ماجرای "هق هق" دختران پای صدای نیکبخت واحدی
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، پارسینه در ادامه، این خاطره را به نقل از علی حق شناس، روزنامه نگار اینطور ادامه داده است:
هنوز خاطرات آن ساعات را به یاد دارم. دخترکانی که با صدای لرزان پای تلفن هق هق گریه و به آقای ستاره ابراز عشق میکردند!
برای علیرضا نحوه برخورد با آنان به شدت سخت بود. چه باید می گفت؟ شروع کرد به استفاده از کلمه "خواهرم" برای مخاطب قرار دادن خانم های جوانی که پشت تلفن اشک می ریختند ، بلکه بتواند ماجرا را کنترل کند. اما اکثر خانم های مخاطب با پرخاش به او تذکر می دادند که از فکر "عشق افلاطونی" خارج شود و به "عشق زمینی" فکر کند!
طفلک نیکبخت نمی دانست چه کند ، فقط پی در پی می گفت:
"شما لطف دارید ، لطفاً گریه نکنید"
آن روز "علی نیکی" مجبور شد تا نزدیک ساعت هفده جواب تلفن بدهد و حتی فرصت نکرد نهار بخورد. به دلیل آن که تمرین داشت ، با عجله سوار خودرویش شد و الفرار. اما تا دو سه روز آن دو خط تلفنی که برای گفتگو با نیکبخت اختصاص یافته بود بی وقفه زنگ می خورد ، حتی ساعت چهار بامداد. دخترکان با نا امیدی این شماره ها را می گرفتند بلکه صدای علی را بشنوند.
در همان ایام به کمیسیون فرهنگی مجلس دعوت شدم ، بحث پیرامون معضلات فرهنگی فوتبال و رفتارِ به زعم آنها نامناسبِ ستاره ها بود. در آن جلسه به حاضران گفتم:
این که یک ستاره "باید" خودش را کنترل کند صد در صد صحیح است ، اما رفتارهایی که با ستاره ها می شود هم تاثیر بسیاری دارد. یکی مثل "علی نیکبخت" صد برابر ، بلکه هزار برابر یک مرد عادی باید در برابر وسوسه ها مقاومت کند. آنها هر کجا پای می گذارند با پیشنهاداتی مواجه می شوند که باور کردنی نیست.
جالب این که جذب شدن توسط ستاره ها متعلق به تمام اقشار اقتصادی و اجتماعی است. تنها کسانی مصونیت دارند که از سطح فرهنگ مناسبی برخوردارند ، وگرنه فرزندان پولدار و فقیر ، کاسب و پزشک ، تهرانی و شهرستانی و... به طرز شگفت انگیزی به سمت ستاره ها میل می کنند.
اصلاح این رفتارها به ارتقا فرهنگ عمومی جامعه منوط است ، که کار دشواری به نظر می رسد. شاید حتی ناشدنی.
انتهای پیام/