اگر واکسنها نبودند...
خبرگزاری علم و فناوری آنا- محمدامین پورحسینقلی؛ مادربزرگ پیری دارم که هرچند سواد چندانی ندارد، انسانی است منطقی. او در تصمیمگیریها اهل شنیدن و انتخاب است و اگر حرفی را درست تشخیص دهد میپذیرد. وقتی هنگامۀ پاندمی کرونا برپا شد، خیلی نگرانش بودم. هنوز یادمان هست خطر برای سالخوردگان بیش از همۀ گروههای سنی دیگر بود. این روزها البته، زندگی در جهان به روال عادی برگشته است و نگرانیهای آن روزها را نداریم. یکی از چیزهایی که کمک کرد از این نگرانی برهیم واکسن بود. واکسیناسیون همگانی، با همۀ کاستیهایش، توانست رفتهرفته سپری مقاوم در برابر گسترش انواع خطرناک بیماری ایجاد کند و به شکلگیری ایمنی جمعی یاری برساند. ولی در سال اول پاندمی، واکسنی در کار نبود که به آن دلخوش باشیم. پس قرنطینۀ سالخوردگان را در اولویت گذاشتیم و مادربزرگ با توصیۀ نوهها و فرزندانش پذیرفت که باید زندگی معمولی و اجتماعی خود را کمی تغییر دهد و در خانه بماند. البته قبولاندن چنین توصیههایی به خیلیهای دیگر کار راحتی نبود! بعضی حتی وجود کرونا را انکار میکردند. بعضیها ماسک نمیزدند و از قوانین فاصلهگذاری اجتماعی پیروی نمیکردند. بدتر آنکه بعضیها با تبلیغ و انتشار اطلاعات نادرست، مردم را ترغیب میکردند که ماسک نزنند یا فاصلهگذاری اجتماعی نکنند.
دشواری مقابله با پاندمی کرونا زمانی نمایانتر شد که عاقبت واکسن از راه رسید. بسیاری با نیتهای پیدا و پنهان کارزاری بر ضد واکسن آغاز کرده بودند: اگر واکسن بزنید ژنهایتان تغییر میکند؛ اگر واکسن بزنید نازا میشوید؛ اگر واکسن بزنید یک میکروچیپ زیر پوست شما کار میگذارند و اطلاعات بدن شما را میدزدند و به بیل گیتس میدهند؛ اگر واکسن بزنید سرطان میگیرید و... بعضی از این شایعات رنگ و بوی علمی داشتند، حتی بعضی از آنها روی برگۀ «عوارض جانبی» نوشته شده بود، مثل هر داروی دیگری که عوارض جانبی دارد. اما احتمال بروز این عوارض بسیار کم است و در مقایسه با فواید دارو، اساساً قابل چشمپوشی است. اما اصرار بر واکسننزدن هیچ سنخیتی با دانش علمی ما دربارۀ عوارض جانبی نداشت. برای این اصرار هیچ نشانی از روش علمی نبود که مبتنی بر مشاهده، آزمون و نتیجهگیری باشد.
با این هجمه از اطلاعات نادرست، قانعکردن مادربزرگها و پدربزرگها و خیلی آدمهای دیگر که هر کدام به نحوی در معرض این اخبار قرار میگرفتند، دیگر آسان نبود! بهویژه که این شایعات و بدگمانیها تنها از فضای مجازی و منابع ناشناخته بیرون نمیآمد. برعکس، منابع رسمی و حرفهای ضدونقیض سازمانها و نهادهای مسئول جو بیاعتمادی را تشدید میکرد و بسیاری از نزدیکان و دوستان را نیز تحت تاثیر قرار میداد. حال مبارزه با ویروس کرونا تنها به محیط آزمایشگاه یا بیمارستان محدود نمیشد و باید در رسانههای اجتماعی و شبکههای ارتباط جمعی و حتی کوچه و خیابان نیز با بازار شایعات و اخبار نادرست مبارزه میکردیم. بحث بر سر اینکه آیا باید واکسن بزنیم یا نزنیم. مادربزرگ من هم این شایعات را شنیده بود و برای تزریق واکسن دو دل شده بود، اما خوشبختانه حرفهای من را قبول کرد و واکسن زد.
اخیرا مطالعهای در مجلۀ لنست (The Lancet) منتشر شده که با کمک مدلسازی ریاضیاتی نشان میدهد پوشش واکسیناسیون در جهان در سال اول از تزریق واکسن توانست از مرگ نزدیک به بیست میلیون انسان جلوگیری کند. مدلسازی ریاضیاتی کار سادهای نیستند و توضیح چگونگی کارکردنش هم کمی دشوار است، اما از همان منطق سادۀ «دو به اضافۀ دو میشود چهار» بهره میبرد. به هر حال، در این مدلسازی فرض شده که اگر واکسنی درکار نبود، چند نفر میمردند و سپس این تعداد را با تعداد موارد گزارششدۀ مرگومیر پس از واکسیناسیون مقایسه میکنند. این مدلسازی تنها مربوط به واکسن کرونا است که بسیار جدید است و هنوز در جوامع علمی حرفوحدیثها و نقدهای بسیاری دربارۀ کیفیت آن مطرح است. مسلماً اگر واکسنها نبودند شمار کسانی که هر سال جانشان را به خاطر بیماریهای قابلپیشگیری از دست میدادند، بسیار بیشتر هم میشد. واکسنها سالانه جان میلیونها نفر را نجات میدهند و یکی از مهمترین گامهای بهداشت عمومی برای تضمین سلامت جامعه هستند.
انتهای پیام/