌ها مورد ازاین‌دست، ازجمله اقدامات نابخردانه حاکمان ریاض است که پایان حیات سیاسی‌شان را نزدیک‌تر و آن‌ها را نزد ملت‌های مسلمان از هر زمان دیگری منفورتر کرده است.


حرص و ولع عربستان برای دستیابی به فناوری هسته‌ای اما صفحه جدیدی از روابط رو به رشد گاو شیرده منطقه با پدرخوانده‌شان، آمریکاست. هفته گذشته، بر اساس یک سند رسمی وزارت انرژی آمریکا فاش شد که کاخ سفید با تصویب 7 مجوز به شرکت‌های این کشور اجازه داده است تا به‌صورت پنهانی فناوری هسته‌ای یا کمک فنی هسته‌ای در اختیار عربستان قرار دهند. افزون بر این، روزنامه گاردین نیز گزارش داد که تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهند که اولین رآکتور اتمی عربستان طی چند ماه دیگر به پایان می‌رسد اما این کشور هنوز آمادگی خود را برای پایبندی به پادمان‌های حفاظتی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که مانع از ساخت بمب اتمی توسط ریاض می‌شوند، نشان نداده است.


با توجه به سیاست‌های تهاجمی ریاض پس از روی کار آمدن هیئت حاکمه فعلی، این نگرانی طبیعی به نظر می‌رسد که راهبرد عربستان برای استفاده از این فناوری پیشرفته در آینده چیست و شرایط امنیتی منطقه در این صورت، به چه شکل خواهد بود. پاسخ این سؤال مهم را رهبر حکیم انقلاب در اولین روز سال جاری به بهترین وجهی که رافع همه دغدغه‌های کشورهای اسلامی و به‌ویژه جبهه مقاومت باشد، به این صورت ارائه فرمودند: «غربی‌ها، مراکز تولید موشک و نیروگاه هسته‌ای در دولت سعودی درست می‌کنند، چون وابسته به آن‌هاست، البته بنده ناراحت نمی‌شوم، چون می‌دانم در دوران نه‌چندان دوری به دست مجاهدان اسلامی خواهد افتاد.»


قناد باشی

دورنمای روشنی از ادامه حیات عربستان متصور نیست


سید جعفر قناد باشی، کارشناس ارشد غرب آسیا در این خصوص معتقد است تحرکاتی که نظام سیاسی عربستان طی یک سال گذشته از خودش نشان داده و به‌خصوص اقدامات اخیر برای جابجایی مهره‌های دستگاه اطلاعاتی و امنیتی این کشور به‌تنهایی نشان‌دهنده این است که نظام سیاسی عربستان از دورنمای روشنی برای ادامه حیات برخوردار نیست و این تلاش‌ها و تحرکات مختلف آن‌ها در عرصه تغییر ساختارهای امنیتی و تغییر مهره‌ها یکی از نشانه‌های این حقیقت است که آن‌ها هم به‌شدت نگران آینده‌شان هستند و احساس می‌کنند که همه بندها، اهرم‌ها و عواملی که آن‌ها را به‌عنوان نظامی باثبات نگه می‌داشته، در حال حاضر در معرض خطر هستند و یکی پس از دیگری به عواملی مخرب برای ادامه حیاتشان تبدیل‌شده‌اند.



ارتش عربستان مشغول چهار سال جنگ بی‌فایده، بی‌ثمر، بی‌هدف و بسیار هزینه‌بر در یمن است و در چنین شرایطی طبیعتاً ارتش به‌عنوان یکی از اهرم‌هایی که نظام عربستان را باثبات نگه می‌داشته، به یکی از عناصر بسیار مخالف در حکومت عربستان تبدیل‌شده و طبیعتاً نمی‌توانیم در میان ارتشیان، نظامیان و کسانی که مأمور حفاظت از مرزها و حکومت عربستان هستند، کسانی را پیدا کنیم که موافق ادامه چنین روندی باشند.



دیپلماسی تهاجمی عربستان کارایی خود را ازدست‌داده است


این کارشناس برجسته منطقه با تشریح عوامل زوال سیاسی عربستان اظهار کرد: یکی از مسائل بسیار مهم، موقعیت عربستان در منطقه بوده است که از آن استفاده و کوشش می‌کرد تا حضورش را در غرب آسیا به‌عنوان یک نظام با ثبات سیاسی به رخ مردم بکشد و مشروعیت خود را از طریق یک دیپلماسی تهاجمی در منطقه به مردم عربستان القا کند تا این تصور ایجاد شود که ریاض در منطقه خاورمیانه و در میان کشورهای عربی در رأس قرار دارد. حال‌آنکه شکست‌های پی‌درپی در عراق، سوریه، لبنان و دیگر نقاط منطقه و به‌خصوص در عرصه یمن و همچنین اختلافاتی که با قطر پیداکرده، سبب شده است آن تصوری که پیش‌ازاین در میان افکار عمومی تبلیغ می‌شد و کوشش می‌شد که نظام عربستان در منطقه در رأس قرار دارد، به‌کلی از میان برود.


اجلاس سران عرب، نمایشی از انزوا و ناتوانی عربستان بود


قناد باشی به افول جایگاه عربستان در میان کشورهای عربی هم نقبی زد و گفت: در میان 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج‌فارس و همچنین در اتحادیه عرب نیز موقعیت عربستان تضعیف‌شده، کما اینکه آخرین اجلاس آن‌ها که در تونس برگزار شد، نمایشی از ضعف، انزوا و ناتوانی عربستان برای قرار گرفتن در رأس اتحادیه عرب را به روی صحنه برد. در آن اجلاس دیدیم که قطر از جلسه خارج شد، بسیاری از اعضا حضور نداشتند و این هم یکی دیگر از مسائلی است که عربستان به‌شدت از آن رنج می‌برد، چراکه هیچ دستاویزی برای حفظ خود در رأس کشورهای عربی و اتحادیه عرب ندارد.



در سطح کشورهای اسلامی نیز عربستان سعی می‌کرد همواره خود را نماینده جهان اسلام معرفی کند و با اتکا به آموزه‌های وهابیت، در داخل به‌عنوان یک قدرت مذهبی و در خارج به‌عنوان قدرتی که مبلغ اسلام است، خود را جلوه دهد اما حمایت آشکار ریاض از تروریست‌های تکفیری، پشت پرده همه این نمایش‌های تبلیغاتی را بر ملأ کرد.



آل سعود پایه‌های مشروعیت خود را ازدست‌داده است


وی با اشاره به اصطلاحات صورت گرفته در عربستان نیز تصریح کرد: حرکت‌های به‌اصطلاح اصلاحی که بن‌سلمان انجام داد، به‌خصوص در عرصه حجاب اختیاری، ترویج موسیقی‌های مبتذل، نادیده گرفتن شعائر مذهبی یا اقداماتی مانند ورق‌بازی در عربستان که نمونه و مثالی از اصلاحات شاهزاده سعودی است، سبب شد که عربستان وجهه‌اش را در میان افراد و گروه‌های متدین و کسانی که تاکنون حکومت عربستان را توجیه می‌کردند، به‌کلی از دست بدهد و می‌توان گفت که این اهرم که می‌توانست جامعه عربستان را راضی نگه دارد تا مشکلات کنونی را نادیده بگیرند نیز از دست خاندان سعودی خارج‌شده، از این زاویه به نظامی سست تبدیل‌شده و دیگر پایه‌ای برای تبلیغ مشروعیتش ندارد.


قناد باشی

همه این‌ها در حالی است که نظام عربستان نه مشروعیت قانونی دارد چون مبتنی بر قانونی اساسی که مردم به آن رأی داده باشند نیست، نه مشروعیت سیاسی دارد زیرا یک نظام دیکتاتوری پوسیده‌ای است که مبتنی بر شیوه‌های جاهلیت حکومت می‌کند و نه مشروعیت ملی دارد چراکه درواقع، به گاو شیرده منطقه تبدیل‌شده و این کشورهای غربی هستند که دارند از این کشور بهره‌برداری می‌کنند. لذا سعودی‌ها همه مشروعیت خود را که بتواند یک حکومت را سرپا نگه دارد، ازدست‌داده‌اند و این هم یکی دیگر از مشکلات نظام کنونی عربستان است.


آل سعود هرچه تلاش کرد نتوانست تحقیر شدن توسط آمریکا را پنهان کند/ روابط ریاض با تل‌آویو باعث شده مردم عربستان خواستار سرنگونی آن شوند


کارشناس مطرح غرب آسیا در مقام تحلیل روابط ریاض – واشنگتن افزود: روابط سعودی‌ها با ترامپ آشکارترین و زشت‌ترین روابطی بود که عربستان با آمریکایی‌ها و دنیای غرب برقرار کرد، به‌خصوص که ترامپ از عربستان به‌عنوان «گاو شیرده» یاد کرد و بزرگ‌ترین معاملات تسلیحاتی را با سران ریاض انجام داد. طبیعی است که جامعه عربستان به‌هیچ‌وجه علاقه‌مند نیست که حکومتشان بیت‌المال را در اختیار سرمایه‌داران آمریکایی قرار دهد و به حکومتی وابسته تبدیل شود. این هم یکی از عواملی است که نظام عربستان را تبدیل به نظامی سست و متزلزل کرده است. در شرایط کنونی، عربستان بسیار از این مسئله رنج می‌برد و هر چه کوشیدند که آنچه را در رابطه با آمریکا اتفاق افتاد - چه در معاملات تسلیحاتی که بزرگ‌ترین معامله در نوع خود است و چه در بحث نگاه ترامپ به عربستان- در عرصه تبلیغاتی به نحوی پنهان بکنند، موفق نشدند و در حال حاضر رابطه با آمریکایی‌ها به‌جای اینکه بتواند نظام عربستان را تثبیت کند، به عاملی برای فشل کردن پایه‌های این حکومت بدل شده و تمام مشروعیت این نظام را از بین برده است. این مسئله شبیه به نظام شاهنشاهی در ایران است که مردم، شاه را نوکر آمریکا می‌دانستند و فریاد می‌زدند که شاه آمریکایی باید از ایران برود و در حال حاضر می‌توان گفت که در عربستان یک شاه آمریکایی بر سر کار آمده که همه مردم اعتقاد دارند آمریکایی است. 



ترامپ خطاب به حکام عربستان گفته بود که اگر ما دو هفته از شما حمایت نکنیم، ظرف دو هفته سرنگون خواهید شد! اشارات ترامپ درواقع، صرفاً معطوف به مسائل منطقه‌ای نیست بلکه ناشی از اطلاعاتی است که از داخل عربستان دارد و می‌داند که در داخل عربستان رژیم متزلزل است و این حمایت‌های آمریکایی است که رژیم ریاض را سر پا نگه‌داشته و حاکی از این واقعیت است که نظام عربستان متزلزل‌تر از همیشه است.



از هر زاویه‌ای که محاسبه کنیم، زمینه فروپاشی عربستان فراهم‌شده است


 وی تأکید کرد: از همه بدتر روابط قبیله سعودی با رژیم صهیونیستی است که بی‌پرده از یکدیگر حمایت، پشتیبانی و قدردانی می‌کنند. این هم این انگیزه را در مردم عربستان تقویت می‌کند که نه‌تنها از حکومتشان دفاع نکنند بلکه به‌هرنحو که توانستند به‌طور مخفیانه و در هر فرصتی که دست بدهد، با آن مخالفت کرده و خواستار سرنگونی چنین نظامی شوند. لذا می‌توان گفت که در شرایط فعلی، نظام سیاسی عربستان از هر منظری که به ماجرا نگاه کنیم، هیچ مقبولیت، محبوبیت و مشروعیتی در بین مردم ندارد. ازاین‌رو، واقعیتی که مقام معظم رهبری فرمودند، مبنی بر اینکه چیزی نخواهد گذشت که مجاهدان اسلامی به آن امکاناتی که آمریکایی‌ها در اختیار عربستان قرار می‌دهند دست یابند، طبیعتاً بسیار امکان‌پذیر بوده و از هر زاویه که محاسبه و بررسی کنیم، طبیعتاً زمینه اینکه حکومت عربستان فروبپاشد، فراهم‌شده است.


قناد باشی

تکرار تحولات ایران پیش از انقلاب و عراق در عربستان


قناد باشی زوال عربستان را از منظر تحولات منطقه‌ای نیز این‌گونه بررسی کرد: الگوهای منطقه‌ای هم ما را به چنین واقعیتی می‌رساند. در رژیم شاه هیچ‌گاه تصور بر این نبود که آنچه آمریکایی‌ها در ایران به‌صورت سلاح در زرادخانه‌های رژیم شاهنشاهی ذخیره می‌کنند، درنهایت در اختیار نظام اسلامی قرار گیرد اما چنین اتفاقی افتاد. پادگان‌ها، پایگاه‌ها، کشتی‌ها، تانک‌ها و هواپیماهای جنگی همه در اختیار نظام اسلامی قرار گرفت و تصور آمریکایی‌ها این بود که به‌هیچ‌وجه چنین تحولی رخ نخواهد داد. مثال دیگر، عراق است. زرادخانه‌های این کشور را دنیای غرب و شرق پر کردند ولی الان پادگان‌ها، پایگاه‌ها و همه لوازم و تسلیحات نظامی در اختیار مردم مسلمان و مجاهدان اسلامی در عراق قرارگرفته است.


فروپاشی سریع حکومت‌ها در مصر، تونس و لیبی گواه نابودی آل سعود است


این تحلیلگر مسائل آفریقا با ذکر مواردی از سرنگونی ناگهانی حکومت‌های دیکتاتور نیز اظهار کرد: موارد متعددی از فروپاشی سریع نظام‌های دیکتاتوری را می‌توان آدرس داد. غرب علاقه‌مند بود که نظام مبارک در مصر، بن‌علی در تونس و حتی قذافی در لیبی را سرپا نگه‌دارد. واقعاً غربی‌ها علاقه‌مند نبودند که بن‌علی سرنگون شود، نمی‌خواستند حسنی مبارک ساقط شود و همچنین قذافی که این اواخر بیشترین همکاری را با دنیای غرب کرده بود، اما به‌یک‌باره و در عرض کمتر از یک ماه این حکومت‌ها سرنگون شدند که واقعاً برخلاف محاسبات غربی‌ها بود. مردم مصر در مدت 18 روز توانستند با اجتماعشان، مبارک را سرنگون کنند و حال‌آنکه به‌هیچ‌وجه پیش‌بینی آمریکایی‌ها این نبود و نشانه این عدم انتظار یانکی‌ها هم این بود که در ظرف 15 روز، آمریکایی‌ها 9 بار مواضعشان را نسبت به حرکتی که در مصر علیه مبارک آغاز شد، تغییر دادند و سفارتخانه آمریکا در یک شرایط بسیار حاد و سختی قرارگرفته بود و نمی‌توانست تصمیم درست را اتخاذ کند. لذا پیش‌بینی مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه حکومت عربستان سرنگون خواهد شد، مدل‌های منطقه‌ای بسیار روشنی دارد.



آن‌ها هیچ‌گاه فکر نمی‌کردند که علی عبدالله بن‌صالح، رئیس‌جمهور پیشین یمن به این صورت از میان برود و حکومت یمن به‌رغم چهار سال حملات نظامی، در دست مجاهدان قرار گیرد. یمن، کشوری که یک‌سوم وسعت ایران، مساحت دارد، به‌رغم همه همکاری‌هایی که غربی‌ها و همه کمک‌هایی که کشورهای عربی وابسته به عربستان کردند، بدترین شرایط را برای ائتلاف سعودی به‌وجود آورده و قطعاً باید گفت که پیش‌بینی‌های غرب در خصوص پیروزی بر ملت شجاع یمن تحقق پیدا نکرده است.



وی در پایان این‌گونه نتیجه‌گیری کرد که هم ازنظر واقعی و عوامل موجود، اضمحلال و سرنگونی رژیم عربستان حتمی است و هم مدل‌هایی که ما در منطقه داریم. به‌خصوص که عربستان وجهه‌اش را با قتل فجیع خاشقجی از دست داد و این مسئله سبب شد که چهره این کشور در سطح بین‌المللی به‌شدت مخدوش شود، ضمن اینکه در عربستان زمینه‌ای برای به‌کارگیری دلارهای نفتی در منطقه و جهان و تغییر افکار عمومی به نفع خود وجود ندارد. بنابراین، حاکمان نالایق ریاض در بدترین شرایط برای توجیه خود و کسب حمایت از دیگر کشورها قرارگرفته‌اند و این امر ازجمله مسائل بسیار مهمی است که به قرار گرفتن عربستان در سراشیبی سقوط و تسریع در نابودی آن‌ها کمک شایانی کرده است.


انتهای پیام/4106/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب