دکتر ولایتی: آریایی بودن فضل نیست، اما ایرانی بودن فضل است
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، دکتر علیاکبر ولایتی، رئیس هیات موسس و هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی روز پنجشنبه در برنامه مستند ایران که از شبکه سوم سیما به روی آنتن میرود، در پاسخ به سوالی درباره اطلاق نام ایران به سرزمین قوم آریایی و اینکه آیا استعمال واژههای ساختگی مانند "آریامهر" به معنی پادشاه آریاییها درست است یا خیر و از کجا و چطور رایج شده است؟ گفت: «در کشور ما، ایران، هیچکدام از این اقوام، در هیچ دورهای، خود را از پیکره اصلی سرزمین ایران جدا نمیدانستند. این یکی از الطاف الهی بینظیر به مردم ایران است که تقریبا در هیچجای عالم نظیر و مشابهی ندارد، هر چند که در قرن بیستم، بالاخره تلقینات استعمارگران تا حدودی نتیجه داد و بیتوجهی دولت پهلوی به چـندگانگی قـومی ایـران به تدریج به نارضایتیهای قومی و مذهبی افزود و آن را در مسیری جدید قرارداد. در دوران جنگ جهانی دوم، رضا شاه برای نزدیککردن ایرانیان به نازیها که از دید او، برندگان جنگ جهانی محسوب میشدند، نظریه نادرست و بیپایه وحدت نژادی ایرانیان و ژرمنها را مطرح کرد. او در ازای جلب دوستی آلمانها، وحدت قومی و نژادی ایرانیان را که از فارسها، عربها، کردها، لرها، آذریها، بلوچها و سیستانیها، گیلکها و ... تشکیل شده بودند از دست داد.»
رئیس مرکز تحقیقات استراتزیک مجمع تشخیص مصلحت نظام به مواضع نظریهپردازان نژادی در قرون 18 و 19 میلادی در اروپا اشاره کرد و افزود: «در نوشتههای همه مورخان دنیای قدیم از جمله هـردوت، به هـیچ وجه اشارهای به مقام و منزلت خاص و انحصاری قوم آریایی در پیدایش علم و فرهنگ و هـنر در مـیان نـیست و سخنی نیز در این مورد گفته نمیشود که این قوم احتمالا از دیگر اقوام قدیمیتر بوده است. نکتهای هم دربـاره مـشخّصات جسمانی آنان ذکر نشده است تا بتوان به استناد آن، این قوم را چه به لحاظ جـسمانی و چـه از جـهت فرهنگی و فکری قوم "برتر" و "برگزیده" دانست.»
ولایتی به دیدگاه اسلام در مردود دانستن نظریات نژادی هم اشاره کرد و گفت: «از نظر دین مبین اسلام هم، نظریات نژادی مطرود است. آن دیدگاه نژادپرستانه را مقایسه کنید با دیدگاه اسلام که میگوید: "إنَّ اکرمکم عند الله اتقیکم"، در نزد خداوند، بلال حبشی به سبب تقوایش، بر بسیاری دیگر امتیاز دارد. گاهی یک عده (به اصطلاح) روشنفکر چیزی را اختراع میکنند که بعدها حقیقت محض فرض میشود و نمیشود آن را از ذهن مردم زدود و اگر کسی هم بگوید این حرف از کجا آمده، مردم تعجب میکنند و حاضر به باور حقیقت مطلب نیستند؛ شبیه آنچه در آیات قرآن کریم به آنها اشاره شده است که مردم قدیم، خود اصنامی را میساختند و بعد شروع به پرستش آنها میکردند. بدون آنکه به واقعیت خارجی توجهی داشته باشند و کار خود را همچون حضرت ابراهیم مورد بررسی و بازبینی عقلی قرار دهند.»
او در ادامه به روند تولید اندیشه نژاد آریایی ایرانیها اشاره کرد و گفت: «اولین بار، دانشمندی به نام کِلوکِر واژۀ آریا را وارد مباحث نژادشناسی، مردمشناسی و زبانشناسی کرد و بعد از آن هم فردریش شْلِهگِل کوشید با اینکه هیچ دلیلی برای آریایی دانستن ژرمنها در دست نبود، با دلایل بیهوده و بعضا مسخرهای، خویشاوندی ژرمنها و ایرانیان را ثابت کنند. مهمترین دلیل او برای آریایی دانستن آلمانیها این بود که کلمه Ehre به معنای شرافت در زبان آلمانی شبیه واژه Ari و Arie است. اگر شلهگل به خود زحمت میداد یا اگر به دنبال اثبات اهداف ناسیونالیستی خود نبود، میتوانست در بسیاری از زبانهای دیگر و در سرزمینهای دیگر نیز برای کلمه َAri موارد مشابه یا نزدیک با معنای دیگر پیدا کند؛ چنانکه ایرلند هم میتواند با دیدگاه کوتهفکرانه به معنای سرزمین آریاییها معنی شود! در ایران، اولینبار، میرزا فتحعلی آخوندزاده، جلالالدین میرزا پسر فتحعلی شاه و میرزا آقاخان کرمانی نظریههای نژادپرستی ناسیونالیستی ایرانی را مطرح کردند. میرزا آقاخان در کتاب "نامه باستان" به وضوح شعر و ادب عرفانی اسلام را رد میکند و آن را مایه شیوع فسق و فجور و رواج فحشا و منکر میشمارد.»
او ادامه داد: «فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی و همه کسانی که موسس نژادگرایی در ایران بودند، کارشان این بود که نژادپرستی را با لامذهبی درآمیزنند و با فکر احیای یک گذشته موهوم دور (نه کل تاریخ فرهنگ و تمدنی ایرانیان) بیدینی صریح و نژادپرستی زمخت و نتراشیده را تبلیغ کنند. محمد رضاشاه لقب آریامهر بر خود نهاد و بخش بزرگی از اقوام ایرانی و بخش بزرگی از تاریخ فرهنگ و تمدن ایران و اسلام نادیده گرفته شد. این در حالی بود که افتخار پادشاهان باستانی ایران مانند داریوش در سطور نخست همه کتیبههایشان این بود که پادشاه مردمانی با نژادهای مختلفاند که در مرزهای ایران زندگی میکنند "منم خشایارشا شاهِ بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمینی مختلفالقبایل، شاه در این سرزمین بزرگ و وسیع" نه شاه یا مهر آریاییها.»
رئیس کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایران شورای عالی انقلاب فرهنگی سه شاخصه مهم نادیدهگرفتن 1400 سال فرهنگ و تمدن اسلامی و تخطئه این تاریخ پربار و پرثمر، گزینش فقط دو دوره هخامنشی و ساسانی از میان تاریخ ایرانیان پیش از اسلام و محدود ساختن مفهوم ایرانی به "نژاد آریایی" را سه شاخصه اصلی دیدگاه پهلوی دانست و افزود: «از لطائف روزگار است که همین سه مورد، پاشنه آشیل دولت پهلوی شد، چیزی که در کنار دیگر عوامل مهم و زمینهساز، به واکنش بهحق و جمعی ایرانیان در احیای فرهنگ و تمدن اصیل ایران اسلامی و سقوط دولت پهلوی انجامید. آریاییها بر اساس همان نظریه نژادی، از حدود سه هزار سال پیش به این سرزمین آمدند، اما سابقه تمدنی ایرانیان بیش از ده هزار سال است. آن اقوام باهوش و پیشرفته که خوزیان، مردمان شهر سوخته، مردمان تمدن آرِت در کُنارْصَندَل جیرفت، مردمان تمدنهای سیَلک کاشان و ... در زمره آن بودند، حتما و قطعا بسیار دانا، بهرهمند از فضایل انسانی و توانایی جسمی بودند که بخش اعظم مردمان ایران امروز، از نسل آنان هستند و باید به این تبار مستند و علمی خود افتخار کنند.»
ولایتی در پایان گفت: «نکته مهم آن که آریایی بودن فضل نیست، اما ایرانی بودن فضل است. زیرا آریاییبودن افتخار به خون و نژاد است و تفاوتی با فخر جهالت عربی پیش از اسلام ندارد، اما ایرانیبودن افتخار به فرهنگ و تمدن اسلام و ایران است که هیچ ارتباطی به خون و نژاد ندارد، بلکه افتخار به حرمتهای انسانی، مهربانیها، علمدوستیها و ارزشهای پاک بشری است .»
برنامه مستند ایران به تهیهکنندگی سعید بشیری و اجرای دکتر پورحسین در گروه اجتماعی شبکه سوم سیما آماده شده است و روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته به روی آنتن میرود.
انتهای پیام/