تمام اندیشمندان موظف به تحلیل پیامد کنشهای سیاسی اجتماعی تمدن غرب هستند
به گزارش خبرنگار گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، محمدعلی زلفی گل وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در نشست بین المللی یک دهه سخن رهبر حکیم انقلاب اسلامی با جوانان آمریکا و اروپا که صبح امروز (چهارشنبه، ۲۳ خرداد ۱۴۰۳) در سالن شهید آیت الله رئیسی در دانشگاه تهران برگزار شد، به قرائت متن پیام محمد مخبر سرپرست ریاست جمهوری دولت سیزدهم پرداخت.
متن پیام به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحيم
میهمانان گرامی، اندیشمندان عزیز و فرهیختگان ارجمند
سلام علیکم
خداوند عزیز و حکیم را سپاسگذارم که در برهه ای از تاریخ قرار گرفته ایم که شاهد عمیق ترین تغییرات تمدنی در جهان معاصر هستیم.
پیش از ورود به موضوع، مایلم یاد رئیس جمهور شهید سیدالشهداء خدمت، حضرت آیت الله رئیسی و همراهان ایشان را گرامی بدارم و از درگاه ایزد منان برای ایشان، علو درجات را مسئلت کنم، این شهید مجاهد و پرتلاش در راه شناساندن مسیر صحیح و پربهجت اسلام و انقلاب اسلامی به ملت ها ها و اقشار مختلف در سراسر دنیا، نقش به سزایی را ایفا کرد؛ دو سخنرانی ایشان در صحن سازمان ملل، سفرهای متعدد بین المللی و دیدار با اقشار مختلف و گفتگو در مورد روش، منش و بینش اسلام عزیز و الگوی مردم سالاری دینی، همواره زوایای مهمی از راهبردهای انقلاب اسلامی را به روی مشتاقان و پرسش کنندگان و دغدغه مندان گشود و از سوی دیگر، چهره واقعی گفتمان های تقلبی و ناهمگون با اسلام ناب را برملا ساخت. درود خدا بر این شهید عزیز که در این مدت کوتاه خدمت، با تلاش و مجاهدت و خستگی ناپذیری، شاخص های حکمرانی انقلابی را چندین گام، تعالی بخشید.
اندیشمندان عزیز؛
همچنین مایلم از این فرصت استفاده کنم و بار دیگر بر موضوع فلسطین و فاجعه غزه به عنوان مهمترین مسئله امروز دنیای اسلام و جهان بشریت تأکید کنم.
شما به عنوان روشنفکران جامعه و همچنین به عنوان دیده بانان پیشرفت کشور وظیفه خطیر مأموریت مهمی را به دوش دارید. تبیین موضوع فلسطین و جنایتدهای این ماشین جنگی کودک کش
برای افکار عمومی، گفتوگو با همکاران و همترازان در عرصه های بین المللی و بیان این نکته که تغییرات عمیق تاریخی و تمدنی که امروز شاهد آغاز آن در همه عرصه ها هستیم.
بازتعریف مفاهیم عزت انسان و انسانیت، باز تعریف کنش جمعی بین ملت ها و دولت ها و بازتعریف زیست انسانی در کنار صلح بین المللی مأموریت مهم و محوری شماست.
بیان فجایع این رژیم جعلی و نمایش کشتار بیش از ۴۰ هزار انسان گناه در یک باریکه کوچک که قلب هر انسانی را به درد می آورد؛ تنها بخش کوچکی از این ماجرای تأسف بار است؛ اصلی ترین موضوعی که باید محور تبیین و گفتوگوهای فی ما بین قرار گیرد، نحوه شکل گیری و معماری چنین تفکر سیاه و فاجعه باری در بستر فلسفه، تاریخ و کنشهای سیاسی تمدن غرب مدرن است.
امروز پیامد کنش های سیاسی اجتماعی تمدن غرب به عینیت رسیده و پیش روی همه ماست؛ بر اندیشمندان اجتماعی و سیاسی، واجب است که خاستگاه و بستر شکل گیری این وضعیت تحیر آور را تحلیل کرده و بدون واهمه، بر غفلتهای تاریخی و تمدنی غرب مدرن بتازند؛
برادران و خواهران فرهیخته
آنچنان که واقفید؛ انقلاب اسلامی دارای یک فلسفه تاریخی مشخص و متعالی است؛ ما، امروز در میان حلقه های پنجگانه تکاملی انقلاب اسلامی و در مرحله دولت سازی و سپس جامعه پردازی قرار گرفتهایم.
انقلاب اسلامی، از مرز پرورش مفاهیم پایه و تولید گفتمان متمایز، عبور کرده است. آنچنان که در هر گوشه ای از عالم، آنگاه که بخشی از مفاهیم متعالی انقلاب اسلامی که نشئت گرفته از شریعت منور و متجلی اسلام عزیز است به گوش هر فرد و جریان دغدغه مند و آزادی خواه می رسد، او را شیفته و رهرو این مکتب انسان ساز و جهان ساز می کند.
امروز می توان به جرئت اعلام کرد که انقلاب اسلامی و مردم سالاری دینی در هماوردی تاریخی و البته سخت و هیجان انگیزی با مکتب لیبرال دموکراسی قرار گرفته است. این هماورد تاریخی به تدریج در حال بلوغ و تمایز مفاهیم، مرزها، جریان ها، طرفداران و هواخواهان و حتی پیامدها و نتایج است.
من از این زاویه می خواهم به تحلیل ۳ نامه مهم پرچمدار جریان حق و حقیقت به جوانان، دانشجویان و اندیشمندان و آزادی خواهان اروپایی و آمریکایی بپردازم؛ در ابتدا باید متذکر شوم که مقام معظم رهبری با تحلیل دقیق، فنی و متناسب با اقتضای زمانه جامعه ی مخاطبی را هدف قرار داده است که اولاً در بطن و متن تمدن ذاتاً مهاجم و جلوه گر غرب متولد شده و رشد کرده اند؛ و ثانیاً با پوست و گوشت و استخوان خود، ناهمگونی ها و عدم توازن های مبنایی این تمدن را در اثر نتایج و پیامدهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی، لمس کرده اند و به علت جوانی و حس حقیقت جویی همواره به دنبال راهی غیر از وضع موجود می گردند؛ و ثالثاً این جامعه ی مخاطب میراث داران و امتداد دهندگان این تمدن در بستر تغییرات عمیق زمان معاصر ما هستند ،جوانان دانشجویان اساتید و اندیشمندان غربی، ایشان فرمایند: «من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علت که پدران و مادران شما را نادیده می انگارم، بلکه به این سبب که آینده ملت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حس حقیقت جویی را در قلبهای شما زنده تر و هوشیارتر مییابم.
در وهله ی دوم ایشان در یک استمرار و تدریج در حال مفاهمه و هم ذهنی با این جامعه مخاطب هستند. همچون طبیبی که از وخامت حال بیمار خود با خبر بوده و نیک می داند که نمی توان ناگهانی و بدون در نظر گرفتن وخامت حال او، به تجویزهای شوک برانگیز، روی آورد.
گفتوگو و انتقال تدریجی گفتمان و بیان نقایص گفتمان رقیب، ویژگی مهم این تخاطب ۳ گانه در طول تقریباً ۱۰سال است.
در وهله سوم؛ نگارندهی این مفاهیم و ادبیات جدید؛ با تبحر، مخاطب را متوجه نقص های درونی و بطئی تمدن غرب و سازوکاری که برآمده ی از آن است، می کند. ایشان با در نظر گرفتن محیط ذهنی جوانان و دانشجویان آنها را به تأمل در حوادث پیش آمده در دو دهه اخیر در اروپا و آمریکا و همچنین منطقه غرب آسیا و ظهور پدیده های شوم تروریستی، جنگ طلب، ضد انسانیت و ضد بشریت دعوت می کند و از این جمله طلایی استفاده می کند که: «هرکس که از محبت و انسانیت بهره ای برده باشد، از دیدن این صحنه ها متأثر و متألم میشود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه... اما مسئله این است که رنج های امروز اگر مایه ی ساختن فردایی بهتر و ایمن تر نشود، فقط به خاطره هایی تلخ و بی ثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات، امروز قادر خواهید بود راه هایی نو برای ساخت آینده بیابید و سد بیراهه هایی شوید که غرب را به نقطه ی کنونی رسانده است.»
مقام معظم رهبری در این تخاطب ۳ گانه هیچ گاه بر روبنا ، حوادث و پدیده های پیامدمحور تأکید نکرده و صرفاً از آنها - چه حادثه ۱۱ سپتامبر چه حوادث فرانسه و چه حوادث غرب آسیا- به عنوان یک ابزار و شاهد مثال برای عینیت بخشی به یک مفهوم عمیق تر بهره برده اند؛ آنجا که می فرمایند: «به نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیت و آرامش، اصلاح این اندیشه ی خشونت زا است... متأسفانه این ریشه ها طی سالیان متمادی به تدریج در اعماق سیاست های فرهنگی غرب نیز رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است... اینک سؤال این است که اگر ما یک مفهوم و فرهنگ ستیزه جو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟
و آن مفهوم عمیق تر عبارت است از اندیشه ای که در بستر تاریخ سیاسی اجتماعی غرب، منجر به ساخت یک ماشین ستیزه جو، خشونت زا و برده دار چه در ساحت سیاست، چه در ساحت اقتصاد و چه در ساحت فرهنگ و اجتماع شده است.
ایشان با بهره گیری از پیامدها و حوادث به دنبال متمرکز کردن ذهن و فکر اندیشمندان و آزاد اندیشان غربی، بر نقص ها و غفلت های صورت بندی شده در ساختارهای فلسفی و اندیشه ای غرب تمدنی است؛ ایشان می فرمایند: «قطعاً نباید تأثیر یک عمر تغذیه ی فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولد خشونت را فراموش کرد. باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت، تحلیلی که آلودگی های پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طی سال های شکوفایی صنعتی و اقتصادی بر اثر نابرابری ها و احیاناً تبعیض های قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقده هایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده میشود.
چه اگر این مفاهیم، اصلاح و تجدیدبنا نشوند؛ با اصلاح روبنا، صرفاً شاهد بروز و ظهور نوع به روز شده تری از خشونت و بهره کشی و ستیزه جویی در جوامع و دولت های غربی خواهیم بود.
ایشان در این گفتگوی تدریجی و نرم، ذهن و دل حقیقت جوی جوانان و اندیشمندان را به آرامی به مسیر سومی غیر از مفاهیم پر طمطراق و عاری از حق و حقیقت لیبرال دموکراسی غربی و همچنین مکتب سخت، سلب و بدون آینده نگری و به تاریخ سپرده شده مارکسیست رهنمون می سازند.
مسیری که از مقامی متعالی تر و متمایز از مادیت، بدویت و حیوانیت انسان با انسان و جامعه ی انسانی سخن میگوید؛ مفهومی که قلب و دل و روح و شاکله انسان را هدف قرار می دهد و تن و جسم و خور و خواب او را چه در مقیاس فردی و چه در مقیاس اجتماعی ابزاری برای تعالی و رشد و پیشرفت می داند.
مکتبی که انسان ساز است و جامعه پرداز؛ آنجا که اشاره می کنند: «من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقی دیگری از اسلام را بپذیرید، بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیت پویا و اثرگذار در دنیای امروز با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود.
اجازه ندهید ریاکارانه تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند، اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اول آن بشناسید با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن آشنا شوید من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده اید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام و آموزه های انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده اید؟ آیا تاکنون به جز رسانه ها پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کرده اید؟ آیا هرگز از خود پرسیده اید که همین اسلام چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طی قرون متمادی بزرگترین تمدن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکران را تربیت کرد؟
و در نهایت ایشان با تیز بینی و نکته سنجی از این جامعه ی مخاطب دغدغه مند که به دنبال حق و حقیقت است می خواهند که مرزهای جغرافیایی و تسلب های ذهنی را زیر پا بگذارند و طرحی نو دراندازند و صورت بندی جدیدی از درگیری تاریخی حق و باطل ایجاد کنند و با حریت به جبهه حق و روشنی و حقیقت بپیوندند و در نهایت میفرمایند «به هر حال این شما هستید که باید لایه های ظاهری جامعه ی خود را بشکافید گره ها و کینه ها را بیابید و بزدایید. شکاف ها را به جای تعمیق باید ترمیم کرد...
من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهره پردازی های موهن و سخیف بین شما و واقعیت سد عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسش ها فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقت های نو پیش روی شما قرار می دهد.
جبهه ی بزرگ مقاومت در نقطه ای دور با همین ادراک و احساسات امروز شما سال ها است مبارزه میکند.... من میخواهم به شما اطمینان دهم که امروز وضعیت در حال تغییر است... تاریخ هم در حال ورق خوردن است... شما اکنون بخشی از جبهه مقاومت را تشکیل داده اید و در زیر فشار بیرحمانه ی دولتتان - که آشکارا از رژیم غاصب و بیرحم صهیونیست دفاع می کند - مبارزهای شرافتمندانه را آغاز کرده اید.»
اندیشمندان بزرگوار؛
تاریخ در حال ورق خوردن است و صدای این تغییر محسوس تر از گذشته در جای جای این عالم شنیده می شود؛ انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران سهم عمده و منحصر به فردی در این تغییر و صورت بندی نظم جدید جهانی خواهد داشت، درخواست من از شما فرهیختگان که مأموریت پیشگامی و آینده نگری و آینده نگاری برای کشور و ملت ما دارید آن است که این ۳ نامه را با دقت، تأمل و تدبّر بیشتری تحلیل کرده و از دل آن راهبردهای کنش فعالانه برای مؤثران و کنشگران در سطح ملی و بین المللی خلق کنید.
امروز عناصر مؤثر اجتماعی و سیاسی در اقصی نقاط عالم به دنبال نسخه ای برای کنشگری در نقشه جبهه حق و حقیقت هستند. تولید و تفصیل این نسخه ها مأموریت تاریخی و تمدنی شماست.
در پایان از برگزار کنندگان این همایش مهم تشکر کروده و امیدارم که خداوند متعال دولت و ملت بزرگ ایران اسلامی را در ظل راهبری داهیانه مقام معظم رهبری، بر این مأموریت عظیم تاریخی و تمدنی استوار داشته و چشمانمان را بر تحقق طلیعه تمدن نوین اسلامی با ظهور حجتش منور بدارد.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته؛
محمد مخبر
انتهای پیام/