روایت یک خبرنگار غربی از زندگی در تهران و همسر ایرانیاش
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، عصر ایران به نقل از نیویورک تایمز نوشت: اردبرینگ ۳۹ ساله از سال ۲۰۰۲ در تهران اقامت میکند و تجربه ۱۳ ساله او از زندگی در تهران، او را بیشتر با واقعیات جامعه ایرانی آشنا کرده است.
او خود در توصیف زندگی اش در ایران میگوید: من در سال ۲۰۰۲ به ایران رفتم و در سال ۲۰۰۳ با نیوشا توکلیان یک عکاس و هنرمند به نام ایرانی ازدواج کردم. در سال ۲۰۰۸، من خبرنگار واشنگتن پست در تهران شدم و تا سال ۲۰۱۲ و زمانی که جیسون رضاییان این مسئولیت را بر عهده گرفت، در این سمت بودم.
وقتی به خیلیها میگویم که من ۱۳ سال در ایران زندگی میکنم، غالبا آنها شوکه میشوند. آنها از من میپرسند چطور میشود در کشوری که دیدگاهی ضد غربی دارد و در آن پرچم آمریکا را آتش زده و شعار مرگ بر آمریکا سر میدهند، زندگی کرد؟ آیا تو نگرانی نداری؟
من به آنها میگویم: نه ایران کشور مدرنتر و قابل زندگیتر از آن چیزی است که شما تصور میکنید و مدرنی جامعه ایرانی فراتر از سمبلهایی چون تعداد برجهای شهر تهران و یا ویراژ دادن بیشترین تعداد خودرو پورشه در شهر تهران است.
در ۱۳ سالی که در تهران زندگی و کار کردهام شاهد تغییرات شگرف در جامعه ایران در اثر اینترنت، ماهواره و ارتباطات آسانتر مردم در اثر هزینه نسبتا پایین مسافرت بودهام: ایران تبدیل به یک کشور شهر محور شده است. بیش از ۷۰ درصد از مردم ایران در شهرها یا نزدیک شهرها زندگی میکنند. بیسوادی تقریبا ریشه کن شده است. بیش از ۶۰ درصد از دانشجویان ایرانی زنان و دختران هستند. هر ساله بیش از ۱۵۰ هزار ایرانی باسواد این کشور را برای مهاجرت ترک میکنند. با وجود محدودیتهایی در استفاده از اینترنت، اما اینترنت و نرم افزارهای دور زدن فیلترینگ در دسترس بسیاری از شهروندان است.
من اینجا با همسرم و گربه خانگی مان در یک آپارتمان سه خوابه در یک برج ۲۶ طبقه که سازنده آن یک شرکت آمریکایی پیش از انقلاب است، زندگی میکنیم. نیوشا همسرم راهنمای من برای زندگی در این جامعه پیچیده بوده است و او همچنان مهمترین منتقد و راهنمای من است. من بسیاری دوست ایرانی یافتهام و فارسی صحبت کردن را یاد گرفتهام و این زبان آموزی باعث شده زندگی و کار در یک شهر ۱۲ میلیونی برایم راحتتر شود. من یک شهروند هلندی هستم که با یک زن ایرانی ازدواج کردهام و ویزای من تنها برای ۶ ماه اعتبار دارد.
من یک خارجی پذیرفته شده و در عین حال تنها در این کشور هستم. ایران کشوری منزوی است که شهروندان غربی معدودی در آن زندگی میکنند.
بعد از گذشت ۴ سال از درخواست مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، موفق شدم مجوز کار در ایران را دریافت کنم. من موفق شدم برای مدت ۵ هفته با «روئل وان» کارگردان هلندی برای ساخت یک مجموعه مستند برای یک شبکه هلندی از ایران مجوز بگیرم. بازتابهای پخش این مجموعه در کشور لیبرال و کوچک هلند بسیار مثبت بود.
ایران برای بسیاری از غربیها با فیلمهایی چون «بدون دخترم هرگز» بتی محمودی یا «آرگو» بن افلک شناخته شده است اما مردم اینجا به ویژه مقامات ایرانی دوست دارند تصویری درست از کشورشان به جهان ارایه شود. تصویری که نمایانگر طبیعت زیبای این کشور، فرهنگ باستانی آن، میهمان نوازی و غذاهای خوشمزه ایرانی هم باشد.
یک مقام ایرانی اینجا از من پرسید: چرا غربیها نمیدانند ما ملت و کشور زیبایی هستیم؟ او گفت: اگر آنها زیباییهای این کشور را ببینند قطعا دوستدار ایران خواهند شد.
ایران دارای مناظر بینظیر طبیعی است اما برای من مهمترین جذابیت ایران مردم این کشور هستند. شما در این مجموعه مستند بخشی از این مردم و تغییرات آهسته جامعه ایرانی را میبینید.
انتهای پیام/