تحلیلگر عرب: اعراب سیاست و زیرکی را از ایران یاد بگیرند
بهگزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته عرب در گزارشی که روزنامه «رأیالیوم» آن را چاپ کرد، نوشت: هیچ کس درباره گستاخی «بنیامین نتانیاهو»» نخستوزیر اسرائیل تردید ندارد، ولی وقتی این گستاخی به حدی میرسد که به توافق هستهای 6 کشور بزرگ و ایران اعتراض کند و بخواهد که به صراحت در متن توافقنامه، اسرائیل به رسمیت شناخته شود، این درخواست غیرمنطقی باورکردنی است.
«عطوان» نوشت: ««نتانیاهو»» کیست که بخواهد چنین شرطی را مطرح کند و آن را بر این کشورها تحمیل کند؟ وی به چه حقی از ایران میخواهد که این رژیم را به رسمیت بشناسد؟ اگر کسی چنین کاری نکند، ««نتانیاهو»» چه کاری می تواند انجام دهد؟
«ماری هارف» سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا به سرعت به سخنان ««نتانیاهو»» واکنش نشان داد و تأکید کرد که به رسمیت شناختن اسرائیل و مذاکره هستهای با ایران دو موضوع جداگانه است. این پاسخ سریع در واقع پیامی قوی به «نتانیاهو» است که سکوت کند؛ زیرا کسی به حرفهای وی گوش نمیدهد و دیگر آن دورانی که میتوانست شروط خود را بر کشورهای بزرگ تحمیل کند، گذشته است.
این کارشناس امور راهبردی خاورمیانه مینویسد: «نتانیاهو» شکست خورده است و از نظر سیاسی و شخصیتی دچار افسردگی شده است. وی در سالهای گذشته به این موضوع تکیه کرده بود که واشنگتن را از برنامه هستهای ایران بترساند و برای ویران کردن آن، آمریکا را به گزینه نظامی ترغیب کند. با وجود این، تلاشهای وی شکست خورد و توافق اخیر نشان داد که برنامه هستهای ایران بهطور کامل باقی خواهد ماند، حتی یک دستگاه سانتریفیوژ نابود نخواهد شد و علاوه بر آن این توافقنامه غیرالزام آور خواهد بود و در هر لحظه قابل تعلیق است.
«عطوان» نوشت: نگرانی «نتانیاهو» از 3 عامل سرچشمه میگیرد: نخست، افزایش مطالبات بینالمللی برای خلع سلاح هستهای اسرائیل و اجبار تلآویو به امضای معاهده منع گسترش سلاح هستهای و کنترل بینالمللی بر تأسیسات هستهای دیمونا.
دوم، تبدیل شدن ایران به قدرتی بزرگ و همپیمان واشنگتن و یکی از محورهای سیاسی خاورمیانه و قابل اتکا به ویژه پس از لغو همه تحریمهای اقتصادی.
سوم، این توافق موجب شود کشورهای عربی و اسلامی مانند مصر، ترکیه و عربستان بخواهند مانند ایران برای ساخت تأسیسات هستهای مسالمتآمیز تلاش کنند.
پس از امضای این توافقنامه، «نتانیاهو» به همراه سران برخی کشورهای عربی از تغییر در موازنه قدرت نگران شدند زیرا این امر موجب کاهش فشارها بر همپیمانان ایران در سوریه و عراق میشود و حمایتی از لبنان و یمن و بحرین به شمار خواهد آمد.
این کارشناس عرب خاطرنشان کرد: «اوباما» نگران همپیمانانی قدیمی است، زیرا از آنها دست کشیده و به دلیل رفتن به سوی ایران آنان را ناکام گذاشته است. این امر دلیل تماسهای تلفنی وی با سران سعودی و دیگر کشورهای عربی منطقه خلیجفارس را توجیه میکند. «اوباما» از آنان دعوت کرده است که در تفریحگاه بدنام «کمپ دیوید» گردهم بیایند تا به آنان اطمینان خاطر دهد.
«عطوان» مینویسد: هنوز نمیدانیم که آیا «نتانیاهو» نیز به این نشست دعوت شده است یا نشستی به صورت موازی برگزار خواهد شد ولی میدانیم «اوباما» که به زودی کاخ سفید را ترک خواهد کرد، با چهرههای درهم رفته و عبوس سران عربی و اعصاب نگران و ناامیدی آشکار آنان مواجه خواهد شد.
توافق آمریکا و ایران ممکن است برای برخی از اعراب شکست به شمار بیاید و همچنین نشانه دیگری از افزایش نفوذ ایران باشد اما به هر صورت این امر به زیان اسرائیل است و این یکی از بارزترین نقاط مثبت این توافق است. نقطه مثبت دیگر توافق این است که اگر در کشورهای عربی، سرانی واقعی وجود داشته باشند، این توافق میتواند نقطهای برای آغاز نهضتی عربی در همه زمینهها و ایجاد طرحی عربی و آموختن از زیرکی ایران در مذاکره و نحوه استفاده از همه برگههای قدرت در مقابله با قدرتهای بزرگ و حفظ استقلال باشد. تفاوت در اینجاست که مذاکرهکنندگان ایرانی 13 سال پای میز مذاکره با 6 کشور بزرگ پایداری کردند و ناوهای هواپیمابر آنها را نترساندند، درحالیکه مذاکرهکننده عربی (انور سادات) در «کمپ دیوید» دو هفته نیز دوام نیاورد و مذاکرهکننده فلسطینی نیز در «اسلو» فقط 4 ماه دوام آورد.
بهنوشته این تحلیلگر عرب، باید در کشورهای عربی بیداری واقعی علمی، نظامی، فرهنگی و سیاسی صورت بگیرد، آن هم بهوسیله مردانی واقعی به معنای واقعی کلمه که مخالف تبعیت دیگران هستند، اعتماد به نفس دارند و به میزان بسیار زیادی به ارزشهای ملی پایبندند، ولی موضوع دردناک و تأسفآور این است که ما دستکم اکنون نشانهای از وجود چنین مردانی نمیبینیم.
انتهای پیام/