پوستاندازی جامعه ایرانی به روایت «در پناه تو» / سریال دهه هفتادی با حذفیات جنجالی! +فیلم
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، این روزها بازار تماشای سریال در سرتاسر جهان داغ است و پس از اینکه قسمت جدید هر سریالی منتشر میشود، سیل واکنشها نسبت به بخشهای مختلف آن، مثل روند قصه، بازی بازیگران، سکانس خاص آن قسمت و... آغاز میشود. این حجم از توجه نسبت به سریالها، باعث شده که بسیاری از فیلمسازان مطرح (هم در ایران و هم در خارج از کشور) برای مدت زمان محدودی هم شده، از فضای سینما فاصله بگیرند و به سریالسازی روی بیاورند.
واکنش جمعی به سریالهای در حال پخش اگر در ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر به یک حرکت اجتماعی در جهان تبدیل شده، در کشور ما سابقه بیشتری دارد. از سالهای پایانی دهه شصت تا ابتدای دهه هشتاد بسیاری از سریالهای تلویزیونی بودند که از شبکههای سیما پخش شدند و فراتر از یک اثر نمایشی، خودشان را به بطن جامعه و اصطلاحاً «کف خیابان» کشاندند.
در سلسله گزارشهای «یادگار جعبه جادو» که به صورت هفتگی در گروه فرهنگ خبرگزاری آنا منتشر میشود، نگاهی میاندازیم به آثاری که در این دسته قرار میگیرند و در زمان پخش در جذب تماشاگر بسیار موفق بودند.
«در پناه تو» یکی از سریالهای مهم این فهرست است، اثری که سالهای ۷۳ و ۷۴ تولید شد و در نهایت ۱۳۷۵ به نمایش درآمد. حمید لبخنده کارگردان و منوچهر شاهسواری تهیهکننده این سریال بودند که ۲۶ هفته از طریق شبکه دوم سیما پخش شد و در این مدت ۶ ماهه، در جذب مخاطب واقعا موفق عمل کرد.
«در پناه تو» درامی عاشقانه و جذاب داشت، درامی که به یک مثلث عشقی میپرداخت و روابطی که در آن به تصویر کشیده بود به شدت به حال و هوا و روابط اجتماعی آن سالها شباهت داشت. مریم افشار (لعیا زنگنه) دختر دانشجویی است که دل در گروی یکی از همکلاسیهایش محمد منصوری دارد، محمد هم به مریم علاقهمند است، اما یکی دیگر از بچههای دانشگاه به نام رامین یوسفی (رامین پرچمی) در این میان ظهور میکند و به عنوان رقیب محمد پا به میدان میگذارد. رامین زمانی برنده بازی میشود که محمد را واسطه ازدواج خود و مریم قرار میدهد و با جواب مثبتی که عروس خانم میدهد، برنده این دوئل عشقی میشود.
اما زندگی مریم و رامین با چالشهای فراوانی مواجه میشود، نازا بودن مریم، عشق و علاقه پنهانی رامین به دختر عمویش و حواشی مختلفی که در مورد شغل رامین به وجود میآید، باعث جدایی این رابطه میشود و مریم، دختر تحصیل کرده و خوش برخورد اول داستان، تبدیل به زن مطلقهای میشود که نازا هم هست. با وجود تمام این مسائل اما محمد که همچنان عاشق مریم بود، این بار که دیگر از رقیب خبری نیست، درخواستش را مطرح میکند و این دو در قسمت آخر، با هم ازدواج میکنند، ازدواجی که با قبول کردن دختربچهای به فرزندخواندگی، این زوج را از همان روز نخست به یک خانواده تبدیل میکند.
تصویر حقیقی از جامعه
یکی از اصلیترین ویژگیهای سریال حمید لبخنده این بود که نگاه درستی به کلیت جامعه و روابط اجتماعی مردم معمولی داشت. تمرکز این فیلم روی قشر دانشجو بود، اما زندگی افراد عادی که با این گروه از جوانان سر و کار داشتند هم به درستی در آن نمایش داده شد. تا جایی که تحولات اجتماعی و فرهنگی رخ داده در اوایل دهه هفتاد، به خوبی در آن قابل لمس است و میتوان مسائل مختلفی همچون پویاتر شدن جامعه، بالاتر رفتن ارزش دانشگاه و با اهمیتتر شدن جایگاه دانشجو و مواردی از این دست را در بخشهای مختلف آن دید.
«در پناه تو» با ظرافت شکاف نسلی موجود بین جوانان دهه شصت و هفتاد را به تصویر میکشد و نشان میدهد که آن روزها نسل جدیدی نبض جامعه را در اختیار داشتند، نسلی که با سبک زندگی متفاوت نسبت به پدرانشان، به مسائل مختلف موجود در جامعه طور دیگری نگاه میکردند و گویا در فضای دیگری سیر میکردند.
به جز مسائل اجتماعی، «در پناه تو» از نظر هنری هم ساختارشکنیهای جالبی به نسبت سریالها و فیلمهای زمان خود داشت. این سریال جزء نخستین آثار سیما بود که به شخصیتپردازی در آن توجه ویژهای شده بود و کاراکترهای آن عمق بیشتری به نسبت دیگر آثار نمایشی داشتند. یعنی آدمهایی که در این سریال میدیدیم، آدمهای واقعیتری بودند و اتفاقاتی که در آن رخ میداد برای تماشاگری که هر هفته آنها را میدید ملموستر و حقیقیتر مینمود.
یعنی اینطور نبود که قهرمان قصه هیچ اشتباهی نکند، کسی که در ابتدا سفید و خوب است، تا آخر با همین فرمان برود و ریزهکارهایی در شخصیتها نباشد، برعکس همه اتفاقاتی که قرار بود در کاراکترها رخ دهد، از قبل برنامهریزی شده بود. به عنوان مثال شخصیت محمد (حسن جوهرچی) اگرچه نقش اول مرد داستان بود، اما هم شکست میخورد، هم اشتباه میکرد و هم گاهی اوقات مثل خیلی از آدمهای معمولی، با وجود اینکه حق با او نبود، از کوره درمیرفت و با مریم (لعیا زنگنه) برخوردهای واقعی سنگین و بدی داشت.
یا رامین که در ابتدا او را جوانی درسخوانده، خوش برخورد، خوش تیپ و مودب میبینیم و هرچه جلوتر میرویم کم کم به شخصیتی منفور بدل میشود، تا جایی که نامش تا سالها به عنوان یکی از منفورترین شخصیتهای به تصویر کشیده شده در سریالهای سیما در ذهن مخاطبان نقش بسته بود. به جز شخصیتهای اصلی، شخصیتهای فرعی و مکمل سریال هم این ریزهکاریهای شخصیتی را دارند، افرادی مثل وحید افشار (ایرج راد) که پدر مریم بود و که در زمان عصبانیت قابلیت هر نوع رفتار پرخاشگرانهای را داشت یا مادر رامین (پری امیر حمزه) که باوجود حسادتهای ریز و درشت به عروس جوانش، در قسمتهای پایانی به دنبال حلالیت طلبیدن بود.
بیشتر بخوانید:
«آرایشگاه زیبا»؛ حکایت عاشقی پردردسر «آقا اسد»
راهزنان خشن اما دوستداشتنی «روزی روزگاری» چگونه ستارههای تلویزیون شدند؟
«شهریار»؛ قصه پرحاشیه شاعری که عاشق بود
«شب دهم» ماندگارترین سریال مناسبتی تلویزیون
تقابل «پدرسالار» مقتدر و عروس طغیانگر در جعبه جادو
«در پناه تو» از منظر رسانههای دهه ۷۰
برخورد شخصیتهای فرهنگی و رسانهها در آن دوران، برخوردی دوگانه بود. برخی روابط موجود در این سریال را خلاف واقعیتهای موجود در محیط دانشگاهی میدانستند و آن را محکوم به سیاهنمایی میکردند و برخی دیگر آن را سریالی میدانستند که چون حقایق جامعه را به تصویر میکشد، توانسته مخاطبان زیادی را به سمت خود جذب کند و مردم هر هفته در انتظار تماشای قسمتهای جدید آن هستند.
روزنامه «کیهان» یکی از رسانههای مخالف این اثر بود که در یکی از گزارشهایش در تاریخ ۲۱ شهریور سال ۷۵ در رابطه با این سریال چنین نوشت: جذاب کردن فیلم به چه بهایی!؟ متأسفانه فرصتی دست داد تا سریالی به نام درپناه تو که از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد را نظاره کنم. چرا سیما باید اجازه تولید و پخش سریالی را بدهد که دانشگاه را که مکانی مقدس جهت رشد و شکوفایی استعدادهای جوانان این مرز و بوم است، طوری نشان بدهد که خانوادههای زیادی را نگران کند که از بچههای دانشجوی خود بپرسند واقعاً دانشگاه وضعش چنین است؟ چرا باید سیما نشان بدهد که ایثار این است که دو پسر یک دختر را بخواهند و یکی به خاطر دیگری از آن بگذرد!؟ چرا نشان بدهد که قول و قرار گذاشتن دختران با پسران در بوفه دانشگاه امری عادی است!؟ چرا در حالی که جوانان حزباللهی در دانشگاهها از بعضی حرکات که در جهت اشاعه فرهنگ مبتذل غرب است، خون دل می خورن، باید چنین سریالی ساخته شود؟
مسئله تصویرسازی نادرست سازندگان سریال از دانشگاه (به تعبیر مخالفان آن سالها) بزرگترین نقد به «در پناه تو» بود. تا جایی که در زمان پخش این سریال، شب نامهای تهیه و در دانشگاه تهران توزیع شد. در بخشهایی از این شب نامه که در آن سالها سروصدای زیادی به راه انداخت چنین آمده بود:
در پناه تو و باقی قضایا.
روی صحبت ما با مجموعه تلویزیونی است که اخیراً از شبکه دوم سیما پخش میشود، سریال در پناه تو که موضوع آن حول تحصیل و زندگی تعدادی از دانشجویان هنر دانشکده هنرهای زیبا میگردد و بن مایه حوادث و وقایعش را از فعالیتها و مناسبات دانشجویی میگیرد. همین طور ساده که نگاه کنیم شاید جای خوشحالی باشد که بالاخره دانشجویان هنر هم زندگیشان بخت این را یافته که درخورِ قصه شدن شود. اما کمی که بطنِ قضیه را دقیقتر بکاویم و به اصطلاح آن پشت و پسلهها را به دیده تحقیق بنگریم چیزی هولناک مو را به تن آدم سیخ میکند که حضرات متولی این سریال پر طمطراق چطور با قصه کردن (!) زندگی این آدمها حیثیت اجتماعی و اعتبار اخلاقیشان را در جامعه و خصوصاً در دانشگاه به مخاطره میاندازد. تغییرات واقعیت به نفع اثر در داستانپردازی چنان تصویری دیگرگون از این فضا نشان میدهد که موقعیت کسانی که در آن فضا هستند به خطر میافتد. چنین کاری به جسارت بزرگی نیازمند است که گویا متولیان این سریال شجاعت به خرج دادنش را داشتهاند و متأسفانه تاوان چنین جسارتی را نه خودشان بلکه دانشجویان هنر، به ویژه دانشجویان تیٔاتر دانشکده هنرهای زیبا باید پس بدهند.
اگرچه به جز این نقدها و نگاههای منفی، رسانههایی هم بودند که به نوعی از این سریال حمایت کردند و موفقیتش در جذب مخاطب را امری قابل ستایش دانستند. مثل روزنامه ایران که در روز ۱۸ مرداد سال ۷۵ یادداشتی با این تیتر و مضمون در آن به انتشار درآمد:
«این هم کاری است کارستان؛ اگر به مجموعههای تلویزیونی دقیق شوید، کمتر چهره جوانی به چشم میخورد که بتواند مخاطب جوان را جذب کند. این کمی جذابیت هم ارتباطی به «چهره» ندارد، بلکه حرکاتشان تصنعی است، واقعی نیست. در چنین شرایطی، بازیگران مجموعه درپناه تو همگی جوان هستند و نیز سعی شده است تا بازیگری راحتی داشته باشند، چهرهای نیز چون پارسا - دانشجوی رشته نمایش- با شخصیتی پرخاشگر، یکدنده و لجوج در این مجموعه دیده میشود که متفاوت است با شخصیتهای کلیشه شده خوبِ خوب و بدِبد. خوبِ خوب به معنی آرام، خجول و سر به لاک خود داشتن و بدِبد به معنی در قید و بند چیزهایی مثل موتور، پوستر و مچبند بودن. (!) هنگامی که مجموعه تلویزیونی درپناه تو را میدیدم، دلم میخواست دوباره «نق» بزنم، به دلیل ضعف بازیگریاش و یا روابط تصنعی بین شخصیتهایش، بهخصوص روابط آن دو خانم جوان دانشجو، اما دیدم کسانی که مهمان ما بودند، به حرفم گوش نمیدهند و محو تماشای این مجموعهاند، این هم خودش کاری است کارستان، پس بهتر است بنشینیم و نگاه کنیم و منتظر بمانیم».
بیشتر بخوانید:
خاطره بازی با «پس از باران» ۲۰ سال بعد از پخش
«زیر آسمان شهر» آغاز محبوبیت مهران غفوریان در تلویزیون
قصهگویی به سبک شرقی در «هزاردستان» علی حاتمی
قصههای مسافران و رانندگان به روایت «آژانس دوستی»
«خانه سبز»؛ خانه رویایی چند نسل مردم ایران
«مردان آنجلس» سریالی که مهتاب کرامتی را به سیما و سینما معرفی کرد
حذفیات ریز و درشت
سریال «در پناه تو» یکی از پرحاشیهترین سریالهای تاریخ تلویزیون است، اثری که در زمان پخش با ممیزیهای فراوانی روبرو شد و بخشهای زیادی از آن حذف شدند. بزرگترین حذف شدگان این اثر، خانواده پارسا (پارسا پیروزفر) بودند، مرحوم داوود رشیدی و مرحوم هما روستا قرار بود نقش پدر و مادر این خانواده را ایفا کنند و بار درام برخی از قسمتهای سریال را به دوش بکشند، اما این خانواده به طور کلی از سریال کنار گذاشته شد و باتوجه به اینکه از فیلمنامه حذف شدند، قسمتهای مربوط به آنها اصلا فیلمبرداری نشد.
به جز این حذفیات، برخی از صحنههای سریال هم پس از تولید، توسط واحد نظارت سیما در آن سالها حذف شد. اما به مرور این حذفیات زیاد شد تا جایی که به گفته حمید لبخنده، کارگردان سریال، چیزی نزدیک به ۶ قسمت از سریال، حذف شده است. البته در حال حاضر حمید لبخنده در صفحه شخصیاش در فضای مجازی نسخه کامل این سریال را قرار داده که تمام آن حذفیات در آن قرار دارد و در مجموع سریالی ۳۱ قسمتی است.
اما حالا که ۲۵ سال از پخش این سریال گذشته است، میتوان با نگاه بهتری به این سریال نگریست و نقاط قوت و ضعفش را دید. یکی از نقاط قابل توجه این سریال استفاده از بازیگران جدید و جوان است. به جز بازیگران موسپید کرده سریال که چهرههای مطرحی بودند، (سعید پورصمیمی، ثریا قاسمی، ایرج راد، سیاوش طهمورث، آزیتا لاچینی، پری امیرحمزه) اکثر جوانهای این اثر تازه کار بودند، (لعیا زنگنه، رامین پرچمی، پارسا پیروزفر، امید زندگانی، شهرزاد عبدالمجید، سحر ذکریا، رزیتا غفاری) به وی لعیا زنگنه و رامین پرچمی که اولین سریالهای تلویزیونیشان را تجربه میکردند و پس از پخش آن به پای ثابت بسیاری از فیلمها و سریالهای تولیدی بدل شدند. پارسا پیروزفر هم جزء بازیگرانی بود که پیش از این در یکی دو فیلم سینمایی نقشهای کوتاه و مکمل داشت، اما با این سریال به چهرهای جدید و مطرح در تلویزیون تبدیل شد.
در ادامه تعدادی از سکانسهای حذف شده سریال «در پناه تو» را ببینید.
انتهای پیام/۴۱۷۳/
انتهای پیام/