چرخههای بیولوژیکی؛ خطهای خیالی روی زندگی واقعی
خبرگزاری آنا-محمدامین پورحسینقلی: یک روز صبح که دیر از خواب بیدار شده بودم و با عجله دنبال کلید ماشین میگشتم، تلفنم زنگ خورد. دوستم پشت خط بود و با لحنی جدی گفت امروز مواظب باش، چرخه احساسیات در پایینترین نقطه است! کمی جا خوردم و پرسیدم چی؟ گفت چرخه بیوریتم تو، همون نمودارهایی که خلقوخو و عملکردت رو پیشبینی میکنن. راستش تا آن لحظه نمیدانستم چیزی به نام بیوریتم وجود دارد. اما حالا، هر بار که لیوان قهوهام روی میز میافتد یا در یک جلسه کاری سوتی میدهم، به یاد این چرخههای مرموز میافتم.
بیوریتمها ادعا میکنند که زندگی ما تحت تأثیر سه چرخه بیولوژیکی اساسی قرار دارد: چرخه جسمی (۲۳ روزه) که توانایی فیزیکی و انرژی ما را تنظیم میکند، چرخه احساسی (۲۸ روزه) که خلقوخوی ما را کنترل میکند، و چرخه ذهنی (۳۳ روزه) که خلاقیت و تمرکز ما را در اختیار دارد. بر اساس این ایده، این چرخهها از لحظه تولد شروع میشوند و در طول زندگی ادامه دارند. اگر چرخه جسمی شما در اوج باشد، احتمالاً یک دونده ماراتن را شکست میدهید، اما اگر در پایینترین نقطه باشد، شاید حتی از پلهها بالا رفتن هم برایتان مشکل باشد.
حالا سؤال این است: آیا این چرخهها واقعیاند یا فقط یک بازی ذهنی دیگر؟ متأسفانه، علم دست بیوریتمها را خیلی زود رو کرده است. هیچ شواهد علمی معتبری وجود ندارد که نشان دهد این چرخهها واقعاً بر رفتار، خلقوخو یا عملکرد ما تأثیر دارند. در واقع، این ایده به هیچگونه مکانیسم بیولوژیکی شناختهشدهای مرتبط نیست. برای مقایسه، چرخههای شبانهروزی که خواب و بیداری ما را تنظیم میکنند، کاملاً واقعی و قابل اندازهگیریاند. بدن ما برای این چرخهها سیستمهای پیچیدهای مثل تولید ملاتونین دارد که مستقیماً تحت تأثیر نور و تاریکی قرار میگیرد. اما بیوریتم؟ فقط یک نمودار خیالی است.
یکی از دلایل محبوبیت بیوریتمها استفاده از جملات کلی و مبهم است. برای مثال، اگر بگویند امروز ممکن است کمی حساس باشید و نیاز به استراحت داشته باشید، تقریباً هر کسی میتواند آن را به خودش مرتبط کند. این همان چیزی است که روانشناسان به آن اثر فورر میگویند. به همین دلیل است که بسیاری از افراد فکر میکنند فال روزانهشان دقیقاً شخصیت آنها را توصیف میکند.
اما واقعیت این است که خلقوخوی ما خیلی پیچیدهتر از چند چرخه ساده است. عوامل واقعی مثل خواب، تغذیه، استرس، و حتی تغییرات آبوهوا نقش بسیار مهمتری در تنظیم رفتار ما دارند. مثلاً اگر شب گذشته خوب نخوابیده باشید، احتمالاً امروز کمی بدخلقتر خواهید بود. یا اگر قهوه صبحگاهیتان را از دست بدهید، شاید احساس کنید که همه چیز به هم ریخته است.
البته بدن انسان چرخههای واقعی دیگری هم دارد که بر رفتار و خلقوخو تأثیر میگذارند. مثلاً چرخههای هورمونی، مثل تغییرات سطح کورتیزول که با استرس مرتبط است، میتوانند بر احساسات شما تأثیر بگذارند. یا تغییرات فصلی که باعث میشوند برخی افراد در زمستان احساس افسردگی کنند. این چرخهها، برخلاف بیوریتم، کاملاً علمی هستند و میتوان آنها را اندازهگیری کرد.
اما چرا ایده بیوریتمها هنوز طرفدار دارد؟ شاید به این دلیل که مردم دوست دارند همه چیز را ساده کنند. اگر بتوانید روزهای خوب و بد خود را با یک نمودار پیشبینی کنید، زندگی راحتتر به نظر میرسد. اما واقعیت این است که زندگی انسان خیلی پیچیدهتر از این حرفهاست.
پس اگر روز بدی داشتید، به جای اینکه آن را به چرخههای خیالی بیوریتم ربط دهید، شاید بهتر باشد به دلایل واقعی فکر کنید: آیا شب قبل به اندازه کافی خوابیده بودید؟ آیا تحت فشار کار بودید؟ یا شاید فقط نیاز به یک استراحت کوچک دارید. چرخههای واقعی بدن شما مثل ریتم شبانهروزی و تغییرات هورمونی، خیلی بیشتر از هر نمودار خیالی، بر زندگی شما تأثیر دارند.
دفعه بعد که کسی به شما گفت امروز چرخه ذهنیات در اوج است، لبخند بزنید و بگویید شاید هم قهوه صبحم خوب بوده. چون در نهایت، این تلاشها و تصمیمهای ماست که روزمان را میسازند، نه خطهای کجومعوج یک نمودار خیالی!
انتهای پیام/