دانشجویان این روزها درباره تقلب چه میگویند؟/ تقلب میکنم؛ پس هستم!
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا - زینب سادات میرسلطانی؛ نفس در سینه حبس، چشمانی مضطرب و نگران که گاهی خیره و گاهی زیرچشمی به مراقب نگاه میکند. دستانی خیس و عرق کرده صورت رنگ پریده و لب هایی که هر لحظه از شدت استرس بیشتر از قبل گزیده میشوند. حرکت مراقب در جلسه و ایستادن بالای سر دانشجو، دستپاچگی و هول شدن شدید که با پرسش سوال های نامربوط از مراقبین همراه میشود. نگاههای پراسترس به مراقب و امیدوار به اینکه چه زمان حواس مراقب از بچهها پرت شود که او بتواند براحتی از تقلبش استفاده کند. کمی بعد به آرزویاش میرسد، حواس مراقب که پرت میشود برگهی مچاله شدهاش را با استرس فراوانی از جیباش بیرون میآورد و لابه لای برگه پاسخ نامهاش قرار میدهد تا بتواند در بهترین زمان از آن بهترین استفاده را ببرد. از صدای تپش قلبهای امتحان دهندگان حاضر در جلسه میتوان فهمید که یحتمل همه امیدوار به تقلب یا همان به اصطلاح وحی الهی هستند، از صدای قلب آنها شاید بتوان نتهای موسیقی «تقلب» را برای آیندگان ثبت کرد، نتهایی که هرچه میگذرد پیشترفتهتر، تخصصیتر و الکترونیکیتر میشود.
احتمالا هرکدام از ما در دوران تحصیل حداقل یکباری تقلب کرده و یا درصدد انجام آن برآمده است اما برای چه افراد امیدوار به تقلب میشوند؟ ریشههای عمل به اینکار را در کجا میتوان یافت؟ آیا فرد متقلب برای انجام این عمل حقی دارد؟ آیا رفتار مراقبین حاضر در جلسه امتحان با دانشجویان صحیح است؟ نقش اساتید در تقلب کردن دانشجویان چیست؟
تقلب هست ولی کم است!
برای یافتن پاسخ این سوالات تصمیم گرفتیم که در حال و هوای امتحانات دانشجویان سرزده به تعدادی دانشگاه رفته و درمیان مصاحبه و ارزیابیهای انجام شده به توصیف حال و هوای روزهای امتحان بپردازیم.
در یکی از روزهای گرم امتحانی به گزینه اولمان یعنی دانشگاه پیام نور رفتیم و با چند دانشجوی این دانشگاه مصاحبه دوستانهای انجام دادیم.
حیاط دانشگاه پر است از دختر و پسرهایی که سخت مشغول مطالعهاند. آنها در صندلیهای تعبیه شده داخل حیاط زیر سایهبانهای دانشگاه نشسته بودند. تقلب در امتحانات پیامنوریها معنایی ندارد، این را در همان بدو ورودمان متوجه شدیم. آنها در همان دقایق پایانی مانده به امتحانات به جای نوشتن تقلب و یا هماهنگی با یکدیگر برای کمک رسانی سر جلسه امتحان، با تلاش بسیار مشغول خواندن دروس و جزوات امتحانی بودند.
به سراغ دانشجویان پیام نور رفتیم و از جایگاه تقلب درمیان آنها جویا شدیم. پریسا دانشجوی مهندسی کشاورزی میگوید: «نه، ما اصلا اینجا نمیتوانیم تقلب کنیم. اینجا سوالاتشان خیلی سخت است، ما پشت سر هم چینش میشویم و ردیفهای کنارمان، رشتههای متفاوتی دارند. این را میدانیم که به نسبت دانشگاههای دیگر درصد تقلب در دانشگاه پیام نور نزدیک به 10درصد است. امتحانهای ما هم تستی است و هم در سطح کشوری انجام میشود. به علاوه اینکه امتحانات ما را دستگاه صحیح میکند و هیچ نمرهای در دست استاد نداریم. درصد گزینههای ارفاق استاد و یا خطا در تصحیح نزدیک به صفر است و فقط با میان ترم هایمان جمع میشود. تمام نمرات ما از تلاش و زحماتمان است. به نظر من مدارک پیام نور از مدارک دیگر دانشگاهها معتبرتر است».
مراقبهای تیز و ناامیدی دانشجویان برای تقلب کردن
زهرا که گویی از مراقبین دل خوشی ندارد درباره تقلبها میگوید: «اگر هم تقلبی باشد به صورت صحبت کردن با همدیگر یا کمک بعضی مراقبین یا اساتید است. مراقبها خیلی تیز هستند که ما اصلا نمیتوانیم جم بخوریم. اگر هم بخواهیم تقلب کنیم وجود مراقبین قدر و چینش صندلیها در جلسه به ما اجازه اینکار را نمیدهد. یکی از روشهای تقلب در همه دانشگاهها این راه ساده است که شخص نکاتی که حفظی است را در پشت برگهای نوشته و آن را با خود به سرجلسه امتحان میبرد که همین روش ساده نیز در پیام نور هیچ جایگاهی ندارد. بدو ورودمان به جلسه نیز باید همه لوازممان را تحویل دهیم. برگههای در دستمان نیز چک میشود».
محدثه که ترم آخر رشته علوم تربیتی است و فقط نیم ساعت به امتحانش مانده میگوید: «هم تعداد مراقبینمان زیاد است و هم سوالاتمان تستی است. افراد کنار ما نیز رشتههای دیگری هستند و امتحانهای دیگری دارند. صندلیهای ما طبق شماره است و هر بار شمارهها عوض میشود اما در کل از 100درصد در دانشگاه پیام نور 10درصد احتمال تقلب وجود دارد».
پریناز که قبلا در دانشگاه دولتی هم درس خوانده در این رابطه معتقد است: «من دانشگاه دولتی بودم و رشتهام چیز دیگری بود. آنجا امکان تقلب به نسبت پیام نور خیلی بیشتر بود. قبلها مباحث مهم مشخص بود. نکتهای را که نمیتوانستیم حفظ کنیم یا بخوانیم نت برداری میکردیم و جایی مینوشتیم و با خود به سر جلسه میبردیم. ولی الان مباحث مهم مشخص نیست از هر خط کتاب ممکن است سوالی طرح شود. سخت بودن آن نیز به همین دلیل است. نکات مهم مشخص نیست و نمیتوانیم تقلب کنیم. به نظر من اگر بتوانند در همه دانشگاهها این کار را اعمال کنند بسیار عالی میشود و درصد خطا کم میشود. قبل از کنکور انتخاب همه دانشگاه دولتی است که دانشجو درآن به سختی وارد میشود و بعد از آن برایش گرفتن مدرک آسان و راحت است اما در دانشگاه پیام نوردانشجویان به راحتی وارد میشوند اما سختی آن برای بعد از ورود به آن است. در پیام نور هم دقیقا همینطور است. ما باید 10 تحقیق و پژوهش انجام دهیم تا بتوانیم یک نمره قبولی دریافت کنیم. حتی اگر کاردانی هم بگیریم تخصص آن را دریافت میکنیم. برعکس صحبتهای بعضی افراد که میگویند امتحانات پیام نوریها راحت است و مدرک معتبری هم ندارند، من فکر میکنم اصلا اینطور نیست و ما پیام نوریها مظلوم واقع شدیم. ما در تمام روزها حتی جمعهها هم کلاس داریم. اگر کسی شاغل باشد و نتواند در کلاس حضور پیدا کند از استاد هیچ نمرهای نخواهد گرفت و هر نمره ای که میگیرد، همان نمره ی برگهاش است».
صدف که از دور صدای صحبت ما را شنیده بود، به جمع ما پیوست و گفت: «ما در اینجا امتحان الکترونیکی هم داریم که درصد تقلب درآن صفر است. دراین گونه امتحانات نمرههایمان همان موقع توسط سیستم اعلام میشود. همه این سوالات نیز باهم متفاوت است. در نمره دهی سیستم هم گاهی دیده شده نمراتمان 9.33 یا 9.99 میشود،که بتازگی توسط خود سیستم 10 داده میشود».
مراقبین متقلب
سیاوش دانشجوی مهندسی کامپیوتر یک نمونه از آن 10درصد تقلب انجام شده در پیام نور را اینگونه شرح داد:«دیروز درحال پرسش و پاسخ های بعداز امتحان بودیم که یکی از دوستانمان درحالیکه برگه ای در دست داشت با خوشحالی از جلسه بیرون آمد و گفت یکی از مراقبین که از قضا آشناهایش بوده است، جواب تمام سوالات را از برگهی یکی از دانشجویان نوشت و به من داد».
او در ادامه گفت: «اما یکی دوبار هم دیده ایم که مراقب برگه شخصی که تقلب کرده بود را همان لحظه گرفت و پاره کرد که غیبت در جلسه برایش رد شد. من یک بار فقط تا سرم را برگرداندم، مراقب سریع من را بلند کرد و از جلسه بیرون کرد».
صفوف طولانی برای دریافت یک کلید
سعید که از ظاهرش مشخص است درس خواندن زیاد خستهاش کرده میگوید: «ما الان باید در زیر آفتاب صف های 50 نفره تشکیل دهیم و تمام وسایلمان را به امانات تحویل دهیم و در ازای آن یک کلید دریافت کنیم ما حتی اجازه بردن ماشین حسابهای مهندسی آب و یا خوراکی به سر جلسه را نداریم».
با پیام نوریها خداحافظی کردم و به سمت یکی از واحدهای دانشگاه آزاد حرکت کردم تا حال و هوای تقلب را در فضای امتحانات آنجا جویا شوم.
آزادیهای آزاد
در حیاط دانشکده جمعیت دانشجویان بصورت گروه گروه دیده میشد، که درکنارهم روی زمین نشسته و به سرعت در حال نوشتن چیزی بودند.
نزدیکتر که شدم با صحنه جالبی روبرو شدم. کاغذهای تکه تکه شدهای در دستان آنها بود که نوشتههای بسیارریزی روی آن نوشته شده بود. هرکس سعی میکرد آن را در جایی از لباس یا وسایلش پنهان کند و سر جلسه ببرد. صدای شوخی و خنده آنها فضای دانشگاه را پر کرده بود. گویی ترسی از افتادن نداشتند. باخیال راحت، نیم ساعت مانده به امتحان تخصصی وقت خودشان را با شوخی و خنده میگذراندند. یحتمل چشم امیدشان به همین تقلبهایی بود که برایش بسیار زحمت کشیده بودند. جلوتر رفتم که بتوانم بیشتر با آنها در ارتباط باشم و با آنها هم صحبت شوم.
گروه تقلب نویسان
گروهی 10 نفره از بچههای شیمی که فقط نیم ساعت به امتحانشان مانده بود اما تنها نگرانی و صحبت آنها درباره چگونه حمل کردن تقلب و جاسازی آن بود، گروهی چهارنفره نیز در کنار آنها بود که گویی اعتقادی به تقلب نداشتند. آنها در همان لحظههای آخر نیز در کنار هم جلسه رفع اشکال و پرسش و پاسخ گذاشته بودند.
با گروه ده نفره شیمی هم صحبت شدم، تا اسمی از تقلب آوردم همه آنها بصورت متحد یک خانم را نشان دادند و با خنده گفتند: «هر سوالی دارید ازین خانم بپرسید ایشان در تقلب بسیار حرفهای هستند».
با شوخی و خنده توانستم اعتماد بچهها را جلب کنم و از آنها بخواهم که خاطراتشان از تقلب را برایم بگویند. یکی از آنها به اسم سحر ضمن بیان این موضوع که تقلب راه اول و آخر هر دانشجو است، گفت: «من در بطری آب معدنیم تقلبهایم را مینویسم و همیشه هم در تقلب هایم موفق هستم».
محمد از دور با لحنی شیطنتآمیز پس از آنکه من را نفوذی خطاب کرد، گفت: «اگر ممکن است بگذارید ما امتحانمان را بدهیم و بعد تقلبهایمان را گزارش دهید».
دختری به اسم مهسا هم که در کنار من قرار داشت تقلبی را مشابه مارک مانتویش درآورده بود وبه زیر لباسش سنجاق میکرد او تنها نگران افتادن ناگهانی تقلباش در زمان امتحان بود.
از آنها خواستم راهکارهای نوین تقلبشان را در اختیار من بگذارند، که هرکدام فقط یک چیز مشابه را بیان کردند، آن هم نوشتن برگه های کوچک و پنهان کردن آن در لباس و یا وسایلشان بود. گویی تقلب در میان بچههای علوم پایه پیشترفت چندانی نداشته و با ایدههای جدید و مبتکرانه ای مواجه نشدم.
مخالفت آنها برای درج نکردن انواع تقلبهای آنها برایم جالب بود. مخالف بودند زیرا اینکار ممکن است موجب شود دیگر نتوانند در ترمهای بعدی از آن راه استفاده کنند.
از تقلب حرام تا تقلبکاران با مرام
سوال بعدیام از بچهها در پاسخ این سوال که آیا در بین شما کسی هست که اهل تقلب نباشد و به هیچ عنوان تقلب نکند؟ فقط یک خانم که جوابش شاید ربطی به ظاهرش هم نداشت، جواب داد: «بله من!! چون میدانم که تقلب حرام است و نامردی در حق دانشجویان دیگر است»، صحبت این خانم با واکنش شوخی و خنده دوستانش همراه شد.
فرناز نیز با بیان اینکه مخالف این است که تقلب حرام است گفت: «من فقط حوصله تقلب نوشتن را ندارم و قرار است دوستان به من کمک کنند بنظرم افرادی که در رساندن تقلب کمک میکنند افراد بامرامی هستند».
مریم که در حال نوشتن تقلب در دستمال کاغذی اش بود گفت: «من از دبیرستان تا به امروز با دستمال به اینجا رسیدم».
اساتید نامهربان
از گروه شیمی جداشدم و برای تهیه مصاحبهای دیگر به سمت دیگری از دانشگاه رفتم که در کنار درب ورودی ساختمان به دانشجویی به نام داریوش برخورد کردم. نظر داریوش برایم جالب بود، او گفت: «به نظر من بسیاری از تقلبات ناشی از انتظارات نادرست از دانشجویان است. در صورتی که بتوان به جای حفظ مطالب به شکل طوطیوار (یا تو دیوار!) قانونی ایجاد شود که دانشجویان اجازه همراه داشتن چند برگه حاوی فرمولها یا نکات را به جلسهی امتحان داشته باشند، مزایای متعددی خواهد داشت.
اول آنکه سئوالات باید به گونهای طراحی شوند که با محفوظات صرف قابل پاسخگوئی نباشند و نیازمند درک مطالب و تحلیل آنها، یا تمرین کافی از قبل باشند (که به نظر این حقیر، مهارتهای اصلیای هستند که باید در یک درس دانشگاهی منتقل شوند)
دوم آنکه تقلب کاهش پیدا خواهد کرد و نیاز به این همه تعبیرات انتظامی با ایجاد شرایط بیاعتمادی، تنشهای روحی و نیز اشتباههای جبرانناپذیر در تشخیص تقلب کاهش خواهند داشت.
سوم آنکه متقلب برای خود، هیچ نوع توجیه اخلاقی ندارد و میتوان با فردی که در واقع قصد سوء استفاده (مانند نوشتن از برگهی دیگری) را داشته باشد را مورد اشد مجازات قرار داد.
چهارم اینکه درس خواندن برای افرادی که حفظ کردن را کار جالبی نمیدانند، از حالت شکنجهی روحی به یک کار مفرح تبدیل میکند. یک دانشجواغلب قادر است تمام محتوای یک درس دانشگاهی را در قالب 2 تا 3 صفحه برای خود خلاصه کنند و استفاده از این خلاصهها در جلسهی امتحان میتواند بسیار مفید باشد یا لااقل اطمینان خاطری برای دانشجو باشد. به نظر من اقل سطح فرهنگی و آکادمیک است که دانشجو اضطراب این را داشته باشد که به خاطر عدم توانایی در این که چیزی یادش بیاید دچار کسر نمره شود.
در نهایت باید از اساتید بسیار فهیم و محترم که چنین اجازهای را میدهند بابت اینکه یک سطح در فرهنگ آکادمیک جلوتر از بقیه حرکت میکنند تشکر کنم.
در پارهای از موارد نیز تجربه کردهام که در پی اعلام این نوع صحبتها به استاد، به جای پذیرش منطقی موضوع، میگوید میخواهید امتحان کتابباز باشد؟ اما معنی این حرف در واقع این است که «میخواهید با تعداد زیادی مسئلهی پیچیده در امتحان باشد و وقتش هم کم باشد که نرسید اصلاً سراغ کتاب بروید؟ یا اصلاً میخواهید سئوالات خارج از توان شما رو براتون مطرح کنم؟». در واقع این نوع برخوردها در روابط آکادمیک و انسانی جایی ندارد اما متاسفانه عدهی زیادی از دانشجویان با همین رویکرد مواجه میشوند».
پایان تقلب!
به گفته دانشجویان تقلب یکی از بهترین روشهای مقابله با درس نخواندن در طول ترم میباشد اما این مقوله مهم چرا تاکنون مورد بررسی قرارنگرفته است؟ از صحبت با دانشجویان شاید بتوان علت اصلی تقلب را تدریس ضعیف اساتید دانست. استادی که خود، استاد خلاصه کردن کل جزوه در 20الی 30 سوال در آخر ترم است و قرار است تنها از آن چند سوال امتحان بگیرد، موجب گرایش دانشجویان به قبولی از راه تقلب میگردد.
تقلب امری بسیار خطرناک است، که پیرو آن درآینده شاهد بروز اتفاقات ناخوشایندی در اجرای موارد کارشناسانه امور تخصصی خواهیم بود.کارشناسانی که خود با تقلب به چنین جایگاهی رسیدند، قطعا نمیتوانند برای اداره مسایل تخصصی فرد شایسته ای برای جامعه باشند.
انتهای پیام/