انتقاد روزنامه جمهوریاسلامی از علمالهدی: «عیاش» معنای نازیبایی دارد/ امام رضا(ع) با مردمان چنین برخورد میکردند؟
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، این روزنامه در یادداشتی به قلم «غلامرضا بنی اسدی» آورده است: کلمه، معنای خاص خود را دارد چنانکه "عیاش" در ادبیات گفتاری و رفتاری مردم، معنای نازیبای خویش را ظاهر میکند هر چند از تریبون محترمی ادا شود. در جست و جویی ساده در "واژه یاب" در باره مفهوم این کلمه به نقل از لغت نامه "دهخدا" میخوانیم؛ عیاش. [ع َی ْ یا] (ع ص) بسیار زیستکننده و نیکوحال. (ناظم الاطباء). صیغه مبالغه است از «عیش »، یعنی دارای حیات گشتن. فروشنده «عیش » یعنی نان. (از اقرب الموارد). (از ع، ص) خوب زندگانی کننده. (آنندراج) (غیاث اللغات). بسیار خوشگذران و کسی که بیشتر زندگانی خود را در خوشی و خرمی گذراند و مشغول لهو و لعب باشد و از امور عالم بیخبر و بیبهره بود. (ناظم الاطباء). || شهوت پرست و فاسق و فاجر و ماژپرست.
به سیاق کلام گویندگان و تریبونداران که تامل میکنیم در مییابیم، مراد از ادای کلمه موصوف، خوب زندگانیکننده نیست که اگر بود مفهوم مثبتی شکل میگرفت که همگان را به نوش بنوازد نه اینکه بسیاری را به نیش بیازارد.فرو شنده نان و این حرفها هم در میان نیست بلکه عامه مردم از آنچه بر زبان رفته است، شهوت پرست و فاسق و فاجر و ماژپرست، را مراد گوینده میگیرند و حد اقل و با هزار خروار خوش بینی، چنانکه ناظم الاطباء میگوید؛ بسیار خوشگذران و کسی که بیشتر زندگانی خود را در خوشی و خرمی گذراند و مشغول لهو و لعب باشد و از امور عالم بیخبر و بیبهره بود. میفهمند. والاهمه با توجه به بیان شداد و غلاظ، همان معنای فاسق و فاجر... را دریافت میکنند. این نیز از آنجمله است که آدمی را اگر هم بر سر خشم نیاورد لااقل بسیار ناخوش، میآید و آن را نه در خور شان فضا و تریبون و حتی صاحب تریبون هم نمیداند. این را همه میدانند که هرکس به مشهد میآید اول از همه سراغ خانه امام رضا را میگیرد و در حرم، احرام زیارت میبندد و بعد به دیگر امور میپردازد. کسی که به این دیار میآید زائر است که به گردشگر مذهبی هم تعریف میشود.
کسی که در پی فرامین و آموزههای دینی پا به راه میگذارد تا با دریافتهای تازه، آن را از چاه، باز بشناسد نه اینکه راه خود را به چاه گره زند.نه، مشهد، مشهد مقدس، مشهد مقدس امام رضا هرگز مقصد عیاشی نیست و این ساحت را آنقدر حرمت و معنویت و معرفت هست که بر آدمها محاط میشود و او را در فضای خویش میکشدهمانطور که بیمار را بیمارستان و اطباءاش به مسیر سلامت باز میگردانند.
من تعجب میکنم چرا باید چنین دور مشهد را خط قرمز کشید و چنین مردمان را نامناسب دید و بر شان آدمیت شان قلم گرفت و راه آنان را نه به حرم که به مشهد هم سد کرد حال آنکه در هیچ کجای خود حرم هم حتی ننوشتهاند گنهکار نیاید و به شیخ بهایی هم اجازه حرز نویسی ندادند که حرم، مکانی است که باید به مکین خویش سلامت و شرافت بخشد حال چگونه است که برخی به خود اجازه میدهند اطراف مشهد تابلوی ورود ممنوع بزنند برای حتی همان کسی که عیاشش میخوانند. اصلا گیریم انگشت شمار آدمهایی هم پی عیش از نوع" بسیار خوشگذران و کسی که بیشتر زندگانی خود را در خوشی و خرمی گذراند و مشغول لهو و لعب باشد و از امور عالم بیخبر و بیبهره " به این سرای در آیند، آیا باید بیدارشان کرد و راه شان نمود و یا به تازیانه رد و ترد نواخت؟ اگر امام رضا را زنده و حاضر تصور کنیم – که چنین است و باور داریم- آیا خود امام با مردمان، حتی گنهکارترین شان چنین با در بسته برخورد میکردند؟
اگر اندکی در باره سلوک رضوی مطالعه کنیم جواب غیر این خواهد بود که امام تکلیف هدایت عام دارد و دست همه را میگیرد اما برخی از محترمین صاحب تریبون چنان سخن میکنند که انگار میخواهند دست پنجه شده بر پنجره فولاد را باز کنند که مبادا فلان باشد. کاش برای شهر امام رضا، هندسه رفتار رضوی تعریف کنیم و خرد و کلان، مردم و مسئولان همه بدان پایبند شویم.....
انتهای پیام/