مخاطب به دنبال لذت و سرگرمی از رسانه است
به گزارش خبرنگار گروه پژوهش خبرگزاری آنا، در نشست اول این سمینار که با موضوع «مصرف رسانههای اجتماعی و اعتماد رسانه ای» بود، محمد حسین ساعی (استادیار ارتباطات و رئیس دانشگاه سوره) و حسین حسنی (استادیار ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) به سخنرانی پرداختند.
در ابتدای این نشست، محمد حسین ساعی با اشاره به اینکه فهم شیوه زندگی ایرانیان در شبکههای اجتماعی در شرایط فعلی خیلی قابل وضوح نیست، خاطر نشان کرد: در پایان نامه دوره دکتری خودم که با موضوع گفتمان شناسی نخبگان جمهوری اسلامی در فضای مجازی بود به ۵ گفتمان رسیدم که تقریبا هیچ کدام از آنها یک گزاره مشترکی نداشت و نتیجه گیری که در این پایان نامه شده بود، این بود که چنان فضای موضع گیری مردم نسبت به شبکههای اجتماعی دور است که حتی امکان گفتگو و رسیدن به یک وفاق جمعی نسبت به این موضوع وجود ندارد و باید سالهای متمادی را با همدیگر بنشینیم تا به یک گزاره مشترکی برسیم.
البته با وجود این که جمع بندی واحدی نسبت به فضای مجازی وجود ندارد، اما باید گفت که در خصوص برخی موضوعات مطرح شده در فضای مجازی، وفاق و همدلی وجود دارد. به عنوان مثال در مورد پورنوگرافی کودکان خیلیها آن را نفی میکنند و تقریبا هیچ گزارهای وجود ندارد که بخواهد ان را مودر پذیرش قرار دهد.
وی به سه گانهای در مورد تقسیم بندی رسانهها اشاره کرد و ادامه داد: سه گانهای ما داریم که از عصر خرد شروع شد و عصر رمانتیسم را سپری کرد و الان در عصر لذت به سر میبریم. الان مفهوم رسانه و شبکههای اجتماعی هم ذیل این عصر قرار داده میشود. الان مخاطب ما تنها به عنوان خبر از رسانه استفاده نمیکند بلکه بعد لذت و سرگرمی آن نیز مطرح است.
نمود آن را میتوان در نظرسنجیهایی که انجام شده است، مشاهده کرد. بیشترین استفاده از رسانهها برای موسیقی است که ۴۱.۲ درصد از مخاطبان در نظراتشون به زیاد و خیلی زیاد اشاره کردند. یا مثلا وقتی فردی پای خبر بی بی سی نشسته است بحث لذت آن مطرح است و در آن زمان یک موضوع برای او بیش از موضوعات دیگر لذتبخش است که سبب شده تا کانال را عوض نکند.
رئیس دانشگاه سوره به بمباران اطلاعاتی که توسط رسانهها و شبکههای اجتماعی وجود دارد، اشاره کرد و بیان داشت: در دنیای فعلی تشخیص گزارههای درست از نادرست خیلی سخت شده است و حتی سواد رسانهای هم گاها در تشخیص آن دچار مشکل شده است. به زعم بنده این یک نوعی تجاوز به انسان است که باعث شده تا بر خلاف آزادی که از رسانهها انتظار داریم خودش به نوعی به یک ضدآزادی تبدیل شود.
ساعی به تحقیقی در مورد رسانههای معتبر جهان که توسط دانشجوهای او انجام شده است اشاره کرد و گفت: طی تحقیقی در مورد مهمترین رسانههای جهان و در یک بازه زمانی ۱۰ ساله از انتشار آنها متوجه شدیم زمانی که روی جلد این رسانهها به خود رسانه پرداخته شده است با رویکرد منفی به آن پرداخته شده است.
حتی در یک نظر سنجی دانشگاهی در مورد پورن که از برخی نوجوانان فعال در این خصوص که در محیط تلگرام فعال بودند، پرسیده شده بود به بحث لذت در زندگی اشاره کرده بودند. بطوریکه مطرح کرده بوددند که اگر بعد از چند سال از کار خود پشیمان شدند اقدام به خودکشی میکنند و همه چیز به پایان میرسد. موضوعی که در این نظر سنجی به چشم میخورد بحث لذت بود که با وجود این لذت چرا باید به چیزهای دیگر فکر کنند.
وی در بخش دیگری از صحبت هایش در خصوص بی اعتمادی به رسانهها بیان کرد: این بی اعتمادی ناشی از قطبی شدن جامعه و شیطنتهای رسانههای خارجی است. بطوریکه در جاهایی که میبینیم رسانهها کمتر شیطنت میکنند این بحث اعتماد به شدت به چشم میخورد.
به عنوان مثال در مورد اشتراک گذاری ویدیو در آپارات، هیچ گونه بی اعتمادی در جامعه نسبت به آن شکل نگرفت و دلیل آن را باید به خاطر آن دانست که از ابتدا یوتیوب، فیلتر بود و تقریبا با یک آماری نزدیک به دو برابر یوتیوب با اعتماد بالا توسط ایرانیان مورد استفاده قرار میگیرد. در حوزه خرید و فروش در سایتهای ارائه دهنده خدمات نیز میبینیم که این اعتماد وجود دارد.
حتی در حوزه اپلیکیشنهای مسیریاب هم این بی اعتمادی با وجود فیلتر شدن نمونه مشابه خارجی آن در میان مسیریابهای داخلی حاکم نشد. هر جایی که در مورد پیام رسانها قطبی زدگی جایی پیدا نکرده است، میبینیم که اعتماد وجود داشته و مردم نسبت به آن جبهه نگرفتند و به راحتی آن را مورد استفاده قرار دادند.
خدمات پایین پیام رسانهای داخلی دلیل بی اشتیاقی کاربر است
در ادامه حسین حسنی استادیار ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به بحث فرهنگ رسانههای اجتماعی در کشورمان اشاره کرد و بیان داشت: وقتی در این خصوص پیمایشی انجام میشد بیشتر از این که پرسشهایی در مورد کیفیت و کمیت ان مطرح شود ما را با میکرو فرهنگهایی روبرو میکند که به نوعی برای هر فردی میتواند یک جریان اطلاعاتی را رقم بزند.
به عنوان مثال ما وقتی استوری را در گروههای خانوادگی میبینیم که توسط فرد منتشر کننده با هدف پاسخ دادن به مجادلهای و یا فخر فروشی صورت میگیرد به نوعی بحث کیفی را در پیام رسانها شاهد هستیم که از قبل آن پیام با هدف و قصد خاصی صورت میگیرد.
وی به سیاستگذاری حکومت در مورد پیام رسانهای بومی در دهه ۹۰ اشاره کرد و خاطر نشان ساخت: این سایه دولت بر سر پیام رسانها و تبلیغات منفی که در هر برهه نسبت به این شبکهها توسط جامعه صورت گرفته باعث شد تا طبق نظر سنجیهای صورت گرفته نشان دهد که استقبال از پیام رسانهای خارجی به مراتب و با رشد چشمگیرتری در مقایسه با پیام رسانهای داخلی مورد استفاده قرار گیرند.
وی ادامه داد: حکومت برای ترغیب و تشویق مردم در استفاده از پیام رسانهای داخلی سعی کرده تا تعرفه ترجیحی را مطرح کند. موضوعی که خیلی از مردم نسبت به آن آگاه نیستند و در نظر سنجیهایی که انجام شده بود خیلی از پاسخگویان نسبت به آن اظهار بی اطلاعی کرده بودند. حتی فیلترینگ رسانههای خارجی برای ترغیب مردم نسبت به استفاده از پیام رسانهای داخلی هم خیلی ره گشا نبود و این عملا جواب نداد.
این استاد ارتباطات تصریح کرد: عدم تمایل کابران ایرانی به استفاده از پیام رسانهای داخلی بحث به روز نبودن ارائه خدمات آنها است. به عنوان مثال تماس تصویری یکی خلاهایی بود که در مقایسه با همتایان خارجی آنها مشاهده شد.عدم اطمینان نسبت به امنیت اطلاعات شخصی هم موضوع دیگری است که در این تحقیق توسط مخاطبان به آن اشاره شده است.
وی به تمایل عضویت کاربران در شبکههای جهانی اشاره کرد و بیان داشت: با وجود اینکه ما در خیلی از پیام رسانهای داخلی سعی کردیم تا موفق شویم، اما کمبود و بی اعتمادیها و به نوعی قطبی زدگی باعث شده تا خیل در این زمینه موفق نشویم. با همه این موارد باید گفت که تقریبا همه ما به خاطر منفعتها و شرایط کاری که در جامعه داریم باید حتما نسبت به نصب و عضویت در برخی از این شبکههای اجتماعی داخلی اقدام کنیم.
وی در پایان خاطر نشان کرد: تازمانی که واقعیتهای جامعه و زیست جامعه با اطلاعات و دادههایی که در پیام رسانها بازنشر داده میشود نزدیک نشود نمیتوان انتظار داشت که در یک پلتفرم بومی در ایران به موفقیتهایی دست پیدا کنیم.
انتهای پیام/