محسن هاشمی: در فهرست اصلاحطلبان حضور خواهم داشت
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا به نقل از روزنامه اعتماد، محسن هاشمی اگرچه نایبرییس حزب کارگزاران است و حزب متبوعش از قویترین احزاب اصلاحطلب ارزیابی میشود اما اصرار دارد که بگوید مستقل وارد انتخابات شده است. دلیلش را هم این عنوان میکند که نمیخواهد به حاکمیت پیام منفی بدهد. در گفتوگویی که با «اعتماد» انجام داده میگوید بنا ندارد این پیام را منتقل کند که میخواهد کار سازمان یافته و حزبی مانند مجلس ششم انجام شود. او که الگوی سیاسیاش را پدر میداند معتقد است میتوان دولت را راهبری و همراهی کرد و در عین حال وکیلالدوله نبود. مشروح گفتوگوی او در ادامه میآید.
شما خود را فردی میانهرو ومعتدل تعریف میکنید. شاخصههای این اعتدال چیست؟
البته بنده در جایگاهی نیستم که برای اعتدال شاخص تعریف کنم، شاید بهترین فرد برای تبیین نظریه اعتدال، آیتالله هاشمیرفسنجانی باشند که عرایض بنده نیز برگرفته از نگاه ایشان به حوزه سیاست است. مهمترین ویژگی اعتدال پرهیز از افراط وتفریط در حوزه عمومی است، حوزه عمومی در برابر حوزه خصوصی قرار دارد، شما در حوزه خصوصی خود آزادید تا هر رفتاری داشته باشید اما در حوزه عمومی، باید در چارچوبی حرکت کنید که برای همه جامعه با سلایق مختلف قابل تحمل باشد، به همین دلیل نمیتوان در حوزه عمومی، براساس یک دیدگاه تندروی کرد چون از حد تحمل مخالفین این دیدگاه خارج میشود. شما در مسائل فرهنگی، میتوانید مساله حجاب را در نظر بگیرید، در جامعه ما دیدگاههای مختلفی وجود دارد، بخش زیادی از طیف سنتی به الزام رعایت حجاب کامل توسط همه جامعه معتقدند و بخشی از روشنفکران وجوانان نیز به حذف حجاب اجباری اعتقاد دارند، نتیجه نظریه گروه اول گشت ارشاد و نظریه گروه دوم ناهنجاریهای اجتماعی میشود، اما اگر میانهروی حاکم باشد و به حجاب متعارف، به عنوان یک قانون و عرف توجه شود، هم فشار بر جوانان از طریق گشت ارشاد اتفاق نمیافتد و هم بیحجابی به عنوان یک مبارزه مدنی یا تولید ناهنجاری شیوع پیدا نمیکند. یا در حوزه سیاست، میانهروی به معنای نفی حاکمیت دوگانه است.
دیدگاهتان در حوزه اقتصاد هم به همین شکل است؟
در حوزه اقتصاد نیز میانهروی در تعادل بها دادن به محوریت دولت یا بخش خصوصی بازمیگردد، برخی معتقد به دولت سوسیالیستی و اقتصاد نهادی و دولتمحور هستند و برخی به دولت کاپیتالیستی و سرمایهمحور، در حالی که اسلام و جامعه ایران، نمیتواند بستر مناسبی برای هیچ یک از این دو مدل باشد ما به یک مدل اقتصاد بومی براساس ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خودمان که همان اقتصاد مقاومتی مدنظر مقام معظم رهبری است، نیاز داریم که میتوان آن را اقتصاد مردم محور نامید که سازگار با نظام اقتصادی پیچیده جامعه ایران باشد که البته نیاز به توضیح در فرصتی مناسب دارد.
با توجه به اینکه کمتر از دو ماه تا انتخابات مجلس شورای اسلامی باقیمانده است اعتدال در مجلس دهم باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
به نظرم ویژگی اصلی مجلس آینده باید در فاصله گرفتن از تندروی و انجام وظایف و رسالتهای اصلی مجلس باشد. دو وظیفه اصلی مجلس، یعنی سیاستگذاری وتقنین به اضافه نظارت، نمیتواند در فضای تنشآلود هیجانی و افراطی انجام شود. البته اعتدال و میانهروی در مجلس به معنای این نیست که یک گروه در آن وجود داشته باشد، بلکه به معنای آن است که گروههای مختلف در کنار هم بتوانند با یکدیگر تعامل کنند و شاهد مجلسی چندصدایی باشیم. حتی تندروها با وجود تخریبها و حملاتی که به ارکان مختلف نظام دارند، میتوانند حضور مفیدی در جهت ارایه دیدگاههای خود در جامعه داشته باشند. منتها این حضور باید براساس وزن طبیعی آنها در جامعه شکل بگیرد، اگر انتخابات ریاستجمهوری گذشته را مبنا قرار دهیم میبینیم وزن رادیکالها، ١٠ تا ١٥ درصد است و میتوانند در همین حد نیز در مجلس حضور داشته باشند.
برای شکلگیری مجلس مطلوب چه کارهایی را باید انجام داد؟
به نظرم نخستین اقدام برای شکلگیری مجلس مطلوب، کاهش تنش و تنفر در فضای سیاسی کشور است، در شرایط فعلی که ما با دو ابرقدرت جهانی در حال تنشزدایی هستیم، چرا باید بین گروههای داخلی که اشتراکات فراوانی به لحاظ عقاید، مذهب، پیشنیه سیاسی و فرهنگی وجود دارد اینقدر کینه وتنش وجود داشته باشد و هرجناح به حذف جناح مقابل فکر کند، آیا نمیتوان بین حاکمیت و منتقدان اعتمادزایی کرد تا این فضا تعدیل شود، به نظرم هردو گروه باید حتی برای یک دوره کوتاه آزمایشی تا انتخابات، از تنشافزایی، درگیری وبحرانسازی خودداری کنند، تخریبها جای خود را به گفتوگو و نقد سازنده بدهد تا فشارروانی از مردم و پایگاه اجتماعی هر دو گروه کاسته شود و مجلسی نزدیک به استانداردها و اهداف انقلاب شکل بگیرد.
وقتی میگوییم مجلس باید به دولت کمک کند عدهای بحث وکیلالدوله را مطرح میکنند، چگونه میتوان به دولت کمک کرد اما وکیلالدوله هم نبود؟
اگر به دولت به صورت شخصی و جناحی نگاه کنیم، حمایت مجلس از دولت، میتواند منجر به وکیلالدوله شدن نمایندگان بشود که قطعا امر مطلوبی نیست چراکه مجلس ناظر بر دولت است و نباید به گونهای تصور شود که دولت بر مجلس تفوق دارد که همان معنای عبارت «مجلس در راس امور است» متعلق به امام راحل به همین موضوع اشاره دارد، اما اگر به مساله به صورت گفتمانی نگاه کنیم، حمایت گفتمانی مجلس از دولت نهتنها وکیلالدوله بودن نیست بلکه به نوعی راهبری دولت در جهت اهداف متعالی مورد تایید مردم است. مثالی میزنم، یکی از مهمترین شعارهای دکتر روحانی در انتخابات ریاستجمهوری، موضوع حل مساله هستهای بود و مردم به این شعار رای دادند، حال اگر گروهی از نمایندگان مجلس بخواهند به اسم دلواپسی با این هدف مخالفت کنند این موضوع در واقع قرار گرفتن در برابر مردم و نقض رای اکثریت جامعه است. اما مجلس میتواند حامی گفتمانی دولت باشد، و در عین حال به وظایف نظارتی خود هم عمل کند، به طور مثال همین کابینه فعلی دولت، قطعا نمیتواند در همه پستها ایدهآل رییسجمهور باشد، هم دکتر روحانی برای رعایت مصلحت نگاه مجلس، برخی گزینههای نخست خود را حذف و گزینههای با قابلیت رایآوری را معرفی کرد و هم برخی گزینههای معرفیشده موفق به کسب رای اعتماد نشده یا استیضاح شدند. پس یکی از اقدامات مجلس میتواند این باشد که با ترمیم وتقویت کابینه، دست رییسجمهور را در فعالیتهای اجرایی نبندد وایشان بتواند با همه توان از ظرفیت ونیروهایش استفاده کند.
با توجه به ثبتنام افراد از جریانهای مختلف، پیشبینی شما از ترکیب مجلس آینده چیست؟
فکر میکنم شرایط جامعه برای برگزاری یک انتخابات پرشور ورقابتی آماده باشد و اگر این موضع شکل بگیرد شاید اتفاق مشابهی با مجلس پنجم رخ بدهد و جریان اعتدال بتواند اکثریت نسبی را به دست بیاورد. شما اگر انتخابات مجلس پنجم را مرور کنید میبینید که به لحاظ مشارکت مردمی در انتخابات رکورد زد و در فضای مجلس نیز اعتدال و میانهروی بین نمایندگان حاکم بود و با اینکه اکثریت مجلس در اختیار نیروهای راست میانهرو بود ولی با مدیریت خوب جناب آقای ناطق نوری، کلیه اعضای دولت جناب آقای خاتمی، رای اعتماد گرفتند و حتی نسبت به مجلس ششم، دولت اصلاحات مشکلات کمتری با مجلس پنجم داشت.
چرا با وجود حمایت احزاب و گروههای مختلف تصمیم گرفتید به صورت مستقل وارد انتخابات شوید؟
برای حضور مستقل بنده، سه عامل وجود داشت، عامل اول شخصیت و نگاهم به موضوعات کشور است، که در چارچوب یک حزب سیاسی وگروه خاص نمیگنجد، اعتقاد دارم که باید در کشور از توان همه گروهها، احزاب و جناحها استفاده شود و طبیعتا این با نگاه حزبی وجناحی سازگار نیست، عامل دوم، مشی اعتدال و میانهروی است که پایهگذار این سیره در فضای سیاسی کشور، آیتالله هاشمیرفسنجانی بودند، ایشان از ٣٠ سال قبل تاکنون خود را در فضای بین جناحها و تعادلدهنده آرایش سیاسی کشور تعریف و سعی کردند به آن وفادار بمانند و طبیعتا زمانی که یک جناح ایشان را تخریب میکند، این تصور به وجود میآید که ایشان به جناح مقابل نزدیک هستند، حال این تخریب میتواند از نوع تخریب جناح چپ در اواخر دهه ٧٠ باشد یا تخریب جناح راست بعد از سال ١٣٨٨، اما واقعیت آن است که حتی در زمان تخریب شدن نیز آیتالله هاشمیرفسنجانی نگاه غیرجناحی و تعادلبخش خود را حفظ میکند و این نگاه برای من نیز یک الگوست، اما عامل سوم این است که در شرایط فعلی ما با حاکمیت نیاز به اعتمادسازی و کاهش تنش داریم، اعتمادسازی مستلزم رفتارهای مثبت است و من فکر میکنم حضور مستقل از جناح و حزب میتواند این پیام را داشته باشد که قرار نیست، حرکتهای سازماندهی شدهای مانند مجلس ششم اتفاق بیفتد، بلکه نیروهایی که به اصل نظام و رهبری اعتقاد دارند، میخواهند با حضور در فضای سیاسی، از این بنبست و تنش عبور کنیم.
پس از تایید صلاحیت هم بنا ندارید وارد لیست گروههای مختلف شوید؟
حضور مستقل، تضادی با قرار گرفتن در لیستهای مختلف ندارد، خب من نایبرییس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی هستم و از طرف این گروه برای حضور در انتخابات دعوت شدم، با صحبتهایی که انجام شده احتمالا در فهرست اصلاحطلبان نیز حضور خواهم داشت، اما این به این معنا نیست که اگر گروه مستقلی خواست اسم مرا در فهرست خود بگذارد با آن مخالفت کنم، برعکس معتقدم که حضور چهرههایی که فصل مشترک چند لیست هستند موجب افزایش وحدت میشود، بنابراین بنده هم به دوستانی که از فهرستهای مختلف از من دعوت کردند، عرض کردم که به صورت مستقل حضور پیدا کردم اما با قرار گرفتن در لیستهای مختلف مخالفتی ندارم.
هویت سیاسی شما به کدام جریان اصلاحات یا اصولگرایی نزدیکتر است؟
همان طور که گفتم، هویتم با اعتدال ومیانهروی تعریف شده است و از این رو میانهروی در هردو جناح اصولگرا و اصلاحطلب را میپسندم وبا طیف غیرافراطی آنها رابطه خوبی دارم، البته تفاوت اصولگرایان و اصلاحطلبان در مقطع فعلی آن است که در جریان اصلاحطلب، رهبری در اختیار چهرههای میانهرو غیرافراطی نظیر جناب آقای خاتمی است، اما در جریان اصولگرا طیف افراطی، رهبران جریان اصولگرایی نظیر آقای ناطق نوری یا آقای امامی کاشانی را به حاشیه راندهاند همانگونه که در مقطع سال ١٣٨٨ نیز مرحوم آقای مهدویکنی به حاشیه رانده شد و نیروهای افراطی و تندرو میداندار شدهاند، البته فکر میکنم نیروهای اصولگرا هزینه سنگینی بابت میدانداری افراطیون داده و خواهند داد، چرا که به صورت طبیعی جامعه از میانهروی استقبال میکند و نیروهای افراطی اگر هم بتوانند در مقطعی با تولید هیجان و موجسواری یا حمایتهای خاص میداندار شوند، در دراز مدت با رویگردانی مردم مواجه میشوند، همان طور که در پس از دوم خرداد، میدانداری نیروهای تندرو اصلاحطلب، منجر به رویگردانی مردم در انتخابات شوراهای دوم شد.
نظر شما درباره بررسی صلاحیتها چیست؟
البته چون قرار است، هیاتهای اجرایی ونظارت در مورد صلاحیت داوطلبان نظر بدهد، شاید نظر دادن ما در این باره صحیح نباشد اما به طور کلی میتوان گفت، که مهمترین رکن ایجاد نشاط و مشارکت مردم در انتخابات موضوع نظارت است چه قبل از انتخابات و در بررسی صلاحیت داوطلبان و چه هنگام برگزاری انتخابات و حقالناس دانستن رای مردم به تعبیر مقام معظم رهبری. من امیدوارم که در این دوره انتخابات با عملکرد صحیح وزارت کشور وشورای نگهبان فضای سالمی شکل بگیرد. طبیعی است که جناحهای سیاسی نیز نباید انتظار داشته باشند هیچ فیلتری وجود نداشته باشد، بلکه وجود یک فیلتری که بتواند نیروهایی با سلایق مختلف سیاسی اما معتقد به نظام و در چارچوب قانون را به معرض انتخاب مردم بگذارد برای ما مطلوب باید باشد.
فکر می کنید شورای نگهبان چگونه در بررسی صلاحیتها عمل کند؟
اصولا من فرد خوشبینی هستم و امیدوارم که هیاتهای نظارت، با سعه صدر به سلایق مختلفی که به نظام ورهبری ابراز وفاداری و التزام میکنند، فرصت حضور در رقابت را بدهند، البته این نیاز به این دارد که منتقدان نیز نسبت به اعتمادسازی و حفظ حرمت شورای نگهبان دقت بیشتری انجام دهند که حساسیتی به وجود نیاید.
انتهای پیام/