دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

داریوش مودبیان: تئاتر ما آمپول زن می‌خواهد، نه دکتر

داریوش مودبیان از جمله هنرمندانی است که پل امنی میان محیط آکادمیک و تئاتر حرفه‌ای احداث کرد و با ترجمه و روی صحنه بردن نمایشنامه‌هایی از نمایشنامه‌نویسان شناخته شده و گاه ناشناخته در ایران، سهم فراوانی در آشنایی دانشجویان و علاقه‌مندان تئاتر با هنر نمایشِ سطح اول اروپا و جهان دارد.
کد خبر : 72673

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از جام‌جم، مودبیان ابتدای دهه 90 گروه تئاتر «مردم» را که علی نصیریان سال‌ها پیش بنا نهاد، دوباره احیا کرد و بجز روی صحنه بردن نمایش‌هایی، بیشتر وقتش را بویژه در این اواخر به آموزش و پرورش جوانان علاقه‌مند به تئاتر در خانه موزه استاد عزت‌الله انتظامی اختصاص داد که یکی از خروجی‌های آن همین نمایش کمدی «مزاحم کوچولو» است که ساعت 19 این روزها با هنرمندی و مشارکت برخی جوان‌های مستعد در همین محل روی صحنه می‌رود. در این نمایش که مودبیان آن را براساس نمایشنامه «کودکی مرده در خیابان» نوشته گی فواسی اجرا می‌کند، بازیگرانی چون سعید پارسا، آسیه عطوفی، میعاد راشدی، آریا راد و آرین صفایی بازی می‌کنند.


نیم قرن است که فعالیت هنری می‌کنید؛ همین‌طور است؟


(می‌خندد) شاید بیش از نیم قرن، 52 سال.


این چه حسی در شما ایجاد می‌کند؟


هیچ حسی ایجاد نمی‌کند. من دلم می‌خواهد همچنان کار کنم و تا جایی که توان دارم، تئاتر را ادامه دهم. البته آدم با پشتوانه 52 سال کار حرفه‌ای به‌دنبال تسهیلاتی هم هست، تسهیلات نه برای خودم، بلکه برای شاگردان و جوانانی که کنارم هستند. دوست دارم گروهم هم از تجربیاتی که من به دست آورده‌ام، بهره‌مند شود. من موظفم هرآنچه کسب و تجربه کرده‌ام به آنها تقدیم کنم. البته جایی هم باید برای انتقال این اعتبار و تجربه‌ها وجود داشته باشد که آقای رفیع‌زاده، مدیریت خانه موزه استاد عزت‌الله انتظامی این محبت را به من داشت و این فضا را برای این کار در اختیار ما قرار داد. در این 9 ماه کارگاه‌های مختلف آموزشی را برگزار کردیم و نمایشنامه‌خوانی‌هایی داشتیم و دو اثر نمایشی را هم روی صحنه بردیم.


در نمایش جدیدتان «مزاحم کوچولو» هم سراغ همین چهره‌های جوانی رفتید که نتیجه همین کلاس‌ها و کارگاه‌های آموزشی هستند.


بله، البته برخی از این افراد تجربه‌های کم و کوتاهی از قبل داشتند و بیشتر آنها هم برای اولین بار است که در یک نمایش حرفه‌ای روی صحنه می‌روند. امیدوارم این افراد کارشان را ادامه دهند، چون مستعد هستند. به هرحال قدم‌هایی است که باید برداشت.


خودتان هم سال‌ها پیش نخستین قدم‌ها را در این راه برداشتید. چه تفاوتی میان نسل خودتان با جوان‌های امروز می‌بینید؟


تنها تفاوت میان جوانی‌های ما و این دوره، منابع زیادی است که در اختیار جوان‌های این زمان قرار دارد. امروزه امکانات بیشتری وجود دارد و چون کتاب خیلی بیشتر و منابع و ابزار حرفه‌ای فراوان است، جوان‌ها براحتی می‌توانند مطالعه کنند. ما در گذشته فقط یک کتابخانه را می‌شناختیم و یک کتابفروشی، اما الان براحتی می‌توان با اینترنت به بسیاری از اطلاعات موردنیاز دست پیدا کرد. در گذشته مکان‌های نمایشی خیلی محدود بود، اما امروز سالن‌های نمایشی فراوانی وجود دارد و جوان‌ها موقعیت‌های گسترده‌تری برای آشنایی با هنر تئاتر دارند. اما به نظرم نسل جوان ما باوجود همه این امکانات اگر به آنها برنخورد، تنبل هستند. جوان امروز این همه امکانات در اختیار دارد، اما باز می‌گوید لقمه آماده را می‌خواهم. اما در گذشته جوان‌ها زحمت و مرارت می‌کشیدند و برای کسب تجربه و دانش دنبال آدم‌های بادانش و توانا می‌رفتند و از هرجایی که می‌شد خوشه‌ای می‌چیدند. اما الان جوانان می‌گویند نتیجه را به ما تقدیم کن. حتی در دانشگاه هم همین‌طور است؛ در گذشته مگر ما جرأت داشتیم از استاد بپرسیم که چگونه قرار است امتحان بگیرد. اما الان دانشجو به استاد می‌گوید هم سوال را به ما بگو و هم جواب را! نسل امروز از استاد می‌پرسد چگونه امتحان می‌گیرید و چگونه نمره می‌دهید. گاهی هم به استاد می‌گویند ما شنیدیم شما خوب نمره می‌دهید! (می‌خندد) متاسفانه این نمره‌گرایی و مدرک‌گرایی یک معضل اجتماعی است. درحالی‌که در کار نمایش اصلا مساله مدرک مطرح نیست. ما این همه دکتر در تئاتر داریم، اما آمپول‌زن نداریم. ما آمپول زن هستیم و باید کارمان را به عنوان تکنیسین و کننده انجام دهیم و ادامه دهیم. ما می‌خواهیم علاوه بر دارا بودن علم، صاحب فن هم بشویم. کار تئاتر به عاملِ عالم نیاز دارد. اما الان یکسویه رفتار می‌کنند؛ یا فکر می‌کنند از روز اول باید عامل باشند و احتیاجی به علم ندارند یا می‌خواهند علم داشته باشند و خودشان را از عمل بی نیاز ببینند و پا روی پا بیندازند و درس بدهند.


کمی هم از شکل‌گیری و روی صحنه بردن نمایش «مزاحم کوچولو» بگویید که این روزها در خانه موزه استاد انتظامی اجرا می‌شود.


گی فواسی، نویسنده‌ای فرانسوی است که سن و سالی از او گذشته و اوج موفقیت و معروفیت او در ابتدای دهه 70 میلادی بود. او از نویسندگان موج نوی فرانسه است؛ به این معنی که به طرف واقعیت‌های اجتماعی می‌رود، بدون این‌که سعی کند آن را پیچیده‌ نشان دهد. آثار او در میانه متون ابزورد (پوچی) و پست مدرن قرار دارد و در عین حال تابع هیچ‌کدام از اینها نیست. ضمن این‌که کارهای گواسی کاریکاتورال و دارای یک طنز گزنده است. من پیش از این دو کار این نویسنده را ترجمه کرده بودم که یکی همین نمایشنامه «کودکی مرده در خیابان» بود. نمایش «مزاحم کوچولو» برگرفته از این نمایشنامه است و قصه دو خانم باشخصیت را روایت می‌کند که یک روز به پارک می‌آیند و متوجه کودکی مرده در پشت بوته‌ها می‌شوند. این یک موقعیت تلخ اجتماعی است که با طنزی گزنده و در قالب یک کمدی سیاه به تماشاگر عرضه می‌شود.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب