حدید-۱۱۰ (دالاهو)؛ پهپاد انتحاری نیروی زمینی سپاه در آستانه تغییر موازنه پدافندی
به گزارش خبرگزاری آنا، نبردهای معاصر دیگر صرفاً در زمین یا هوا تعریف نمیشوند؛ آنچه امروز سرنوشت میدان را رقم میزند، رقابت دائمی میان «حمله هوشمند» و «دفاع چندلایه» است. در چنین صحنهای، پهپادها از ابزارهای نظارتی ساده به عناصر کلیدی جنگهای نوین تبدیل شدهاند؛ عناصری که همزمان توان اشباع، نفوذ، عملیات نقطهزن و ایجاد فشار روانی و عملیاتی بر دشمن را دارند.
در سالهای اخیر، سامانههای پدافندی پیشرفته با اتکا به رادارهای دوربرد، شبکهسازی و درگیری چندهدفه تلاش کردهاند برتری خود را در برابر تهدیدات پهپادی حفظ کنند. همین مسأله، طراحان نظامی را به سمت توسعه پرندههایی با سرعت بالاتر، سطح مقطع راداری کمتر و زمان هشدار کوتاهتر سوق داده است.
در این چارچوب، پهپاد انتحاری «حدید-۱۱۰» که در نیروی زمینی سپاه با نام عملیاتی «دالاهو» شناخته میشود، صرفاً یک تجهیز جدید نیست؛ بلکه بازتاب یک تغییر دکترین در نگاه به مأموریت پهپادهای انتحاری است؛ تغییری که تمرکز آن از «حملات کمهزینه و پرتعداد» به «نفوذ مؤثر و ضدپدافندی» منتقل شده است.
پیشران جت؛ عبور از محدودیت سرعت
مهمترین تمایز حدید-۱۱۰ با نسل پیشین پهپادهای انتحاری، استفاده از پیشران جت است. پهپادهای ملخی، اگرچه اقتصادی و ساده هستند، اما در برابر سامانههای پدافندی مدرن از یک ضعف اساسی رنج میبرند: زمان پرواز طولانی و سرعت محدود.
حدید-۱۱۰ با اتکا به پیشران جت، زمان رسیدن به هدف را بهطور محسوسی کاهش میدهد؛ عاملی که مستقیماً فرصت کشف، رهگیری و شلیک دشمن را محدود میکند. در منطق پدافند هوایی، هر ثانیه تأخیر در هشدار به معنای کاهش احتمال موفقیت در انهدام هدف است.
طراحی بدنه؛ پنهانکاری در خدمت بقا
بر اساس اطلاعات منتشرشده، بدنه حدید-۱۱۰ با رویکرد کاهش سطح مقطع راداری طراحی شده است. استفاده از زوایای شکسته و هندسه ساده، اما هدفمند، نشان میدهد تمرکز طراحان تنها بر سرعت نبوده، بلکه «بقاپذیری در محیط پدافندی» نیز مدنظر قرار داشته است.
ترکیب پنهانکاری نسبی با سرعت بالا، سبب میشود این پهپاد در فاصله کمتری از هدف کشف شود؛ فاصلهای که ممکن است برای درگیری مؤثر کافی نباشد.
پرتاب راکتی؛ آزادی عمل تاکتیکی
شیوه پرتاب راکتی حدید-۱۱۰ یکی دیگر از نقاط قوت آن محسوب میشود. این روش، پهپاد را از وابستگی به باند پروازی یا سکوی پرتاب پیچیده رها میکند. در نتیجه، یگانهای عملیاتی میتوانند این پهپاد را از نقاط مختلف جغرافیایی، بدون آمادگی خاص زیرساختی، بهکار بگیرند.
این ویژگی، احتمال کشف محل استقرار پرتابگر را کاهش داده و انعطاف عملیاتی را در زمین نبرد افزایش میدهد؛ مؤلفهای حیاتی در نبردهای نامتقارن.
مأموریت عملیاتی؛ شکستن حلقه دفاع
حدید-۱۱۰ برای مأموریتی مشخص طراحی شده است: نفوذ به لایههای دفاع هوایی و انهدام اهداف حساس. این اهداف میتوانند شامل سامانههای پدافندی، مراکز فرماندهی، رادارها یا زیرساختهای حیاتی باشند.
در دکترینهای رزمی، حذف یا تضعیف پدافند دشمن، راه را برای سایر ابزارهای تهاجمی هموار میکند. بهعبارت دیگر، چنین پهپادی میتواند نقش «بازکننده مسیر» را در عملیاتهای پیچیده ایفا کند.
تحویل رسمی حدید-۱۱۰ به نیروی زمینی سپاه نشاندهنده آن است که این سامانه از مرحله آزمایش عبور کرده و وارد چرخه عملیاتی شده است. انتخاب نام عملیاتی «دالاهو» نیز بیانگر جایگاه آن در یگانهای زمینی و مأموریتهای تاکتیکی مرتبط با نبرد زمینی–هوایی است.
این پهپاد، با برد مناسب و سرجنگی مؤثر، میتواند بهعنوان یک سلاح دقیق و پرسرعت، در سناریوهای مختلف دفاعی و هجومی بهکار گرفته شود؛ سناریوهایی که در آنها زمان، عنصر تعیینکننده میدان است.
به گزارش آنا، از منظر راهبردی، حدید-۱۱۰ بخشی از روند کلان افزایش هزینه دفاع برای دشمن است. هر سامانه پدافندی که برای مقابله با آن فعال میشود، نیازمند صرف منابع، مهمات و انرژی انسانی بالاتری خواهد بود.
در صورت تولید انبوه، چنین پهپادهایی میتوانند توازن هزینه–فایده را به زیان طرف مقابل تغییر دهند؛ موضوعی که در جنگهای فرسایشی و بازدارندگی نقش تعیینکننده دارد. با این حال، کارایی نهایی این سامانه به میزان مقاومت آن در برابر جنگ الکترونیک و عملکرد واقعی در میدان نبرد وابسته خواهد بود.
آنچه مسلم است، حدید-۱۱۰ نشانهای روشن از حرکت برنامهریزیشده ایران به سمت نسل جدیدی از پهپادهای تاکتیکی است؛ نسلی که مأموریتش نه صرفاً حمله، بلکه بههمریختن محاسبات دفاعی دشمن است.
انتهای پیام/


