یک استاد دانشگاه فرهنگیان در گفت‌و‌گو با آنا:

افسانه‌ها و قصه‌ها ابزار تربیت‌اند؛ دانشجویان فعال در حوزه کودک باید زبان داستان را بیاموزند

افسانه‌ها و قصه‌ها ابزار تربیت‌اند؛ دانشجویان فعال در حوزه کودک باید زبان داستان را بیاموزند
یکی از استادان دانشگاه فرهنگیان با تأکید بر اهمیت نقش قصه‌ها و افسانه‌ها در رشد فکری و عاطفی کودکان گفته است که این روایت‌ها از دیرباز ابزار مؤثری در تربیت و انتقال مفاهیم اخلاقی بوده‌اند. به گفته او، در دنیای امروز نیز همه دانشجویانی که با کودکان سر و کار دارند از معلمان آینده گرفته تا روان‌شناسان، مشاوران و مربیان باید با زبان داستان و تأثیر آن در فرآیند یادگیری و پرورش کودک آشنا باشند.

ادبیات کودک تنها مجموعه‌ای از قصه‌ها و سرگرمی‌ها نیست؛ بلکه بخشی از تاریخ تربیتی و فرهنگی ملت‌ها به شمار می‌آید. افسانه‌ها، متل‌ها و داستان‌های عامیانه، نسل‌هاست که حامل پیام‌های اخلاقی، اجتماعی و انسانی‌اند و نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت و تفکر کودکان داشته‌اند. در دنیای امروز که آموزش و ارتباط با کودک در حوزه‌های مختلف علمی و اجتماعی گسترش یافته، شناخت ادبیات کودک برای تمام کسانی که با دنیای کودک سر و کار دارند، به ضرورتی جدی تبدیل شده است.

در همین زمینه و برای بررسی ریشه‌های فرهنگی و آموزشی ادبیات کودک، گفت‌و‌گویی با یکی از استادان ادبیات دانشگاه فرهنگیان که بر نقش تربیتی قصه‌ها و افسانه‌ها در رشد فکری و اخلاقی کودکان تأکید دارد انجام دادیم.

زهرا یوسفی در گفت‌و‌گو با خبرنگار آنا با اشاره به نقش تاریخی افسانه‌ها در آموزش مفاهیم تربیتی گفت: در روزگاران گذشته، خانواده‌ها و بزرگ‌تر‌ها آموزش را با زبان داستان پیش می‌بردند. افسانه‌ها و متل‌ها در واقع کلاس‌های اخلاق و زندگی بودند؛ مادران و پدربزرگ‌ها با نقل قصه‌هایی از صداقت، شجاعت یا مهربانی، ارزش‌های انسانی را به شکلی عمیق و ماندگار در ذهن کودک ثبت می‌کردند.

او افزود: این روش آموزش در ذات خود عاطفی و انسانی بود، نه دستوری و خشک. کودک از خلال داستان، قهرمان و ضدقهرمان را می‌شناخت و یاد می‌گرفت که چه رفتاری پسندیده است و چه رفتاری ناپسند. همین باعث می‌شد آموزش اخلاق درونی شود.

وی در ادامه با اشاره به پیشینه جهانی ادبیات کودک توضیح داد: از قرن هفدهم در فرانسه و قرن هجدهم در آلمان، نویسندگانی مانند شارل پرو و برادران گریم با گردآوری داستان‌های شفاهی، پایه‌گذار ادبیات مکتوب کودک شدند. پس از آن، در قرن نوزدهم، هانس کریستین اندرسن با آثاری، چون «پری دریایی کوچک» و «جوجه اردک زشت» مفهوم انسان‌گرایی را به ادبیات کودک افزود. در قرن بیستم نیز نویسندگانی، چون هرکاسور با خلق نخستین کتاب‌های مصور، تخیل را در خدمت آموزش قرار دادند.

این استاد دانشگاه در بخش دیگری از گفت‌و‌گو به ضرورت توجه دانشگاه‌ها به این حوزه اشاره کرد و گفت: امروز ادبیات کودک فقط موضوع معلمان ابتدایی نیست. تمام دانشجویانی که به نوعی با کودکان سروکار دارند از رشته‌های روان‌شناسی، مشاوره، علوم تربیتی گرفته تا هنرجویان هنر‌های نمایشی یا تربیت‌بدنی کودک باید با زبان داستان و تأثیر آن بر ذهن و احساس کودک آشنا باشند. چون کودک از مسیر داستان می‌آموزد.

او ادامه داد: اگر معلمان، مشاوران، روان‌شناسان یا حتی مربیان ورزشی بتوانند مفاهیم اخلاقی، اجتماعی یا آموزشی را در قالب روایت بیان کنند، یادگیری در ذهن کودک ماندگار می‌شود. این همان چیزی است که در نظام‌های آموزشی پیشرفته امروز دنیا به عنوان «آموزش روایت‌محور» مطرح است. 

به گفته این استاد دانشگاه فرهنگیان، قصه‌ها و افسانه‌ها در عین سادگی، ابزار‌های تربیتی بسیار قدرتمندی هستند که می‌توانند شکاف میان آموزش و تربیت را پر کنند. او تأکید کرد: هر دانشجویی که قرار است در آینده با کودکان کار کند، باید درک درستی از ادبیات کودک داشته باشد. چون بدون شناخت زبان احساس و تخیل، نمی‌توان به دنیای کودک وارد شد.

ادبیات کودک، به تعبیر او، نه فقط میراث فرهنگی، بلکه نقشه‌ای برای تربیت آینده است؛ نقشه‌ای که اگر در آموزش دانشگاهی و تربیتی جدی گرفته شود، می‌تواند پایه‌گذار نسلی خلاق، اخلاق‌مدار و خیال‌ورز باشد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا