چرا آمریکا با رویکرد تخریبی فرانسه در مذاکرات وین موافق نیست؟
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا از نور نیوز، اگرچه آمریکا در راهبرد کلان خود به دنبال تداوم فشار همهجانبه به ایران است اما نشانههای نهچندان محکمی وجود دارد که دولت بایدن در این مرحله از مذاکرات به دلیل نیاز شدید به داشتن دستاورد در حوزه سیاست خارجی با رویکرد تخریبی فرانسه و بهتبع آن اتحادیه اروپا موافق نیست.
فرآیند جدید مذاکرات وین میان ایران و نمایندگان ۱+۴ با هدف رفع تحریمها علیه ملت ایران دومین دور خود را به پایان رسانده است.
با توجه به توافق بر سر پیشنویسهایی که باید در گفتوگوهای آتی موردبحث قرار بگیرد، سومین نشست بهاحتمالزیاد پیش از آغاز سال جدید میلادی برگزار خواهد شد.
تحلیل و بررسی تحولات متن و حاشیه دو نشست اخیر که از روز دوشنبه هشتم آذرماه آغاز شد، نکات مهمی را به دست میدهد که نشان از تلاش مشترک ضلع غربی میز مذاکره برای وارونهنمایی حقیقت و پیشبرد موضوع در خارجازمسیر گفتوگوها دارد.
بر این اساس و برای روشن شدن مسیر طی شده توسط طرفین مذاکرات، مرور آنچه تاکنون گذشته است، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
اروپا بعد از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت سال ۹۷ تلاش پردامنهای را برای «وعده درمانی» که هدف آن فروپاشی همزمان اقتصادی و هستهای ایران بود آغاز کرد.
سیاست اعلامنشده اروپا این بود که با اغتنام فرصت پدید آمده و با پنهان شدن پشت اقدامات غیرقانونی و افراطی ترامپ، اهداف راهبردی خود یعنی وارد کردن فشار خردکننده به اقتصاد و صنعت هستهای ایران را تأمین کند.
در این رابطه فرانسه به دلایل مختلف، نقش پرچمداری این جریان را بر عهده داشت و این روند با توجه به رویکرد آمریکا برای کاهش حضور در غرب آسیا و تمرکز بر راهبرد مهار چین با تغییر سیاست خاورمیانهای پاریس و تلاش برای جایگزین شدن بهجای آمریکا در منطقه، تشدید شد.
اقدامات فرانسه در بحران پیشآمده در لبنان پس از انفجار مهیب بندر بیروت در مردادماه سال ۹۹ که در پوشش تلاش برای جمعآوری کمکهای بینالمللی اما با هدف مقصر نمایی حزبالله و ایفای نقش مؤثر در چینش ترکیب دولت جدید در این کشور رقم خورد، نمونهای از این رویکرد جدید پاریس بود.
در ادامه و در سال جاری نیز سفر چند ماه پیش مکرون به عراق در جریان نشست امنیتی بغداد و زمینهسازی برای عقد قرارداد سنگین ۲۷ میلیارد دلاری نفت و گاز با شرکت توتال و همچنین عقد قرارداد سنگین ۱۹ میلیارد دلاری فروش سلاح به امارات در کنار قطع نکردن ارسال سلاح به سعودی نشان از عزم جدی پاریس در این خصوص دارد.
علاوه بر این با توجه به خروج رقیب قدرتمند و دیرینه فرانسه یعنی بریتانیا از اتحادیه اروپا این احساس در حاکمان کاخ الیزه شکلگرفته که میتوانند رهبری اروپا را برای ایجاد انسجام در اتحادیه و تعیین نقش مستقل برای آن در مناسبات جهانی بر عهده بگیرند.
ایفای نقش مستقل اروپا نسبت به آمریکا در مسائل مهم بینالمللی بهویژه در موضوعاتی که منافع اروپا و آمریکا همراستا نباشد، مهمترین عرصه خودنمایی فرانسه با پشتوانه اتحادیه اروپایی بهحساب میآید.
بر این اساس؛ برجام و دور جدید مذاکرات ایران و ۱+۴ با توجه به حساسیتهایی که نتایج این گفتوگوها برای کشورهای منطقه غرب آسیا و همچنین رژیم صهیونیستی دارد، یکی از عرصههای بسیار مهمی است که زمینه بازیگری فعال را برای فرانسه با هدف پرچمداری اتحادیه اروپا، فشار به آمریکا، جذب برخی کشورهای عربی منطقه و استفاده همهجانبه از ظرفیتهای رژیم صهیونیستی به وجود آورده است.
فرانسه تلاش میکند این گزاره را در داخل اتحادیه اروپا تثبیت کند که پس از برجام نهتنها توانمندیهای هستهای ایران کاهش پیدا نکرده بلکه به شهادت پیشرفت سریع تهران در بازسازی ظرفیتهایش پس از خروج آمریکا از برجام به شرایط بسیار بهتری رسیده و اکنون تهدید هستهای نزدیک برای اروپا بهحساب میآید.
تمرکز بر این خط رسانهای و تبلیغاتی برای رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی منطقه هم مطلوبیت کامل دارد چراکه تقویتکننده سیاست ایرانهراسی آنهاست.
علاوه بر این؛ فرانسه با تقویت این خط رسانهای، شرایط لازم برای افزایش تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه ایران و مشروعیت دادن به آن و همچنین حضور قوی در بازار فروش تسلیحات به کشورهای منطقه را برای خود فراهم میکند که طبیعتاً وابستگی این کشورها به فرانسه را بهصورت قابلتوجه افزایش خواهد داد.
ویژگی مهم دیگر این رویکرد این است که شراکت راهبردی با رژیم صهیونیستی در پیگیری این سیاست که با افزایش بازیگری فرانسه در لبنان به نفع اسرائیل تکمیل میشود، موقعیت ممتازی را برای پاریس در جهت بهرهمندی از حمایت لابی صهیونیسم ایجاد خواهد کرد.
نکته اینکه؛ تقریباً همه گزارههای اطلاعاتی و تحلیلی پیدا و پنهان، اتخاذ این رویکرد از سوی فرانسه را در جریان مذاکرات ایران با ۱+۴ تأیید میکند.
از آنسو؛ چین و روسیه هم با اشراف کامل نسبت به نقش مخرب فرانسه در مذاکرات که بهنوعی به سیاست سه کشور اروپایی حاضر در وین تبدیلشده، با نگرانی تلاش میکنند که بر تغییر این رویه تأثیر بگذارند.
اگرچه آمریکا در راهبرد کلان خود به دنبال تداوم فشار همهجانبه به ایران است اما نشانههای نهچندان محکمی وجود دارد که دولت بایدن در این مرحله از مذاکرات به دلیل نیاز شدید به داشتن دستاورد در حوزه سیاست خارجی با رویکرد تخریبی فرانسه و بهتبع آن اتحادیه اروپا موافق نیست.
گام برداشتن فرانسه در این مسیر از ابتدای دور جدید مذاکرات در ۲۹ نوامبر موجب اتلاف وقت شدید و فرسایشی شدن مذاکرات و دوبارهکاریهای متعدد شده که قطعاً بر شکلگیری مذاکرات سازنده و روبهجلو اثر منفی میگذارد.
نوع رفتار فرانسه تاکنون مؤید این واقعیت است که پاریس از ایفای نقش «پلیس بد در زمینبازی غرب» (آمریکا و اروپا) عبور کرده و به دنبال ایجاد زمینبازی جدیدی است که از رهگذر آن دو رخداد غیر سازنده شامل «شکست کامل مذاکرات» و یا «تحمیل برجام ۲۰۲۱ به ایران» محقق شود.
بسیار روشن است که هر دو گزاره ذکرشده برای ایران مطلوبیت ندارد و با آن همراهی نخواهد کرد.
روسیه، چین و احتمالاً آمریکا نیز مایل به شکست مذاکرات نیستند و لذا تداوم این مسیر از سوی فرانسه با وجود پیشرفت نسبی مذاکرات تاکنون، میتواند با چالشهای شکننده همراه باشد.
بررسی مجموعه گزارههای تأثیرگذار بر نتیجه مذاکرات وین مؤید این واقعیت است که دور جدید گفتوگوها عرصه سخت و بسیار پیچیدهای است که معادلات مؤثر بر آن تنها به برنامه صلحآمیز هستهای ایران و تحریمهای غیرقانونی و ظالمانه علیه کشورمان محدود نمیشود.
میز مذاکرات در وین عملاً به «میدان رقابت راهبردی میان قدرتهای جهانی و منطقهای» تبدیلشده و عبور موفق از این عرصه به دلیل فرصتها و تهدیدهای بسیار مهمی که به آن پیوند خورده، نیازمند تدبیر، هوشمندی، انسجام و جدیتی بیشازپیش از سوی همه طرفهای علاقهمند به فرجام نیک این مذاکرات است.
انتهای پیام/۴۱۰۶/پ
انتهای پیام/