مدیریت رسانهها در جنگهای نیابتی سوریه
به گزارش خبرنگار گروه استانهای خبرگزاری آنا از دماوند، همزمان با دستور جهاد تبیین مقام معظم رهبری، سی و دومین نشست تخصصی رسانهها و اقتصاد با عنوان «جهاد تبیین و روایت سازی رسانهای» در اندیشکده راهبردی رسانهها و فضای مجازی برگزار و در این نشست دو روزه با هدف تقویت ارتباطات فرهنگی و اقتصادی با کشورهای همسایه و با همکاری گروه هسته پژوهشی پدافند رسانهای دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند نتایج بیش از ۲۲ پژوهش کاربردی استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی ارائه شد.
در یکی از مقالات اینرویداد با عنوان «مدیریت رسانه در جنگهای نیابتی سوریه: تأثیرات و اشتباهات» که توسط سیدمهدی طباطبایی اشکذری ارائه شد، درباره دولتهای درگیر جنگ در سوریه بحث و بررسی شده است.
بیشتر بخوانید:
نقش روایتهای رسانهای در توسعۀ صادرات کشور
ارائه ۲۲ پژوهش به نشست تخصصی «جهاد تبیین و روایتسازی رسانهای»
بررسی چالشها و تأثیرات جنگ شناختی در اقتصاد ایران
در ابتدای این مقاله تأکید شده که استفاده از رسانهها برای القای تفکرات و پیشبرد اهداف طرفین جنگ، یکی از مؤثرترین ابزارهای جنگی در بحران سوریه به شمار میرود.
مدیریت رسانهای آمریکا و جبهه تروریسم
از ابتدای بحران سوریه، رسانههای غربی و تروریستها با استفاده از تبلیغات مغرضانه، نقش مهمی در طولانی شدن جنگ علیه سوریه داشتند. در این میان، همراهی سازمانهای حقوق بشری با گروههای تروریستی، جالب توجه است. یکی از این روشها، استفاده از «روزنامهنگاری همراه» برای پوشش گزینشی اتفاقات بحران بر مبنای اهداف گروههای معاند خود بود. برخی رسانههای لیبرال مانند شبکه الجزیره و روزنامه گاردین، نقش تحریککننده نیروهای تروریست، آمریکاییها و رژیم آل خلیفه بحرین را به عهده داشتند. یا صفحه توییتر مدیر اجرایی سازمان دیدهبان حقوق بشر که بارها با متهم کردن بشار اسد به جنایتهای ضدبشری سعی کرد افکار عمومی منطقه را علیه نظام قانونی سوریه بسیج کند.
در این مقاله آمده است: استفاده از تکنیکهای رسانهای مانند تکنیک فریب مخاطب و تلاش برای ارائه چهره انسانی از تروریستها و سیاهنمایی چهره حکومت قانونی سوریه، ازجمله مواردی بودند که شبکههای BBC و CNN از آن استفاده کردند.
نویسنده مقاله میگوید: سازمان مردمنهادِ آواز، کلاهخود سفیدها، کمپین سوریه، صدای آزاد سوریه و موزیک سوریه با دریافت بودجهٔ مالی توسط جرج سوروس (میلیاردر صهیونیستی-آمریکایی) در کنار سازمان عفو بینالملل در راستای پیشبرد اهداف آمریکا در بستر رسانهای بسیار فعال بودند.
وی میافزاید: انبوه آمارها و اخبار جعلی مانند وجود بشکههای انفجاری و استفاده ابزاری از زنان بهعنوان سپر انسانی توسط ارتش سوریه که در این رسانهها منتشر میشد، عملاً برای پیشبرد اهداف جنگافروزان مورد استفاده قرار میگرفت. اتهام زنی به ایران و محور مقاومت، دائماً در دستور کار این رسانهها قرار داشت. از اینرو، نوع مدیریت یکپارچه رسانههای آمریکایی و حامیان تروریسم توانست فضای رسانهای جنگ را در اختیار بگیرد.
عملکرد مدیریت رسانههای طرفدار مردم سوریه
طباطبایی اشکذری معتقد است: در آغاز جنگ سوریه، رسانههای مردمی سوری و ایرانی فقط با پوشش خبری ساده، مسیر حرکتی و رشد سریع تفکر تکفیری در سوریه را اطلاعرسانی کردند؛ اما به دلیل نداشتن یک سناریوی واحد برای روایت ظلمی که به مردم سوریه تحمیل شده بود، موفقیت چندانی نداشتند.
رسانههای فعال در فضای مجازی نیز در ابتدای جنگ غافلگیر شدند و به دلیل نداشتن یک مدیریت واحد، تأثیرگذاری مشهودی نداشتند؛ بنابراین با ورود عناصر مردمی به این عرصه به تدریج تعادل در فرایندهای اطلاعرسانی برقرار شد.
به عقیده نویسنده، نبرد رسانهای در خلال جنگ سوریه نشان داد که وجود سناریوهای تمرین شده برای مقابله با جبهه تروریسم میتواند بازدارندگی رسانهای لازم را در وقایع احتمالی آینده ایجاد کند.
اصل مقاله پس از تنظیم نهایی در پایگاه mmedia.Damavandiau.ac.ir قرار خواهد گرفت.
انتهای پیام/۴۱۲۱/۴۰۶۲/
انتهای پیام/