دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
رسم یاران/ 156

برادر شهید زارچی: محمد با هوشیاری توطئه ترور شهیدصدوقی را کشف کرد

برادر شهید زارچی گفت: برادرم محمد، بسیار باهوش و متعهد به وظایفش بود، او با هوشیاری توانست توطئه ترور شهید صدوقی را کشف کند.
کد خبر : 367073
za 6.jpg

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا از نوید شاهد، شهید محمدعلی زارچی، فرزند علی و فاطمه، در شهریورماه سال 1338 در روستای زارچ، شهرستان یزد به دنیا آمد و در سن 27 سالگی در اول بهمن 1365 در منطقه شلمچه به شهادت رسید.


برادر شهید محمدعلی زارچی می‌گوید: محمد از شش یا هفت سالگی تحت تعلیم حاج آقای صدوقی قرار گرفت و تحولاتی در رفتار و خصوصیاتش رخ داد. از هفت سالگی نماز را بر خود واجب می‌دانست و در جلسات هفتگی انجمن اسلامی سرچشمه شرکت می‌کرد. در دوره تحصیل ابتدا نمازش را می‌خواند، بعد به درس و تکلیفش می‌رسید.


وی اظهار می‌کند: تابستان‌ها همراه من کار می‌کرد. در طول تحصیل اگر بینوایی را می‌دید، ناراحت می‌شد و در حد توان به او کمک می‌کرد. به مادرم در کارها کمک می‌کرد و کمتر به‌دنبال بازی بود. بیشتر دنبال فعالیت بود. در دوره نوجوانی، فعال، اجتماعی و معاشرتی بود. مدرک دیپلم خود را در رشته برق دریافت کرد. مهربانی خاصی نسبت به افراد به خصوص افراد مؤمن و کودکان بی‌سرپرست داشت. مسائل را به خوبی تشخیص می‌داد و عقلش بیشتر از سنش بود. در مراسم دعای ندبه و مراسم عزاداری و نوحه، حضوری فعال داشت و مدتی را درس طلبگی خواند. فردی صبور و باحوصله بود و به فریضه نماز خیلی اهمیت می‌داد و بعداز نماز همواره قرآن و ادعیه می‌خواند.


برادر شهید محمد‌علی زارچی بیان می‌کند: محمد‌علی خیلی با اخلاص بود. به صدقه دادن و خواندن حمد و سوره برای اموات اهمیت می‌داد. همواره در حین راه رفتن سوره‌های حمد و قل‌هو‌الله را زمزمه می‌کرد. فردی جدی و دارای اراده‌ای قوی بود. یک رفتار توأم با احترام نسبت به کودکان داشت. خوش خلق، بسیار مؤدب، متین، خاضعانه و خاشعانه با اهل علم، تقوی و به‌ویژه روحانیون رفتار می‌کرد. او به افراد خدمتگذار به اسلام، روحانیون، عالمان و مؤمنین علاقه داشت. هنگامی که می‌توانست کاری برای افراد بی‌سرپرست و نیازمندان انجام دهد، بسیار خشنود می‌شد و سعی می‌کرد با افراد کوته فکر هم صحبت و هم کلام نشود.


وی یادآور می‌شود: برای مطالعه، بیشتر کتاب‌های علمی و کتب شهید مطهری را انتخاب می‌کرد. از آدم‌های دورو و ریاکار بدش می‌آمد. به مسئله حلال و حرام بسیار اهمیت می‌داد و اگر کسی دانشگاه قبول می‌شد به والدینش می‌گفت؛ مال و ارثی که باید بعد از مرگ به او برسد، الآن خرج تحصیلش کنید تا علم بیاموزد. او نسبت به ترک واجبات و انجام محرمات بسیار حساس بود و در این موارد واکنش نشان می‌داد. بسیار مراقب این اعمال برای خودش و نزدیکانش بود و نسبت به کسانی که غیبت می‌کردند، عکس‌العمل نشان می‌داد. ظلم‌پذیر نبود و شجاعت و شهامت قابل ستایشی در برابر منکرات داشت.


این برادر شهید ادامه می‌دهد: بزرگ‌ترین خصوصیت محمد‌علی، اخلاص و پنهان‌کاری در کارهای خیر و شجاعت در گفتن حقایق بود. انسانی مردم‌دار بود و در روابط خود مسائل شرعی را در نظر می‌گرفت. ارتباط سازنده‌ای با اطرافیان و همسایگان داشت. او قبل از انقلاب و تا پیروزی انقلاب درگیر مسائل انقلاب و مبارزه با رژیم پهلوی بود. موضع‌گیری‌هایش نشئت گرفته از معرفت بالای او بود. او اطلاعات سیاسی خوبی داشت. دلایل منطقی برای حمایت از رهبری بیان می‌کرد. از آن‌جا که اثرات مفید و سازنده‌ای از حاج آقای صدوقی گرفته بود، در انتخابات و دیگر فعالیت‌ها مشاهده می‌شد که تشخیص او درست است. همه چیز را به وضوح درک می‌کرد و تحت تأثیر جو قرار نمی‌گرفت. در دوران انقلاب تکثیر و پخش اطلاعیه‌ها و نوارهای حضرت امام فعالیت گسترده‌ای داشت.


وی اظهار می‌کند: شهید محمد‌علی علاقه خاصی به امام(ره) و انقلاب داشت، در حوادث حساس انقلاب بسیار هوشیار بود و افراد ضد انقلاب از او حساب می‌بردند. با اوج گرفتن غائله کردستان به همراه جمعی از نیروهای یزدی به آن‌جا رفت و در درگیری با حزب کومله و دمکرات رشادت‌های زیادی از خود نشان داد. در یکی از این درگیری‌های ضدانقلاب، نارنجکی به درون ماشینش انداخت و او با خونسردی آن را برداشته و به طرف یکی از سرکرده‌های کومله می‌اندازد و او را به درک واصل کرد. این اقدام شجاعانه باعث شد که به او لقب شریف داده شود، که این اسم در آن زمان به خاطر شباهت اسمی با یکی از سرداران بزرگ کشور از وجاهت خاصّی برخوردار بود.


برادر شهید محمد‌علی یادآور می‌شود: پس از بازگشت از کردستان برای ادامه تحصیل به دانشگاه پلی‌تکنیک (امیرکبیر) رفت، ولی شرایط سیاسی و امنیتی آن زمان و موج ترور توسط منافقین باعث شد تحصیل را رها کند و در واحد اطلاعات سپاه یزد به فعالیت بپردازد. مهم‌ترین اقدامش در این مورد کشف توطئه ترور آیت‌الله صدوقی بود که در مصاحبه تلویزیونی مراحل کشف توطئه را بیان کرده بود. از آن موقع بود که محافظ آیت‌الله صدوقی شد. محمدعلی در هنگام ازدواج 22 ساله بود و خطبه عقدش را آیت‌الله صدوقی خواند. ثمره این ازدواج دو فرزند دختر به نام‌های فاطمه (متولد 1361) و صدیقه (متولد 1364) می‌باشد.


وی یاد‌آور شد: اوایل جنگ به بسیج کارگری پیوست و در امر آموزش نیروهای کارگری و کارمندی گام‌های مؤثری برداشت. در تأمین نیرو و امکانات برای جنگ فعالیت می‌‌کرد. او با فعال کردن بسیج کارگری بخش عظیمی از تدارکات نیروهای یزدی را در منطقه جنگی تأمین کرد. شهید با راه انداختن کاروان‌های بزرگ کمک‌های اهدایی مردم موج تبلیغی وسیعی به راه انداخت و باعث شور و شوق مردم برای حضور در جبهه شد. فعالیت‌های گسترده او باعث شد که به عنوان مسئول تدارکات و لجستیک سپاه ناحیه یزد به فعالیت خود ادامه دهد.


شهید محمد زارچی به خانواده‌اش می‌گفت: دعا کنید شهید شوم و بر اثر تصادف نمیرم. او توصیه می‌کرد؛ نماز را با سعه‌صدر بخوانید، روزه‌تان را با دقت بگیرید. در روزهای آخر حیاتش در کنار فعالیت شبانه‌روزی دائم در حال نماز بود. به گونه‌ای که شیفتگی او به نماز در میان رزمندگان برجسته بود.


گفتنی است؛ محمد‌علی زارچی  پس از 9 سال خدمت به انقلاب و جبهه، در سن 27 سالگی در اول بهمن 1365 در منطقه شلمچه، در عملیات کربلای پنج بر اثر اصابت ترکش به پا و پهلو و پشت به شهادت رسید. پیکر پاکش پس از تشییع در منطقه سرچشمه زارچ، شهرستان یزد به خاک سپرده شد.


انتهای پیام/4072/4100/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب