دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

همدستی مادر و پسر برای قتل پدر

پسری که متهم است با همدستی مادرش، پدرش را به قتل رسانده، وقتی پشت تریبون قرار گرفت تا از خود دفاع کند، مدعی شد قتل کار شخص دیگری است و او خودش از شاکیان پرونده است.
کد خبر : 175597

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از شرق، پسر جوان و مادرش متهم هستند بعد از به قتل‌رساندن پدر خانواده، از خانه خارج شده و سعی در گمراه‌کردن پلیس داشته‌اند.



با توجه به این گزارش، مأموران در محل حادثه حاضر شدند و تحقیقات خود را آغاز کردند. آنها متوجه شدند مقتول مرد میان‌سالی به نام اکبر است که جسم سختی بر سرش اصابت کرده و آثار آن هم مشهود است. به دستور بازپرس پرونده، جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت دقیق مرگ مشخص شود. در ادامه تحقیقات، مأموران متوجه شدند فرزند و همسر اکبر خانه‌شان را ترک کرده و به سمت ورامین رفته‌اند. مأموران برای مشخص‌شدن علت ماجرا، از راننده آژانسی که این مادر و پسر را به ورامین برده‌ بود، بازجویی کردند. این مرد به مأموران گفت: فرهاد و افسانه با آژانس تماس گرفتند و درخواست ماشین کردند. نوبت من بود. دنبال‌شان رفتم و سوارشان کردم و به سمت ورامین رفتیم. آنها دو کیسه زباله بزرگ در دست داشتند؛ داخل یکی از آنها پتو بود؛ اما نتوانستم داخل آن‌ یکی را ببینم. با این اطلاعات، مأموران به افسانه و فرهاد مظنون شده و از آنها بازجویی کردند. مادر و پسر ابتدا سعی در گمراه‌کردن مأموران پلیس داشتند و گفتند: ما به برادران اکبر شک داریم و فکر می‌کنیم اکبر را آنها به قتل رسانده‌اند. از شما می‌خواهیم هرچه زودتر قاتل را پیدا کنید. با ادامه تحقیقات پلیس و ارائه مستندات از سوی مأموران، فرهاد متوجه شد راه فراری ندارد و راز قتل پدرش را فاش کرد. او به مأموران گفت: دو سالی می‌شد که پدرم بی‌کار بود و از خانه بیرون نمی‌رفت و از من می‌خواست به دروغ بگویم دانشجوی رشته پزشکی هستم. چند باری هم به همین دلیل از دوستان و آشناهایش پول گرفت و گفته بود برای هزینه تحصیل فرهاد این پول را می‌خواهم، هنگامی که پزشک شد تمام این پول‌ها را پس می‌دهم. مدتی این ماجرا طول کشید. من و مادرم از این کارها خسته شده‌ بودیم تا اینکه مادرم به من پیشنهاد کشتن پدرم را داد. اولش قبول نکردم؛ اما چند بار دیگر این موضوع را با من در میان گذاشت و گفت: من فکر همه ‌چیز را کرده‌ام و وسیله‌هایی را که برای این کار لازم است، تهیه کرده‌ام. به‌جز تو شخص دیگری به فکرم نرسید که به او اعتماد داشته باشم و به کسی حرفی نزند. مادرم از قبل دستکش، آمپول و اسید تهیه کرده‌ بود. روز حادثه نزدیک به اذان صبح بود که مادرم به اتاق من آمد و گفت زمانش رسیده. چند دقیقه دیگر به اتاق خواب من و پدرت بیا و کار را تمام کن. سعی کن حرف نزنی تا پدرت از خواب بیدار نشود و در خواب کار را تمام کنیم. دمبل آبی‌رنگی را که در دست داشتم، محکم گرفتم و به سمت پدرم رفتم. خواب بود. مادرم گفت چند ضربه به سرش بزن و تا من نگفته‌ام کارت را ادامه بده. چهار یا پنج بار با دمبل به سر پدرم ضربه زدم. تمام صورتش خونی شده بود. مادرم گفت میترسم هنوز جان خود را از دست نداده باشد و بیدار شود. آمپول را به من داد گفت با این کارش را تمام کن. چون اسید در اتاق نبود، فقط چند بار هوا به بدنش تزریق کردم. صورتم را شستم. مادرم به آشپزخانه رفت و چای درست کرد. فرهاد در ادامه اظهار پشیمانی کرد و گفت: نمی‌دانم چرا دست به این کار زدم. مادرم باعث شد پدرم را به قتل برسانم. افسانه نیز پس از شنیدن سخنان پسرش، به معاونت در قتل اکبر اعتراف کرد.
این در حالی بود که پزشکی قانونی نیز اعلام کرد به بدن مقتول هوا تزریق شده ‌است؛ ضمن اینکه ضرباتی که بر سرش وارد شده نیز کشنده بوده ‌است. با توجه به همخوانی گفته‌های متهمان با نظریه پزشکی قانونی و سایر مدارک موجود در پرونده، کیفرخواستی علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ١٠ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
روز گذشته متهمان پای میز محاکمه رفتند. بعد از اینکه کیفرخواست خوانده شد، اولیای‌ دم در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند. سپس فرهاد در جایگاه قرار گرفت و کشتن پدرش را انکار کرد و گفت: قاتل پدرم فرد دیگری است. من هم از او شکایت دارم. نمی‌دانم چرا من اینجا هستم؛ درحالی‌که خودم شاکی این پرونده هستم. فرهاد در پاسخ به این سؤال که در تحقیقات پلیس به کشتن پدرت اعتراف کرده‌ای پس چرا در دادگاه منکر آن می‌شوی و اگر تو اعترافات را ننوشتی، پس چه کسی نوشته و این دست‌خط کیست؟ گفت: درست است این دست‌خط و امضای من است؛ اما آنها را قبول ندارم. سپس افسانه در جایگاه حاضر شد و گفت: من نیز این حرف‌ها را قبول ندارم. من در کشتن اکبر نقشی نداشته‌ام و نمی‌دانم او چطور به قتل رسیده است. من همسرم را دوست داشتم و ٢٤ سال در کنار او به خوشی زندگی کردم. با پایان جلسه رسیدگی، قضات برای تصمیم‌گیری درباره این پرونده وارد شور شدند.



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب