۰۲/ ارديبهشت /۱۴۰۴
09:16 09 / 12 /1403

طوفان الاقصی؛ مسیر منتهی به خودباوری مقاومت فلسطین و شکست طرح عادی‌سازی

طوفان الاقصی؛ مسیر منتهی به خودباوری مقاومت فلسطین و شکست طرح عادی‌سازی
بعد از طوفان الاقصی و جنگ اخیر فلسطین، رژیم صهیونیستی گویا در رویای عادی‌سازی روابط میان اسرائیل و کشورهای عربی، به‌ویژه در خاورمیانه باقی ماند. این عملیات فلسطینی‌ها را به این باور رساند که مقاومت، حتی در اوج عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل، می‌تواند مانع از عادی‌شدن کامل این روابط شود.

خبرگزاری آنا - مهدی لطیفی، طوفان الاقصی، به عنوان یک نقطه عطف در مقاومتی که از دل مردم فلسطین برمی‌خیزد، به نمادی از خودباوری و هویت ملی بدل شده است. این تحولات که به‌خصوص با نقشی فعال‌تر از نسل جوان همراه بود، موج جدیدی از امید و انگیزه را در میان فلسطینی‌ها بیدار کرد. جوانان فلسطینی با استفاده از ابزار‌های نوین ارتباطی، مانند رسانه‌های اجتماعی، توانستند صدای مقاومت و مبارزه خود را به گوش جهانیان برسانند و حمایت‌های بیشتری را در جامعه بین‌المللی جلب کنند.

طوفان الاقصی نشان داد که ظرفیت‌های داخلی و اتحاد میان گروه‌های مختلف فلسطینی می‌تواند نقشی موثر در مقابله با اشغالگری و ظلم داشته باشد. این تحول استراتژیک نه تنها بر مقاومت مسلحانه مبتنی نیست، بلکه از ابزار‌های صلح‌آمیز مانند دیپلماسی و هنر نیز به عنوان استراتژی‌های موفق استفاده می‌کند.

بسیاری از دولت‌های عربی که در مسیر عادی‌سازی روابط با اسرائیل گام برداشته بودند، اکنون تحت فشار افکار عمومی و اعتراضات گسترده مردم، به بازبینی سیاست‌های خود مجبور شده‌اند. این رویداد بر سیاست‌های داخلی بسیاری از کشور‌ها تأثیری عمیق داشته و نشان داده است که حمایت مردمی از آرمان فلسطین همچنان قوی و مؤثر است.

در نهایت، طوفان الاقصی نه تنها به یک حرکت نظامی محدود نمی‌شود، بلکه به نمادی از هویت، ایستادگی، و امید در برابر ناملایمات تبدیل شده است، فرصتی که برای تقویت و اتحاد دوباره ملت فلسطین فراهم کرده است.

طوفان الاقصی و خودباوری فلسطینی‌ها

طوفان الاقصی به عنوان نمادی از خودباوری ملی، تغییرات بزرگی را در سطح داخلی فلسطین ایجاد کرد. این حرکت، نسل جوان فلسطینی را به مرکز مبارزه و مقاومت سوق داد.

گوشتیران
قالیشویی ادیب

یکی از برجسته‌ترین نتایج این طوفان، تقویت حس هویت و خودباوری در میان مردم فلسطین بود. فلسطینی‌ها نشان دادند که با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی خود، می‌توان در برابر اشغالگری و نظامی‌گری همراه با حمایت‌های بین‌المللی رژیم اسرائیل مقاومت کرد. به عبارتی جوانان فلسطینی با اتکا بر اراده و اتحاد خود توانستند مقاومت را از حالت منفعل به حرکتی پویاتر و هدفمندتر تبدیل کنند.

نسل جوان فلسطین از طوفان الاقصی به مثابه فرصتی برای ابراز هویت و تلاش برای استقلال استفاده کردند. ابزار‌هایی نظیر رسانه‌های اجتماعی به آنها کمک کرد تا صدای خود را به سطح جهان رسانده و حمایت‌های بین‌المللی بیشتری را جلب کنند. این جوانان نه تنها فرهنگ و هویت فلسطینی را به نمایش گذاشتند، بلکه با نوآوری توانستند مسیر‌های جدیدی برای مبارزه مسالمت‌آمیز و آگاهی جهانی نسبت به مسئله فلسطین ایجاد کنند.

تغییر رویکرد فلسطینی‌ها در مبارزه با اشغالگری یکی دیگر از ویژگی‌های مهم طوفان الاقصی بود. درحالی‌که ابزار‌های سنتی همچون مقاومت مسلحانه به‌نوعی وابسته به گذشته باقی‌مانده‌اند، طوفان الاقصی نشان داد که ابزار‌های صلح‌آمیز مانند دیپلماسی، رسانه و هنر نیز می‌تواند به عنوان استراتژی‌های موفق به کار گرفته شود. از انتقال اخبار مرتبط با طوفان الاقصی تا به اشتراک‌گذاری تصاویر و داستان‌های مقاومت، این ابزار‌ها نقش مهمی در جلب توجه بین‌المللی داشته‌اند. این تغییر رویکرد سبب شد تا حمایت‌های جهانی نسبت به وضعیت فلسطین افزایش یافته و کشور‌های بیشتری به آرمان‌های فلسطینی‌ها حساس شوند.

همچنین از نتایج مهم جنگ‌های اخیر این بود که فلسطینی‌ها به این باور رسیدند که مقاومت، حتی در اوج عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل، می‌تواند مانع از عادی‌شدن کامل این روابط شود. گروه‌های مقاومت از جمله حماس و جهاد اسلامی، با تقویت مواضع خود، پیام روشنی به کشور‌های عربی ارسال کردند: تنها راه‌حل مسئله فلسطین احقاق حقوق فلسطینیان و پایان اشغالگری است.

به عبارتی در خلال این عملیات، حماس و دیگر گروه‌های مقاومت پیام روشنی برای کشور‌های عربی و جهان مخابره کردند: هرگونه توافقی که فلسطینی‌ها و حقوق آنها را نادیده بگیرد، راه به جایی نخواهد برد. طبق گزارش Insight Turkey، رهبران فلسطینی این توافقات را به‌عنوان نوعی مشروعیت‌بخشی به اقدامات اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی می‌دانند و این مسئله را خیانتی علیه آرمان مقاومت قلمداد می‌کنند. اتحاد گروه‌های فلسطینی حول مقاومت پس از عملیات، نشان‌دهنده عزم آنها برای مقابله با روند عادی‌سازی بود

طوفان الاقصی که با تلفات بالا و تخریب گسترده همراه بود، بازتاب گسترده‌ای در میان مردم عرب داشت و فشار بیشتری بر دولت‌های حامی عادی‌سازی ایجاد کرد. اما این نه تنها به‌عنوان یک اقدام نظامی بلکه به‌مثابه حرکتی نمادین برای مقاومت، هویت و امید ایفای نقش کرد.  طوفان الاقصی به فلسطینی‌ها یادآوری کرد که حتی در اوج ناملایمات و محدودیت‌ها، مقاومت همچنان ابزاری برای مقابله با ظلم و اشغالگری است. پیامد‌های این عملیات در ایجاد اتحاد میان گروه‌های فلسطینی، افزایش خودباوری، و جذب حمایت‌های بین‌المللی نشان می‌دهد که اهمیت این رویداد صرفاً به میدان نبرد محدود نمی‌شود بلکه به بخش مهمی از روایت تاریخی فلسطین تبدیل شده است.

 

طوفان الاقصی؛ مسیر منتهی به خودباوری مقاومت فلسطین و شکست طرح عادی‌سازی

 
سرنوشت عادی سازی پس از طوفان الاقصی

با آغاز «طوفان الاقصی» و تحولات اخیر در جنگ غزه و درگیری‌های شدید میان نیرو‌های مقاومت فلسطینی و رژیم اسرائیل، حالا عادی‌سازی روابط با کشور‌های عربی گویا به یک رویا بیشتر شبیه است تا واقعیتی که ترامپ و همدستان غربی‌اش در آمریکا و اروپا و نتانیاهو و صهیونیست‌ها در خاورمیانه به دنبال آن بودند. این رویدادها، که با تهاجم نظامی رژیم صهیونیستی، بمباران گسترده مناطق مسکونی و کشته‌شدن هزاران فلسطینی از جمله زنان و کودکان بی‌گناه همراه بود، موجی از انزجار عمومی را در جهان عرب برانگیخته است.

یکی از مهم‌ترین پیامد‌های جنگ اخیر فلسطین، زنده‌شدن مجدد تفکر ضد صهیونیستی در کشور‌های عربی بود. در سال‌های اخیر، بسیاری از دولت‌های عربی تلاش کردند افکار عمومی را به سمت همکاری اقتصادی و فرهنگی با اسرائیل سوق دهند، اما تصاویر دلخراش از کشته‌شدن کودکان فلسطینی، بمباران بیمارستان‌ها و مدارس، و محاصره مردم غزه باعث شد افکار عمومی در این کشور‌ها علیه اسرائیل متحد شود.

کشورهایی، چون مصر، اردن، و حتی امارات، که تا پیش از این مذاکراتی جدی در راستای عادی‌سازی روابط و حاضر شده بودند ننگ عادی‌سازی روابط با رژیم اسرائیل را به جان بخرند، حالا مجبور شدند با فشار افکار عمومی داخلی و واکنش‌های شدید مردم، مواضع خود را تعدیل کنند. در اردن، اعتراضات گسترده خیابانی برگزار شد که رهبران این کشور را به اتخاذ مواضع تندتر علیه رژیم اسرائیل واداشت.

بحرین نیز که با حمایت عربستان سعودی در مسیر عادی‌سازی قرار داشت، پس از تظاهرات گسترده مردم در اعتراض به حملات اسرائیل، مواضع خود را به شکل غیررسمی تغییر داد. در این کشور شاهد بودیم که بسیاری از شخصیت‌های سیاسی و مذهبی با صدور بیانیه‌هایی، از لغو یا توقف توافق‌نامه‌های مرتبط با اسرائیل حمایت کردند.

حتی در سودان، که با بحران‌های سیاسی داخلی دست‌وپنجه نرم می‌کند، جنگ فلسطین به یک عامل وحدت‌بخش برای مخالفان عادی‌سازی روابط تبدیل شده است. برخی از جریان‌های سیاسی در این کشور، توافق‌نامه‌های پیشین را خیانتی تاریخی تعبیر کرده‌اند و خواهان بازنگری کامل در این توافق‌ها شدند.آیا دولت‌های عربی برای حفظ مشروعیت خود، حاضر خواهند بود روابط با اسرائیل را متوقف کنند یا منافع موقت باعث خواهد شد مقاومت مردمی نادیده گرفته شود

اما نکته قابل‌توجه در جنگ اخیر فلسطین، موضع‌گیری‌های متفاوت و بعضاً متناقض برخی دولت‌های عربی بود. دولت‌هایی نظیر قطر و الجزایر صریحاً از مقاومت فلسطینی حمایت کرده و اقدامات رژیم صهیونیستی را به شدیدترین شکل ممکن محکوم کردند. امارات و بحرین نیز با وجود توافق عادی‌سازی، مجبور به صدور بیانیه‌های رسمی در حمایت از مردم فلسطین شدند تا از فشار افکار عمومی بکاهند.

در سوی دیگر، عربستان سعودی اما رویکردی محتاطانه اتخاذ کرد. از یک سو، بن سلمان با تأکید بر حمایت از وضعیت حقوقی قدس، سعی کرد خود را به‌عنوان مدافع آرمان فلسطین نشان دهد. از سوی دیگر، ریاض همچنان از هرگونه تحرک آشکار برای قطع مناسبات پنهانی با اسرائیل خودداری می‌کند.

نتیجه اینکه جنگ اخیر فلسطین روابط کشورهای عربی و اسرائیل را در مرحله‌ای حیاتی قرار داده است. به نظر می‌رسد که افکار عمومی جهان عرب، عادی‌سازی روابط را به چالش کشیده و دولت‌ها را مجبور کرده است میان منافع استراتژیک و خواسته‌های مردم خود یکی را انتخاب کنند. در حالی که اسرائیل و متحدانش در غرب همچنان تلاش می‌کنند این پروژه را به پیش ببرند، اما واکنش‌های شدید مردمی، گسترش مخالفت‌ها از سوی جریان‌های سیاسی، و افزایش همبستگی جهان اسلام با فلسطین، چشم‌انداز عادی‌سازی را تاریک‌تر کرده است و در شرایط کنونی عادی سازی بیشتر یک رویا است تا واقعیت. اما همچنان این پرسش باقی است که آیا دولت‌های عربی برای حفظ مشروعیت خود، حاضر خواهند بود روابط با اسرائیل را متوقف کنند یا منافع موقت باعث خواهد شد مقاومت مردمی نادیده گرفته شود. 

 

 

انتهای پیام/

ارسال نظر