یادمان نرود؛ عربستان دو نویسنده بوکری دارد
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا؛ در ادامه اتفاقات سیاسی اخیر که حتی منجر به قطع ارتباط دیپلماتیک بین عربستان سعودی و ایران نیز شده است، بحثهای متقابلی در شبکهها و فضاهای مجازی از سوی فعالان اینترنتی درباره طرفین رواج پیدا کرده که عمدتاً مبتنی بر عواطف و احساسات بوده و چندان تابعی از حقیقت نیستند.
یکی از مباحثی که بعضاً در بین گروهها و افراد مختلف در جامعه رد و بدل میشود، فقر فرهنگی در میان اعراب، به ویژه کشور عربستان است. البته بحث درباره کلیتی به نام «فرهنگ» مقتضیات گستردهای را میطلبد و از طرفی بررسی وجود محدودیت برای فعالان فرهنگی در این کشور نیز نیازمند مطالعات سیاسی-اجتماعی دقیقتری است اما مشخصا در حوزه ادبیات داستانی، شواهد و قرائن نشان میدهد که عربستان چندان هم دست بسته نبوده است؛ آنچنان که نویسندگان متعدد و موفقی در دهههای اخیر داشته که اتفاقاً بسیاری از آنان با روحیهای انتقادی، شرایط و رویههای داخلی کشور خود را زیر سوال بردهاند.
یکی از نویسندگان عربستانی شناخته شده «عبدالرحمان مونیف» ساکن سوریه بود که البته در سال 2004 دیده از جهان فروبست. این نویسنده و البته روزنامهنگار در کتابی با عنوان «شهرهای نمک» به طور ضمنی به تغییر زندگی بادیه نشینهای شبه جزیره عربستان بعد از کشف نفت میپردازد و در اولین جلد از سهگانه مشهورش با نام «دگرگونیهایی در شب و روز» به تاثیر جنگ جهانی اول و سقوط امپراتوری عثمانی بر منطقه اشاره میکند.
مونیف همچنین در وصف شرایط سالهای اخیر جهان عرب (تا پیش از 2005) اظهار کرده بود: «زمانه ما عصری کاملاً متلاطم است. گویی مردم درون و بیرون این منطقه گوش به زنگ شنیدن صدای دور تندر هستند. یقیناً اغلب آنها با ترس در انتظار رسیدن فردا هستند. همانگونه که همه ما باید در چنین انتظاری به سر بریم. دیگر واقعاً ماموریت به پایان رسیده است.»
اما چنانچه گفته شد، عربستان در سالهای اخیر نیز توانسته با نویسندگان خود بارها نام خود را در جهان و منطقه مطرح کند. گواه روشن بر این مدعا، حضور فعال و موفقیت آمیز نویسندگان عربستانی در جایزه بوکر عربی است. این جایزه البته از سال 2007 کار خود را آغاز کرده است اما بررسی اسامی برگزیدگان و نامزدان آن در دورههای مختلف، خود بیانگر واقعیت است.
در سال 2010 «عبده خال» با رمان «هیجان شلیک میکند» برنده جایزه بوکر عربی شد. این نویسنده پس از دریافت این جایزه در پاسخ به خبرنگاری که پرسیده بود آیا بردن جایزه بوکر دلالت بر بالا بودن سطح رمان در عربستان دارد؟ گفت: «جایزه به سطح فرهنگی عربستان داده نشده، بلکه به یک نویسنده اهدا شده است، اما در عربستان نویسندگان مطرح زیاد داریم که هر یک شیوهای فاخر در ادبیات عرب دارند.» جالب است که این رمان در شرایطی برنده بوکر شد که انتشارش در عربستان ممنوع شده بود. زیرا مضمون این رمان متوجه شکاف طبقاتی عظیم بین شیوخ ثروتمند و طبقههای فقیر عربستانی است.
در این سال همچنین «امیمه الخمیس» با رمان «درخت پربرگ» (The Leafy Tree) و عبد اللّه بن بخیت با رمان «خیابان مهربانی» (Street of Affections) نیز از نامزدهای جایزه بوکر عربی بودند که نشان از جدیت نویسندگان عربستانی دارد.
در سال 2011 نیز نویسنده دیگری از عربستان توانست در جایزه بوکر عربی، بار دیگر نام کشورش را پرآوازه کند. «رجاء عالم» در این سال با رمان «طوق کبوتر» (The Doves’ Necklace) مشترکا با «محمد الاشعری» نویسنده مراکشی برگزیده بوکر شد.
رمان «طوق کبوتر» از بافت قدیم شهر مکه در مقابل ویرانی و خرابی آن به اسم نوگرایی، دفاع میکند. لازم به توجه است که رجاء عالم خود ساکن مدینه است و آثاری همچون «فاطمه؛ روایت جزیرة العرب» و «هزار و یک شب و شب من» را نیز در پرونده خود دارد. میکند.
در این سال نیز علاوه بر رجاء عالم، نام نویسنده دیگر عربستان «مقبول موسى العلوی» با رمان «جنجال در جده» (Turmoil in Jeddah) در بین نامزدهای این جایزه قرار داشت. در سالهای 2013 و 2014 نیز به ترتیب «محمد حسن الوان» با رمان «سگ آبی» (The Beaver) و «بدریه البشر» با رمان «داستانهای عاشقانه در خیابان الاشا» (Love Stories on al-Asha Street) جزو نامزدهای جایزه بوکر عربی بودهاند.
از بوکر عربی هم که بگذریم، عربستان نویسندگان متعدد و پرتلاشی دارد؛ نویسندگانی که تلاشهای مدنی و مبارزات آزادیطلبانه خود را نیز در آثارشان پیش میبرند.. مثل «دریه البشیر» که اعتقاد دارد زنان باید در جامعه مدرن امروزی در کنار حفظ حجاب خود به عرصه کار و زندگی سیاسی وارد شوند. وی در رمانی با عنوان «آونگ» داستان سه زن عربستانی را روایت میکند که برای کار و زندگی آزاد به اروپا سفر میکنند.
هند، نویسنده زن دیگری است که در کتابش با عنوان «هند و سربازان» مینویسد مردان در این کشور سر سفره مینشینند و بدون ترس تمام غذا را میخورند در حالی که زنان گرسنه باید آن را نگاه کنند. وی مینویسد در این کشور مردان همه امور را به دست خود گرفتهاند در حالی که در هیچ کتاب آسمانی اینقدر آزادی به مردان داده نشده است و زنان نیز حقوق انسانی خود را دارند.
«ابراهیم بادی» دیگر نویسنده جوان عربستانی نیز در کتابش با عنوان «عشق در عربستان سعودی» از داستانهایی پرده برمیدارد که شاید برای پلیس اخلاقی عربستان یک فاجعه باشد که حتی در بعضی موارد مردان برای ارتباط با زنان در خارج از خانه مجبور هستند از پوشش زنانه استفاده کنند.
با این حساب ناشناخته ماندن آثار داستانی نویسندگان عربستانی در ایران را که قطعا باید دلایل آن را آسیبشناسی کرد، نباید به پای عدم فعالیت یا ضعف نویسندگی در این کشور و نزد نویسندگان آنان دانست.
گزارش از: تهمینه بهرامعلیان
انتهای پیام/