مسئولین عزیز لطفا با مردم «زندگی» کنید
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، شاید اگر در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب چند تن از ائمه جمعه آن چنان مظلومانه در محراب عبادت به شهادت نمی رسیدند و رئیس جمهور رجایی و نخست وزیر باهنر در آتش بمب گذاری منافقین نمی سوختند، شهید بهشتی و 72 یار دیگر امام و انقلاب که هر یک سرمایه ای بزرگ برای این کشور و ملت بودند در عملیات دهشتناک انفجار دفتر حزب توسط تروریستهای منافق جان نمی باختند.
شاید اگر علامه مرتضی مطهری آن بزرگ تئوریسین انقلاب اسلامی هدف گلوله فرقانیان منحرف قرار نمی گرفت. شاید اگر مفتح گرانمایه آن منادی وحدت حوزه و دانشگاه و یا آن صیاد دلها سپهبد دلاور ارتش ایران زمین هدف تروریستها قرار نمی گرفتند، شاید اگر آن بزرگمرد یار امام و رهبری ، آیت ا...هاشمی رفسنجانی و آیت ا... خامنه ای عزیز و بزرگوار (نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی) هدف ترور قرار نمی گرفتند و خلاصه شاید اگر چند صد مسئول ردههای مختلف کشور این گونه به دست منافقین دشمن ملت ترور نمی شدند و حتی در دوره اخیر دانشمندان افتخارآفرین هسته ای کشورمان این چنین ناجوانمردانه ترور نمی شدند و در خون پاک خود نمی غلتیدند،بساط حفاظت از شخصیتها و مسئولان تا این حد گسترده نمی شد، اما حق این بود که با گذشت از آن سالهای جولان تروریستهای منافق که علاوه بر ترور تعداد زیادی از مسئولان، خون 17 هزار نفر از مردم مظلوم کوچه و بازار را در اوج قساوت و بی رحمی بر زمین ریختند و به لطف خداوند و پس از آن تلاش مجموعه نیروهای امنیتی، انتظامی، اطلاعاتی و نظامی کشور از امنیتی مثال زدنی و کم نظیر در جهان برخوردار شد و دامنه امنیت داخلی به پهنای ایران بزرگ گسترش یافت، خیلی پیشترها دامن نردهها و حائلها و حفاظتهای گسترده جمع و برچیده می شد نه حالا و تا این حد دیر که صدای دبیر شورای عالی امنیتی ملی کشورمان به عنوان یکی از عالی ترین مسئولان امنیت درآید و از جمع شدن بساط حفاظتها و حتی استفاده مسئولان از سالنهای عمومی فرودگاهها به جای «پاویون»ها سخن بگوید.
افزایش فاصلهها، انباشت مطالبات
اما اگرچه این اقدامات به تازگی وخیلی دیر توسط برخی مسئولان در حال انجام است ولی امیدواریم این فضای برچیده شدن نردهها و حائلها و فاصلهها بین مسئولان و مردم، مقطعی و دوره ای نباشد و ادامه پیدا کند تا اولا مردم، مسئولان را که اساسا شأن شان «خدمت گزاری» و در «استخدام» ملت بودن و خدمت بی منت به دین و میهن و مردم است از خودبدانند و ثانیا همه مسئولان با «زندگی» کردن با مردم و ارتباط مستمر با ایشان از گلایههای شان، از مطالبات شان و از رنجهای شان به طور مستقیم و بدون واسطه اطلاع پیدا کنند و البته که این مهم جز با مردم بودن و با مردم زیستن و در میان مردم نفس کشیدن میسر نمی شود که اگر می شد بسیاری از مشکلات و نارضایتیها یا پیش نمی آمد یا به مسئله و سپس به بحران تبدیل نمی شد و این روزها شاهد این همه سوال و خواسته ، انباشت مطالبات به حق مردم عزیزمان در زمینههای گوناگون نبودیم، حال که این حرکت شایسته و البته لازم به نوعی توسط برخی ائمه جمعه آغاز شده انتظار است که همه مسئولان در قوای سه گانه حقیقتا با تودهها و اقشار گوناگون مردم مأنوس و محشور شوند ( آن تعداد از مسئولانی که همیشه با مردم بوده اند ، هستند و خواهند بود که اجرشان با خدای شهیدان) تا از بن دندان با زندگی مردم چه آنان که در رفاه کامل اند چه آنان که در حد متوسط شرایط اقتصادی قرار دارند و چه عزیز هموطنانی که به سختی روزگار می گذرانند و بعضیهای شان توان مراجعه به پزشک و تهیه دارو ندارند و برخی شان حتی به نان شب محتاجند!
باید حرف دل بلکه درد ورنج پدر و مادرانی راکه چند فرزند تحصیل کرده آماده کار اما بیکار و ازدواج نکرده دارند از زبان خودشان شنید، باید بغض فروخورده بسیاری از بازنشستگان عزیز را محرم اسرار شد و باید ... تا شاید مسئولان واقعی تر و بیشتر از خواستهها و انتظارات به حق مردم آگاه شوند و پس از آن دقیق تر و موثرتر و به هنگام تر چاره اندیشی و تصمیم گیری کنند.
مسئولان ارباب رجوع شوند
همچنین بد نیست و البته لازم و ضروری است که خدمت گزاران مردم در قوای سه گانه و تمامی وزارتخانهها و نهادها و سازمانها برای اطلاع بیشتر از آن چه در جامعه و سازمانها و ادارات دولتی و غیردولتی و محاکم قضایی و غیره می گذرد علاوه بر تقویت نهادهای نظارتی هر از گاهی فردی امین یا خودشان را به صورت ناشناس به کسوت ارباب رجوع درآورند مثلا به شهرداری ، فرمانداری و ... برای انجام کاری مراجعه کنند تا ببینند چه خبر است؟ برخی مسئولان وزارت بهداشت در هیبت یک بیمار آن هم از جنس مردم عادی بی پارتی و بی رابطه به یک مرکز درمانی مراجعه کنند و ببینند با یک بیمار چگونه رفتار می شود؟ برخی از خدمت گزاران مردم در وزارت آموزش و پرورش به صورت ناشناس و در قامت یک معلم یا ارباب رجوع به یکی از ادارات آموزش و پرورش مراجعه کنند و ببینند چه خبر است؟
هر از گاهی مسئولی به عنوان یک مؤدی سری به اداره دارایی بزند، مسئولان گاهی به تامین اجتماعی سربزنند، امینها، ماموران یا مسئولانی هر از گاه سری به شرکت برق، آب و فاضلاب ، شرکت گاز، گمرکات، بانکها، کلانتریها، زندانها و ... بزنند تا ببینند چه خبر است؟ قضات پاکدست و مومن قوه قضاییه هر از گاهی ناشناس به عنوان شاکی یا متشاکی سری به دادسراها و محاکم قضایی بزنند و چگونگی رفتار و برخورد کارکنان و قضات را به عینه مشاهده کنند تا ببیند چه خبر است؟
خلاصه نظارت مستمر و مراجعه به عنوان ارباب رجو به همه جا از جمله ضرورتهایی است که باید وجهه همت بیشتری قرار گیرد تا مسئولان رده بالا هر مسئول ، مدیر ، کارمند ، قاضی پزشک ، پلیس و ... را که با مردم رفتار شایسته و مناسب دارند، مورد تشویق و قدرشناسی قرار دهند و مدال «وظیفه شناسی» و «وجدان کاری» به سینههایشان بیاویزند و اما آنان را که در هر نهاد و سازمان و اداره و محکمه ای به جای خوش رفتاری با مردم و راه انداختن کار ارباب رجوع و خدمت بی منت ، دچار سوء رفتار، رشوه خواری و سنگ اندازی در کار مردم هستند، متناسب با کوتاهی ، قصور ، اهمال و یا جرمشان مجازات کنند. به راستی آیا کسی تردیدی در این واقعیت آشکار دارد که هرچه شناخت مسئولان از جامعه و مردم و انتظارشان بیشتر باشد و فاصله شان با مردم کمتر و نردهها و حفاظها برداشته تر و گوشها برای شنیدن ، شنواتر، اوضاع جامعه به سامان تر خواهد شد، رضایتمندی بیشتر، همدلیها افزون تر و چراغ امیدها در دلهای مردم روشن تر.
منبع: خراسان
انتهای پیام/