«علیاکبر ولایتی»، از دستگیری توسط ساواک تا درک انحراف منافقین
گروه سیاسی خبرگزاری آنا-محمدعلی حسننیا؛علیاکبر ولایتی متولد سال ۱۳۲۴ در شمیران است. وی دارای مدرک تحصیلی دکترای فوق تخصصی با گرایش بیماریهای عفونی اطفال از دانشگاه جان هاپکینز آمریکا است.
ولایتی در خاطرات خود عنوان کرد که کلاس اول را در مدرسه بهرام و از سال دوم در مدرسه نادرافشار به تحصیل مشغول بوده است. دوره اول یا سیکل اول را در دبیرستان بهرام در رستمآباد شمیران پشت سر گذاشت. در دوران دبیرستان، رشته طبیعی یا علوم تجربی را انتخاب کرد و در سال ۴۲ دیپلم گرفت.
ولایتی از طریق کنکور به دانشکده پزشکی دانشگاه تهران راه یافت. وی در سال 1350 پزشک عمومی میشود و همان سال برای کسب تخصص نزد استاد دکتر محمد قریب رفت. دکتر ولایتی بعد بهعنوان کادر آموزشی به استخدام دانشکده علوم تندرستی درمیآید. از طرف آن دانشکده، به دانشگاه «جان هاپکینز» آمریکا در «بالتیمور»، برای گذراندن دوره فوق تخصص بیماریهای عفونی به این کشور اعزام شد.
آشنایی ولایتی با مبارزه دینی علیه شاه
وزیر کهنهکار اسبق وزارت خارجه که 16 سال این مسئولیت را در زمان خطیر هشت سال دفاع و بعد از تا سال 76 بر عهده داشت، از ابتدا تمایل زیادی به گروههای اسلامی و دینی داشت و شخصی به نام فرهنگی که اهل طالقان بود، را مشوق اعتقادی خود در دوره دبیرستان اعلام کرده است. ولایتی درباره تأثیرات این معلم بر خود و روحیهای دینداری آن گفته که وی نماز خواندن را به دانشآموزان فرا میداد.
ولایتی درزمینهٔ تاریخی هم مهارت بسیار بالایی دارد و استاد برجسته این موضوع و کارشناس مسائل ایرانی و تاریخی است. وی درباره علاقهمندی خود قبل از انقلاب اسلامی به این رشته گفته است, آقای کاووسی در علاقهمند شدن من به تاریخ نقش داشتند.
وی سابق زیادی در همراهی با انقلاب اسلامی و مبارزه علیه رژیم شاه داشته است. وی درباره ارتباط انقلابی خود اعلام کرده است؛ شهید مهدی شاهآبادی که در جزیره مجنون به شهادت رسید، تأثیر زیادی روی زندگی وی گذاشت. وی امام جماعت مسجد محل زندگی ولایتی بود. افرادی دیگری مانند؛ مرحوم دکتر لواسانی که شهید شد از من دو سال بزرگتر بود، اما نقش پررنگی در زندگی دکتر ولایتی ایفا میکند. سید حسن موسوی و حاج شیخ علی صفایی گلپایگانی هم از افرادی انقلابی آن زمان بودند.
مبارزه علیه شاه در دبیرستان توسط ولایتی
وی درباره اینکه چگونه وارد فاز مبارزه جدی با رژیم شاه میشود، هم مطلب جالبی را عنوان میکند. ولایتی گفته که پسردایی وی به نام محمدحسین، نقش بسیار مهمی برای ورود به عرصه سیاسی مبارزه با شاه داشته است. دکتر ولایتی درباره دوران مبارزه خود نیز گفته است: «در دوران دبیرستان مسئول حوزه جبهه ملی در دبیرستان جم شدم و سپس من را مسئول جبهه ملی در سه دبیرستان جم، بهرام و فردوسی و سپس کل منطقه کردند. جلسات سیاسی حوزه دانشآموزی در منزل مرحوم مهندس حسیبی تشکیل میشد. مهندس حسیبی از اعضای مؤثر جبهه ملی، آدم بسیار خوب و از متدینین جبهه ملی بود. ناگفته نماند، قبل از مبارزه علنی امام خمینی (ره) علیه رژیم شاه، جبهه ملی و تودهایها نقش مؤثری در مبارزه داشتند و بعد از ورود امام راحل به مبارزه، نیروهای مذهبی به وی پیوستند.
ولایتی اعلام کرد، بعد از سال 1341 و تصمیم امام خمینی (ره) برای مبارزه علنی با شاه، اعلامیههای ایشان را در دبیرستان پخش میکرده است. این مبارزه قدیمی دوران انقلاب اسلامی در خاطرات خود گفته است، بعد از ۱۵ خرداد ۴۲ که عملاً جبهه ملی دوم تعطیل شد، با توجه به سابقه تفکر دینی که داشته است، همراه نهضت امام (ره) شده و در راه مبارزه با ظلم تلاشهای زیادی را انجام داده است.
دکتر ولایتی درباره خاطرات مبارزه خود در دانشگاه نکات جالبی را اعلام کرده است. وی با اشاره به اینکه در سال ۴۷ سال چهارم و پنجم پزشکی بوده است، با کمک مرحوم دکتر لواسانی، دکتر سید محمد جزایری، شهید دکتر مرتضی لبافینژاد، دکتر معتمدی، دکتر محمدرضا خادمی (پسر آیتالله خادمی از اصفهان) و دکتر شهید فیاضبخش، انجمن اسلامی دانشکده پزشکی را راهاندازی میکنند و این کار هم بسیار سخت رخ داد.
تأسیس انجمن اسلامی پزشکان قبل از انقلاب اسلامی
وی درباره مبارزه علنی دانشجویان در این دانشکده و فعالیتهای انقلابی هم مطلب زیادی را گفته است. ولایتی از خاطره خود درباره دعوت از دکتر شریعتی برای سخنرانی در تالار ابنسینای دانشکده پزشکی صحبت کرد. انجمن اسلامی پزشکان دانشگاه تهران در طول این سالها از شهید بهشتی و شهید مطهری هم برای سخنرانی در مراسمهای خود دعوت میکند. ولایتی عنوان کرد، برای وحدت بیشتر در دانشگاه جلسات انجمن اسلامی مهندسان و انجمن اسلامی پزشکان متحد شد و تا بعد از انقلاب اسلامی نیز این موضوع ادامه داشت و همین انجمن اسلامی پزشکان عیناً، شاخه پزشکان حزب جمهوری اسلامی را تشکیل داد.
ولایتی قبل از انقلاب سابق بازداشت توسط ساواک هم در کارنامه خود دارد. وی در سال 1341 و در سنت 17 سالگی برای نخستین بار توسط ساواک شمیران احضار میشود و برای ساعتی از او بازجویی کردند، ولی کار به زندان نمیرود. وی با تأکید بر اینکه بعد از این دوران فعالیتهای خود را افزایش داده است از تأسیس یک هیئت مسلمان و روشنفکر به نام «مجمع درک حقایق اسلامی» خبر میدهد و بعد از این ماجرا هم دوباره به ساواک احضار میشود.
بازداشت دکتر ولایتی توسط ساواک به دلیل مبارزه با شاه
وی درباره بازداشت دوم خود گفته است: «یکی از ادارات ساواک شمیران، در خیابان خلیلی نزدیک دربند پلاک ۱۲۳ بود که ساختمانش شاید الآن هم باشد که سردر هلالی سنگی دارد. یکی از شعب ساواک تهران در چهارراه ایرانشهر تقاطع خیابان آیتالله طالقانی بود که اکنون محل یک اداره آموزشوپرورش شده است. بعدها که آقای ریشهری وزیر اطلاعات شد، به وی گفتم که یک خلاصه پروندهای به من بدهید. وی گفت که تو از سال ۴۱ تا ۵۷ یک پرونده قطور داری». وی درباره همرزمان خود که زیر شکنجه ساواک بودهاند نیز گفته است: «همین آقای عرب را حدود ۱۲ شبانهروز شکنجه دادند و حتی ناخنش را کشیدند و از جمله سؤالاتی که از او میپرسیدند این بود که فلانی چه کار میکند؟ او هم خیلی مردانگی کرد که ۱۲ شبانهروز تحمل کرد و لو نداد».
ولایتی درباره مبارزههای خود قبل از انقلاب اسلامی مطالب جالبی دیگری را اعلام میکند. وی درباره شایعه حضورش در انجمن حجتیه، آن را کاملاً و با قاطعیت رد کرده است. وی با بیان اینکه همه گروهها از جمله منافقین، حجتیه، دارویش درصدد بودند، جوانان را به خود جذب کنند، ولی بعد از ورود امام به مبارزه دانشجویان دینی به ایشان گرایش داشتند.
وی درباره دوران دانشجویی نیز گفته است: «سال ۴۷ که بنده دانشجوی سال چهارم پزشکی بودم، آموزشهای نظامی ضمن تحصیل میدادند. یعنی در هر تابستان سه هفته دانشجویان را آموزش نظامی میدادند تا هنگامی که درسشان تمام میشود، مستقیماً سر خدمت بروند که این مدت آموزش از خدمتشان کم میشد. ما در پادگان لشکرک بودیم. یک وقت یکی از دوستانمان به من گفت که این بچه مسلمانها یک جلسهای دارند. کنار رودخانه جاجرود یک دیوار سنگی ساخته بودند که آب به کنارهها تجاوز نکند. این دیوار مثل یک سد پهن بود. ما رفتیم آنجا روی این دیوارههای پهن نشستیم و یک جلسه درازی تشکیل دادیم! نمیدانستیم که دعوتکنندگان ما چه کسانی هستند فقط میگفتند بچه مسلمانها. بعدها معلوم شد که محل عضوگیری مجاهدین خلق است. این جلسه که تمام شد آخر جلسه گفتند که جلسه بعدی فلان جا.
پیشبینی انحراف مجاهدین خلق در سال 47 و قبل از تغییر ایدئولوژیکی
دکتر ولایتی و مبارزه دوران انقلاب اسلامی از جذب این گروه میگوید: «منزل آلادپوشها افتاد. این آلادپوشها چند برادر بودند. یکیشان حسن آلادپوش بود که در خیابانها همراه محبوبه متحدین به دست ساواک کشته شد. ما به دعوت حسین آلادپوش برای جلسه به منزل آنها رفتیم. یک بار هم خانه اکبری آهنگران رفتیم. رابط ما محمد حیاتی بود که بعدها از سران مجاهدین خلق شد. اینها اشخاصی بودند که ما آنجا با آنها آشنا شدیم. دو، سه جلسه که رفتیم، دیگر نرفتم. واقعاً این خیلی حرف است، چون آنها در سال ۵۴ انحرافشان آشکار شد، ولی در سال ۴۸ فهمیدیم که اینها دچار یک خط انحرافیاند.
این مبارزه انقلابی با اشاره به دعوت دیگری گروههای انقلابی در خط امام خمینی به وی نیز گفته است: «یکی از مواردی که ما را به نوعی دعوت کردند و ما هم رفتیم و به نوعی هم سمپات آنها شدیم، بعد آنها گیر افتادند و ما هم تا مرز دستگیری رفتیم، حزب ملل اسلامی آقای بجنوردی بود. آقای حجتی کرمانی در زمره آنها بود، آقای سرحدی زاده، آقای جواد منصوری و... بود. وی درباره آن گروه میگوید: کیوان مهشید هم درجه و هم دادگاهی آقای محمدجواد حجتی کرمانی بود. به هر دو نفر آنها ۶ سال زندانی داده بودند. بعداً در دادگاه تجدیدنظر هر دو شروع کردند علیه اشرف پهلوی حرف زدن که وی رأس قاچاقچیان هروئین است.
دکتر علیاکبر ولایتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، بهعنوان معاون وزارت بهداری، نمایندهٔ مردم تهران در نخستین دورهٔ مجلس شورای اسلامی و بعد از آن به مدت 16 سال، در دورههای ریاست جمهوری آیتالله سیدعلی خامنهای و اکبر هاشمی رفسنجانی، بهعنوان وزیر امور خارجه فعالیت کرده و هماکنون مشاور ارشد بینالملل مقام معظم رهبری و رئیس هیئت مؤسس و امنای دانشگاه آزاد اسلامی است.
انتهای پیام/4082/4071/
انتهای پیام/