اکران برخط «لاله» و امید به استقبال از سوی بانوان ایرانی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، «لاله» یکی از پرحاشیهترین تولیدات سینمای ایران بود که در دهه نود کلید خورد و ۱۰ سال بعد رنگ پرده را دید. فیلمی که از نقطه آغاز رنگ و بوی سیاست گرفت و سیاست پاشنه آشیل آن شد تا دیده نشود و نقاط مثبت و منفیاش مانند یک اثر سینمایی داوری نشود.
چرا سیاست؟
اسدالله نیک نژاد سالها پیش از ساخت «لاله» با ساخت سریال متفاوت «پاییز صحرا» در سینمای ایران شناخته میشد. سریالی لوکس و شیک که قصهاش در طبقه مرفه میگذشت و در دهه ۶۰ که اغلب ملودرامهای خانوادگی یا روستایی بود، حال و هوایی متفاوت داشت. در آنجا هم محور قصه یک زن بود، دختری ساده از طبقه پایین جامعه که با پسری از طبقه مرفه ازدواج میکرد. سفر به آمریکا و فعالیت خارج از ایران، نیکنژاد را از یادها برد تا این که دیدار با محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت، در نیویورک، باعث شد «لاله» به سینمای ایران پا بگذارد.
نام «لاله» نه فقط با بودجه هنگفت آن که در آغازین سالهای دهه نود، ۲ میلیارد تومان بود بلکه با هر اتفاقی که در آن رقم میخورد، با حاشیه پیوند داشت، از ورود کمیسیون فرهنگی مجلس و پرس و جو درباره منابع مالی تا بحرانهای بعدی که پای جمال شورجه را هم به رسانهها باز کرد. جمال شورجه که از دوستان نزدیک اسدالله نیکنژاد و جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی آن روزها بود، کلافه از انتقادها و پیگیری رسانهها و خبرسازی علیه نیکنژاد، در گفتوگو با رسانهها خواست که از پیگیری خبر درباره این پروژه سینمایی دست بردارند و یادآور شد اسدالله نیکنژاد با حمایت مستقیم رئیسجمهور وقت این فیلم را خواهد ساخت. به نظر میرسید نیک نژاد با گره زدن سرنوشتن با احمدی نژاد، میخواست «لاله» را نجات بدهد، اما نمیدانست پس از احمدی نژاد و پایان نفوذ او، «لاله» بدون حامی میماند.
یک ستاره زن پرامید
«لاله» حاصل جاه طلبی کارگردانی است که با «پاییز صحرا» نشان داد، سلیقه و نگاه خاصی دارد، شخصیت اصلی فیلم دختری است که میخواهد در فضایی مردانه، حضورش را تثبیت کند. فیلمنامه بر اساس زندگی لاله صدیق نوشته شد، قهرمان اتومبیلرانی که حضورش خبرساز و جذاب بود.
نیک نژاد میخواست فیلمش را با زبان انگلیسی بسازد که فرصت اکران در خارج از ایران را از دست ندهد. بودجه هنگفت این امکان را میداد سراغ ستارهها برود، اما تعداد بازیگرانی که بتوانند انگلیسی صحبت کنند اندک بود، از سویی دیگر، حاشیههای فراوان و ، تعدادی از بازیگران را از حضور در این فیلم منصرف کرد. در نهایت لاله با سارا امیری و نه با مهناز افشار و بهاره کیان افشار، در نقش لاله شروع شد و نیکی کریمی یکی از نقشهای حاشیهای را پذیرفت. او مهمترین بازیگر این فیلم بود. تهرانِ «لاله» شیک و مدرن است و تصویری که نیک نژاد از ایران ارائه میدهد، زیبا و کارت پستالی است، روی کاغذ «لاله» همه چیز برای جذب زنان و دختران جوان ایرانی را دارد.
شکست در اکران نوروز
«لاله» پس از سالها بالاخره نوروز ۱۴۰۰ روی پرده رفت، نسخه دوبله فیلم در سینماها اکران شد و در رقابت با فیلمهای اکران نوروز شکست خورد. جامعه تغییر کرده بود و بسیاری خسته از اخبارهای سیاسی، اسدالله نیک نژاد و لاله اش را به یاد نمیآوردند. فیلم نیک نژاد کهنه شده بود و این را نمیشد کتمان کرد. اگرچه قصه زنی که تلاش میکند در محیط مردانه سهم خود را بیابد، همیشه شنیدنی و دیدنی و میتوان گفت نقطه بارز این فیلم است.
اکران آنلاین و فرصتی تازه
حالا «لاله» با زبان انگلیسی به اکران آنلاین آمده، این شانسی دوباره برای نیک نژاد است که در تمام این سالها کوشید پای فیلمش بایستد و اجازه ندهد به محاق برود. مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی هم، بلاخره تصمیم گرفت گره اکران این فیلم را باز کند و آن را به نمایش بگذارد.
«لاله» این روزها در شبکه نمایش خانگی قابل تماشاست. شاید دختران جوان از تماشای تلاش و عشق لاله صدیق این فیلم لذت ببرند، دختری که فارغ از حاشیهها و اختلافاتی که تولید فیلم را طولانی و ملال آور کرد، میتواند نماد دختران ایرانی باشد، دخترانی که رویاهای بزرگی در سر دارند و مخالفت برخی تفکرات مردسالار آنها را برای رسیدن به اهدافشان دلسرد نمیکند.
انتهای پیام/
