دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
28 تير 1395 - 09:31

صدر: وعده نفتی عربستان به آمریکا برای لغو برجام/ طالبان، القاعده و داعش کشتار انتحاری را از منافقین ایران یادگرفتند

مشاور وزیر امور خارجه معتقد است دولت روحانی از ابتدا رفتار بسیار درست و مناسبی به ویژه درباره عربستان سعودی داشت؛ اما عربستان به این اقدامات مثبت دولت روحانی پاسخ مناسب نداد که علت این قضیه نیز تحلیل غلطی است که در حاکمان جدید سعودی وجود دارد.
کد خبر : 102562

سمیرا امیرچخماقی، گروه بین‌ا‌لملل خبرگزاری آنا؛ آغاز مذاکرات ایران و شش قدرت دنیا از همان ابتدا و اولین باری که دو طرف در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد دور یک میز نشستند تا راهی برای حل مناقشات پیدا کنند، در مناسبات منطقه‌ای ایران تأثیرگذار بود.


اما پیام‌های رئیس‌جمهوری و وزیر امور خارجه ایران که بارها در طول مذاکرات و پس از آن خطاب به همسایگان منطقه‌ای ایران اعلام می‌کردند که جمهوری اسلامی به دنبال تحکیم روابط با کشورهای منطقه و حل بحران‌های خاورمیانه است، تأثیری در برخی کشورها نداشت و آنها از هیچ تلاشی برای جلوگیری از به نتیجه نرسیدن مذاکرات دریغ نکردند.


تلاش‌هایی که حتی وزیر امور خارجه وقت عربستان را به وین کشاند تا از به نتیجه رسیدن مذاکرات جلوگیری کند و بنا بر برخی از تحلیل‌ها حتی یکی از دلایل حمله ناگهانی عربستان به یمن برای آغاز جنگی نابرابر در اولین روز مذاکرات لوزان در اسفند 1393 به شمار می آمد به این امید که این جنگ، تله‌ای باشد تا ایران را در برابر غرب قرار دهد.


اما تلاش‌های بی‌نتیجه و آغاز اجرای برجام برخی کشورهای عربی را بیشتر از گذشته عصبانی کرد و بهانه‌تراشی‌ها کار را به کاهش و قطع رابطه کشاند.


در حالی که شش ماه از آغاز اجرای برجام و یک سال از توافق تاریخی ایران با کشورهای 1+5 می‌گذرد در گفت‌و‌گویی با محمد صدر، مشاور وزیر امور خارجه و معاون اسبق عربی و آفریقای وزارت امور خارجه کشورمان، روابط ایران و کشورهای منطقه به ویژه عربستان را در دوران پسابرجام مورد بررسی قرار دادیم.


این گفت‌وگو را ‌می‌خوانید:


دولت‌های عربی چه در رژیم پهلوی و چه پس از آن با دولت ایران تنش‌هایی داشته‌اند. با وجود این، تنش مربوط به برجام نوع خاص و شدیدی از این تنش بود که حتی یک سال پس از برجام نیز ادامه پیدا کرده است. به نظر شما، مبنای اصلی مخالفت دولت‌های عربی با برجام چیست؟ و در سطح دیگر، آیا نیاز به تغییر رفتار در ایران چه در سال‌های گذشته و چه اکنون برای کاستن از حجم مخالفت‌های دولت‌های عربی نیاز بوده است؟


دولت‌های عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس که در رأس آنها عربستان است همیشه با ایران در رقابت بوده‌اند و همان‌طور که اشاره کردید این رقابت پیش از انقلاب و در زمان شاه نیز بوده است. البته موضوع رقابت تا حدود زیادی متفاوت بوده است. به عنوان مثال، پیش از انقلاب هم شاه و هم حاکمان عربستان سعودی که هر دو متحدان آمریکا در منطقه خلیج فارس بودند سعی می‌کردند که به آمریکا بگویند که ما با تو متحدتر هستیم. اگر قرار است در منطقه قدرتی تعیین شود که منافع آمریکا در خلیج فارس را که عمدتا در ارتباط با نفت و امنیت جریان نفت بود، تامین کند، هر یک از این دو کشور سعی می‌کرد از دیگری پیشی بگیرد.


به عبارت دیگر، هر کدام از دو کشور این سعی را داشتند که بگویند ما بهتر می‌توانیم در منطقه ژاندارم آمریکا باشیم. این رقابت ادامه داشت و البته در نهایت آمریکا شاه را انتخاب کرد. البته این به معنای آن نبود که آمریکا عربستان را کنار گذاشت، بلکه عربستان سعودی از زمان تشکیل، یعنی حدود 70 یا 80 سال پیش که سعودی‌ها بر عربستان حاکم شدند، از متحدان آمریکا بودند اما در آن مقطع زمانی، شاه ایران انتخاب شد و به همین دلیل نیز گفته می‌شد که ایران ژاندارم منطقه است. همچنین به همین دلیل زمانیکه به طور مثال کشور عمان دچار آشوب می‌شود و در آنجا عده‌ای چریک‌های مائوئیست شروع به مبارزه علیه سلطان قابوس می‌کنند تا او را خلع کنند، شاه به آنجا نیرو اعزام و این عده را سرکوب می‌کند. این اقدام در چارچوب همان نقش ژاندارمی منطقه بود. این قضیه ادامه داشت تا زمان انقلاب اسلامی که با وجود آنکه عربستان سعودی رقیب شاه بود از او حمایت کرد چراکه می‌دانست که رژیم شاه یک رژیم دیکتاتوری سلطنتی مانند خودش است. این تشابه رژیمی حکم می‌کرد که به رغم رقابتی که بین این دو کشور بود، در مقابل انقلاب اسلامی که اصل رژیم پادشاهی را زیر سوالی می‌برد با یکدیگر متحد شوند.


رقابت عربستان پس از برجام با ایران خصمانه شد


عربستان برای پیروز نشدن انقلاب خیلی تلاش کرد و پادشاه عربستان در آن زمان مصاحبه‌هایی هم در این زمینه داشت. انقلاب که پیروز شد رقابت مانند گذشته برقرار بود اما موضوع رقابت تغییر کرد. حالا دیگر موضوع رقابت بحث جهان اسلام بود. عربستان سعودی با توجه به وجود مکه و مدینه در خاکش ادعایی برای رهبری جهان اسلام داشت و طبیعی بود که ایران هم که در آن انقلاب اسلامی پیروز و نظام جمهوری اسلامی برقرار شده بود، هدف اصلی خود را در جهان اسلام می‌دید.


اولین سیاست غلط سعودی‌ها این بود که برای پیشبرد اهداف خود از تروریست‌ها استفاده کردند. استفاده از تروریسم ممکن است برای یک مقطع زمانی کوچک منافعی را برای کشور به ارمغان بیاورد اما تجربه نشان داده است که تروریسم که ناشی از افکار افراطی است جهت نمی‌شناسد، به طرف‌های مختلفی می‌رود و اما گاهی نیز به سمت منبع خود باز می‌گردد.

به ویژه که از هنرهای امام خمینی(ره) این بود که انقلاب ایران را یک انقلاب اسلامی معرفی کرد نه انقلاب شیعی؛ چراکه امام می‌دانست شیعه در جهان اسلام در اقلیت است. چون امام(ره) می‌خواست که با دنیا از موضع قوی‌تری صحبت کند، بحث جهان اسلام را مطرح کرد و از این موضع هم انقلاب اسلامی و هم جمهوری اسلامی قدرت زیادی پیدا کرد. موضوع رقابت به همین شکل ادامه داشت و به همین دلیل در جنگ تحمیلی صدام علیه ایران، عربستان سعودی حمایت‌های زیادی از صدام کرد و بخش مهمی از هزینه‌های جنگ را آنها پرداخت کرد. بنابراین این رقابت عمری دیرینه دارد.


اما در موضوع برجام به نظر می‌رسد که این رقابت بسیار شدیدتر شد و ابعاد خصمانه‌ای گرفت.


در واقع، ابتدا جریان‌های اخیر در دولت آقای احمدی‌نژاد، رقابت عربستان با ایران را به سمت خصمانه برد. موضوع برجام نیز عربستانی‌ها را خیلی نگران کرد. در دوران آقای احمدی‌نژاد که تحریم‌های شدید و بین‌المللی علیه ایران آغاز شد، ایران در انزوای بین‌المللی قرار گرفت و آنها که رقیب ایران بودند از این انزوا خوشحال بودند چراکه می‌توانستند هر چه بیشتر به ایران ضربه بزنند. اما برجام که پس از مذاکرات طولانی حاصل شد، توانست ایران را از انزوا خارج کند. خارج شدن ایران از انزوا باعث ناراحتی کسانی شد که از این انزوا خوشحال بودند.


تحلیل غلطی هم داشتند که فکر می‌کردند اگر ایران از انزوا خارج شود و روابط خوبی با اروپا و دنیا داشته باشد، آنها به مرور زمان تضعیف خواهند شد و به همین دلیل خیلی تلاش کردند که برجام به نتیجه نرسد. حتما این داستان را هم شنیدید که در مرحله اولی که برجام در حال حصول در وین بود، سعود الفیصل با حال بیماری به وین رفت و در هواپیما با جان کری دیدار کرد و در آنجا به وزیر امور خارجه آمریکا گفت که این توافق را امضا نکنید و ما قیمت نفت را پایین‌تر می‌آوریم و ایران که وابسته به قیمت نفت است مجبور می‌شود امتیازات بیشتری را به شما بدهد.


در هر صورت علت اصلی مخالفت آنها با برجام این است که برجام، ایران را از تحریم بین‌المللی و انزوای بین‌المللی خارج کرد و طبیعی است که رقیب که می‌خواهد همیشه طرف دیگرش در ضعف و انزوا باشد از این موضوع خوشحال نیست.


دولت روحانی از ابتدا رفتار درستی درباره عربستان داشت


بحثی که برخی‌ مطرح می‌کنند این است که ایران در طول مذاکرات می‌توانست با سیاست دیگری این نگرانی کشورهای عربی را طوری رفع کند که با چنین رویکری در منطقه مواجه نباشیم. آیا واقعا امکان چنین سیاستی بود؟


انصاف این است که بگوییم دولت آقای روحانی از ابتدا رفتار بسیار درست و مناسبی به ویژه درباره عربستان سعودی داشت. به محض آنکه آقای روحانی به عنوان رئیس‌جمهوری انتخاب شد و زمانی که هنوز در دفتر ریاست جمهوری مستقر نشده بود و ریاست جمهوری خود را آغاز نکرده بود، در مصاحبه مطبوعاتی پیامی مثبت برای کل کشورهای عربی به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس و عربستان سعودی با نام فرستاد.


بلافاصله بعد از این قضیه، بهترین دیپلماتمان را که تجربه بسیار خوبی در عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس دارد؛ یعنی آقای صادقی، به عنوان سفیر به عربستان اعزام کردیم که این هم پیام عملی حسن نیت به طرف مقابل بود. اما متأسفانه عربستان به این اقدامات مثبت دولت روحانی پاسخ مناسب نداد. علت این قضیه نیز تحلیل غلطی است که در حاکمان جدید سعودی وجود دارد که واقعا تجربه دیپلماتیک و سیاسی به اندازه کافی ندارند و سیاست‌های بسیار نامناسبی را که در نهایت خودشان از آن ضرر خواهند کرد، در پیش گرفتند.


پس می‌شود این طور نتیجه‌گیری کرد که این سیاست‌های طرف مقابل بود که راه را بر هرگونه سیاست دیگری از سوی ایران بسته بود؟


اولین سیاست غلط سعودی‌ها این بود که برای پیشبرد اهداف خود از تروریست‌ها استفاده کردند. استفاده از تروریسم ممکن است برای یک مقطع زمانی کوچک منافعی را برای کشور به ارمغان بیاورد اما تجربه نشان داده است که تروریسم که ناشی از افکار افراطی است جهت نمی‌شناسد، به طرف‌های مختلفی می‌رود و گاهی نیز به سمت منبع خود باز می‌گردد. طالبان، القاعده و در نهایت داعش نشان داده است که آنها به منشأیی که آنها را به وجود آورده است، باز می‌گردند.


منشأیی که داعش را تقویت کرد و حمایت پولی و مالی و تسلیحاتی کرد دچار مشکل شد و دو هفته پیش بود که در مدینه و مکه شاهد انفجارهای انتحاری تروریستی بودیم. اینها نتیجه کار خودشان است و اولین سیاست اشتباهی است که داشتند. آن‌ها می‌خواستند از طریق حمایت از تروریسم، سیاست‌های خود را در دنیا پیش ببرند که حتما همان‌طور که تاکنون نیز شاهد بوده‌ایم با شکست مواجه خواهند شد.


دومین اشتباه آن‌ها این تصور بود که اگر ایران در منطقه موقعیت بهتری پیدا کند حتما به ضرر آنهاست. در صورتی که اصلا هیچ مسئولی در ایران چنین تفکری ندارد. ممکن است رقابت وجود داشته باشد؛ نمی‌توان رقابت را نفی کرد اما این رقابت می‌تواند مانند زمان آقای خاتمی و در دولت اصلاحات، به رقابت دوستانه تبدیل شود. یعنی با هم دوست باشیم و روابط دوستانه داشته باشیم و در این حال، رقابت نیز در جهت پیشبرد اهداف کشور و منطقه وجود داشته باشد.


این تحلیل غلط که نفوذ ایران در منطقه افزایش پیدا می‌کند و این افزایش نفود در منطقه حتما به ضرر عربستان خواهد بود باعث می‌شود تا آن‌ها اقدامات خصمانه انجام دهند.


اقدامات عربستان سعودی را رصد می‌کنیم و در زمان خود پاسخ مناسب خواهیم داد


به تازگی در وزارت امور خارجه تغییر و تحولاتی در معاونت عربی و آفریقای وزارت امور خارجه داشتیم که برخی از آن، به تغییر سیاست‌های ایران در قبال منطقه تعبیر کرده‌اند. آیا چنین تعبیری از نظر شما درست است و اینکه فکر می کنید آیا اساسا ایران باید تغییرات اساسی در سیاست خارجی منطقه‌ای داشته باشد؟


این تحلیل معمولا از طرف کسانی مطرح می‌شود که نه سیاست خارجی را و نه وزارت امور خارجه را می‌شناسند. تغییر در وزارت امور خارجه یک امر عادی است. سیاست‌های کلی نظام در شورای عالی امنیت ملی که به تصویب رهبری می‌­رسد تنظیم می‌شود و اصلا این تغییرات ربطی به این موضوعات ندارد.


ضمن اینکه خیلی دقیق، اقدامات عربستان سعودی را رصد می‌کنیم و در زمان خود پاسخ مناسب خواهیم داد. نباید عصبانی شویم و همان‌طور که ممکن است پدری در مقابل اقدامات غیرعادی فرزندش با کیاست و عقل او را هدایت کند، ما هم باید اینگونه عمل کنیم. آنها هم به مروز زمان قطعا خواهند فهمید که این اقدامات به نفعشان نیست.


عربستان باید رسما موضع خود را درباره حضور ترکی فیصل در نشست منافقین روشن کند


اخیرا منافقین نشستی در پاریس داشتند که ترکی‌الفیصل با حضور در این نشست، علیه ایران اظهاراتی داشته است، تحلیل شما از این رفتار چیست؟


یکی از اقدامات بسیار نامناسب عربستان موضع‌گیری‌ای بود که ترکی الفیصل در اجلاس منافقین در پاریس مطرح کرد. اول اینکه دولت عربستان سعودی باید رسما موضع خود را درباره این جلسه و موضع‌گیری‌های فیصل روشن کند و باید مشخص کند که این موضع دولت عربستان است یا اینکه این آقا که از مسئولان سابق این کشور بوده، دیدگاه‌های شخصی خود را مطرح کرده است.


اینکه همین الان هم سعی‌کنند که برجام اجرا نشود و توافق به هم بخورد و دوباره ایران منزوی شود، تلاشی است که اسرائیل از آن دست نخواهد کشید، چنانچه نمایندگان مجلس آمریکا که مورد حمایت اسرائیل هستند، همچنان به دنبال آن هستند که هر طوری که شده است این توافق را به هم بزنند و متأسفانه تندروهای داخلی در ایران با آنها هماهنگ عمل می‌کنند.

اما نکته مهم که در بخش اول صحبت هم به آن اشاره کردم این است که عربستان از طریق تروریست‌ها به دنبال اجرای سیاست‌های خود است. پایه‌گذار خیلی از اقداماتی که داعش، القاعده و طالبان انجام می‌دهند منافقین بوده‌اند. در حقیقت این انفجارهای انتحاری را آنها در ایران با کشتار تعداد زیادی از مردم بی گناه و مسئولان آغاز کردند و دیگر گروه‌های تروریستی از آنها یاد گرفته‌اند. اکنون با توجه به اینکه ترکی الفیصل همیشه مقام امنیتی بوده است و حالا خبر مرگ رجوی را می‌دهد، مشخص می‌شود که اصلا این سازمان منافقین از ابتدا در دست امنیتی‌های عربستان بوده است، ضمن انکه در مقطعی از تاریخ مزدور صدام بودند.


در حقیقت زندگی آنها (منافقین) در چارچوب خواسته‌های امنیتی نیروهای آمریکا و عربستان اسرائیل بوده است. این اقدام اخیر در واقع اقدامی است که حتما باید دولت عربستان موضع خود را نسبت به آن مشخص کند.


نظام برای مذاکره درباره سایر موضوعات با آمریکا هنوز تصمیمی ندارد


به هنگام مذاکرات مربوط به برجام، برخی اعتقاد داشتند که فرصت ناشی از این مذاکره می‌تواند زمینه‌ای برای مذاکرات دو طرف (ایران و امریکا) درباره مهمترین بحران‌های منطقه خاورمیانه از جمله بحران سوریه باشد. به نظر شما چه عواملی باعث شدند که چنین پیش‌بینی واقعیت پیدا نکند؟


درباره برجام، نظام تصمیم گرفت که ایران با 1+5 و آمریکا وارد مذاکره شود که انجام شد. هنوز درباره مابقی مسائل منطقه، نظام چنین تصمیمی را نگرفته است و هنوز به این نتیجه نرسیده که درباره قضایای منطقه هم باید مذاکراتی را آغاز کند.


البته در سوریه با روسیه و مابقی کشورها و حتی با ترکیه و اروپایی‌ها مذاکره می‌کنیم؛ اما به صورت مستقیم و جدی نظام هنوز چنین تصمیمی را نگرفته است که با آمریکا مذاکره کند.


فکر می‌کنید دلیل این تصمیم، بدعهدی است یا اقدامات طرف مقابل؟


اقدامات کنگره آمریکا و بعضاً عملکرد خود دولت آمریکا نشان از بدعهدی آمریکا نسبت به ایران دارد بنابراین در مجموع هنوز این موضوع به نفع نظام تلقی نمی‌شود. تحلیل این است که هنوز منافع نظام در این چارچوب نیست و اگر روزی به این نتیجه برسند مانند برجام مذاکره شروع می‌شود.



مخالفان خارجی برجام می‌گفتند در صورت امضای برجام و هسته‌ای باقی ماندن ایران، یک مسابقه هسته‌ای در میان کشورهای منطقه به راه خواهد افتاد. آن‌ها از جمله به مناسبات عربستان و پاکستان اشاره می‌کردند که می‌تواند باعث هسته‌ای شدن عربستان شود. به نظر شما یک سال پس از برجام این موضوع تا چه اندازه صحت داشته است؟


هسته‌ای شدن دو بحث دارد یکی بحث تکنولوژی هسته‌ای و استفاده صلح ­آمیز از آن است و بحث دیگر سلاح هسته‌ای. پاکستان بمب اتم در اختیار دارد. ایران هیچ­گاه در این چارچوب فعالیت نمی ­کند.


اینکه عربستان به دنبال هسته‌ای شدن است چه مفهومی دارد؟ اگر او هم به دنبال استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای باشد نه تنها حق عربستان که حق همه کشورهاست که در صورت توانایی انجام دهند. اصلا وظیفه کشورهای دیگر هم بر مبنای ان‌پی‌تی این است که کمک کنند امکان استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای فراهم شود. اینکه کشورها بتوانند در تولید برق، مسائل پزشکی، کشاورزی، دارویی و ... از این انرژی استفاده کنند پیشرفت علم است. بنابراین هسته‌ای شدن به این معنا ایرادی ندارد اما اگر به معنای سلاح هسته‌ای است که پاکستان در اختیار دارد مابقی دنیا اجازه نمی‌دهند چنین اتفاقی بیفتد.


تاریخ فعالیت‌های هسته‌ای منطقه به ویژه حمله اسرائیل به راکتور اسیراک عراق و تاسیسات دیرالزور سوریه نشان می‌دهد که دکترین سیاست خارجی اسرائیل بر مخالفت با هرگونه هسته‌ای شدن کشورهای منطقه خاورمیانه قرار دارد. به نظر شما چه عواملی باعث شد تا اسرائیل در مقابل هسته‌ای شدن از برخورد نظامی هراس داشته باشد و کوتاه بیاید؟ و فکر می‌کنید واکنش های بعدی این کشور به هسته‌ای شدن ایران چه خواهد بود؟‎


یکی از اقدامات بسیار نامناسب عربستان موضع‌گیریی بود که ترکی الفیصل در اجلاس منافقین در پاریس مطرح کرد. دولت عربستان باید موضع خود را درباره این جلسه و موضع‌گیری‌های فیصل روشن کند

اولا هیچ گاه اسرائیل کوتاه نیامده است. اسرائیل در کنار عربستان در تمام طول مذاکرات برجام فعالیت‌های خیلی جدی داشت که برجام به نتیجه نرسد. نکته دوم اینکه ایران به دنبال سلاح هسته‌ای نیست و اگر کسی هم بگوید مخالف استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای است مانند این است که بگوید مخالف علم است و عاقلانه نیست.


بنابراین بعد از اینکه اسرائیل تلاش‌های زیادی انجام داد و حتی می‌خواست ایران به پیشرفت علمی هسته‌ای و استفاده صلح‌آمیز هم دسترسی پیدا نکند به نتیجه نرسید و اکنون هم می‌داند که کاری نمی‌تواند انجام دهد و دست‌ها را بالا برده است.


اینکه همین الان هم سعی‌کنند که برجام اجرا نشود و توافق به هم خورده و دوباره ایران منزوی شود، تلاشی است که اسرائیل از آن دست نخواهد کشید، چنانچه نمایندگان مجلس آمریکا که مورد حمایت اسرائیل هستند، همچنان به دنبال آن هستند که هر طوری که شده این توافق را به هم بزنند و متأسفانه تندروهای داخلی در ایران با آنها هماهنگ عمل می‌کنند.



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب