حضرت امام جواد(ع)؛ دارنده جایگاه رفیع امامت در خردسالی و مقام شهادت در جوانی
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، امامان معصوم علیهم السلام از نظر داشتن صفات عالی انسانی و از جمله مکارم اخلاق در حد اعلای کمال هستند. سجایا و مکارم اخلاقی امامان معصوم از والاترین منبع اخلاق سرچشمه گرفته است. آنان اخلاق نیک را از جد گرامیشان پیامبر اسلام (ص) به ارث برده اند و آیینه تمام نمای رسول خدا (ص) هستند. فضائل و مکارم اخلاقی امام جواد (ع) به گونهای بود که همگی حتی مخالفان و دشمنان بدان اعتراف کرده و با دیدن آن خصال برجسته ناخودآگاه مجذوب آن وجود الهی شده، زبان به مدح و ستایش میگشودند.
آخرین روز ذیالقعده سالروز شهادت حضرت امام محمدتقی (ع) امام نهم شیعیان است. امامی که به جود و بخشش شهره بوده و «جواد» لقب گرفتند و از این حیث که در سن کودکی به مقام والای امامت نائل شدند و در عنفوان جوانی به شهادت رسیدند دربین ستارگان آسمان امامت درخشندگی خاصی دارند.
تولد و دوری از پدر در دوران کودکی
حضرت ابوجعفر محمد بن علی جوادالائمه (علیه السلام) نهمین امام شیعیان و فرزند حضرت امام رضا (ع) است. آن حضرت در دهم ماه رجب و به روایتی در ۱۹ رمضان المبارک سال ۱۹۵ هجری قمری در مدینه منوره به دنیا آمد.
پدر بزرگوارشان حضرت امام علی ابن موسی الرضا (علیه آلاف تحیه و الثناء) و مادر گرامیشان بانویی پرهیزکار به نام سبیکه است که امام رضا (ع) وی را خیزران نامید. سبیکه از اهالی نوبه در سرزمین مصر و از خاندان قبطیه همسر رسول خدا (ص) بود. امام نهم شیعیان (ع) مانند جده اش فاطمه زهرا (س)، زندگانی کوتاه و عمری سراسر رنج و مظلومیت داشت و در نهایت در آخر ماه ذیالقعده سال ۲۲۰ هجری قمری در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید.
امام محمد تقی (ع) به باب الحوائج شهرت دارد. جواد (بخشنده) و تقی (پرهیزگار) مشهورترین القاب آن حضرت (ع)، و رضی و متقی از دیگر القاب ایشان است. امام جواد (ع) هنگام شهادت جانگداز پدر ارجمندش حضرت امام رضا (ع) در اواخر ماه صفر سال ۲۰۳ هجری قمری، ۸ ساله بود که مقام امامت به ایشان انتقال یافت.
دوران ۱۷ ساله امامت حضرت جوادالائمه (ع) با حکومت مأمون و معتصم خلفای جنایتکار عباسی، همزمان بود.
یکی از همسران امام جواد (ع) ام الفضل دختر مأمون عباسی بود که از وی فرزندی نداشت. زوجه دیگر آن حضرت (ع) هم سمانه مغربیه و مشهور به ام ولد بود. حضرت جوادالائمه (ع) دارای ۴ فرزند پسر و ۴ دختر به اسامی حضرت ابوالحسن امام علی النقی الهادی (ع)، ابواحمد موسی مبرقع، ابواحمد حسین، ابوموسی عمران، فاطمه، خدیجه، ام کلثوم و حکیمه بودند.
هنگامی که امام رضا (ع) در سال ۲۰۰ هجری قمری، به دعوت و اجبار مأمون عباسی از مدینه به طوس (خراسان) رفت، فرزند خردسالش امام جواد (ع) که شش سال بیشتر نداشت و مانند دیگر افراد خانواده آن حضرت (ع) در مدینه ماند، جانشین ایشان در این شهر بود. حضرت ثامن الحجج (ع) در این سفر، هیچ یک از اعضای خانواده خود را به همراه نبرد و در آنجا تنها زندگی میکرد.
وقتی امام هشتم (ع) به دست مامون به شهادت رسید، امام جواد (ع) به قدرت خداوند در طوس حاضر شد و آن حضرت را غسل داد و کفن کرد و بر بدن پدر نماز خواند و خاندانش را از شهادت امام (ع) آگاه کرد؛ و دستور داد مهیای عزاداری شوند. قرضهای پدرش را پرداخت و در آن سن کودکی وظیفه و مسئولیت امامت را عهدهدار شد.
البته در برخی اسناد تاریخی هم آمده است که امام جواد (ع) علاوه بر این، در سال ۲۰۲ هجری قمری نیز برای دیدار پدر بزرگوار خود در زمانی که ولیعهد مأمون بودند، به طوس (مرو) رفت و سپس به مدینه بازگشت.
حیله مأمون برای مقابله با امام جواد (ع)
مأمون عباسی، سیاست و رفتار پدرش هارون الرشید برای کنترل امام موسی کاظم (ع)، که آن حضرت (ع) را به بغداد آورده و زندانی کرده بود، را با امام رضا (ع) در پیش گرفت، ولی با ظاهری آراسته و فریبکارانه میکوشید که نه تنها در ظاهر امر، مسأله زندان و مانند آن در کار نباشد، بلکه با برخورد دوستانه، چنین تبلیغ شود که او علاقه و محبت ویژهای نیز به ایشان دارد.
امام جواد (ع) بخش عمده زندگی خود را همزمان با مامون خلیفه دوروی عباسی گذراند. او با مکر و حیلههای فراوان سعی داشت امام (ع) را از مقام قدسی پایین آورده و به زر، زیور و فساد خلافت بیالاید و روش خود را که در مورد امام رضا علیه السلام به سنگ خورده بود، در مورد امام جواد علیه السلام به هدف برساند.
مأمون در سال ۲۰۴ هجری قمری و بعد از شهادت حضرت ثامن الحجج (ع) به بغداد بازگشت. او که به مقام و کمالات معنوی وعلمی و فضایل اخلاقی و انسانی امام محمد تقی (ع) آگاهی داشت آن حضرت را به مرکز خلافت احضار کرد تا علاوه بر نظارت مستقیم بر ایشان به اهداف خود جامه عمل بپوشاند. مامون در راستای اجرای مقاصد خود، دخترش را به عقد امام درآورد و سعی کرد مجلس باشکوه و با اسراف و ریخت و پاشهای فراوان به راه اندازد به طوری که هم امام را در ان سهیم جلوه دهد و هم توجه آن حضرت را به مظاهر دنیوی جلب کند ولی امام (ع) با برخورد عفیفانه خود او را ناکام ساخت.
شبهه امامت در دوران کودکی
حجتالاسلام رسول جعفریان کارشناس تاریخ اسلام درباره شرایط به امات رسیدت حضرت امام محمد تقی (ع) میگوید: وقتی امام رضا (ع) به شهادت رسیدند، شیعیان آن حضرت به علت اینکه تنها فرزند ایشان بـیش از هـشت یا نه سال نداشتند، در نگرانی و اضطراب عمیقی فرو رفتند. بـه نوشته برخی مورخان، در این جریان شیعیان به حیرت افتادند و میان آنان اختلاف پدید آمد. شیعیان دیگر شهرها نـیز مـتحیر شـدند. به همین جهت گروهی از آنان در منزل عبدالرحمان بن حجاج گـرد آمـدند و ضجه و ناله سردادند.
وی میافزاید: این مشکل برای شیعیان که مهمترین رکن ایمان را اطاعت از امام معصوم میدانند و در مسائل و مشکلات فقهی و دینی خود به ایشان رجـوع مـی کردند، از اهـمیت زیادی برخوردار بوده است و نمیتوانست همچنان حل نشده باقی بماند. البته برای شیعیان مسلم بود که امـام رضـا (ع) فـرزند خود، امامجواد (ع)، را به جانشینی برگزیده اند، ولی مشکل ناشی از خردسالی آن حضرت، آنان را وامی داشت تـا بـرای اطمینان خاطر به کاوش و جست وجوی بیشتری بپردازند.
در میان متونی که دربـاره جـانشینی امامجواد (ع) از حضرت رضا (ع) برجای مانده، به ویژه خاطرنشان شده است که امام رضا (ع) فرزند خـردسالشان، امـام جواد (ع)، را به جانشینی خود تعیین فرموده اند و با اینکه هنوز فرصت زیادی برای ایـن کـار وجـود داشته است، به جانشینی او اصرار داشته اند، تا آنجا که در برابر اشاره برخی اصحاب به سـن انـدک امام جواد (ع)، با اشاره به نبوت حضرت عیسی (ع) در دوران شیرخوارگی، فرمودند: «سـن عـیسی هـنگامی که نبوت به وی اعطا شد، کمتر از سن فرزند من بوده است.»
تلاش خلیفه عباسی برای کنترل امام جواد (ع)
مامون که نتوانسته بود قداست امام را خدشه دار کند و تمام اقداماتش را ناکام میدید. تصمیم به قتل آن حضرت گرفت و شبی در حال مستی بر او حمله کرد ولی امام (ع) به طور معجزه آسایی نجات یافت.
امام جواد از کسانی که با ظالمان و حاکمان ستمگر همراه بودند، تنفر داشت و این تنفر خود را نیز اعلام میکرد و با این که مامون سعی داشت با کشاندن امام (ع) به دستگاه خلافت، آن حضرت را با خود همراه نشان دهد، اما امام (ع) با رد هر گونه همکاری و اظهار علاقه به بازگشت به مدینه اعلام کردند که نه با مامون همراه است و نه از بودن در دستگاه خلیفه راضی. امام جواد (ع) ازدواج با دختر مامون را پذیرفت تا هم خود را از خطر مرگ برهاند و هم موقعیت خوبی برای شیعیان فراهم سازد؛ زیرا با بودن امام (ع) در دربار شیعیان از آزادی بهره مند میشدند.
خلیفه ملعون عباسی از این راه به راحتی میتوانست هم امام (ع) را در کنترل خود داشته باشد و هم رفت و آمد و ارتباط و تماسهای شیعیان را با آن حضرت (ع) زیر نظر بگیرد. عباسیان و درباریان مأمون که از تصمیم وی برای ازدواج دخترش با امام جواد (ع) برآشفتند و او را از آینده این کار برحذر داشتند، زیرا ترس آن را داشتند که پس از مأمون، خلافت به خاندان علوی برگردد، چنانکه درباره ولایتعهدی پدرش امام رضا (ع) هم به سختی دچار همین نگرانی شده بودند.
مامون که به گفتار بی اساس آنان اعتقادی نداشت و از کمالات و فضایل معنوی و علمی امام جواد (ع) آگاه بود، در مقابل این برخورد و برای نشان دادن شایستگی آن حضرت (ع)، مجلس بحث و مناظره علمی برپا کرد و امام نهم شیعیان (ع) را به مناظره علمی با یحیی بن اکثم دانشمند دربار عباسی و فقیه بزرگ اهل سنت در آن عصر فراخواند که امام (ع) در این مجلس، به تمامی پرسشها پاسخ گفت و مقام و موقعیت علمی و هوش و ذکاوت آن حضرت (ع) بر همگان آشکار و اثبات شد. پس از آن مأمون دختر خود را به همسری امام جواد (ع) درآورد.
امام جواد (ع) پس از آن و با وجود تکریم و احترام از سوی مأمون، تمایلی به زندگی اشرافی و معاشرت با خلیفه عباسی و درباریان نداشت و به دنبال فرصتی بود که از آن محیط خارج شود. حضرت جوادالائمه (ع) پس از چندی به سفر حج رفت و از آنجا به مدینه بازگشت و تا پایان خلافت مأمون در سال ۲۲۰ هجری قمری در آن شهر ماندگار شد. همگان امام جواد (ع) را عالمی بزرگ میدانستند. ایشان انسانی بردبار، نیکو سخن، عابد و بسیار باهوش بود.
ام الفضل همسر امام جواد (ع) که در دربار خلافت پرورش یافته و از زندگی اشرافی برخوردار بود، تحمل زندگی زاهدانه و بی آلایش خاندان عصمت و طهارت (ع) را نداشت و از آغاز ورود به مدینه منوره، بنای ناسازگاری در پیش گرفت و برای بازگشت به بغداد اصرار میکرد.
حتی چند بار در نزد پدرش مأمون شکایت و گلایه کرد، اما مأمون به شکوائیههای دخترش اعتنا نداشت و وی را به زندگی مسالمت آمیز با امام جواد (ع) توصیه میکرد. مأمون برای امام محمد تقی (ع) احترام قائل بود و به این که دامادی وی را پذیرفته است، افتخار میکرد.
شهادت مظلومانه امام جواد (ع) در ۲۵ سالگی
پس از مرگ مأمون در ۱۷ رجب سال ۲۱۸ هجری قمری، برادر ناتنیاش معتصم به عنوان جانشین وی و هشتمین خلیفه عباسی، خلافت را در دست گرفت. معتصم عباسی با این که در ظاهر برای امام جواد (ع) احترام قائل بود ولی در باطن نسبت به مقام و منزلت آن حضرت (ع) و شایستگی وی برای رهبری مسلمین رشک میبرد و درصدد تحقیر و شهادت ایشان برآمد؛ لذا در اولین سال حکومت خود و برای کنترل و مراقبت بیشتر حضرت جوادالائمه (ع)، ایشان را به بغداد فراخوان و در حقیقت تبعید کرد و آن حضرت (ع) به ناچار به همراه همسر خود امالفضل مدینه را ترک کرد و به بغداد رفت.
امام نهم شیعیان هنگامی که عازم بغداد شد، فرزند گرامی خود امام علی النقی (ع) را در مدینه جانشین خود کرد. حضرت امام جواد (ع) در طول عمر با برکت و کوتاه مدت خویش، دوبار (در سال های ۲۱۵ و ۲۲۰ هجری قمری) به بغداد مسافرت کرد که هر دو بار، مصادف با ماه محرم بود. معتصم به خاطر کینه و دشمنی که نسبت به اهل بیت (ع) و شیعیان آنان داشت، به بهانه هایی، محدودیتهای جدیدی برای آنان و بویژه امام جواد (ع) قائل میشد. حضرت باب الحوائج امام محمد تقی (ع) در این سفر، چند ماه بیشتر در بغداد زندگی نکرد و سرانجام در آخر ذی القعده همان سال (۲۲۰ هجری قمری) و به وسیله زهری که همسرش ام الفضل به تحریک برادرش جعفر بن مأمون و به دستور عمویش معتصم عباسی به آن حضرت (ع) خورانید، مسموم گردید و پس از چندی و در حالی که تنها ۲۵ سال از عمر شریفش میگذشت، به شهادت رسید.
پیکر پاک و نورانی امام جواد (ع) در مقابر قریش بغداد، در کنار مرقد مطهر و شریف جد بزرگوارش حضرت باب الحوائج امام موسی بن جعفر الکاظم (ع) که هم اکنون معروف به کاظمین، و ملجاء و پناهگاه عاشقان و شیعیان و ارادتمندان است، مدفون گردید.
امام جواد (ع) در میان ۱۲ امام معصوم (ع) از نظر سنی، زودتر از دیگران به مقام امامت نایل گردید و از نظر سالهای عمر، سن پایینتری نسبت به دیگر ائمه بزرگوار (ع) داشت. با این حال ایشان با علمانه م با تدبیر و با بهرهگیری از علم و معرفتی وجودی خویشی در شرایط حساس و سرشار از خفقان، سکاندار کشتی امامت شدند. امام جواد(ع) نیز با عبور دادن این کشتی از دریای طوفانزای عصر عباسی آن رابه فرزند خویش سپردند تا با دو واسطه در نهایت به ساحل امن انتظار و امامت حضرت ولیعصر(عج) برسد.
ائمه اطهار (ع) مظهر اسماء الهی در بین مخلوقات هستند و از اسامی خداوند متعال «جواد» است که به معنایی بسیار بخشنده است. این بخشش به نحوی است که منتظر درخواست شخص هم نیستند، بلکه متناسب با نیاز او و بدون درخواست به او عنایت میکنند. این امام جواد مظهر جود و کرم الهی هستند و این جلوه در وجود ایشان تجلی خاصی دارد.
البته در روایتی هست که این نوع عمل را وجود مبارک امام رضا علیه آلاف التحیة و الثنا به امام جواد (ع) سفارش کرده بودند. در روایتی از بزنطی نقل است که امام رضا (ع) نامهای با این مضمون برای امام جواد (ع) فرستادند: به من خبر رسیده که غلامان و خادمان بیت هرگاه سوار بر مرکب میشوی تا از خانه بیرون بروی تو را از درب کوچک خانه بیرون میبرند، این عمل ریشه در بخل آنان دارد تا از جانب تو به احدی خیر نرسد. از تو میخواهم به حقی که به عنوان پدر و امام بر تو دارم، رفتوآمدت جز از درب بزرگ خانه نباشد.
امام رضا (ع) در ادامه نامه خطاب به امام جواد (ع) میفرماید: وقتی سوار میشوی درهم و دینار همراهت باشد، احدی به تو عرض حاجت نکند جز اینکه به او عطا کنی. اگر عموهایت از تو درخواست کردند به آنان ببخشی کمتر از ۵۰ دینار مده، اگر خواستی بیشتر بپردازی اختیارش با توست، و اگر عمههایت از تو درخواست نمودند کمتر از ۲۵ دینار نپرداز، بیشتر خواستی بپردازی حق با توست، من میخواهم خداوند به تو مقام و مرتبت دهد. انفاق کن و وحشت از تنگدستی و نداری نداشته باش که عنایت کنندهی به تو صاحب عرش است. (کافى: ۴/ ۴۳، باب الإنفاق، حدیث ۵؛ عیون اخبار الرضا: ۲/ ۸، باب ۳۰، حدیث ۲۰؛ بحار الأنوار: ۹۳/ ۱۲۱، باب ۱۴، حدیث ۲۴).
انتهای پیام/