دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در نشست پلک تهران عنوان شد؛

محمدرضا اصلانی: دنبال تقویت سینمایی هستیم که در هنر پایگاه دارد، نه تجارت

محمدرضا اصلانی در نشست پلک تهران گفت: «برگزاری این جلسات به معنای نفی سینمای معمول جهان نیست، بلکه تاکید بر سینمایی است که در هنر پایگاه دارد، نه در تجارت و صنعت فرهنگ.»
کد خبر : 14371

به گزارش گروه فرهنگی آنا و به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در بیست و سومین نشست پلک تهران که چهارشنبه ۲ اردیبهشت در تالار استاد ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار شد، فیلم «شما، زنده‌ها» اثر رُی اندرسون به روی پرده رفت و مورد نقد و بررسی قرار گرفت.


در ابتدای این نشست محمدرضا اصلانی با اشاره به این‌که سینما امری بینامتنی محسوب می‌شود، گفت: «سینما به همه امور انسانی مربوط می‌شود و گزاره به ظاهر منطقیِ «سینما سینماست»، گزاره‌ای توهین‌آمیز و ابزاری در دست فریب‌دهندگان اجتماع است. برگزاری این جلسات به معنای نفی سینمای معمول جهان نیست، بلکه تاکید بر سینمایی است که در هنر پایگاه دارد نه در تجارت و صنعت فرهنگ. هر کدام از این‌ها کارکرد خود را دارند.


به گفته بودریار مهم‌ترین کالای دوران چهارم اقتصاد سرمایه‌داری، فرهنگ است. فرآیند جهانی‌سازی از طریق صنعت سینما به جهان تحمیل می‌شود. در حالی‌که ذات سینما می‌تواند ما را به بنیان‌ها برساند، اما صنعت فرهنگ می‌کوشد آن‌را بدل به سرگرمی کند؛ سرگرمی‌ای برای رفع خستگی و مهیا کردن انسان‌های از خودبیگانه‌ای که صبح فردا نیز دوباره باید چرخ تولید را بچرخانند. در مقابل، هنر سینما بر خودآگاهی تاکید دارد و از این‌رو ممکن است آزارنده نیز باشد.»


این کارگردان سینمای مستند در ادامه به سینمای اندرسون پرداخت و گفت: «رُی اندرسون با ساختن فیلم «آوازهایی از طبقه دوم» که نوعی نمایش غیرداستانی و ناهمگون است، سبک جدید فیلمسازی خود را به دنیای سینما وارد کرد. او در این فیلم با کاراکترهایی ابزورد دست به نقد اجتماعی زد؛ در واقع او با خنده به جهان می‌نگرد تا بتواند بر آن بگرید. در فیلم «شما، زنده‌ها» که در آن از نابازیگران استفاده شده است، ساختار فیلم تعیین‌کننده وجه مفهومی آن است. در این فیلم نه قصه بلکه انسان را می‌بینیم، انسان با همه شادی‌ها و دل‌مشغولی‌های بیهوده‌اش. در «شما، زنده‌ها» شخصیت‌ها رو در رو با مخاطب فیلم سخن می‌گویند و مخاطب نیز کاراکتر اصلی فیلم به‌شمار می‌رود.»



در ادامه پیمان یگانه به بیان ویژگی‌های سینمای اندرسون پرداخت و گفت: «سینمای اندرسون در عین سادگی، بسیار عمیق و پیچیده است. فیلم‌های او میزانسن عجیبی دارد که در آن کارگردان با دقت بالایی می‌کوشد ساختار غیرروایی فیلم را با حس تعلیق همراه کند. اندرسون در واقع ورشکستگی جهان مدرن و ناامن بودن آن برای حیات انسانی را به نمایش می‌گذارد. او با دقت و ظرافت فراوان، نهاد‌ها و اجزاء دنیای مدرن را مضحک و مهوع نشان می‌دهد. در طراحی صحنه فیلم از عمق میدان زیادی استفاده شده که با المان‌های مکرر ساخته شده‌اند. این امر موجب طولانی‌تر شدن زمان واقعی در نگاه بیننده می‌شود. المان تکرار در فیلم‌های اندرسون، در واقع به روزمرگی جهان مدرن اشاره دارد؛ موسیقی فیلم ساده و مکرر است. نور و رنگی که این کارگردان در فیلم به‌کار می‌گیرد نیز بسیار اکسپرسیونیستی و پیچیده و در عین حال ساده است، و ما را به یاد تابلوهای لوسین فروید می‌اندازد.»


این منتقد سینمایی در بخش پایانی گفته‌هایش به اهمیت فیلم «شما، زنده‌ها» اشاره کرد و گفت: «شاید بتوان گفت یکی از دو شاهکار «آوازهایی از طبقه دوم» و «شما، زنده‌ها» برای سینما کفایت می‌کرد. اندرسون را به‌واقع می‌توان برگمان دوم سینمای سوئد نامید. در فیلم «آوازهایی از طبقه دوم» چارچوب‌بندی ذهنی او مشخص‌تر و طنزش تصویری‌تر است، اما در فیلم «شما، زنده‌ها» ذهن باز‌تر و نگاهی مفهومی‌تر دارد. او اگرچه می‌کوشد که از در افتادن به ورطه زبان اجتناب کند، اما در ‌‌نهایت چاره‌ای ندارد که برای کنش ارتباطی از آن بهره بگیرد. ضمن این‌که دوربین توانسته فاصله روایی‌اش با راوی رویا را حفظ کند. اندرسون به‌شکلی درخشان کهولت، فرسودگی و مضحک بودن دستاوردهای جامعه مدرن را پیش چشمان ما می‌گذارد؛ مدرنیسمی که نازیسم را در دامان خود پرورش داد.»


انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب