دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
گزارش آنا از نشست ادبی «امام امت»؛

شعر پیر جماران، از نوع شعر جوششی عرفانی است/این شعر سمفونی موسیقی «وحدت وجود» است

شعر پیر جماران، از نوع شعر جوششی عرفانی است این شعر سمفونی موسیقی «وحدت وجود» است
سید سلمان صفوی، رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن گفت: شعر پیر جماران، از نوع شعر جوششی عرفانی است که پر از استعاره، رمز و‌ تمثیل است.
کد خبر : 894475

به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، نشست ادبی «امام امت» شامگاه جمعه ۱۳ بهمن ماه، به مناسبت فرارسیدن ایام الله دهه فجر، با مدیریت علیرضا قزوه و اجرای سید مسعود علوی تبار در گروه بین‌المللی هندیران برگزار شد.

رضا اسماعیلی شاعر و پژوهشگر در ابتدای برنامه به توضیح نسبت عالمان دینی با شعر پرداخت و گفت: با بررسی و واکاوی زندگی ادیبان و شاعران نام آور پارسی زبان در می‌یابیم که اکثر این بزرگان پیش و بیش از آن که شاعر باشند، حکیم، فقیه، فیلسوف، مفسر و محدث بوده‌اند و شعر و شاعری دغدغه و دل مشغولی اصلی آنان نبوده است، چنان که سعدی در غزلی می‌گوید: «همه قبیله من عالمان دین بودند».

اسماعیلی ادامه داد: در واقع عالمان، عارفان، و فیلسوفان شاعری چون حکیم خیام نیشابوری، میرداماد، سهروردی(شیخ اشراق)، شیخ بهایی، ملا هادی سبزواری، علامه حلی، ملا محسن فیض کاشانی، شیخ محمود شبستری، علامه اقبال لاهوری، حکیم فیاض لاهیجی، آخوند لاری، محمدحسین غروی اصفهانی(کمپانی)، میرزا حبیب خراسانی، شیخ علی نقی کمره‏ای، ادیب نیشابوری، علامه جلال‌الدین همایی، علامه سید اسماعیل بلخی، الهی قمشه‏ای، علامه طباطبایی، حضرت امام راحل و... از هنر شعر به عنوان وسیله‌ای در خدمت نشر و اشاعه آموزه‌های اصیل وحیانی و قرآنی، مبارزه با جهل و خرافه و گزافه، و احیای کرامت‌های انسانی در جامعه استفاده می‌کردند.

وی در ادامه افزود: هم‌چنان که نسل عالمان و عارفان روزگار ما نیز امروز در این مسیر روشن گام بر می‌دارند. با مرور و بازخوانی زندگی این چهره‌های ماندگار به روشنی می‌توان دریافت که آوازه و شهرت آنان در سایر علوم عقلی و نقلی بسیار بیش‌تر از شعر و شاعری بوده است، ولی امروز – به هر جهت – صبغه شاعری بعضی از آنان همچون خیام و شیخ بهایی بر سایر وجوه علمی شان تفوق و برتری پیدا کرده است. آنچه که مسلم است بسیاری از این بزرگان تعلق خاطر جدی به شعر و شاعری نداشته اند، تا جایی که در بعضی از تذکره‌ها آمده است که اشعار آنان بعدها توسط مریدان و شاگردان شان گردآوری و منتشر شده است، چنان که این امر در مورد حضرت امام(ره) نیز صادق است.

اسماعیلی در انتها گفت: آنچه که مسلم است، حضرت امام به شعر و شاعری نه به عنوان یک هدف، بلکه به عنوان فرصتی برای بیان حقایق و فضایل اخلاقی، لطایف عرفانی و ظرایف روحانی نگاه می کرد و بنابر مصالحی شخصا تمایلی بر چاپ و انتشار این اشعار در زمان حیات خویش نداشت. علت چاپ دیوان اشعار بعد از رحلت شان نیز مطالبه مردمی و اصرار ارادتمندان ایشان به این کار برای رمزگشایی و پرده برداری از سیمای عرفانی آن عبد صالح خدا بود.

سید سلمان صفوی رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن با بیان اینکه شعر پیر جماران، از نوع شعر جوششی عرفانی است که پر از استعاره، رمز و‌ تمثیل است، اظهار کرد: شعر عرفانی پیر جماران جوشیده حالت خلسه و مراقبه عرفانی ایشان است. زاییده سفر روح است، جوشیده از قلب عارفی عاشق است. شعری عارفانه است که از دل برخاسته و بر دل می‌نشیند. شعری عارفانه است که در مقابل اصحاب قیل و قال، ظاهرگرایان و طالبانی‌ها می‌رقصد.

رئیس آکادمی مطالعات لندن افزود: شعر مرجعی است که در اوج دفاع مقدس از خال و لب، می و شراب و ساغر و ساقی به یاد محبوب زمزمه می‌کند. شعری است که برخلاف اشعری‌ها، سمفونی موسیقی «وحدت وجود» را به زیبایی می‌نوازد.سرود ه‌های ایشان تحت تاثیر حافظ و عراقی است.

مهدی باقرخان شاعر، و پژوهشگر از دهلی نو با بررسی تطبیقی مشترکات دید سیاسی ماهاتما گاندی و امام خمینی رحمت الله علیه اینگونه نتیجه گرفت: مهمترین ویژگی مشترک هر دو رهبر این است که هیچ کدامشان تفکیک بین دین و سیاست را نپذیرفتند، چون هر دو به سنت و ارزش‌های دینی‌شان سخت وفادار بودند در حالی که این وفاداری به ارزش‌های دینی _ فرهنگی نه تنها باعث کناره گیری هیچ کدامشان از صحنه ی سیاست نشد بلکه آنها را به حضور و فعالیت بیشتری وادار کرد. ماهاتما گاندی گفته است: «دلبستگی من به حقیقت مرا به قلم و سیاست کشانید و بدون تأمل و در نهایت فروتنی می گویم، کسانی که مدعی اند دین با سیاست وجه اشتراکی ندارد، از دین هیچ نمی‌دانند.»

سیاست از دیدگاه امام خمینی رحمت الله علیه و ماهاتما گاندی

مهدی باقرخان ادامه داند: ماهاتما گاندی همچنین می‌گوید: «سیاست من و تمام فعالیت‌های دیگرم از مذهبم ناشی می‌شود» همچنین امام خمینی در این مورد می‌فرمایند: «دین اسلام یک دین سیاسی است که همه چیزی سیاسی است حتی عبادتش». بنا بر این ، سیاست از دیدگاه امام خمینی رحمت الله علیه و ماهاتما گاندی بر زمینه دینی و سنتی استوار است.

در این برنامه که با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و اندیشه داخلی و خارجی برگزار شد چهره‌های همانند علیرضا قزوه، سید سلمان صفوی، رضا اسماعیلی، سید مسعود علوی تبار، مهدی باقرخان، علی اصغرالحیدری، محمد علی یوسفی، محمد فاطمی منش، سید حکیم بینش، شیخ اشفاق وحیدی، نغمه مستشار نظامی، حمیده پارسافر، زهره زارعی، سارا عبداللهی فر، سمانه خلف زاده، زهرا میریان کرمی، شهلا کلبعلی، نازنین فاطمه صادقی، کبری قالینی نژاد، فاطمه ناظری، زهرا آراسته نیا، و صبا فروزی به قرائت شعر و ارائه مطلب پرداختند.

برخی از اشعار خوانده شده در این نشست را با هم مرور می کنیم:

علیرضا قزوه

با آن که آبدیده‌ی دریای طاقتیم
آتش گرفته‌ایم که غرق خجالتیم
امروز اگر به سایه‌ی راحت نشسته‌ایم
مدیون استقامت آن سرو قامتیم
دیری‌ست چشم‌ها همه مبهوت آن لب است
عمری‌ست سرسپرده‌ی آن خال وحدتیم
این دست‌ها ادامه‌ی دست وفای توست
امروز اگر بزرگ‌تر از بی‌نهایتیم
باشد که دست دوست تسلایمان دهد
ما را که تا همیشه قدح‌نوش حسرتیم
رونق‌فزای میکده‌ی عشق بعد از این
تا صبح وصل تشنه‌ی جام ولایتیم
...
نغمه مستشار نظامی

امام آمد؛ جهانی روشن از نور نگاهش شد
جهان لبریز از آرامش لبخند ماهش شد
امام آمد دلیل روشنی تابید بر جانها
امام آمد دل دلدادگان چون فرش راهش شد
به استقبال او با پای جان رفتیم و دیدارش
شهاب روشنی در شام چشمان سیاهش شد
امام آمد که ایمان را در ایران جلوه گر سازد
کلامش جلوه ی حق در ضمیر نیکخواهش شد
امام آمد که مهر خاوران مهر جهان گردد
امام آمد یقین آیینه ی پاک پگاهش شد
خبر زیباتر از این نیست در دنیا:"امام آمد"
امام آمد؛ خبرها روشن از نور نگاهش شد

مهدی باقرخان( دهلی نو، هندوستان)

از ما سلام بر تو و بر صبح انقلاب
از محفل ستاره، سلامي به آفتاب
تو پيرو اصيل مسير رسالتي
راهت، ره ولايت و دين تو دين ناب
سرفصل ها تمام، پر از علم و حكمت است
اي نام سربلند تو عنوان اين كتاب
هر چند موج ظلم پرستان به اوج رفت
انسان روزگار نشد غرق اضطراب
بي سوت و كور گشت دل ما بدون تو
اي آفتاب واقعه بر جان ما بتاب!

علی اصغر الحیدری(دهلی نو، هندوستان)

مرد میدان مرد طوفان مرد دوران بود امام
قلب ما و روح ما و جان جانان بود امام
مولوی و حافظ و سعدی اگرچه عارف اند
از تمام جنبه ها سرشار عرفان بود امام
راه حق روشن ز پیشانی آن سرور شده است
قبله‌ی اسلام را پیر جماران بود امام
"مَن قَضی نَحبَه" همان بود و هم او "مَن یَنتَظِر"
برترین؛ ماناترین تفسیر قرآن بود امام
آفتاب آمد به ایران، روشنی شد در جهان
بر فراز آسمان، خورشید تابان بود امام
در جهان آرزو آن نور برتابید و رفت
چند روزی پیش ما در خاک مهمان بود امام
مثنوی مولوی را در درونش یافتیم
بهترین تعریف و هم معنای انسان بود
دشمنانش بی نشان گشتند و او باقی بماند
از تبار نور، از جنس شهیدان بود امام
جرات اظهار حق باید از او آموختن
بحر تقوی ، ابر رحمت، کوه ایمان بود امام

محمد فاطمی منش

باید همه جا غرقِ نجابت باشیم
دلدادهٔ مکتب ولایت باشیم
مانندِ امامِ پاکِ امت در فجر
سرمنشاء نور بی نهایت باشیم

فرزانه قربانی

تغییر دادی با نگاه خود زمان را
وقتی که آوردی بهار جاودان را
در چشم هایت هر کبوتر میتوانست
پیدا کند راحت مسیر آسمان را
وقتی دروغ شب صفت ها برملا شد
با صبح صادق آشنا کردی جهان را
دشت عبایت شد گلستان بس که دائم
در برگرفتی لاله های بی نشان را
چشمان بارانی مردم دیده بودند
در وسعت آغوش تو رنگین کمان را
تاج ستم افتاد وقتی دید روزی
روی سرت عمامه ی پیغمبران را

صبا فیروزی

سالیانی، دور بودی، روزهایی تلخ و سخت
با توکل بر خدا آخر رسیدی پایتخت!
با ورودت ماه بهمن شد بهاری دلپذیر
آب شد قندیل های روزگار سرد و سخت
آمدی و روح بخشیدی به جان کشورت
شد بهشت ایران ما ! گلزار و دشتی پر درخت
سوسن و سنبل شکوفا شد به شوق روی تو
مرد و زن، خرد و کلان شد شادمان و نیکبخت
با گل لبخند تو وا شد هزاران غنچه گل
باغ عریان زمستان از شعف پوشید رخت
سرنگون شد شاه مزدور و فراری شد چه زود
کاخ شاهنشاهی اش شد موزه ای بی شاه و تخت

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب