تهیهکنندهای که از تئاتر سود میخواهد راه را اشتباه آمده است/ ویژگیهای تئاتر خوب چیست
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، نمایش «گالیله»، تازهترین اثر «شهابالدین حسینپور»، این روزها در سالن اصلی مجموعۀ تئاترشهر تهران روی صحنه است. نمایشی بر پایه متنی از «برتولت برشت» و ترجمه «حمید سمندریان» که تا به امروز، به دلایل متعددی از جمله کارگردانی دقیق و درست، صحنهآرایی درگیرکننده، بازیهای روان بازیگران، موسیقی و از همه مهمتر تجربۀ گروه کارگردانی و بازیگری توانسته است به یکی از پرفروشترین آثار نمایشی روی صحنه مبدل شود. به همین مناسبت مشروح گفتوگوی آنا با «آرش (علی) فلاحتپیشه»، بازیگر نقش «مأمور انگیزاسیون» در این نمایش را می خوانیم.
آقای فلاحت پیشه درباره فعالیتهای اخیرتان در تئاتر توضیح دهید.
پیش از این نمایش با کارگردان این اثر (شهاب الدین حسین پور) در دو نمایش دیگر همکاری داشتم و این نمایشها، نمایشهای موفق و تجربههای خوبی بوده است، در سالهایی که شهابالدین حسینپور، در تلاش بود که «گالیله» را بر روی صحنه ببرد، شرایط مهیا نشده بود و حالا، فضای تازهای فراهم شد، گفتگوی جدیدی صورت گرفت و تصمیم بر این شد که من نیز در کنار این گروه باشم.
نقشها در نمایش «گالیله» کوتاه هستند
در نخستین روزهایی که این نمایش شکل گرفت، در صحبتهای اولیه بنا بر این بود که هر بازیگری در دو نقش به روی صحنه بیاید که هم از نظر مالی و حضور در صحنه توجیه بیشتری داشته باشد، همچنین نقشها در نمایش «گالیله» کوتاه هستند و میتوان در این شرایط از قابلیت بازیگرها بیشتر استفاده شود، ولی من خودم اصرار داشتم که در یک نقش، یعنی همین نقش «مأمور انگیزاسیون»، که برای من بسیار جذاب بود، به روی صحنه بروم و بماند که در پروسۀ تمرینات کار چه گذشت.
ولی مسئولیت های دیگری هم در این کار دارید. درست است و چرا نقش ماموری انگیزاسیون را پذیرفتید؟
بله در این مسیر، به عنوان مشاور پروژه هم انتخاب شدم و مسئولیت دیگری نیز در این نمایش برایم در نظر گرفته شد، برای این که اتفاق کل، اتفاق درستتری باشد، بارها این نقش به دوستان دیگری پیشنهاد شد و من نیز بارها در نقشهای مختلفی چرخش داشتم، از کشیش جوان و فیلسوف گرفته و در نهایت نیز به نقش «مأمور انگیزاسیون» بازگشت داشتم. اما به هرحال این نقش را در عین کوتاهی، نقشی تأثرگذار میدانم و معتقدم همواره نقشهای به ظاهر کوچک، به نوعی برایم چالش بیشتری دارد که بتوانم آنها را زندگی کنم و به آنها روح تازهای ببخشم و از این بابت از این انتخاب بسیار راضی هستم.
اما این سوال که چه عواملی باعث شد که این نقش را بپذیریم به نظرم، این روزها کارکرد زیادی ندارد، چون متأسفانه به خاطر شرایط موجود که شرایطی نابسامان است، و کار کردن تئاتر به معنای واقعی کار پیچیدهای شده است، من کاری به یک سری از لودهبازیها و ادا و اطوارهایی که این روزها به اسم تئاتر، از این سالن به آن سالن اجرا میرود، ندارم، تئاتر به معنای واقعی، امروز، در انبوه این زلم زیمبوهایی که روی صحنه میبینیم، بسیار کم اتفاق میافتد.
شاید در طول یک سال بتوان به ۲ یا ۳ اثر نمایشی در حال اجرا لفظ «تئاتر» را اطلاق کرد
این روزها، شاید در طول یک سال بتوان به ۲ یا ۳ اثر نمایشی در حال اجرا لفظ «تئاتر» را اطلاق کرد و متاسفم بگویم که امروز، غم نان در بسیاری از افراد موجب شده است که در این حرفه حضور داشته باشند. متأسفانه امروز، بسیاری از حواشی موجب شده که در بسیاری از موارد، بسیاری از دوستان تئاتری به این موضوع فکر نکنند که نقش پیشنهاد شده، اصلاً مناسبتی با آنها دارد یا ندارد و این موضوعی، چیزی بود که در گذشته به آن بسیار توجه میشده و ما، اصلاً از اساتید خود این موضوع را شنیده بودیم که اگر نقشی به شما پیشنهاد شد که احساس کردید برای شما مناسب نیست، بسیار راحت این موضوع را عنوان کنید و به هر قیمتی، در هر نقش و هر کاری حاضر نشوید.
به نظر شما مهمترین ویژگی یک اثر نمایشی چیست؟
متن از بنمایه کلیت اثر و پیکره اثر خارج میشود. متن نمایشنامه، باید این فضا را به شما ، به عنوان یک بازیگر بدهد،«گالیله»، یک نمایشنامه بسیار مطرح است، اما نوع نگاه ویژه کارگردان و گروه اجرایی در این اثر، برای من بسیار مهم بود، که هرگز نمیخواهد تکرار مکررات تئاترهایی از این دست باشد و میخواهد از نگاه سنتی و کلاسیک موجود فاصله بگیرد و این موضوع برای من بسیار ارزشمند بود.
به نظرم تکتک عوامل موجود در پشت صحنه این اثر ، از کارگردان تا دیگر بازیگران، کارخانۀ کل ساخت نمایش و تیم اجرایی مجموعهای هستند که تمایل مرا برای پذیرفتن این نقش بسیار بیشتر کرده و این احساس امنیت را به من داده است که بتوانم به سمت آن چه که دوست دارم، حرکت کنم. تکلیف داستان کلی نمایشنامه «گالیله» بسیار روشن است و دیگر مسئلۀ امروز نیست، نوع نگاه گروه اجرایی است که میتواند آن را متفاوت کند و مسائل روز را در آن بگنجاند و به آن اشاره کند و تلاش ما، این بود که اثر ما، فقط روایت یک داستان سادهای که دنیای امروز از آن عبور کرده است، نباشد و ما به ازاها و مناسبتهای آن را با جهان امروز به وجود بیاوریم که البته، آن بنمایۀ اصلی که جدال بین ایدئولوژی، علم، فیزیک و متافیزیک است، این امکان را برای ما فراهم کرد.
«گالیله» در ذهن ما بسیار فراتر از آن چیزی است که امروز به روی صحنه میرود
ما تمام تلاش خود را کردیم که با تمام موانع، آن چیزی را که امروز ارائه میدهیم، به هر حال قابل دفاع باشد.
نظرتان درباره وجود تهیه کننده در تئاتر چیست؟
در این رابطه نظرم مشخص است و همواره اعتقاد دارم که همه عوامل یک نمایش باید در خدمت یک اثر نمایشی باشند. تهیهکننده، بازیگر، کارگردان، طراح لباس، طراح صحنه، موسیقی و همه باید در خدمت اثر باشند و اگر کسی بخواهد ساز خود را بزند و منفک از آن اتمسفر و جهان کل بیندیشد و خود نمایی کند، اضافه است و باید او را دور انداخت. مواجهه با پدیدههایی مانند «تهیهکننده» و «مجری طرح» در آثار نمایشی حاصل خصوصیسازی تئاتر است. برخی از این افراد، تنها به خاطر این که تنها ۲ عکس با ۲ هنرپیشۀ معروف بگیرند، دست به این کار زدند، بخشی دیگر پولشویی در تئاتر بود و بخشی دیگر نیز به دنبال این بودند که از اعتباری که از قبل حضور در تئاتر و تهیهکنندگی کسب میکردند، میخواستند به مقصد دیگری دست پیدا کنند.
در این شرایط اقتصادی عجیب و غریب، تئاتر کار کردن یک مغز معیوب میخواهد/تهیهکنندهای که از تئاتر سود میخواهد راه را اشتباه آمده است
اگر تهیهکننده در خدمت یک اثر نمایشی باشد در این میان، کارگردان و گروه نمایشی می توانند با طیب خاطر و با آرامش بیشتری، به سمت و سویی بروند که ایدههای خویش را عملی کنند، تهیه کننده میتواند در پیشبرد یک نمایش بسیار تأثیرگذار باشددر این شرایط اقتصادی عجیب و غریب، تئاتر کار کردن یک مغز معیوب میخواهد، اما تهیهکنندهای که بخواهد به فکر درآمد، سود و مقاصد دیگری از این دست، در عرصهای به نام تئاتر باشد، اصلاً راه را اشتباه آمده است.
من به شخصه با تجربیاتی که داشتم سعی کردم دستم در جیب خودم باشد و روی پای خود بایستم و وارد هیچ بازی نشوم تا در این مسیر، اعمال نفوذ و کجرفتاریهایی را که از طرف تهیهکننده، که دیگر خودش را یک جورهایی آقای کار میداند، اتفاق نیفتد. تهیهکننده میتواند اتفاق بسیار جذابی باشد، به شرطی که در بیاید و در کنار بقیه قرار بگیرد، نگاه از بالا به پایین نداشته باشد، هم سطح با گروه اجرایی پیش برود و بتواند به روند عملی کردن ایدهها در اجرای نمایش کمک کنند.
به نظر من شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی موجود، سیاستگذاریهای غلط متولیان هنر در کشور و همچنین در شرایط پیرامونی گروههای نمایشی از جملۀ عواملی هستند که به سختیهای تولید یک نمایش مانند نمایش «گالیله» میافزایند. ما مسائل بسیاری را در تولید نمایش «گالیله» پیش رو داشتهایم و برخی از دوستان حاضر در این نمایش ۳۰ اجرا بیشتر روی صحنه حضور ندارند و زمانی که بازیگر جدید وارد اثر میشود، باید هماهنگیهای لازم با آنها انجام شود، انرژی تازهای صرف میشود و در کنار همۀ اینها، مسائل سختافزاری و نرمافزاری و بسیاری دیگری از مسائل وجود دارد.
بازخوردها از کار چطور بوده است
خوشحالم که بگویم تا به امروز بازخوردهای بسیار خوبی را از مخاطبان نمایش گالیله تا به امروز دریافت کردم.ما در ۲ یا ۳ اجرای اول، چون زمان مناسب نداشتیم و هر چقدر که تلاش کردیم که مناسبات کار را به گونهای چیدمان کنیم که همه چیز درست پیش برود، اما ما در ایران باید تا لحظۀ آخر بدویم و ۲-۳ اجرای اول هر اثر، برای هنرمند اجرای ژنرال محسوب میشود و تازه، آن جا با عوامل متعدد مواجه میشیم، نور دیر میرسد، صحنه دیر میرسد و بازیگران بزرگی که هر کدام در این کار بسیار بزرگ حضور دارند، هر یک مشغلههای مختلفی دارند، سر فیلمبرداری هستند و جمع کردن این افراد، سخت است.
بنابراین تصور کلی گروه از زمانبندی، چیدمان کار و کانسپت کلی اثر، چیزی بود که تازه در روزهای اول و دوم اجرا با آن مواجه شده اند و گروه نیز به نوعی، از این که این فضا، با فضای ذهنی آنها فاصله داشته است، متحیر شد. زمان کار که ۲ ساعت و ۱۰ دقیقه اعلام شده بود، به ۲ ساعت و ۴۵ تا ۵۰ دقیقه کشید و این موضوع، مخاطب را پس میزد که حق هم داشت؛ در بخشی دیگر متوجه شدیم که «کاوه آفاق» خوانندۀ اثر اجازه کار ندارد و همین امر، هجمههای زیادی را متوجه اثر کرد و همه اینها موجب شد که حق با مخاطب باشد و تا ما بتوانیم اصلاحاتی در کار وارد کنیم و به روال درستی برسیم زمان برد، اما خوشبختانه، به استثنای ۲ یا ۳ اجرای اول، مخاطب از اثر راضی است.
تئاتر، زنده است و هر روز میتواند اتفاق تازهای برای آن بیفتد، و گروه نیز این تلاش را کرده است و هنوز، این اتفاقات در حوزه بهبود فضا و اتمسفر نمایش «گالیله» در حال رخ دادن است. پیچیدگیهایی که در روند تمرین تئاتر، آن هم تئاتری با این پروداکشن و با این عظمت وجود داشت، به نوعی ما را فرسوده میکرد، بازیگر را عصبی و دیگر، آن حال خوب و حال خوش وجود ندارد که ما، یک سال با عشق و علاقه تمرین میکردیم، حال کمتر یا بیشتر و اصلاً نگران مخاطب نبودیم، نگران این شرایطی که امروزه بعد از خصوصی شدن تئاتر اتفاق افتاد، که تماشاگر به مشتری تبدیل شد و حتی یک صندلی هم نباید خالی بماند وگرنه بیچاره میشویم، بدبخت میشویم.
نمایش خوب دارای روایت، قصه و داستان درست است
بنابراین در پاسخ به آن سوالی که درباره نمایش خوب داشتید، باز هم باید بگویم که یک نمایش خوب در وهلۀ اول، نمایشی دارای روایت، قصه و داستان درست، خوب و سرراست است. قصه، در اینجا به معنای مفهوم کلاسیک خود و «یکی بود، یکی نبود» نیست. قصه در این جایگاه، به عنوان یک منحنی نمایشی است که میتواند تو را، به عنوان یک مخاطب درگیر کند و فارغ از ادا و اطوارهایی که از آن صحبت کردیم، تماشاگر بتواند با روایت تازهای مواجه شود که برای او جذابیت داشته باشد. نمایشی استاندارد و خوب است که در آن، اگر تمامی اجزای آن اثر در دل آن تعریف میشوند، خودشان خودشان را نقض نکنند.
هر جهانی که بازیگر بر روی صحنه میسازد، نشانهها و جزئیاتی را برای آن خلق میکند و آن چیزی که گروه اجرایی، کارگردان و بازیگران یک اثر آن را تعریف میکنند، باید در دل همان جهان، همان فضا و همان شرایط درست جلو برود و ما، الأن آنجایی با نمایشهای جدید مسئله پیدا میکنیم، که نمایشها هیچ تعریفی ندارند و از همه جا و از هر در، متد، سیستم، ساختار و روشی استفاده میکنند، فقط برای این که یک شویی را در یک فضایی بسازند که تماشاگر بیاید، فقط همراه باشد و به نوعی، بلیط این نمایش به هر ترفندی خریده شود.
نمایش خوب پس از پایان ، ذهن تماشاگر را درگیر میکند
آن چه که در یک نمایش از همه چیز بسیار مهمتر است، این است زمانی که تماشاگر از سالن بیرون رفت، تازه یک نمایش خوب از آنجا توانسته باشد او را با خود همراه کند و او را به فکر فرو ببرد، ذهنش را درگیر کند. نمایشی که به محض تمام شدن روی صحنۀ نمایش، مخاطب دیگر به آن فکر نکند، تئاتر نیست و شاید بتوان آن را در دستۀ یک نمایش شادیآورد یا رنجآور و یا هر چیز دیگری جای داد.
نکته پایانی؟
فضای مجازی با تمام محدودیتهای موجودش یکی از بهترین امکانات موجود برای تبلیغات تئاتر است. بنظرم با همه کجرفتاریهایی که در فضای مجازی اتفاق میافتد، میتوان بهترین بهرهها را از این فضا گرفت، دقیقاً مانند همین که امروز، درفضای هنری هر چیزی را با نام تئاتر و سینما و موسیقی در یک جریان اشتباهی را به مردم ارائه میکنیم، در فضای مجازی هم این مسیر غلط در حال پیشرفت است، اما با این همه، فضای مجازی، امکان خوبی برای تبلیغات تئاتر است که بتوان در آن فعالیت کرد.
انتهای پیام/