خاطرات ایلامیها از ایام شهادت حاج قاسم
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری آنا، کتاب «سردار سربَرز»؛ خاطرات مردم ایلام از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی به قلم میترا کمالیفر و توسط انتشارات «راه یار» منتشر شد.
آن زمان که بتشکن عصر ما خمینی کبیر بر آن شد تا بساط ظلم در ایران برچیده شود و حکومت دوهزاروپانصدسالۀ شاهنشاهی جای خود را به حکومت اسلامی دهد، ایلامیان همگام با بقیۀ ایران پای کار آمدند.
علمایشان که سرآمد آنان آیت الله عبدالرحمن حیدری ایلامی بود، برای بیداری مردم به پا خاستند و مردم که تشنۀ برقراری حکومت الله بودند، یاریشان کردند. زمانی که امامخمینی (ره) در عراق تبعید بودند، ایلام پذیرای روحانیهای تبعیدی و نمایندگان امام بود و شیرمردانی از این خطه از طریق مرز، پیامها و اعلامیههای امام را از عراق به ایران میآوردند و در اختیار نمایندگانش قرار میدادند تا به دست تشنگان معرفت برسد.
با شروع جنگ تحمیلی پیر و جوان به پا خاستند. جنگی که ابتدا قبل از سیام شهریور ۱۳۵۹، در ایلام آغاز شد ومهران و دهلران و میمک را در همان آغاز جنگ از ایران گرفت و مردمانشان را آوارۀ شهر و روستاها و کوههای ایلام کرد.
غیوری زادهها و بسطامیها، ملاحیها و یادگارامیدیها به میدان آمدند. ایلامی که آن سالها همانند نامش اندوهی بر چهره داشت و نظارهگر مردمان رنجکشیدهاش بود، قدمگاه بزرگانی از جای جای ایران شد: شیرودیها و کشوریها، باکریها و شوشتریها، صیاد شیرازیها و...، همه آمدند تا آنچه را دشمن از ما گرفته بود، بازگردانند.
یکی از کسانی که با لشکری از خوبان برای نبرد با دشمن خونریز به ایلام آمد، حاج قاسم سلیمانی بود. سردار بزرگی که تمام جبهۀ ایلام نامش را به خاطر دارد و هنوز میشود او و یارانش را با چشم دل، در خاک دهلران و عملیات فتح المبین، والفجر ۳، کربلای ۱ مهران و در عاشورای میمک نظارهگر شد. هنوز صدای شادی بچههای لشکرش را آن روز که مهران آزاد و قلب امام شاد شد، میشود با گوش جان شنید. هنوز خاک مهران، اشکهای حاج قاسم را به یاد دارد، وقتی بعد از جنگ به یاد سربازان شهیدش، به یادمان قلاویزان میآمد و نماز و زیارت عاشورا میخواند و به یاد مظلومیت نیروهایش در عملیات والفجر ۳ و به خاطر جاماندنش از قافلۀ شهدا اشک میریخت و وصال یار را میطلبید.
با شهادت سردار دلها، حاج قاسم سلیمانی ایران عزادار شد و در این میان، جنس عزاداری ایلام با جاهای دیگر تفاوت داشت. ایلام و ایلامی، عزادار کسی بود که سالهای دفاع مقدس، از کرمان به ایلام آمد و سهمی در امنیت و آسایش امروزمان داشت. عزیزی که به خاطر مجاهدتهای کسانی مثل او، بچههای مهران و دهلران در کوچه پس کوچههای شهرها و روستاهایشان بی دلواپسی، غرق بازیهای کودکانه شان میشوند و پیرمردان و پیرزنانش با آرامش در سایۀ درختان، روزهایشان را سپری میکنند.
سیزده دیماه ۱۳۹۸، مردم سراسر استان عزادار شدند. مادران و پدران مانند فرزند ازدست دادهها، روزها و شبها عزاداری کردند. چمر و چوپی به پا کردند و در عزای سردار ایرانی ناله سر دادند.
کتاب حاضر، گوشهای از خاطرات مردم استان ایلام در ایام شهادت سردار دلهاست. کتابی که به تاریخ ایلام اضافه خواهد شد تا آیندگان، زمانی که تاریخ این سرزمین را مرور میکنند، بدانند در این واقعه و مصیبت عُظما، ایلام و ایلامی صاحب عزا بودند.
بنابرین گزارش، کتاب «سردار سربرز»؛ خاطرات مردم ایلام از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی که تحقیق آن برعهده زینب شاهمردایان بوده و تدوین آن توسط میترا کمالیفر صورت گرفته است، در ۱۰۴ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۳۰ هزار تومان توسط انتشارات راه یار منتشر شده است و علاقهمندان میتوانند این کتاب را علاوه بر کتابفروشیها، از سایت یا صفحات مجازی ناشر به نشانی raheyarpub.ir تهیه کنند.
انتهای پیام/