دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

درخواست دبیر اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی تاریخ از قالیباف/ ضرورت بررسی نام جعلی جمهوری آذربایجان

دبیر اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی تاریخ در نامه‌ای به رئیس مجلس شورای اسلامی در مورد نام جعلی جمهوری آذربایجان و ضرورت پرداختن به آن از جانب ایران تأکید کرد.
کد خبر : 614611
قالیباف



به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، دبیر اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی تاریخ در نامه‌ای به رئیس مجلس شورای اسلامی در مورد نام جعلی جمهوری آذربایجان و ضرورت پرداختن به آن از جانب ایران تأکید کرد.


امین داودی در نامه‌ای به محمدباقر قالیباف در مورد نام جعلی جمهوری آذربایجان و ضرورت پرداختن به آن از جانب ایران تأکید کرد.


متن نامه به این شرح است:


«جناب آقای دکتر قالیباف
رئیس محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام و احترام


موضوع: جمهوری آذربایجان، مقدونیهٔ ایران


نبرد میان کشورها و تمدن‌ها تنها برای چیرگی بر منابع، خاک، و راه‌های دستیابی به سایر نقاط جهان نیست، نبرد بر سر تصاحب مؤلفه‌های فرهنگی و قراردادن آن‌ها در روایت فرهنگی مطلوب خود از تاریخ نیز است. به‌نوعی تصاحب فرهنگ مقدمه‌ای بر تصاحب مؤلفه‌های عینی‌تر (نظیر منابع، خاک، و مسیرهای مواصلاتی) است، و بدون آن، پیروزی در نبرد بر سر مؤلفه‌های عینی کم‌دوام خواهند بود. تلاش کشورهای اطراف ایران برای تصاحب میراث فرهنگی ما نیز از همین دست است، که نمونهٔ معروف آن ثبت جهانی چوگان در سازمان یونسکو به‌عنوان میراث جمهوری باکو بود.
جاینام‌های تاریخی نیز مصداقی از همین مؤلفه‌های فرهنگی هستند. هر بار که نام یک جاینام تاریخی در متنی آورده می‌شود، یا بر زبان سخنرانی جاری می‌گردد، گویی تمامی تاریخ آن خطه‌ای که آن جاینام بر آن دلالت دارد، با همهٔ اندوه‌ها، خاطرات و افتخارات جمعی آن، به یک باره احضار می‌شود. همین امر باعث شده که تصاحب جاینام‌ها نیز در جهان امروز به‌عنوان بخشی از تصاحب فرهنگی تبدیل شود، چنانکه گویی تصاحب یک جاینام به‌مثابه تصاحب کل تاریخ و فرهنگ آن خطه و جاینام، و بلکه مقدمه‌ای بر تصرف واقعی آن خطه است. کشاکش یونان و جمهوری مقدونیه شمالی نمونهٔ خوبی از نزاع بر سر جاینام‌های تاریخی‌است.
در یک سوی این منازعه کشور یونان قرار داشت که خود را وارث برحق تمدن یونان کهن می‌دانست، در سوی دیگر جمهوری مقدونیه که در اواخر سال ۱۹۹۱ میلادی پس از فروپاشی یوگسلاوی به استقلال رسید. یونان از ابتدای استقلال نام این کشور جدید را برنتافت، چرا که به‌درستی نام مقدونیه را نامی متعلق به تمدن یونان باستان و یادآور اسکندر کبیر، جهانگشای افسانه‌ای جهان باستان، می‌دانست، نه جمهوری مقدونیه که کشوری نوظهور و متعلق به فرهنگ و زبان اسلاوهای جنوبی بود. یونان حتی پیش از استقلال جمهوری مقدونیه چند استان به نام مقدونیه داشت (مقدونیهٔ مرکزی، مقدونیهٔ شرقی)، و اتفاقاً اسکندر نیز متولد و متعلق به همین مناطق یونانی بود. از طرفی دیگر یونانی‌ها استقلال کشوری با نامی که متعلق به استان‌های شمال غربی خود بود، را به‌درستی نوعی توسعه‌طلبی ارضی نسبت به خاک خود تلقی کردند. استقلال مقدونیه سرآغاز کشاکش یونان و این کشور نوظهور با نام جعلی بود. کشور مقدونیه می‌کوشید عضو اتحادیهٔ اروپا و پیمان نظامی آتلانتیک شمالی (ناتو) شود تا از مواهب اقتصادی و امنیتی آن بهره‌مند شود، اما یونان که از اعضای قدیمی اتحادیه و پیمان نظامی مذکور بود، به‌دلیل اختلاف بر سر نام، مانع از تحقق عضویت مقدونیه می‌شد. سرانجام فشارهای یونان به ثمر رسید و در پایان سال ۲۰۱۸ و اوایل سال ۲۰۱۹ جمهوری مقدونیه پذیرفت که در سطح داخلی و جهانی تنها «جمهوری مقدونیهٔ شمالی» خوانده شود. کار در همین نقطه متوقف نشد، در اثر فشارهای یونان، جمهوری مقدونیهٔ شمالی پذیرفت که نام فرودگاه بزرگ پایتخت خود، اسکوپیه، را از «فرودگاه بین‌المللی اسکندر کبیر» به «فرودگاه بین‌المللی اسکوپیه» تغییر دهد. بزرگ‌راهی نیز در جمهوری مقدونیهٔ شمالی به نام اسکندر کبیر نام‌گذاری شده بود که بر ا ثر فشارهای یونان به بزرگ‌راه دوستی تغییر داده شد. مهمترین درسی که می‌توان از پروندهٔ یونان-مقدونیه گرفت، نقش دولت مستقر بر یک کشور تاریخی در صیانت همه‌جانبه از کلیت میراث تاریخی و فرهنگی آن کشور است، نقشی که دولت یونان به خوبی در این پرونده ایفا کرد و از عهدهٔ آن برآمد.
جمهوری نوپدید آذربایجان و کشور تاریخی ایران نیز داستانی مشابه یونان و مقدونیه دارند. لازم به تکرار نیست که تا پیش از سال ۱۹۱۸ میلادی هرگز آذربایجان برای سرزمین‌های شمال ارس در هیچ منبعی دیده نشده بود، چون آن سرزمین‌ها اران و بالاتر از آن شروان نام داشت. دولتی مستقل به نام آذربایجان نیز که به طریق اولی وجود خارجی نداشت. با لشکرکشی عثمانی به قفقاز در سال ۱۹۱۸ میلادی و قدرتگیری مساواتی‌ها در قفقاز که پیامد آن لشکرکشی بود، نخستین بار دولتی به نام آذربایجان در سرزمین‌هایی که هرگز آذربایجان خوانده نشده بود، تأسیس شد. در همان زمان، دولت وقت ایران نسبت به این جعل و سرقت نام رسماً به حکومت عثمانی که متحد مساواتی‌ها بود اعتراض کرد. اعتراض به دزدی علنی نام آذربایجان که خبر از نگاه توسعه‌طلبانه به خاک آذربایجان واقعی و ایران می‌داد، تنها به اعتراض رسمی دولت ایران محدود نماند؛ روحانی استبدادستیز و آزادی‌خواهی مانند شیخ محمد خیابانی نیز در اعتراض به این اقدام ضد تاریخی، آذربایجان (ایران) را آزادیستان (سرزمین آزادی) نامید. قدرت‌گیری بلشویک‌ها در روسیه، پایان عمر دو سالهٔ جمهوری جعلی آذربایجان بود. این کشور به تصرف بلشویک‌ها درآمد و با ادغام در اتحاد جماهیر شوروی عملاً استقلال خود را از دست داد، اگرچه نام دزدیده‌شدهٔ آذربایجان را حفظ کرد.
با فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی، فرصتی تاریخی برای ایران به‌وجود آمد تا مانند برخورد یونان با مقدویه، از طریق فشار منطقه‌ای و جهانی بر این دولت تازه‌استقلال‌یافته، هرگونه رابطه‌ای را منوط به تغییر نام آن کشور و بازپسگیری نام آذربایجان کند. با این حال، نظام جمهوری اسلامی این فرصت تاریخی را به‌دلیل دلبستگی به پیوندهای اسلامی از دست داد، و کشوری را که جوهر نامش یادآور توسعه‌طلبی و نقض تمامیت ارضی ایران است، به رسمیت شناخت.
هم‌اکنون که سیاست‌های توسعه‌طلبانه این جمهوری جعلی و «هم‌پیمانان آن» برای ایران روشن گردیده است، بنابراین پیشنهاد روشن اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی تاریخ کشور از جنابعالی این است که نسبت به نام این جمهوری جعلی اعتراض داشته و با پیگیری و تصویب این موضوع در مجلس شورای اسلامی در شناسایی این جمهوری تجدید نظر شود. اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی تاریخ و جامعه علمی تاریخ ایران آماده همکاری علمی و دانشگاهی در راستای این موضوع با دولت و مجلس شورای اسلامی است.»


دبیر اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی تاریخ


انتهای پیام/۴۱۶۷/



انتهای پیام/

ارسال نظر
نظرات بینندگان ۰ نظر
توکل کوهی
Iran (Islamic Republic of)
شنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۱
۰
شروع کنید این اقدامات را در مورد افغانستان، پاکستان، هندوستان، ارمنستان، گرجستان، ترکمنستان، قرقیزستان، قزاقستان، بحرین،کویت،قطر،عراق و...
اصلا غیر از امپراطوری روم علیه بقیه دولت ها اقامه دعوا کنید
انشاالله نتیجه بخش باشد
قالیشویی ادیب