قتل پدر با کلنگ بهخاطر اختلافات مالی
کارآگاهان با تشکیل پروندهای با موضوع «فقدانی» تحقیقات خود را آغاز کردند. آنها در بررسیهای ابتدایی خود متوجه شدند که مفقودی با چند نفر اختلاف مالی دارد. تحقیقات آنها ادامه داشت تا سرانجام جسد مفقودی در خرابهای اطراف دماوند پیدا شد. بررسی تیم پزشکی قانونی نشان میداد که متوفی به دلیل اصابت جسم سخت به ناحیه سر کشته شده است. به این ترتیب موضوع پرونده به «قتل عمد» تغییر کرد و کارآگاهان را برای دستگیری قاتل به تکاپو انداخت. سرنخهای به دست آمده حاکی از آن بود که متهم در روز حادثه سوار بر موتور یکی از شاگردانش به نام گلمحمد دیده شده است. کارآگاهان او را دستگیر کردند و مورد بازجویی قرار دادند. گلمحمد (٢٠ ساله) گفت: «روز حادثه با اصرار علی (پسر مقتول) با موتورم دنبال پدرش رفتم و سوارش کردم. وقتی به خرابه رسیدیم، علی که در آنجا مخفی شده بود به سمت پدرش رفت و گفت پولم را بده. اما پدرش مخالفت کرد. آنها با هم درگیر شدند. من یک کلنگ دستم بود، با آن ضربهای به سر و گردن مقتول زدم که روی زمین افتاد و بیهوش شد. وقتی علی این صحنه را دید، دوباره کلنگ را که از دستم افتاده بود برداشت و ضربه دوم را به پدرش زد.»با ثبت اعترافات گلمحمد، ماموران علی (٢٢ ساله) را به اتهام قتل دستگیر کردند. او در جلسه بازپرسی به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت: «مدتی بود با پدرم مشکل مالی داشتم. میخواستم به زور پولم را پس بگیرم و اگر نشد، او را بکشم. روز حادثه پدرم را با کمک گلمحمد به خرابه کشاندم. خودم آنجا مخفی شده بودم، وقتی پدرم آمد یقهاش را گرفتم، گفتم پولم را بده. درگیر شدیم. گلمحمد با تیشه به سر پدرم زد. من دوباره تیشه را برداشتم و ضربه دوم را به او زدم. بعد همراه گلمحمد جسد را دفن کردیم.» با ثبت اعتراف متهمان، پرونده برای صدور حکم در اختیار شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی مقدم زهرا قرار گرفت.
با این وجود، صبح دیروز در جلسه رسیدگی به پرونده، پسر مقتول که با تقاضای دیه از سوی اولیای دم روبهرو شده بود، اعترافات خود در بازجوییها را انکار کرد و گفت: «من پدرم را نکشتم. خودم گشتم و جسدش را پیدا کردم. تنها اشتباهم این بود که بالای جنازهاش رفتم. اینطوری قتل گردنم افتاد.همه اعترافاتم تحت فشار بازجویی بود، نمیدانم چه کسی پدرم را کشته است. » پیش از او نیز گلمحمد، که اتهام او نیز مشارکت در قتل است، ایراد ضربه با کلنگ به سر مقتول را رد کرده و گفته بود: «من از کودکی مقتول را میشناختم. چرا باید او را بکشم؟ روز حادثه وقتی مقتول با پسرش درگیر شد، فقط با دسته کلنگ او را هل دادم. » براساس محتویات پرونده، گلمحمد رسیدی را امضا کرده که نشان از بدهکاری٧٠ میلیون تومانی او به مقتول دارد. متهم اما این موضوع را نیز رد کرد و گفت: «من فقط هفت میلیون تومان به مقتول قرض داشتم و بخشی از آن را داده بودم. آن سند را هم خود مقتول نوشته و من چون سواد نداشتم امضایش کردم. » پنهان کاری متهمان در حالی است که به گفته وکیل علی، درگیری به خاطر چکی به ارزش چهار میلیون تومان رخ داد.
او گفت: «متهمان میخواستند چک را پس بگیرند. آن روز میدانستند چک در اختیار مقتول است برای همین او را به خرابه کشاندند. علی نیز پس از کشته شدن پدرش، چک را از جیب او برداشت. » در پایان جلسه، وکیل گلمحمد پشت جایگاه ایستاد و موکل خود را مبری از قتل دانست. پس از او نیز گلمحمد در آخرین دفاعش، گفت حاضر است در صورت محکومیت، دیه مقتول را پرداخت کند. علی اما بار دیگر بر بیگناهی خود اصرار کرد و گفت: «من از کسی ترسی ندارم. اگر پدرم را کشته بودم میگفتم. پولی هم برای پرداخت دیه ندارم. » در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند تا رای نهایی را صادر کنند.
انتهای پیام/