سیاست دولت جدید باید پیشرفت و رشد اقتصادی مبتنی بر نوآوری باشد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، نزدیک به سه دهه از شکلگیری مفهوم نظامهای ملی نوآوری میگذرد؛ این نظام مبتنی بر سیاستها، تعاملات و رفتارهای متقابل بین سهگانه صنعت، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی و دولت است که منجر به توسعه، خلق، انتقال، اصلاح و انتشار فناوریهای جدید میشود.
در این نظام نقش هریک از سازمانها مانند دانشگاه ها، پارکهای فناوری، مراکز تحقیق و توسعه، مراکز صنعتی و موسسات پژوهشی و در فرآیندهای نوآوری و رابطه تعاملی آنها در مقایس کلان و کشوری پرداخته میشود. امروزه این نوع نظام در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به طور گسترده مورد توجه سیاستگذران و محققان حوزه علم، فناوری و نوآوری قرار گرفته است.
نظام ملی نوآوری در ایران نیز مورد توجه قرار دارد، اما هنوز با چالشهایی مواجه است. واکاویی و چرایی این مسئله باعث شد گفتوگویی با علی معصومی، عضو هیات مدیره و دبیر انجمن تحقیق و توسعه و نوآوری صنایع و معادن ایران انجام دهیم.
مشروح گفتوگو به شرح زیر است:
* عملکرد نهادها و سازمانها در توسعه علم و فناوری کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟ چرا هنوز نتوانسته ایم به نحو مطلوب از ظرفیتهای علمی کشور برای تحقیق، توسعه و نوآوری صنایع و معادن ایران بهره بگیریم؟
معصومی: اکنون فعالیتهای زیادی در وزارتخانه ها، نهادها، سازمانهای مختلف، معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان در راستای نظام ملی نوآوری ایران(منظور نظامی است که دانش را تبدیل به فناوری و فناوری را تبدیل به ثروت میکند) انجام میشود، اما برآیند همه آنها بهره وری لازم را ندارد یعنی بر اساس منابعی که صرف میکنیم و ساختار، سازمان و تشکیلاتی که برای انجام این کارها اختصاص داده ایم، هم افزایی لازم را نداریم و به نحو مطلوب دانش به ثروت تبدیل نمیشود.
در ابتدای این زنجیره وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و سازمانهای تابعه آن مانند سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران و سایر اجزای آن مانند صندوق حمایت از پژوهشگران و … و پس از آن معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری قرار دارد و در ادمه زنجیره وزارتخانههایی مانند صنعت، معدن و تجارت، جهاد کشاورزی، اقتصاد، وزارت راه و شهرسازی (که از دانشگاه برای دانش خدمت گیرنده هستند) قرار دارند، اما از ابتدا تا انتهای این زنجیره حلقهها به طور کامل به یکدیگر متصل نیستند. هر مجموعهای به صورت جزیرهای کار خود را پیش میبرد. کسی هم پاسخگو نیست که چرا علم و دانش به ثروت تبدیل نمیشود.
به عنوان مثال ماموریت اصلی پژوهشگاهها انجام کار پژوهشی در راستای نیازهای صنعت و سایر ارکان اقتصادی و اجتماعی کشور است یعنی اکثر پژوهشگاهها که باید پاسخگوی نیاز صنعت و اقتصاد کشور باشند، فقط در حال انجام پژوهشهای علمی غیرکاربردی و نوشتن مقالات ISI هستند. خروجی که از آنها انتظار داریم، به هیچ وجه کافی نیست و ارتباطی که باید میان پژوهشگاه و صنعت باشد و تمرکزی که باید آنها برای رفع نیازها و پروژههای صنعت داشته باشند، اتفاق نمیافتد.
* به نظر شما رئیس جمهور آینده و تیم همراه او برای رفع این مشکل باید چه اقداماتی انجام دهد؟
معصومی: اکنون زیرساختهای خوبی در دانشگاهها از نظر امکانات فیزیکی، آزمایشگاهی و... داریم، فرایندهای نسبتاً خوبی هم برای آنها تعریف و سازمانها و نهادهایی هم برای زنجیره تبدیل دانش به ثروت درست کرده ایم، اما به دلیل شفاف نبودن نقش هرکدام از این نهادها و سازمانها به خصوص متناسب نبودن اختیارات و مسئولیت ها، آنها هم افزا نیستند و بهرهوری لازم را نداریم. به عنوان مثال از وزارت صمت میخواهیم پاسخگو باشد که چرا برخی از محصولات تولید شده از کیفیت مطلوبی برخوردار نیستند. از سوی دیگر برای انجام کارهای پژوهشی و پروژههای تحقیقاتی منابع به نهادها و دستگاههای دیگر اختصاص پیدا کرده است. اگر نهادها و دستگاههایی که این منابع ر ا در اختیار دارند همراهی لازم را با وزارت صمت و شر کتهای صنعتی و معدنی و سایر حوزههای دیگر مانند کشاورزی نداشته نباشند، چرا باید این وزارتخانهها و دستگاهها به تنهایی پاسخگوی این مسائل باشند؟
اکنون ایران در شرایط تحریم به سر میبرد؛ بنابراین ما باید از نظر فناوری و دانش خودمان را توانمند سازیم، زیرا به تکنولوژیهای محدودی دسترسی داریم. اگر کیفیت محصولی افت پیدا کند کدام ارگان؛ وزارت صمت، وزارت علوم، سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی کشور، جهاد دانشگاهی یا معاونت علمی پاسخگو است؟ هیچ کسی پاسخگو نیست! رئیس جمهور آینده باید مشخص کند چه ارگان و نهادی چه اختیارات و مسئولیتهایی برعهده دارد. سپس به تناسب مسئولیتها و اختیارت آنها را پاسخگو کند. در حال حاضر برخی از نهادهای دولتی منابع، امکانات، نیروی انسانی متخصص و بودجههای پژوهشی و فناور محور را در اختیار دارند، اما در قبال مشکلات و مسائل کشور به هیچکس پاسخگو نیستند.
*چه مسئلهای در دولتهای پیشین مغفول واقع شده که باید توسط رئیس جمهور آینده مورد توجه بیشتری قرار بگیرد؟
معصومی: سال هاست که کشورها روی بحث نوآوری در تمام ابعاد جامعه شان تاکید دارند. رئیس جمهور آینده حتما باید نظام ملی نوآوری را بازنگری کند. منظور از نظام نوآوری اختراع یک محصول جدید نیست؛ بلکه سیاستی است که باید در پیش بگیرد. حرکت و سیاست دولت باید برمبنای نوآوری باشد یعنی در مدیریت، ساختار، فرایندها، اجراها و نظارتش و از وزرای خود بخواهد هر لحظه به فکر نوآوری و کار جدید باشند تا مسیرها را کوتاه تر، فرایندها را چابک تر، هزینهها را کمتر و بهره وری را افزایش دهند.
دولت آینده باید مبتنی بر نوآوری باشد، زیرا سرعت تحول و پیشرفت در دنیا بسیار زیاد است. وقتی سرعت مولفهها زیادتر میشود دیگر نمیتوانیم با سرعت کم پاسخگوی نیازهای جامعه باشیم یا با دیگر کشورها رقابت کنیم. در نتیجه باید سرعت مان را بالاتر ببریم و این امر محقق نمیشود مگر اینکه سیستم مان را چابکتر کنیم. قطعا با یک سیستم سخت، کرخت و سنتی به هیچ وجه نمیتوانیم با دنیای جدید که با سرعت در حال تحول است، رقابت کنیم. اکنون اقتصاد دیجیتال و هوش مصنوعی در دنیا مطرح است. قطعا سیستم سنتی نه تنها قابل رقابت با سایر کشورها نیست بلکه قادر نخواهد بود نیازهای جامعه کنونی را نیز برطرف کند. این کارکردها نیاز به سیستم چابک دارند. نظامی باید در دولت حاکم شود که نوآور، چابک و متمرکز بر زنجیره ارزش دانش تا ثروت باشد یعنی باید بر تبدیل دانش به ثروت متمرکز شود.
منظور از ثروت فقط پول نیست. وقتی در حوزه علوم اجتماعی، روان شناسی، بهداشتی و پزشکی دانشی در سطح جامعه نشر پیدا کند و سطح بهداشت افزایش یابد، قطعا هزینههای درمان و نگهداری بیماران نیز کمتر خواهد شد. در واقع سیستم بهره ورتر میشود. با بهره ورتر شدن سیستم شاهد رشد اقصادی خواهیم شد. به عبارت دیگر ثروت تولید میشود یعنی دانش به ثروت تبدیل خواهد شد.
* دولت برای تکمیل این زنجیره باید چه مولفههایی را رعایت کند؟
معصومی: این فرایند دانش مستقیما به پول تبدیل نمیشود. اگر در این فرایند مولفهها را رعایت کنیم و دولت نوآور، چابک و متمرکز بر زنجیره ارزش دانش به ثروت باشد، میتوانیم به موفقیت دست پیدا کنیم. لازمه تحقق این مهم هم در گرو انجام چند کار است. یک ساختار، نظام و تشکیلات نظام ملی نوآوری باید بازنگری شود. دوم، باید مشخص شود در حوزه دانش و علم و فناوری کدام دستگاهها چه مسئولیت، وظایف و اختیاراتی بر عهده دارند. سوم، قوانین حمایت کننده این مسئله باید مورد بازنگری قرار گیرند. اکنون قوانین بسیار خوبی پیرامون این مسئله داریم. شاید بازنگری این قوانین نیاز به پنج الی شش ماه کار کارشناسی شده داشته باشد تا کمبودهای آن برطرف و سختیها و دشواریهای اجرای بعضی از قوانین تسهیل پیدا کند.
چهارم نیز تعریف جدید فرایندهاست. باید از ابتدا تا پایان تبدیل فرایند دانش به ثروت و به خصوص ارزیابی و نظارت و پاسخگو کردن همه سیستمها و مسوولیت و اختیاری که دارند بار دیگر مورد بازنگری قرار بگیرد. متاسفانه اکنون چه رشدی در حوزه دانش و فناوری داشته باشیم و چه رشدی نداشته باشیم، کسی پاسخگو نیست و کسی هم مورد تشویق قرار نمیگیرد. تعریف فرایندها اصلا کار پیچیدهای نیست. اکنون ما متخصصان و زیرساختهای لازم را در کشور داریم. پنجم، سیاستهای این حوزه باید تغییر کند؛ ضمن اینکه باید ساختارها، قوانین و فرایندها اصلاح شوند، باید نگاهها و سیاستها نیز تغییر پیدا کند. ما کلا باید دانش محور حرکت کنیم. هیچ چیزی را به جز علم و دانش نباید مد نظر قرار دهیم. باید منطقی پشت کارهایمان باشد. همچنین باید پاسخگو و هم افزا باشیم و قابلیت نظارت، سنجش و پاسخگویی داشته باشیم.
ساختار و تشکیلات دولت باید با توجه به افزایش سرعت و شتاب توسعه افتصادی کشورها و تحول دیجیتال و هوش مصنوعی و بسیاری از ابزارهای نوین دیگر تغییر کند. ما با ساختار و چیدمان کنونی دولت و تفکر جزیرهای وزارتخانهها راه به جایی نمیبریم. قطعا با ارتباطی که در آن وزارتخانهها زنجیره محوری با یکدیگر ندارند، به نتایج کافی نخواهیم رسید. اگر هم مدیریت داشته باشیم، با سختی، زحمت و هزینه بسیار زیاد باید این کار را انجام دهیم. این ساختارها و تشکیلات باید دوباره مورد بازنگری قرار بگیرند و براساس اختیارها و مسئولیتها و انتظارها تقسیم وظیفه صورت بگیرد.
* پس از اصلاح ساختارها و تکمیل این زنجیره، روابط بین المللی چقدر میتواند در توسعه اقتصاد دانشبنیان ایران موثر واقع شود؟ رئیس جمهور آینده چقدر باید به این مسئله توجه داشته باشد؟
معصومی: در حال حاضر ارتباطات بین المللی در حوزه علمی وجود دارد، اما در حوزه فناوری این ارتباطات همراه با محدودیتهایی است؛ اکنون در حوزه علمی و دانشگاهی بسیاری از اساتید کشور با دانشگاههای دیگر در ارتباط هستند. برای فرصت مطالعاتی به خارج از کشور سفر میکنند. مقالات آنها در مجلات بین المللی چاپ میشود. همچنین سخنرانانی از کشورهای دیگر به ایران دعوت میشوند. این ارتباطات باید در حوزه فناوری نیز گسترش پیدا کند.
این ارتباطات دو بعد دارد. یک، تکنولوژیهای نوین از کشورهای پیشرو به ایران انتقال داده شود و از دانش این کشورها استفاده کنیم. دوم، تکنولوژیهایی که اکنون در شرکتهای دانشبنیان توسعه پیدا کرده را در سطح جهانی عرضه کنیم. اگر این ارتباط تقویت شود ما میتوانیم دانش و فناوری مان را به کشورهای دیگر بفروشیم.
هرچند بحثهایی که اکنون پیرامون ارتباطات منطقهای داشته ایم یا به پروتکلها و کنسرسیومهایی سطح منطقه وارد شده ایم و تفاهم نامههایی که امضا کرده ایم، مفید هستند، اما کافی نیستند. به عنوان مثال نمایشگاههای کالا و محصولات برپا میکنیم و محصولات فیزیکی مان را میفروشیم، درصورتی که فروش محصولات فناورانه و دانش در شرایط تحریم بسیار راحتتر از صادرات کالاست. اکنون روی این مسئله تمرکز کمتری داریم. ما میتوانیم آموزشهایی که در حوزه صنعت، دانش و فناوری داریم مانند آموزشهای صنعتی و کاربردی و علمی و دانشگاهی را تبدیل به ثروت کنیم. متاسفانه کمتر به این سمت رفته ایم، بیشتر تمایل داریم یا عادت کرده ایم محصولات و کالاهایمان را بفروشیم.
اکنون ارتباطات بین المللی مان زیاد نیست، اعمال تحریمها نیز باعث شده اند تا بهره برداری لازم را نداشته باشیم در حالی که میتوانیم با استفاده از توانمندیهای حوزه دانش و فناوری، این فضا را بازتر کنیم از اینرو تمرکز اصلی نمایشگاههایی که ایجاد میشود_که اکنون نیز نمایشگاههایی در این خصوص دایر میشود_ باید روی بحث دانش، فناوری و حوزه علم و آموزش باشد.
انتهای پیام/